ضرورت اعمال محدودیت برای خودروهای درون‌سوز و تسریع اسقاط فرسوده‌ها

چرا در ایران، «هیبرید» منطقی‌ترین مسیر گذار است؟
یک‌شنبه 25 آبان 1404 - 15:00
مطالعه 4 دقیقه
خودروهای هیبریدی HEV
ضرورت محدودیت خودروهای درون‌سوز و تسریع اسقاط فرسوده‌ها در ایران؛ با تأکید بر نقش هیبریدها در کاهش مصرف سوخت، آلودگی و هزینه‌های پنهان.
تبلیغات

در سال‌های اخیر، روند جهانی سیاست‌گذاری در حوزه حمل‌ونقل به‌سمتی رفته که خودروهای درون‌سوز آلاینده (به‌خصوص نمونه‌های قدیمی و فرسوده) تحت محدودیت‌های جدی قرار گرفته‌اند. دلیل آن هم روشن است: این خودروها سهم بزرگی در آلودگی هوا، مصرف انرژی، هزینه‌های درمانی و حتی افت بهره‌وری اقتصادی دارند. بسیاری از کشورها، از اروپا گرفته تا شرق آسیا، مجموعه‌ای از سیاست‌های ترکیبی را اجرا کرده‌اند: محدودیت تردد در مناطق شهری، برنامه‌های تشویقی اسقاط، و مشوق‌های مالی برای خرید خودروهای کم‌مصرف و برقی.

این تجربه‌ها برای ایران که با چالش آلودگی هوا، مصرف بالای سوخت یارانه‌ای و ناوگان فرسوده روبه‌روست، نکات مهمی دارد. اما یک تفاوت کلیدی وجود دارد: شرایط زیرساختی، قیمت انرژی و رفتار بازار ایران موجب می‌شود که خودروهای هیبریدی بهترین گزینهٔ «گذار» باشند؛ یعنی راه‌حلی واقع‌بینانه، قابل‌اجرا و کم‌هزینه پیش از ورود گسترده خودروهای تمام‌برقی.

تجربه کشورهای دیگر: چه چیزی برای ایران قابل‌استفاده است؟

۱) مناطق کم‌انتشار (ULEZ و LEZ)

شهرهایی مثل لندن با اجرای محدودیت ورود خودروهای آلاینده، طی مدت کوتاهی به کاهش قابل‌توجه آلودگی هوا رسیدند. اجرای عوارض ورود یا ممنوعیت تردد برای خودروهای فرسوده در هستهٔ مرکزی شهرها، هم آلودگی را کاهش داد و هم رفتار مالکان را تغییر داد.

این تجربه نشان می‌دهد سیاست‌های نقطه‌ای و مرحله‌ای بسیار مؤثرتر از تصمیمات ناگهانی یا سراسری هستند.

۲) برنامه‌های اسقاط هدفمند

کشورهای اروپایی و آمریکا ثابت کرده‌اند که اگر اسقاط درست طراحی شود—نه صرفاً پرداخت یارانه بدون هدف—می‌تواند به سرعت مصرف سوخت متوسط ناوگان را کاهش دهد و مردم را به سمت خودروهای کم‌مصرف‌تر سوق دهد.

به‌خصوص اسقاط خودروهای دیزلی و بنزینی قدیمی در اروپا تأثیر عظیمی بر کاهش PM2.5 و NOx داشته است.

۳) سیاست‌های تشویقی پیوسته

نروژ یک نمونه مهم است. با مشوق‌های مالی پایدار و بلندمدت، فروش خودروهای برقی را متحول کرد. اما وقتی هزینه‌ها برای دولت سنگین شد، به تدریج سیاست‌ها را تعدیل کرد.

درس مهم برای ایران: مشوق‌ها باید حساب‌شده، هدف‌دار و متناسب با توان مالی کشور باشند.

چرا ایران باید ترکیبی از محدودیت، اسقاط و حمایت هدف‌مند از هیبرید را اجرا کند؟

۱) واقعیت‌های زیرساختی ایران: چرا هیبرید اولویت دارد؟

برخلاف کشورهای اروپایی، در ایران هنوز زیرساخت شارژ گسترده وجود ندارد. هزینه نصب شارژر، نیاز به برق پایدار و سرمایه‌گذاری شهری بزرگ است.

در چنین شرایطی، خودروهای هیبریدی (HEV و حتی PHEV) یک مزیت بزرگ دارند:

  • کاهش مصرف سوخت در ترافیک شهری
  • کاهش انتشار آلایندگی
  • عدم نیاز به شبکه شارژ گسترده
  • قیمت نهایی کمتر نسبت به خودروهای تمام‌برقی

هیبریدها در ایران می‌توانند سریع‌ترین اثرگذاری را بر مصرف سوخت و آلودگی هوا ایجاد کنند.

۲) صرفه‌جویی عظیم در یارانه سوخت؛ سود مستقیم برای دولت

ایران سالانه‌ میلیاردها تومان یارانه برای بنزین می‌پردازد. هر درصد کاهش مصرف، صرفه‌جویی بزرگی ایجاد می‌کند.

اگر ناوگان شهری فقط ۱۰٪ کم‌مصرف‌تر شود، این به معنای صرفه‌جویی قابل توجهی در واردات مجدد بنزین یا هزینه تولید داخلی سوخت است.

اسقاط خودروهای فرسوده و جایگزینی آن با هیبریدها موجب می‌شود:

  • مصرف روزانه بنزین کم شود
  • هزینه یارانه کاهش یابد
  • وابستگی به تولید سوخت ارزان کم شود
  • بودجه آزادشده در بخش حمل‌ونقل عمومی خرج شود

این بالاترین سود واقعی برای دولت است.

۳) کاهش هزینه‌های پنهان آلودگی

آلودگی هوا سالانه هزاران میلیارد تومان هزینه پنهان به اقتصاد ایران تحمیل می‌کند:

  • هزینه‌های درمان
  • مرگ‌ومیر زودرس
  • کاهش بازده نیروی کار
  • استهلاک تأسیسات شهری

کشورهایی که برنامه اسقاط را اجرا کرده‌اند، بیشترین سود را دقیقاً از کاهش هزینه‌های سلامت به دست آورده‌اند.

در ایران نیز اسقاط خودروهای بالای ۲۰ سال—که عمدتاً فاقد استانداردهای آلایندگی‌اند—می‌تواند اثراتی فوری و قابل اندازه‌گیری داشته باشد.

۴) کاهش استهلاک زیرساخت‌ها و افزایش ایمنی

خودروهای فرسوده نه تنها آلاینده‌اند، بلکه با خرابی‌های مکرر باعث افزایش تصادف، توقف‌های ناگهانی، ایجاد ترافیک و حتی استهلاک آسفالت می‌شوند.

ناوگان جدیدتر—به‌خصوص هیبریدها—با توقف‌های کمتر و کارکرد نرم‌تر، بار زیرساختی را کاهش می‌دهند.

نقشهٔ راه پیشنهادی برای ایران

این مسیر باید مرحله‌ای و حساب‌شده باشد:

فاز اول — ۱۲ ماه اول

  • شناسایی و ثبت دقیق ناوگان فرسوده
  • شروع اسقاط هدفمند:
  • ارائه تسهیلات هدف‌مند برای خرید هیبرید:

فاز دوم — ۱۲ تا ۳۶ ماه

  • اجرای مناطق کم‌انتشار در کلان‌شهرها
  • محدودیت ورود خودروهای غیراستاندارد
  • نوسازی تدریجی ناوگان تاکسیرانی به هیبرید
  • توسعهٔ آرام و حساب‌شده زیرساخت شارژ

فاز سوم — ۳ تا ۷ سال

  • گسترش تدریجی مشوق برای خودروهای برقی
  • بازطراحی مالیات‌ها بر اساس میزان انتشار
  • کاهش تدریجی یارانه سوخت همراه با سیاست‌های حمایتی
  • توسعهٔ صنعت بازیافت خودرو و قطعات

چرا هیبرید بهترین «انتخاب فعلی ایران» است؟

یک حقیقت مهم:

در شهری مانند تهران که ترافیک سنگین و توقف‌وحرکت مداوم وجود دارد، هیبریدها بهترین کارایی را دارند.

در این شرایط:

  • موتور برقی سهم زیادی در حرکت دارد
  • انرژی ترمزگیری دوباره ذخیره می‌شود
  • مصرف سوخت واقعی تا حد چشمگیری پایین می‌آید

هزینه خرید پایین‌تر نسبت به BEV، نبود نیاز به زیرساخت و کاهش فوری مصرف سوخت باعث می‌شود هیبرید‌ها اصلی‌ترین ابزار کاهش مصرف بنزین یارانه‌ای باشند.

جمع‌بندی

اگر هدف کاهش آلودگی هوا، کاهش مصرف سوخت یارانه‌ای، نوسازی ناوگان و ارتقای سلامت عمومی باشد، راه‌حل ایران دقیقاً باید همان مسیر کشورهای دیگر باشد—اما با یک تفاوت مهم:

در ایران، تا زمان توسعه کامل زیرساخت‌ها، خودروهای هیبریدی بهترین و منطقی‌ترین گزینهٔ گذار به آینده پاک‌تر هستند.

اجرای همزمان این سه سیاست، نتیجه را تضمین می‌کند:

  • محدودیت ورود خودروهای آلاینده
  • برنامه اسقاط هدفمند و واقعی
  • مشوق‌های محدود اما دقیق برای هیبریدها و در مرحله بعد خودروهای برقی

این مسیر هم به سود مردم است، هم به سود دولت و هم در جهت منافع بلندمدت اقتصاد کشور. نظر شما چیست؟

داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات

©1404 - 1393 کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب پدال تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.