مقایسه دو نسل از بهترین‌های گلف

این بحث یک موضوع بسیار قدیمی است. مطمئناً صدها هزار سال پیش نیز انسان اولیه بین انتخاب یک گاری معمولی صفر کیلومتر و یک گاری لوکس و قدرتمند دست دوم با قیمت یکسان مردد بوده است. این موضوع امروزه نیز تغییر نکرده است، البته به جز این که گاری‌های امروزی بسیار پیشرفته‌تر شده‌اند و از موتورهای توربو شارژر استفاده می‌کنند. تصمیمی که ما در مورد آن می‌خواهیم بحث کنیم، انتخاب بین یک مدل صفر کیلومتر MK7 GTI 2015 و مدل دست دوم MK6 Golf R می‌باشد، موضوعی که می‌تواند باعث ماهها بی‌خوابی و سردرگمی برای خریداری شود که بین انتخاب طراحی، معماری، موتور و تکنولوژی جدیدتر در مقابل سیستم چهار چرخ متحرک، قدرت موتور بیشتر و یکی از بهترین مدل‌هایی که کمپانی گلف ولفسبورگ در چند سال اخیر عرضه کرده است مردد است.

در مدل سال ۲۰۱۵، MK7 GTI سطح انتظارات عاشقان دنیای خودرو را از یک خودروی هاچ‌بک بسیار بالا برد. مدل ۲۰۱۵ قدرتمندترین و ارتقا یافته ترین مدل خودروی هاچ‌بک بوده و بهترین هندلینگ را در طول تاریخ ۴۰ ساله‌ای که خودروهای هاچ‌بک عرضه شده است داراست. یک S-Model دو درب دنده معمولی این خودرو قیمتی معادل ۲۵ هزار دلار دارد. قیمت مدل چهار درب دنده معمولی این خودرو همراه با پکیج Lighting نیز از ۲۷ هزار دلار آغاز می‌شود. به لطف استفاده از پلتفرم MQB، این خودرو نه تنها محکم‌ترین مدل گلف می‌باشد که تاکنون ساخته شده است، بلکه وزن آن نیز در مقایسه با مدل قبلی خود کاهش پیدا کرده است.

مدل MK7 GTI مورد بررسی در این مقاله یکی از خودروهای شرکت Neuspeed می‌باشد که از تیونرهای اصلی فولکس واگن در ایالات متحده محسوب می‌شود. مقر این شرکت در شهر کاماریلو در ایالت کالیفرنیا واقع شده است. هنگام تهیهٔ این مقاله چرخهٔ تیونینگ خودرو به پایان رسیده بود و تمامی قطعات موجود روی خودرو در خط تولید این مدل مورد استفاده قرار گرفته بودند.

همانند روال همیشگی بررسی تخصصی این دو مدل را با آمار و ارقام مربوط به آن‌ها آغاز می‌کنیم. هر دو مدل از یک موتور چهار سیلندر ۲ لیتری توربوشارژر دار استفاده می‌کنند. مدل GTI از جدیدترین نسل سوم موتور EA888 استفاده می‌کند. اگر چه آخرین تکنولوژی‌های روز در این موتور به کار رفته است، ولی توربوشارژر های آن از Golf R کوچک‌تر هستند. موتور GTI نیرویی معادل ۲۲۰ اسب بخار داشته و گشتاور آن معادل ۳۴۹ نیوتن بر متر است، در حالی که Golf R از ۲۴۶ اسب بخار نیرو و ۳۴۳ نیوتن بر متر گشتاور بهره می‌برد. اگر به نتایج تست دینامو متر این دو مدل که در اینترنت موجود است توجه کرده باشید متوجه شده‌اید که قدرت و توان این دو خودرو تقریب مشابه یکدیگر می‌باشد. GTI حداکثر میزان نیروی خود را در دور موتور کمتری تولید کرده و در حدود ۵ هزار دور در دقیقه نیروی تولیدی آن کاهش می‌یابد، این در حالی است که Golf R شروع کندی داشته ولی تا حدود ۶ هزار دور در دقیقه به تولید نیرو ادامه می‌دهد.

هر دو مول مورد بررسی در اینجا تقویت شده هستند. هر دوی آن‌ها هنوز از توربوهای فابریک کارخانه استفاده می‌کنند و از قطعات استوک بسیاری استفاده می‌نمایند.

از نظر اندازه، برتری قطعاً از آن MK7 است، هر چند برخی اعتقاد دارند این یک نقطه ضعف برای این خودرو می‌تواند محسوب شود. طول و عرض MK7 به ترتیب ۷ و ۴ سانتی‌متر بیشتر و ارتفاع آن حدوداً ۱ سانتی‌متر کمتر از Golf R می‌باشد. علیرغم بزرگ بودن، MK7 GTI به طور قابل توجهی سبک‌تر است؛ وزن این خودروی چهار درب دنده دستی چیزی بین ۱۳۶۰ تا ۱۴۰۰ کیلوگرم می‌باشد. Golf R به دلیل استفاده از سیستم چهار چرخ متحرک و وجود تمام تجهیزات اضافی که برای انتقال نیرو به محور عقب مورد استفاده قرار گرفته وزن بیشتری معادل ۱۵۴۲ کیلوگرم دارد. سیستم چهار چرخ متحرک به تنهایی حدوداً ۹۰ کیلوگرم به وزن خودرو اضافه کرده است.

از نظر فضای داخلی، MK7 بسیار جادارتر و دلبازتر به نظر می‌رسد. طراحی داخلی جدیدتر نیز از مزایای این خودرو محسوب می‌شود. هم کیفیت مواد اولیه و هم ارگونومی مدل‌های Golf بعد از MK2 هر ساله ارتقا پیدا کرده‌اند. یکی از برتری‌های غیر قابل انکار GTI کیفیت بسیار بالای روکش‌های پارچه‌ای آن می‌باشد.

عادت کردن به فضای داخلی و کار کردن راحت با آن در هر دو خودرو بسیار سریع صورت می‌گیرد. با سوار شدن به GTI بسیار احساس راحتی خواهید کرد. موتور Golf R با صدایی زیبا استارت می‌خورد و موتور روشن آن صدایی خشن و عصبانی دارد. موتور آن مانند یک سگ دوبرمن خشمگین پرجنب و جوش بوده و اصلاً شبیه موتورهای بزرگ هشت سیلندر تنبل نیست. اگزوز توربوی ۳ اینچی APR بسیار پر سر و صداتر از مدل فابریک کارخانه است. در کنار سر و صدای زیاد، وجود یک بازوی گشتاور Neuspeed، قطعه‌ای برای افزایش استحکام موتور که به منظور جلوگیری از لرزش‌های موتور طراحی شده است، تکان‌های بیشتری را به کابین خودرو وارد می‌کند. MK7 نیز این قطعه را دارد، ولی در هنگام روشن بودن موتور زیاد متوجه وجود آن نمی‌شوید.

هر دو خودرو همان گونه که از یک خودروی تقویت شده انتظار می‌رود تیک آف فوق العاده ای دارند. مدل GTI از یک فلایویل DMF، دیسک و صفحه کلاچ اسپورت بهره می‌برد. عملکرد پدال کمی سفت‌تر از مدل معمولی آن است، هر چند در مورد خودرویی مانند این چنین موضوعی اهمیت زیادی ندارد. بسیاری از قطعات GTI تقویت شده هستند. پس از شروع رانندگی، علیرغم داشتن فلایویل سنگین‌تر، GTI چالاک‌تر و سر زنده‌تر به نظر می‌رسد. توربو های کوچک‌تر این خودرو به سرعت به حداکثر چرخش می‌رسند، سبک‌تر بودن خودرو را نیز به این مورد اضافه کنیم GTI برگ برندهٔ بزرگی در رانندگی با سرعت متوسط در مقایسه با Golf R دارد. هنگامی که توربو ها شروع به دمیدن کنند زمانیست که داستان واقعاً عوض می‌شود. در دنده‌های یک و دو Golf R استعداد واقعی خود را به نمایش می‌گذارد. GTI گشتاور بیشتری را در مدت زمانی کمتر تولید می‌کند ولی در سرعت‌های کم قدرت زیادی حتی در مسیرهای مستقیم ندارد. در حالی که GTR دیفرانسیل جلو هنوز به آسفالت چسبیده است Golf R با سرعتی زیاد از آن دور می‌شود. اگر از علاقه مندان مسابقات درگ هستید، Golf R به راحتی آب خوردن برنده می‌شود. هر چند، مسابقات مسیر مستقیم با خودروهای دیفرانسیل جلو بیشتر به درد نوجوانان می‌خورد و قطعاً آخرین چیزی است که علاقه مند به انجام آن هستم.

برای تست سیستم تعلیق خودروها هر دوی آن‌ها را همراه با دو رانندهٔ Neuspeed به یک منطقهٔ کوهستانی بردیم. تغییراتی که در سیستم تعلیق Golf R انجام شده‌اند کمی حرفه‌ای‌تر از GTI هستند. هر دو خودرو مجهز به میل تعادل‌های Neuspeed هستند، GTI از فنرهای مسابقه‌ای Neuspeed همراه با کمک فنرهای تقویت شده استفاده می‌کند. سیستم تعلیق Golf R شامل کمک فنرهای قابل تنظیم Bilstein PPS10، صفحه‌های کنترل زمینی کمبر و بازوهای کنترلی آلومینیومی Super Pro در محور جلو می‌باشد.

به عنوان یکی از مزایای جدیدتر بودن، MK7 به جعبه فرمان جدید فولکس واگن با نسبت‌های متغیر مجهز شده است که باعث چالاک‌تر شدن خودرو می‌شود. با توجه به استانداردهای امروزی فرمان MK6 R سفت و سنگین می‌باشد و با داشتن جعبه فرمان معمولی بسیار کند است. سه سال پیش فرمان Golf R در نوع خود فوق العاده بود ولی با وجود تکنولوژی‌های جدید ما را زیاد راضی نمی‌کند. GTI در پیچ‌ها عملکردی فرز و سریع داشته و مشکلی با فرمان گیری‌های سریع و ناگهانی ندارد. Golf R در این زمینه خوب عمل نمی‌کند و به نظر می‌رسد به هیچ‌وجه علاقه‌ای به تغییر مسیرهای ناگهانی ندارد. برای کار کردن با آن باید کمی صبور باشید.

در بحث تایرهای این دو مدل، برتری از آن MK7 می‌باشد. GTI مجهز به تایرهای Toyo Proxes T1R در اندازهٔ ۲۳۵/۳۵/۱۹ می‌باشد که در واقع قدرتمندترین تایر تابستانی کمپانی محسوب می‌شود. MK6 دارای تایرهای تمام فصل دانلوپ SP Sport در اندازهٔ ۲۲۵/۴۰/۱۸ بود که آن نیز در ردهٔ یکی از بهترین و قوی‌ترین تایرهای دانلوپ قرار می‌گرفت. در GTI از رینگ‌های Neuspeed RSe10 نوزده اینچی یا افست +۴۵ میلی متر استفاده شده است. Golf R مجهز به رینگ‌های ۱۸ اینچی فولکس واگن با افست +۵۱ میلی متر می‌باشد. اگر چه رینگ‌های Neuspeed بزرگ‌تر می‌باشند، وزن هر دو رینگ تقریباً یکسان و معادل ۱۱ کیلوگرم است. با توجه به تجربهٔ سواری با هر دو مدل رینگ، احساس خود من این است که رینگ ۱۸ اینچی هم از نظر عملکرد و هم از نظر راحتی سواری بسیار قوی‌تر می‌باشد. برای مسابقه بهترین انتخاب استفاده از رینگ‌های ۱۷ اینچی است.

در بحث ترمزگیری، Golf R عملکرد نسبتاً بهتری از خود نشان داد. هر چند این عملکرد بهتر و قدرت بیشتر در ترمزگیری در مقایسه با GTI جزئی و خفیف می‌باشد. Golf R نه تنها تجهیزات ترمز بزرگتری دارد، بلکه از لنت ترمزهای قدرتمند Hawk HPS در هر دو محور عقب و جلو استفاده کرده است. هر دو مدل از شلنگ‌های ترمز استیل ضد زنگ استفاده کرده‌اند که تأثیر قابل توجهی در عملکرد بهتر آن‌ها گذاشته است. در ترمزگیری های معمولی، پدال Golf R کمی سفت‌تر از حد معمول می‌باشد که حس خوبی را به راننده منتقل نمی‌کند. اگر این یک خودروی عادی برای استفادهٔ روزانه بود، موضوع سفت بودن نسبی پدال ترمز می‌توانست برای آن یک مزیت در داخل شهر محسوب شود. ترمزهای GTI عملکرد نسبتاً مناسبی دارند. از آن جا که خودروی GTI در اختیار ما از پکیج Performance بهره نمی‌برد، اندازهٔ دیسک‌های ترمز جلو و عقب آن حدوداً ۴ سانتی متر کمتر بود. همچنین هنگام تست این خودروها هنوز قطعات یدکی MK7 از جمله لنت ترمز آن در بازار موجود نبود، هر چند اکنون که شما این مطلب را می‌خوانید به احتمال زیاد وارد بازار شده‌اند.

تا اینجا می دانیم که Golf R عملکرد قدرتمندتری در جاده دارد، ولی آیا موتور آن نیز از GTI قوی‌تر است؟ Golf R مجهز به نرم افزار GIAC X2، پمپ بنزین پر فشار Autotech و مجموعه‌ای از لوله‌ها و اتصالات Neuspeed می‌باشد که توربو شارژر را به اینترکولر و سپس به دریچه گاز متصل می‌کنند. این خودرو نیرویی حدوداً ۲۸۰ تا ۲۹۰ اسب بخاری را در اختیار چرخ‌ها قرار می‌دهد و گشتاور آن نیز در همین حدود می‌باشد. GTI مجهز به ماژول تیونینگ Neuspeed، فیلتر هوای P-Flo و اگزوز توربو می‌باشد. در حالی که حداکثر نیروی تولیدی MK7 معادل ۲۵۰ اسب بخار می‌باشد، در دور موتور ۳۰۰۰ دور در دقیقه تا ۴۵۰۰ دور در دقیقه چیزی حدود ۴۰۶ نیوتن بر متر گشتاور تولید می‌کند.

قبل از بررسی تخصصی این دو خودرو من فکر می‌کردم انتخاب بین یکی از این دو مدل کاری آسان خواهد بود. Golf R یک خودروی فوق العاده است و سیستم چهار چرخ متحرک آن به نظر امروزه یکی از لازمه‌های هر خودرو محسوب می‌شود. ولی وقتی با هر دو مدل رانندگی می‌کنید از امکانات بیشتری که فولکس واگن در MK7 عرضه کرده است نمی‌توان به راحتی چشم پوشی کرد. ممکن است برای بعضی از افراد نادیده گرفتن مواردی مانند طراحی داخلی بهتر، کابین بی سرو صداتر و تجهیزات الکترونیکی قوی‌تر ساده باشد، ولی مزیت‌هایی مثل توزیع نیروی بهتر، فرمان گیری قوی‌تر و استحکام بیشتر بدنه چیزهایی هستند که برای کسانی که به صورت حرفه‌ای‌تر به دنیای خودرو نگاه می‌کنند بسیار اهمیت بیشتری دارند. اگر گلف نسل به نسل به طور قابل توجهی ارتقا پیدا نمی‌کند، چرا فولکس واگن میلیون‌ها دلار سالانه برای انجام این کار سرمایه گذاری می‌نماید؟

مانند بسیاری از تصمیم‌های سخت دیگر، باید اولویت‌های خود را در این مورد دسته بندی کنید. چه مقدار به نیروی موتور اهمیت می‌دهید و چه مقدار نیرو برای شما کافی است؟ همهٔ ما آرزوی موتورهای قدرتمند با توربو های بزرگ داریم تا بتوانیم با یک ۹۱۱ رقابت کنیم، ولی آیا با نگاهی واقع بینانه به قضیه نگاه می‌کنیم؟ آیا حسی که خودرو هنگام رانندگی به شما می‌دهد برایتان اهمیت بیشتری دارد یا اعداد و ارقام مرتبط با قدرت موتور؟ لوکس بودن چقدر برایتان اهمیت دارد؟ اگر خودرویی برای استفادهٔ روزانه می‌خواهید آیا حاضر هستید برای عملکرد قدرتمندتر کمی قید راحتی آن را بزنید؟

در پایان، اگر من می‌خواستم خودرویی برای استفادهٔ روزانه انتخاب کنم قطعاً انتخاب من MK7 GTI بود. همراه با پکیج Performance 2016 که امکاناتی مانند Apple CarPlay، کروز کنترل سازگار شونده و سایر امکانات مدرن را در اختیار راننده قرار می‌دهد. این خودرو هیچ وقت نمی‌تواند داخل پیست مانند Golf R سریع باشد و پتانسیل کافی برای داشتن عملکردی شبیه به یک خودروی سوپر اسپورت ندارد، بنابراین برای انتخاب این خودرو باید اهداف خود را کاملاً در نظر بگیرید. اگر جزو دستهٔ مرفهان بی درد هستید، می‌توانید وارد یک نمایندگی شده و با یک Golf Sportwagen TDI مدل ۲۰۱۶ و یک Golf R 2012 از آن خارج شوید. با این انتخاب قطعاً به همهٔ اهداف خود می‌رسید.

منبع: superstreetonline