یارانه بنزین را طلا کنیم؟ ایدهای جنجالی که میتواند اقتصاد ایران را تکان دهد

مسئلهای که همه میدانند اما کسی جرأت گفتنش را ندارد
ایران روزانه بیش از ۱۳۳ میلیون لیتر بنزین مصرف میکند؛ سوختی که با نرخهای ۱۵۰۰، ۳۰۰۰ و نهایتاً ۵۰۰۰ تومان به مردم فروخته میشود، در حالی که قیمت واقعی آن در بازار جهانی بین ۰.۷ تا ۱ دلار به ازای هر لیتر است.
با دلار حدود ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار تومان، یعنی هر لیتر بنزین در ایران بهطور متوسط بیش از ۱۰۰ هزار تومان یارانه پنهان دارد. نتیجه روشن است:
- مصرف افسارگسیخته
- قاچاق ساختاری
- فشار دائمی بر بودجه
- بیعدالتی مطلق در توزیع یارانه
اما سؤال اصلی این است: آیا راهحل فقط گران کردن بنزین است؟
تجربهای که شکست خورد | یارانه نقدی چرا جواب نداد؟
در دولت محمود احمدینژاد، دولت تصمیم گرفت قیمت سوخت را آزاد کند و در مقابل، یارانه نقدی به همه مردم پرداخت شود. ایده در ظاهر عادلانه بود، اما در عمل چه شد؟
- پول نقد وارد اقتصاد شد
- پایه پولی رشد کرد
- تورم شتاب گرفت
- ارزش یارانه بهسرعت آب رفت
بزرگترین مشکل یارانه نقدی ۴۵ هزار تومانی این بود که با تورم، ارزش آن به قیمت یک نان سنگک رسید. مشکل اصلی این بود: یارانه از «دارایی» به «پول مصرفی» تبدیل شد.
پیشنهاد جایگزین | تبدیل یارانه بنزین به طلا
این گزارش یک پیشنهاد متفاوت را روی میز میگذارد؛ پیشنهادی که نه بنزین را ارزان نگه میدارد و نه پول بیپشتوانه توزیع میکند.
ایده اصلی
دولت بهجای توزیع یارانه روی بنزین، ارزش روزانه یارانه سوخت کشور را بهصورت اعتبار طلا بین همه مردم ایران توزیع کند.
نه پول نقد. نه سهمیه بنزین. بلکه طلا. یعنی به جای دادن پول یارانه نقدی و در نتیجه ایجاد تورم، به مردم سرمایه ماندگار داده میشود. سرمایهای که برای یک کودک نوپا، می تواند آیندهای مطمئنتر را بسازد. در حال حاضر کسی که ۵ خودروی شاسیبلند دارد، دهها برابر بیشتر از یک روستایی بدون خودرو از یارانه بنزین استفاده میکند. در این طرح، سهم هر دو از ثروت ملی برابر میشود.
هر ایرانی چقدر طلا میگیرد؟
بیایید از شعار فاصله بگیریم و اعداد حرف بزنند.
فرضهای محاسبات
- ارزش یارانه بنزین: حدود ۱۰۰ میلیون دلار در روز
- نرخ دلار: ۱۳۰ هزار تومان
- قیمت طلای ۱۸ عیار در ایران: حدود ۱۳.۶ میلیون تومان به ازای هر گرم
- جمعیت ایران: حدود ۹۲.۴ میلیون نفر
نتیجه
- ارزش ریالی یارانه روزانه: ۱۳ هزار میلیارد تومان
- معادل طلای ۱۸ عیار: حدود ۹۵۳ کیلوگرم طلا در روز
سهم هر نفر
- روزانه: حدود ۰.۰۱۰ گرم طلای ۱۸ عیار
- ماهانه: حدود ۰.۳۱ گرم
- سالانه: حدود ۳.۷۶ گرم
- در ۱۰ سال: بیش از ۳۷ گرم طلا برای هر ایرانی
این عدد شاید روزانه ناچیز به نظر برسد، اما در بلندمدت تبدیل به یکی از بزرگترین برنامههای انباشت دارایی خانوار در تاریخ ایران میشود.
سازوکار اجرایی | کارت طلای ملی
اعتبار کارتهای طلا برای هر شهروند به صورت کارتهای طلا قابل دریافت خواهد بود. کمیسیون یا گروهی ویژه از بانک مرکزی به صورت روزانه قیمتهای طلای جهانی، نرخ فروش سوخت در جایگاهها و میزان طلای معادل را محاسبه کرده و به حساب کارت طلای همه مردم واریز میکند.
- هر شهروند ایرانی در این ابرپروژه، یک کارت اعتبار طلا خواهد داشت.
- اعتبار طلا بهصورت دیجیتال و پشتوانهدار به صورت روزانه یا ماهانه واریز میشود.
- هر فرد میتواند:
بنزین نیز همزمان با قیمت واقعی و نزدیک به نرخ جهانی عرضه میشود. این نرخ میتواند آنلاین و روزانه تعیین شود. بعلاوه سایر یارانههای انرژی نیز درصورت آزادسازی میتوانند به این کارت به صورت طلا افزوده شوند.
چرا این طرح میتواند کار کند؟
۱. مهار تورم
طلا چاپ نمیشود.
یارانه نقدی تورمزاست، یارانه داراییمحور نیست.
۲. عدالت واقعی
دیگر پرمصرفها یارانه بیشتری نمیگیرند. اما کسانی که هنوز میخواهند به هر دلیلی همان خودروی پرمصرف و یا قدیمی را سوار شوند هنوز زیان نمیکنند زیرا میتوانند اعتبار طلای کارت خود را به عنوان هزینه سوخت مصرفی به پول نقد یا نرخ سوخت تبدیل کنند.
هر ایرانی سهم برابر دارد. قانون باید به صورت مستحکم این حق را برای تمام ایرانیان داخل کشور قائل شود و بعدها نباید با بهانههایی مثل درامدهای دولت یا کسری بودجهآ آن را تغییر دهد یا دهکبندی کند.
۳. کاهش مصرف و قاچاق
وقتی بنزین ارزان نباشد، مصرف خودبهخود اصلاح میشود. احتمالا دیگر بنزینی قاچاق نخواهد شد و شاید حتی از خارج از کشور به داخل قاچاق شود!
۴. افزایش سرمایه ملی خانوار
بهجای سوزاندن ثروت در موتور خودروها، دارایی انباشته میشود. بله خودروها طبیعتاً با طلا حرکت نمیکنند و باید سوخت دریافت کنند اما لااقل مردم با نرخ جهانی سوخت به سراغ خرید خودروهای پرمصرف نخواهند رفت و تولیدکنندگان نیز مجبور به تولید خودروهای سبز و یا حداقل کممصرف میشوند.
۵. شفافیت
یارانه پنهان، قابل رصد و قابل محاسبه میشود.
معایب و چالشها
این طرح معجزه نیست و چالش دارد
- نیاز به اعتماد عمومی بالا
- خطر هجوم برای تبدیل اعتبار به طلای فیزیکی بعد از چند سال
- نیاز به ساختارهای بلاکچین برای امنیت بالا
- ضرورت همگرایی کامل قیمت طلا با بازار
- فشار بر زیرساخت بانکی
- لزوم حمایت جداگانه از تاکسیها، کامیونداران و مناطق محروم
- دولت تجریک میشود این منابع را به جای اینکه به مردم بدهد، صرف جبران کسری بودجه خود کند
چالشهای اجرایی و "نقاط کور"
با وجود جذابیت، چندین حفره بزرگ در این طرح وجود دارد:
- تله نقدینگی و تورم ثانویه: اگر مردم اجازه داشته باشند اعتبار طلای خود را بلافاصله بفروشند و به ریال تبدیل کنند، حجم عظیمی از پول نقد وارد بازار میشود که دوباره تورم ایجاد میکند. اگر اجازه فروش ندهند، مردم احساس میکنند ثروتشان "مسدود" شده است.
- تامین فیزیکی طلا: دولت روزانه باید معادل ۹۵۳ کیلوگرم طلا (طبق محاسبات فعلی) اعتبار ایجاد کند. اگر مردم بخواهند طلای فیزیکی دریافت کنند، بانک مرکزی با چالش عظیم ذخایر روبرو میشود. مدیریت "طلای دیجیتال" بدون پشتوانه فیزیکی ۱۰۰ درصدی، عملاً چاپ پول مدرن است. بنابراین دولت به جای خالی فروشی باید تمام منابع آزاد شده از یارانه سوخت و انرژی را صرف واردات طلای فیزیکی و واقعی کند.
- شوک هزینه حمل و نقل: بنزین فقط برای خودروهای شخصی نیست. با ۱۰۰ هزار تومانی شدن بنزین، کرایه تاکسی، قیمت مواد غذایی (که با وانت و کامیون جابجا میشوند) و خدمات به شدت جهش میکند. آیا ۳۰۰ سوت طلای ماهانه، هزینهی چند میلیونی افزایش تورم ناشی از سوخت را پوشش میدهد؟
- نوسانات جهانی: قیمت طلا تابع بازار جهانی و انس است. اگر قیمت جهانی طلا سقوط کند، یارانه مردم ناگهان کم میشود، در حالی که قیمت بنزین در داخل ممکن است به دلیل نرخ دلار بالا بماند.
اما تفاوت مهم اینجاست:
این چالشها قابل مدیریتاند؛ سوزاندن روزانه ۱۰۰ میلیون دلار نه.
جمعبندی | سؤال نهایی از قانونگذاران
اگر ایران قرار است یارانه بدهد، چرا آن را به سرمایه مردم تبدیل نکند؟
چرا ثروت ملی باید در ترافیک و قاچاق دود شود؟
چرا اصلاح قیمت سوخت همیشه باید با شوک، اعتراض و عقبنشینی همراه باشد؟
این طرح، نه نسخه نهایی، بلکه شروع یک گفتوگوی جدی است.
گفتوگویی که دیر یا زود، اقتصاد ایران مجبور به آن خواهد شد.