هرچند ب‌ام‌و هیچ‌گاه نگرانی خاصی از سوی خودروهای عضلانی آمریکایی نداشته است اما حالا M4 سرانجام با یک رقیب آمریکایی مناسب و توانمند مواجه است.
آنچه در این مطلب می‌خوانید:
ب‌ام‌و به‌تازگی نسخهٔ بروز شدهٔ M4 را معرفی کرده و عجیب اینکه در حال حاضر هیچ رقیب مستقیمی برای آن در بازار وجود ندارد. آئودی RS5 و لکسوس RC F بسیار قدیمی شده‌اند و مرسدس هنوز نسخهٔ AMG پرچم‌دار کوپهٔ جدید CLE را معرفی نکرده است. پورشه ۹۱۱ کاررا پایه و تویوتا سوپرا هم بسیار گرانتر و ارزان‌تر از M4 هستند. در همین حال، ب‌ام‌و هیچ‌گاه نگران ماسل کارهای آمریکایی نبوده است زیرا برای سالها اعتقاد بر این بود که خودروهایی مثل فورد موستانگ فقط در خط مستقیم سریع هستند و به محضی که جاده کمی انحنا پیدا کند منحرف می‌شوند.
حال اما موستانگ دارک هورس را داریم که کاملاً این باور را از بین میبرد زیرا یکی از بهترین خودروهای حال حاضر بازار برای پیست محسوب می‌شود. البته گران‌ترین نسخهٔ دارک هورس حدود ۱۶ هزار دلار از M4 پایه ارزان‌تر است اما این دو کوپهٔ اسپرت از بسیاری جهات به هم شباهت دارند. موستانگ و ب‌ام‌و هردو محرک عقب هستند، هردو با گیربکس دستی ارائه می‌شوند و هردو به دو صندلی عقب کوچک برای کودکان مجهز هستند؛ بنابراین، ب‌ام‌و M4 در قیاس با موستانگ دارک هورس چطور خواهد بود؟
طراحی بیرونی
در اینجا صرفاً به ویژگی‌هایی خواهیم پرداخت که دارک هورس را از موستانگ معمولی متمایز می‌کنند و شامل قاب مشکی دور چراغ‌های جلو، جلوپنجرهٔ مشکی براق با دو بخش ذوزنقه‌ای، دریچهٔ روی کاپوت بین برچسب‌های مشکی، اسپویلر عقب مشکی و رینگ‌های آلیاژی ۱۹ اینچی تیره می‌شود. با سفارش پکیج هندلینگ هم چند ویژگی خاص دیگر به ظاهر دارک هورس اضافه می‌شود. در فیس‌لیفت M4 اما تغییرات ظاهری جزئی هستند و شامل مواردی مثل گرافیک جدید چراغ‌های جلو و عقب می‌شود؛ بنابراین، جلوپنجرهٔ بزرگ و بحث‌برانگیز همچنان روی دماغهٔ M4 دیده می‌شود و که با وجود گذشت چند سال هنوز هم خیلی‌ها نتوانسته‌اند با آن کنار بیایند.
داخل
در داخل دارک هورس، صندلی‌های پارچه‌ای استاندارد کمی خسته‌کننده هستند اما با ۱,۶۵۰ دلار می‌توان صندلی‌های ریکارو را سفارش داد. دارک هورس همچنین در تیپ پریمیوم که تیپ پرچم‌دار موستانگ محسوب می‌شود، از تجهیزات استاندارد زیادی مثل گرم‌کن و تهویهٔ صندلی‌های جلو، صفحه آمپر دیجیتالی ۱۲.۴ اینچی، نمایشگر لمسی ۱۳.۲ اینچی، شارژر بی‌سیم و سیستم صوتی B&O با ۱۲ بلندگو بهره میبرد. این سطح بالاترین کابینی است که تاکنون از موستانگ دیده‌ایم اما برای رقابت با آلمانی‌ها هنوز هم به ارتقاء بیشتری نیاز دارد. مهم‌ترین تغییر داخلی فیس‌لیفت M4 تجهیز به نمایشگر خمیدهٔ جدید ب‌ام‌و است که شامل صفحه آمپر دیجیتالی ۱۲.۳ اینچی و نمایشگر ۱۴.۹ اینچی اطلاعاتی-سرگرمی می‌شود. ب‌ام‌و همچنین در اینجا جدیدترین تکنولوژی‌ها را ارائه کرده اما برای گرم‌کن صندلی که در موستانگ استاندارد است، هزینهٔ اضافی می‌خواهد.
کارایی
حتی در کوپه‌های اسپرتی مثل این هم کارایی مهم است. M4 و دارک هورس با دو صندلی کوچک در عقب، برای پدر و مادرهایی طراحی شده که یک یا دو بچهٔ کوچک دارند و می‌خواهند تا زمانی که ممکن است از رانندگی لذت ببرند. این در حالی است که نمی‌توان چنین کاری را با نیسان Z یا تویوتا سوپرا انجام داد. بااین‌حال، در این بخش برتری با ب‌ام‌و است زیرا فضای پای عقب بسیار بیشتری دارد هرچند که در حجم صندوق بار موستانگ دست بالا را دارد.
پیشرانه
پیشرانهٔ ۳ لیتری شش سیلندر خطی توئین توربوی S58 ب‌ام‌و یک شاهکار است و حالا در نسخهٔ کامپتیشن چهارچرخ محرک، ۵۳۰ اسب بخار قدرت و ۶۵۰ نیوتن متر گشتاور تولید می‌کند اما کسانی که خواهان نسخهٔ محرک عقب گیربکس دستی هستند باید به ۴۸۰ اسب بخار قدرت و ۵۵۰ نیوتن متر گشتاور بسنده کنند. این نسخه ظرف ۴.۱ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت می‌رسد درحالی‌که با گیربکس هشت سرعتهٔ اتوماتیک این رقم به ۳.۸ ثانیه خواهد رسید. ب‌ام‌و M3 و M4 اما هیچ‌گاه به پرفورمنس در خط مستقیم شهرت نداشته‌اند و در پیچ‌ها است که توانایی‌های خود را نشان می‌دهند. این خودروها به لطف انبوهی از قطعات و نرم‌افزارهای خاص M مثل فرمان M، ترمزهای M و دیفرانسیل M، وقتی جاده پیچ‌درپیچ می‌شوند می‌درخشند.
دارک هورس از همان پیشرانهٔ ۵ لیتری V8 تنفس طبیعی آشنای کایوت استفاده می‌کند اما این موتور به لطف استفاده از شاتون‌های GT500 و میل‌لنگ فورج‌کاری شده، حالا ۵۰۰ اسب بخار قدرت تولید می‌کند. این بیشترین قدرتی است که تاکنون از موتور کایوت تنفس طبیعی دیده‌ایم. فورد همچنین برای تمرکز بیشتر روی پیست، دارک هورس را به دیفرانسیل لغزش محدود، کمک‌فنرهای تطبیقی مگنه‌راید، ترمزهای برمبو و حالات رانندگی متعدد مجهز کرده است. مثل ب‌ام‌و، در اینجا هم نیروی موتور از طریق یک گیربکس شش سرعتهٔ دستی به چرخ‌های عقب منتقل می‌شود و خودرو را ظرف ۴.۱ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت می‌رساند درحالی‌که گیربکس اتوماتیک هم قابل سفارش است. علاوه بر این، می‌توان پکیج ۵ هزار دلاری هندلینگ را هم سفارش داد که لاستیک‌های چسبندهٔ پیرلی P زیرو تروفئو RS را به همراه دارد.
نتیجه‌گیری
ب‌ام‌و M3 کوپه که بعداً به M4 تغییر نام داد، از سال ۱۹۸۶ معیار کوپه‌های پرفورمنس کامپکت بوده است. در طول این سالها، رقبایی سعی کرده‌اند تاج‌وتخت این ماشین را غصب کنند اما هر دفعه ب‌ام‌و خیلی زود فاصله می‌گرفت. حالا که AMG هم به جاده خاکی زده، رقبای کمی برای کوپهٔ باواریایی‌ها در بازار باقیمانده و هیچ‌گاه انتظار نداشتیم روزی موستانگ برای جایگاه M4 دندان تیز کند. هرچند برای خیلی‌ها صرفاً وجود لوگوی ب‌ام‌و برای انتخاب M4 کافی است اما در این رقابت پیروزی را به موستانگ می‌دهیم زیرا دارک هورس قیمت ارزان‌تری دارد و می‌توان تمام آپشن‌های جذاب را به آن اضافه کرد و همچنان به قیمت M4 پایه نزدیک نشد.
مشخصات فنی
| موستانگ دارک هورس | ب‌ام‌و M4 | |
| پیشرانه | ۵.۰ لیتری V8 | ۳.۰ لیتری I6 توئین توربو |
| قدرت | ۵۰۰ اسب بخار | ۴۸۰ اسب بخار |
| گشتاور | ۵۶۷ نیوتن متر | ۵۵۰ نیوتن متر |
| گیربکس | ۶ سرعته دستی | ۶ سرعته دستی |
| محور محرک | عقب | عقب |
| وزن | ۱۷۹۱ کیلوگرم | ۱۷۳۷ کیلوگرم |
| شتاب صفرتاصد | ۴.۱ ثانیه | ۴.۱ ثانیه |
| قیمت پایه | ۶۱,۰۸۰ دلار | ۸۰,۰۹۵ دلار |
Loading ...
𝐀𝐥𝐢
۱۳ بهمن ۱۴۰۲هردو جذاب وعالین اما من موستانگ رو بر میدارم
Piero Ferrari
۱۳ بهمن ۱۴۰۲ولی ظاهر بی ام و زیبا تره
amir-mr
۱۳ بهمن ۱۴۰۲اینجا دیگه سلیقه حکم میکنه هر دو عالی هستن
انتخاب من M4
R@min
۱۳ بهمن ۱۴۰۲لیست تجهیزات فنی دارک هورس و حتی SS 1LE با تمام مدل های بیمر روی هم که در اصل یه ماشین هستن مقایسه کنیم می بینیم بیمر دیگه برای پیست ماشین نمی سازه و شده یه محصول مسیر مستقیم که اونم ب لطف یه محور اضافی و پنهان کردن قدرت واقعی موتور حربه ای تبلیغاتی شده.
آخرین ماشین پیست محور بیمر همون M3 GTS بود که الحق هم محصول نابی بود. البته اون زمان هم ماستنگ boss 302 و هم بیمر پشت شاهکار مرسدس C63 black series قرار گرفتن اما از نسل S550 ماستنگ هیچ رقیبی نتونست و نمی تونه شکستش بده و الان هم دیگه تک و تنها می تازه.
مجید
۱۴ بهمن ۱۴۰۲مطلبی که من هیچ موقع دلیلش رو نفهمیدم این بود که چرا خودرو های اسپرت آمریکایی انقدر قیمت ارزونی در مقابل کارایی هاشون دارن البته که حرف هنری فورد رو یادمه که می‌گفت باید با کمترین هزینه بیشترین بازدهی رو داد! ولی واقعا وقتی یه ماشین آمریکایی رو با اروپایی یا ژاپنی مقایسه می‌کنند از مشخصات فنی که می‌گذری موقع دیدن قیمت واقعا تعجب می کنی
Siyavash
۱۳ بهمن ۱۴۰۲اگر داخل ایران جفتش وجود داشت بدون شک انتخابم موستانگ بود بخاطر موتور طنفس طبیعی و سازگاریش با بنزین فوق اشغال میهن..اگر بجز ایران هر جایه دیگه بودم حتی جنگل هایه بورکینافاسو انتخابم M4بود…ولی تقریبا حس رانندگی خالص از جفتشونم گرفته شد بخاطر اون پشت آمپر هایه ریجیتال تبلتی…کاشکی جفتشونم پشت آمپر دیالوگ بودن یا مثلا برایه نمونه دنده دستی دیالوگ بودن و نمونه اتومات دیجیتالی بودن….
جفتشونم عالی هستن واقعا زیباه و با ابهت هستن.کاشکی ماهم میتونستیم ازشون استفاده کنیم..💯💯💯
امیر
۱۵ بهمن ۱۴۰۲دیالوگ؟ وطن پرست..
مازیار
۱۳ بهمن ۱۴۰۲انتخابم ماستنگ
چون هم ظاهرش رو بیشتر دوست دارم (علیرغم اینکه از سری سه و چهار جدید هم خوشم میاد) و هم پیشرانه حجیم و طبیعیش رو
ضمنا اینطور که پیداست نسل جدید به لحاظ فنی پیشرفت چشمگیری داشته
Siyavash
۱۳ بهمن ۱۴۰۲خیلی خیلی انتخاب سخت هست…❤️🔥❤️🔥
پیام
۱۳ بهمن ۱۴۰۲طراحی موستانگه! به به
(Ali(chevynova
۱۳ بهمن ۱۴۰۲بدون لحظه ای شک موستانگ
الکی نیست پرفروش ترین کوپه اسپرته جهانه
ماشالاه اصالت
ماشالاه پشتوانه
ماشالاه رتبه اول
مهران
۱۳ بهمن ۱۴۰۲داداش گل،پرایدم تو ایران فروش بالایی داره…این شد دلیل😑
شما فقط هر وقت پست آمریکایی اومد بیا ماشالا ماشالا کن..
ایمنی و پلتفرم بی ام و کیفیت ساخت رانندگی لذت و…اگه نگم فرسنگ ها،اما خیییلی با موستانگ فاصله داره
Jeferson
۱۳ بهمن ۱۴۰۲ایمنی و پلتفرم موافقم ولی لذت رانندگی با موستانگ بیشتره
A.m.A
۱۳ بهمن ۱۴۰۲دقیقا
bmw از یه سالی به بعد همه چیزش برقی و مهندسی شده انگار ماشین تو رو میبره ولی ماشین اسپرت با حس تسلط بده یجوری که اعتماد به نفس اینو داشته باشی که داری ماشین رو تو کنترل میکنی نه اون تورو
حسن
۱۳ بهمن ۱۴۰۲مهران خان یعنی تفاوت بین بازار ایران را با بازار رقابتی و ازاد اروپا و امریکا را متوجه نیستی وجدانا این چه کامنتیه گذاشتی اگه خوب بود که حداقل تو المان میفروخت موستانگ تو هر دو تا بازار خوب میفروشه
در مورد ایمنی و پلتفرم هم فک کنم توهم زدی پارکت را عوض کن از فرسنگها نری تو درختا
مهران
۱۳ بهمن ۱۴۰۲عجب…
شما کمتر مصرف کن کامنت رو بهتر ببینه چشمات
نه عزیز فقط شما میفهمی،من تو مریخ زندگی میکنم حق با شماست..
حسن
۱۳ بهمن ۱۴۰۲اگه نمیدونی بدون موستانگ امریکاییه و دوس داره بگه ماشالا مگه تو مفتشی
فرشاد
۱۳ بهمن ۱۴۰۲اقا این حسنو بخصوص علی نوا رو دیدین فقط ردشید اسیدشون با نگاه هم الوده میکنه
مهران
۱۳ بهمن ۱۴۰۲فردا شنبس برو عزیزم بخواب…اینجا جای دعوا و بحث بچگانه نیست.
حرفی نمیمونه دیگ
حسن
۱۳ بهمن ۱۴۰۲کامنت اولت را یه بار دیگه بخون والا بچگانه که هیچ چرت محضه اما ادعا زیاد که مریضی حساب نمیشه
مهدی دهقانی
۱۳ بهمن ۱۴۰۲بی ام و انتخابم
۱۳ بهمن ۱۴۰۲خوب معلومه موستانگ انتخابمه
یه ماشین با اصالت
با موتور عالی
۲۰ اسب هم بیشتر داره
خیلی جذابه
بعد الکی قیمت بی ام و رو بخواطر برندش ۲۰ هزار دلار گرونتر کردن
این بی ام و من از ظاهرش خوشم نمیاد خوشگله ها ولی دماغشو باید عمل کنه😂
Gdm
۱۳ بهمن ۱۴۰۲الکی گرون تر نیست
آپشن های بیشتری داره
متریال کابین و کیفیت ساخت اش به مراتب بهتره
پلت فرم اش خیلی بروز تر و ایمن تره
https://www.euroncap.com/en/results/ford/mustang/27540
https://www.euroncap.com/en/results/bmw/4-series-coup%C3%A9/42776
Jeferson
۱۳ بهمن ۱۴۰۲موستانگِ هفت سال پیشه این
۱۳ بهمن ۱۴۰۲پس انتخابم بی ام و هست
Ali
۱۴ بهمن ۱۴۰۲فلسفه تاسیس شرکت فورد همین بود که بهترین ماشین رو با کمترین قیمت عرضه کنه و واقعا هم موفق بوده تا حالا و واقعا هم هردو ماشین واقعا خوب هستند و چیزی کم ندارن
JaMsHiD
۱۳ بهمن ۱۴۰۲بیست اسب بخار بیشتر !
همش تلقینه . دقیقا مثل این آدما که رو دویست و شش هدرز و مکش میبندن و انتظار دارن پنج ثانیه از شتاب ماشین کمتر بشه . بیست اسب بخار اونم توی قدرت پونصد اسب بخار چه باشه چه نباشه هیچ فرقی نداره . حالا یک صدم ثانیه شتاب بیشتر یا کمتر باشه اصلا خودت متوجه نمیشی
۱۳ بهمن ۱۴۰۲برای مایی که زور میزنیم دور موتور رو می‌بریم رو ۵۰۰۰ تو ماشین ایرانی تا بتونیم سبقت بگیریم ۲۰ اسب بخار خودش یه رویاست
به هر حال همین ۲۰ تا ۲۰ تا جمع میشه تا آخرش میشه ۱۰۰۰ اسب یا ۲۰۰۰ اسب💪
Jeferson
۱۳ بهمن ۱۴۰۲اولین و دومین ماشینی که تو دنیای ماشین بازی شناختم و عاشقشون شدم. ارزش در برابر قیمتِ موستانگ بالاتره.
مجتبی .
۱۳ بهمن ۱۴۰۲قطعا هردو کاملا قابل احترام هستن.بله مدتی لی ام و بخاطر نداشتن رقیب سرسخت تنبل شده وحالا بااین شوک باید به خودش بیاد واقعا ازتولید این موستانگ خوشحال شدم چون در عین اون ابهت ماسال کارها یک ماشین عملکردی کامل شده وجدا ازشاد کردن طرفدارهاش باعث به تقلا افتادن سایر شرکتها میشه وبازهم باآرزوی دیدن هردوشون به وفور در خیابونهامون. سری چهاررو مدل نسل قبلشو چند باری ازنزدیک دیدم وواقعا لذت بردم.
فرشاد
۱۳ بهمن ۱۴۰۲بعضی از کاربرا یجوری از اصالت فورد میگن انگار رقیبش تاتا موتورزه
بزارین کنار این قصیده هارو
بهزاد
۱۳ بهمن ۱۴۰۲همون تاتا که میگی رنجروور و جاگوار رو میسازه
فرشاد
۱۳ بهمن ۱۴۰۲یه کلمه هم از مادر عروس
تاتا جگوار نمیسازه فقط پول تزریق میکنه و درامدشو برداشت میکنه وگرنه خیلی وقت پیش تر میزد تو رنجرور و جگوار مث ماشینای خودش
RIO
۱۳ بهمن ۱۴۰۲انتخابم بی ام و
آلمانی باز
۱۳ بهمن ۱۴۰۲با وجود تمام احترامی که برا فورد و آمریکایی ها قائلم
ولی هیچوقت تو مبحث کیفیت ساخت در حد بی ام وه نبودن ، (درز کاپوت و لبه چراغ رو تو عکس اول مقایسه کنید قشنگ لمس میکنید این موضوع رو)
فکر نکنم تو این کلاس زیاد مهم باشه ها ولی خب…
۱۳ بهمن ۱۴۰۲منطقیه
سوشیانت
۱۳ بهمن ۱۴۰۲اون جمله آخرت کل جمله اولت رو بی ارزش میکنه
NGU
۱۳ بهمن ۱۴۰۲بدون لحظه ای شک بی ام و “سنگ محک کوپه های اسپرت از زمانی که متولد شد”
m3 و m4 حکم اس کلاس بنز رو دارن یعنی از اولین نسل بهترین کلاس و سگمنت خودشون بودن الکی نیست که بهشون میگن “ماشین راننده”
حالا رقبا توی فاصله های زمانی یه سنگی میندازن که بگن ما هم هستیم ولی …
موستانگ جدید هم با نگاه به رقبا پیشرفت محسوسی داشته و دمشون گرم ولی فرق این دو تا اینه که m3 و m4 همیشه عالی بودن
نکته ی بعدی تفاوت کیفیت ساخت و متریال و از همه مهم تر ایمنی پلتفرم این دوتاست که فرسنگ ها فاصله داره که فقط کافیه نسل به نسل این دو تا مقایسه بشن
مبحث ایمنی برای یه کوپه ی اسپرت حتی از یه سدان خانوادگی هم مهم تره
اون 20 هزار دلار اختلاف قیمت هم برای همین چیزای به ظاهر سادست
R@min
۱۳ بهمن ۱۴۰۲نسل به نسل مقایسه کن ببینیم.
سوشیانت
۱۳ بهمن ۱۴۰۲شورولت کامارو zl1 تو این رده قیمتی کیلومتر ها از این دو بهتره و حتی میتونه خیلی از خودرو های با قیمت بالای ۱۰۰ هزار دلار رو هم شکست بده
رامتین
۱۳ بهمن ۱۴۰۲انتخاب من هم m4 هست بیشک. سالها تجربه پشت این کوپه هست!
حسن
۱۳ بهمن ۱۴۰۲اصلا موستانگ شل هم باشه سلطان این سگمنته حالا هر نوعش را بذاری تو رقابت .
این دیگه خودروی راننده نیست پر از ابزار الکترونیکی تعادل و لغزش و بسیار گرانتر
آلمانی باز
۱۳ بهمن ۱۴۰۲اتفاقا برعکس ، موستانگ هم تا وقتی ابزار الکترونیکی نداشت تو در و دیوار بود ، الان که نسل جدیدش ابزار الکترونیکی تعادل و لغزش داره میتونه جلو ام فور سرشو بالا بگیره
هیچ کس بدش نمیاد ماشینش صندلی ریسینگ فیبر کربنی برقی با روکش چرم طبیعی داشته باشه منتها چون موستانگ نداره ی سریا میگن آره اینجور چیزا باعث میشه دیگه خودروی راننده نباشه…ی چیزی تو مایه های ماست مالی کردن…
حسن
۱۳ بهمن ۱۴۰۲موستانگ صندلی را جزو اپشن گذاشته
صندلی پارچه ای داره تا ارزونتر باشه طیف خریدار گسترده تر باشه 1600 دلار صندلی‌های ریکارو میندازه که 6 طرف بدن را میگیره اما بعضیها نمیپسندن و اگه از نظرات باخبر باشی بعضیها حس تو قفس بودن دارن با این صندلیها اما کسی که دوس داره میخره
منتها بازم فول ترین مدل موستانگ 16 هزار دلار ارزونتر از ام 4 هست یعنی درسته از قدیم گفتن گرانی به علت نیست اما این شامل برندهای المانی نمیشه 110 هزار دلار در مقابل 60 هزار دلار
درسته لوازم الکترونیکی لازمه اما نه اینکه دیگه کوپه خودران بشه ب ام و یه خودروی نیمه خودران با BMW Extended Traffic Jam Assistant است که به راننده که به رانندگان در فرمان، ترمز و شتاب گیری کمک می‌کند. اخه وقتی اطلاعاتت کمه چرا قیمه ها میریزی تو ماستا
آلمانی باز
۱۳ بهمن ۱۴۰۲ترکیب قیمه و ماست یعنی اینکه بگی هر ماشینی ابزار الکتریکی داره خودروی راننده نیست…اصلا بیخیال…
حالا که اطلاعات دوست داری بزار یکم باهات تخصصی حرف بزنم ، مثالا سیستم xdrive که یه واحد هوش مصنوعی به نام Central Intelligence Unit(مجزا از ECU) داره که محاسبات مربوط به توزیع گشتاور بین چرخا رو انجام میده(الکی مثلا چهارتا کلمه انگلیسی تایپ کردم اطلاعاتم خیلی بالاس) ابزار الکتریکی هم هست اما هیچ لطمه ای به خودروی راننده بودن وارد نمیکنه ، حتی همون سیستم نیمه خودران هم که گفتی هم هیچ لطمه ای وارد نمیکنه چون میتونید خاموشش کنید…
خیلی چیز واضحیه ، اختلاف قیمت بخاطر همین آپشن ها و تکنولوژی هایی عه که بی ام وه داره و فورد نداره ، حالا شما میخوای زورچپونی ثابت کنی که الکی پول زیاد میگیرن بعد نتیجه گیری کنی فورد بهتره بحثش جداس
حسن
۱۵ بهمن ۱۴۰۲بزرگوار اقای المانی باز تعصب زیاد باعث ندیدن میشه وقتی یک سیستم بر روی فرمان و ترمز تاثیر گذاری داره دیگه ابزار الکترونیکی حساب نمیشه ابزار ناوبری حساب میشه یعنی جزوی از ابزار خودروهای خودران به حساب میاد قبول دارم دوس داری بحث علمی انجام بدی اما عزیزم یه ذره اصلاعاتت کمه برو تو خود سایت ب ام و در مورد اصلاعات خودرو بخون تا بدونی با چی طرفی
کوپه اصلا نباید 4 چرخ باشه من همون دو دف بودن کوپه هم برام قابل هضم نیست چه برسه به داشتن سامانه ی نیمه خودران انگار رولزرویسه یا بنتلی هست
عمو این برا رفتن ادرنالین رو هزاره کوپه بر فرمون دادن و جمع کردن عقبه حالا چون شما زیاد ادعا داشتین گفتیم اینم بسازن بیارن تو پیست زیاد گاز ندید لاستیک بترکونین
آلمانی باز
۱۵ بهمن ۱۴۰۲نمیدونم چه علاقه ای دارید ثابت کنید طرف مقابلتون هیچی بارش نیست ، بخدا اصلا این کارا لازم نیست، اگه چیزی بلدید بگید ما هم یاد بگیریم دیگه چرا تیکه میندازید
نمیتونی دو دف بودن رو هضم کنی باشه مشکلی نیست ، xdrive بی ام وه۳ تا حالت داره . 4wd , 4wd sport و rwd
رو 4wd تقسیم قدرت ۶۰ درصد عقب۴۰ درصد جلوعه
رو 4wd sport میشه ۸۰عقب ۲۰ جلو
رو rwd جلو کلا قطع میشه ماشین دیف عقب میشه میتونی لاستیک عقب دود کنی
دعوا هم نداریم ی بحث ساده هست ، لطفا برای اینکه خودتون رو حرفه ای نشون بدید طرف مقابلتون رو تخریب نکنید
ایمان
۱۴ بهمن ۱۴۰۲سلام،اول از این که صندلی فیبر کربن برقی نیست معمولا و پس واسه چی با فیبر ساخته شده اگه قرار باشه سنگین باشه!دوم از این خیلی‌ها این صندلیها رو دوست ندارن بخاطر تنگ و سفت بودن و نشستن و پیاده شدن سخت،سوم از این یه ماشین کوپه واقعی باید وحشی باشه که حس واقعی رانندگی رو منتقل کنه،البته که اگه راننده خوبی نباشی باید بی ام دبلیو بخری،فقط صدای موتور ۸ سیلندر تنفس طبیعی فورد می‌ارزه به همه چی
Gdm
۱۴ بهمن ۱۴۰۲((اول این که صندلی فیبر کربن برقی نیست معمولا))
منم اول شما رو ارجاع میدم به این عکس
https://www.pedal.ir/wp-content/uploads/2020/09/BMW-M4_Coupe_Competition-2021-1024-48.jpg
دوم اینکه وقتی صندلی ریسینگ به صورت استاندارد رو ی ماشین نصبه به این معنی نیست که به شما تحمیل شده! میتونی صندلی های معمولی سفارش بدی مشابه چیزی که تو m3 هست ، همونطور که تو موستانگ صندلی ریسینگ قابل سفارشه ، منتها کمتر کسی ی همچین کاری میکنه چون کسی که میره سراغ کوپه اسپرت معمولا عاشق صندلی ریسینگ عه!
موضوع اینکه بی ام وه برا ماشین هاش بیشتر زمان میزاره و هزینه میکنه…و به خودش زحمت میده صندلی های گرون رو به صورت استاندارد رو ماشین هاش میزاره
موتور هشت سیلندر هم جذابیت های زیادی داره اما شما کوچکترین اشاره ای نکردی به این موضوع که بی ام وه هم یکی از شاهکار ترین شش سیلندر های تاریخ رو زیر کاپوتش داره
درمورد اون بخش از حرفاتون (اگه راننده خوبی نباشه باید بی ام دبلیو بخری) هم دیگه حرفی باقی نمیمونه…
حرف های شما بیشتر بوی تعصب میده … اجازه بده قبول نکنم
18:45
۱۳ بهمن ۱۴۰۲وقتی شما یه کوپه ی همه چیز تمام میخواین مشخصه که میرین سراغ خودروی آلمانی اونم از برند ب ام و.
قطعا اضافه مبلغ این خودرو هم کاملا با ارزش تر بودنش و نشون میده. جایی که کیفیت ساخت فنی، کیفیت مواد داخلی کابین، فناوری ها و از همه مهمتر ایمنی بالای خودرو در برابر موستانگ کاملا این قیمت بیشتر خودش و توجیه میکنه…
چون همه چیز که هیجان خالص نیست و اگه یه پکیج کامل بخواین حتما باید سراغ آلمانی ها برین.
ضمنا، موستانگ تو دو نسل آخر تونست فاصله اش رو با رقبای آلمانی خیلی کم کنه.
قطعا قیمت بیشتر ارزشش رو داره، چون حکم این و داره که پورشه رو بخاطر قیمت بیشترش نسبت به رقبا خودروی با ارزشی ندونیم!! اگه این طور باشه که کلا تو بحث ها و نتیجه گیری ها پورشه از قبل بازنده باید معرفی بشه!
سوشیانت
۱۴ بهمن ۱۴۰۲تو این کلاس مهم ترین چیز پرفورمنسه این چیزایی که گفتی اهمیت چندانی نداره
ایمان
۱۴ بهمن ۱۴۰۲سلام،بنظرم لذت رانندگی با ماشینی که موتور تنفس طبیعی قوی داره و البته ۸ سیلندر خیلی بیشتر از ماشینی هست که موتور ۶ سیلندر پر‌خوران(توربو) داره هست و صد البته صدای خیلی گوش نوازتر،موستانگ هنوز یه کوپه واقعی هست ولی بی ام دبلیو بیش از حد سیستم‌های الکترونیکی تو کنترولش دخالت میکنن و در کل از لذت رانندگی کمتری برخورداره،ولی برای کسی که بی ام دبلیو یا ماستنگ رو می‌پسنده این جور چیزا زیاد براش مهم نیست و ماشین دل‌خواهش رو میخره،
طاها
۱۴ بهمن ۱۴۰۲هر‌دو‌ماشین‌عالی‌هستند
وشکی در‌این‌نیست
وواقعا یکم‌سخته که‌بگیم‌کدوم‌بهتره
طاها
۱۴ بهمن ۱۴۰۲هر‌دو‌ماشین‌عالی‌هستند
وشکی در‌این‌نیست
وواقعا یکم‌سخته که‌بگیم‌کدوم‌بهتره
BMW
۱۴ بهمن ۱۴۰۲عقب بی ام و قشنگه فقط جلوش یکمی ساید جالب نباشه ولی در هر صورت انتخابم بی ام و هست کلا خاصه🥰👍
Yasin
۱۴ بهمن ۱۴۰۲احساس میکنم تو این پست خیلی موستانگ رو کوبیدید 😂💔
یوسفی
۱۴ بهمن ۱۴۰۲فورد موستانگ 💐🥰❤️انتخاب من