چرا فروش مرسدس بنز EQS بسیار کاهش پیدا کرده است؟

فروش سدان الکتریکی EQS در سه‌ماههٔ سوم امسال در آمریکا با کاهش ۵۵ درصدی به تنها ۱,۱۰۰ دستگاه رسیده است و مرسدس قصد اصلاح طراحی آن را دارد.

فروش مرسدس بنز EQS کاهش چشمگیری داشته است. قیمت بسیار بالا، کیفیت پایین متریال در مقایسه با S کلاس، فضای محدود عقب و فقدان معماری ۸۰۰ ولتی با شارژ سریع اصلی‌ترین دلایل این اتفاق هستند. مرسدس بنز برای توسعهٔ مدل‌های الکتریکی خود استراتژی کاملاً متفاوتی را نسبت به ب‌ام‌و در پیش گرفته است. این شرکت سراغ یک پلت‌فرم الکتریکی اختصاصی رفته است درحالی‌که ب‌ام‌و i5 و i7 روی پلت‌فرم معمولی CLAR ساخته شده‌اند که در سری ۵ و سری ۷ درون‌سوز هم استفاده می‌شود.

همچنین بخوانید:

مقایسه بزرگ سدان‌های برقی لوکس: لوسید، تسلا، مرسدس EQS و بی‌ام‌و i7

نبرد پرچم‌داران برقی و بنزینی مرسدس، EQS یا S کلاس؟

یک پلت‌فرم الکتریکی اختصاصی چندین مزیت واضح دارد که عبارت‌اند از آیرودینامیک بهتر که تأثیر مستقیمی روی مصرف انرژی می‌گذارد، استفادهٔ بهتر از فضای داخلی به دلیل قسمت جلویی کوتاه‌تر (بدون پیشرانهٔ درون‌سوز، نیازی به کاپوت بزرگ نیست) و ساده شدن فرایند تولید به دلیل اجزای کمتر. EQS اما تنها از بخشی از مزیت‌های پلت‌فرم الکتریکی اختصاصی EVA II استفاده کرده است که اصلی‌ترین آن‌ها آیرودینامیک بسیار خوب با ضریب درگ تنها ۰.۲۰ است. بااین‌حال، فضای عقب کابین و همین‌طور کیفیت متریال نسبت به S کلاس کمتر است که این ویژگی‌ها در بخش لوکس اهمیت زیادی دارند.

علاوه بر این، خریداران چینی از فضای زانوی محدود در عقب EQS اصلاً خوشحال نخواهد بود. چینی‌های ثروتمند وقتی سوار خودرو می‌شوند می‌خواهند بتوانند به‌راحتی پاهایشان را دراز کنند بدون آنکه زانوهایشان به صندلی‌های جلو بخورد. هرچند مسئولیت طراحی و شکل بدنهٔ EQS با مدیر طراحی مرسدس، «گوردون واگنر» است اما او تنها کسی نیست که در مورد طراحی نهایی خودروها تصمیم می‌گیرد زیرا درنهایت حرف آخر را مدیرعامل شرکت، «اولاً کالنیوس» میزند.

کالنیوس اما در توسعهٔ مدل‌های الکتریکی مرسدس ناکام بوده است. کراس‌اوور EQC که روی پلت‌فرم GLC ساخته شد، زمانی که به بازار آمد از لحاظ شعاع حرکتی، تکنولوژی باطری و سرعت شارژ قدیمی شده بود. EQA و EQB هم چیزی جز نسخهٔ الکتریکی GLA و GLB نیستند و EQS که بیش از ۱۰۰ هزار یورو قیمت دارد از معماری ۴۰۰ ولتی استفاده می‌کند. برای مقایسه، کیا EV6 و هیوندای آیونیک ۵ از معماری ۸۰۰ ولتی بهره می‌برند و سرعت شارژ بسیار سریع‌تر و قابلیت شارژ دوطرفه دارند.

پورشه تایکان هم با قیمتی مشابه EQS، از معماری ۸۰۰ ولتی و گیربکس دو سرعته برخوردار است درحالی‌که رنو در خودروهای الکتریکی خود از طریق همکاری با گوگل، هنگام کاهش شارژ باطری به زیر ۲۰ درصد به‌طور خودکار نزدیک‌ترین جایگاه‌های شارژ را نشان می‌دهد. علاوه بر این، طراحی EQS هم بشدت موردانتقاد بوده است. در صفحهٔ اینستاگرام واگنر که بیش از ۵۰۰ هزار فالوور دارد، طراحی این خودرو مورد تمسخر کاربران قرار گرفته است. EQS فاقد استایل منحصربه‌فرد یک سدان لوکس مثل S کلاس است.

پلت‌فرم جدید MMA که در مدل‌های کامپکت آیندهٔ مرسدس استفاده خواهد شد مدرن‌تر از EVA II است و از معماری ۸۰۰ ولتی بهره می‌برد اما هنوز هم خبری از شارژ دوطرفه (برای تبدیل خودرو به پاور بانک به‌منظور تأمین برق دیگر وسایل نقلیهٔ الکتریکی) یا سرویس گوگل نیست. در همین حال، مرسدس بنز با راه‌اندازی کارگروهی، در تلاش برای برطرف کردن نقص‌های طراحی EQS است. شرکت می‌خواهد طراحی قسمت عقب سدان پرچم‌دار الکتریکی خود را اصلاح کند. این کار آسانی نخواهد بود اما تغییرات اجباراً باید انجام شود زیرا بقای EQS بسته به این کار خواهد بود. علاوه بر این، انتقادات سهامداران از کالنیوس هم در حال افزایش است.

در حال حاضر، موفقیت مرسدس در بازار به خاطر C کلاس، E کلاس و GLC است که همگی از پیشرانه‌های درون‌سوز استفاده می‌کنند. بااین‌حال، مرسدس در گزارشهای فروش خود بر موفقیت مدل‌های الکتریکی اصرار دارد. از فروش ۱,۵۲۹,۸۰۰ دستگاهی این شرکت در ۹ ماه نخست سال ۲۰۲۳، تنها ۱۶۰,۳۰۰ دستگاه الکتریکی بوده که معادل ۱۰ درصد از کل فروش است. از این تعداد نیز تنها ۲۶,۳۰۰ دستگاه به دو مدل EQS و EQS SUV اختصاص دارد درحالی‌که S کلاس با وجود ۱۸ درصد کاهش فروش در سه‌ماههٔ سوم سال جاری و بدون احتساب GLS، سه برابر بیشتر از این رقم فروخته است.

در سه‌ماههٔ سوم سال ۲۰۲۳ تنها ۱,۱۰۰ دستگاه EQS در ایالات‌متحده فروخته شده است که کاهش ۵۵ درصدی را نسبت به سه‌ماههٔ قبل نشان می‌دهد. این در حالی است که فروش S کلاس با افزایش ۴۷ درصدی به ۳,۸۹۰ دستگاه رسیده است. ازاین‌رو، مرسدس در تلاش است شرکت‌هایی که برای ناوگان خود به دنبال خودروی جدید هستند را به خرید مدل‌های الکتریکی متقاعد کند. این استراتژی در کوتاه‌مدت می‌تواند خوب باشد اما آیندهٔ الکتریکی برند آلمانی را تضمین نخواهد کرد.