نبرد کوپه‌های چهاردر، فولکس‌واگن آرتئون، کیا استینگر، ب‌ام‌و سری 4

دوشنبه 21 خرداد 1397 - 08:30
مطالعه 16 دقیقه
فولکس‌واگن آرتئون، کیا استینگر، ب‌ام‌و سری 4
کوپهٔ چهاردر کیا استینگر توانایی‌های خود را با مغلوب کردن آئودی A5 اسپرت‌بک در آزمایشی در اوایل امسال ثابت کرده است. البته در آن نبرد، مدل GT...
تبلیغات

کوپهٔ چهاردر کیا استینگر توانایی‌های خود را با مغلوب کردن آئودی A5 اسپرت‌بک در آزمایشی در اوایل امسال ثابت کرده است. البته در آن نبرد، مدل GT استینگر با پیشرانهٔ 3.3 لیتری V6 بنزینی شرکت کرده بود اما حالا در این رقابت، نسخهٔ دیزلی این خودرو با قیمت مناسب‌تر در برابر غول‌های آلمانی قرار گرفته است. در آن سوی میدان اما فولکس‌واگن آرتئون قرار گرفته است که شباهت بیشتری به یک سدان سنتی مانند پاسات دارد و با دینامیک مناسب و نمای اسپرت، تعادل خوبی بین عملکرد و مصرف سوخت برقرار گرده است؛ و نهایتاً آخرین شرکت‌کنندهٔ این جدال جذاب نیز ب‌ام‌و سری 4 گرن کوپه است که سال‌ها است به‌عنوان پادشاه این کلاس شناخته می‌شود؛ اما کدام‌یک از این سه کوپهٔ چهاردر انتخاب مناسب‌تری جهت پرداخت حدود 40 هزار پوند است؟ در ادامه خواهیم فهمید.

شروع رقابت

کیا استینگر

استینگر مورد آزمایش ما از نوع 2.2 لیتری دیزلی بالاترین تیپ یعنی GT-Line است که با قیمت مناسب 37,425 پوند، تجهیزات کاملی را ارائه می‌کند. این خودرو بیشترین وزن را در بین اعضای گروه دارد که بنابراین ممکن است روی کاغذ خودروی کُندی نظر برسد اما استینگر هنوز هم می‌تواند ظرف 7.6 ثانیه از صفر به سرعت 96 کیلومتر در ساعت دست پیدا کند که یک‌دهم ثانیه سریع‌تر از آرتئون است اما یک‌دهم ثانیه از سری 4 عقب می‌افتد. همچنین وجود 440 نیوتن متر گشتاور و گیربکس هشت سرعته نیز به معنی انعطاف‌پذیری بالا در هر دنده است. به همین دلیل استینگر با اختلافی جزئی در پس سری 4 با گیربکس هشت سرعته قرار می‌گیرد اما این اختلاف در حد تنها چند دهم ثانیه آن‌هم در دنده‌های بالاتر بین سرعت‌های 80 تا 110 کیلومتر در ساعت بود و آن‌قدر نیست که در جاده‌ها موردتوجه قرار گیرد.

اما مهم‌تر از این‌ها، کیفیت تعویض دنده است. هرچند گیربکس اتوماتیک استینگر عملکرد روانی دارد اما فاقد سرعت بالای گیربکس ب‌ام‌و بوده و تنظیم سرزندهٔ گیربکس DSG فولکس‌واگن را هم ندارد. استینگر از پالایش مناسبی هم برخوردار است اما هنگام وارد کردن فشار به پیشرانه و در زمان شتاب گیری، پیشرانه کمی خشن و پرسروصدا احساس می‌شود هرچند که این مشکل در دو رقیب دیگر هم وجود دارد؛ اما به لطف تنظیم مناسب شاسی و فاصلهٔ محوری زیاد، استینگر سواری نرمی را ارائه می‌کند.

این سدان لوکس کره‌ای در سرعت‌های بالا نیز احساس آرامش دارد و عملکرد فرمان آن‌هم مناسب است اما حساسیت بالای ب‌ام‌و یا دقت فولکس‌واگن را ندارد. هنگام افزایش سرعت، کمی حرکت گهواره‌ای در بدنهٔ استینگر احساس می‌شود درحالی‌که با وزن 1810 کیلوگرمی، فاقد چابکی رقبا است. همچنین فاصلهٔ محوری کشیده نیز به معنای عدم سرعت بالا در پیمودن پیچ‌ها است. بااین‌حال استینگر به‌عنوان یک خودروی جاده‌ای جهت پیمودن مسافت‌های زیاد خودروی کاملاً مناسبی است. پکیج موتور و گیربکس آن از پالایش و هماهنگی کامل برخوردار است و کیفیت سواری آن به‌گونه‌ای است که بدترین دست‌اندازها را به‌خوبی جذب می‌کند.

فولکس‌واگن آرتئون

آرتئون قبلاً اعتبار خود را در جدالی با آئودی A5 اسپرت‌بک اثبات کرده است به همین دلیل A5 در این آزمون حضور ندارد اما آیا فولکس‌واگن می‌تواند کیای مقرون‌به‌صرفه و ب‌ام‌و پویا را مغلوب کند؟ برای فهمیدن پاسخ این سؤال، ما آرتئون 2.0 TDI R-Line با قیمت 36,835 پوند را به میدان نبر دعوت کرده‌ایم. گیربکس دوکلاچهٔ DSG و سیستم لانچ کنترل باید به آرتئون به جهت هرچه سریع‌تر ثبت کردن شتاب صفر تا 96 کیلومتر در ساعت کمک کنند اما ترکیب دیفرانسیل جلو در این خودرو به معنای عدم وجود کششی به‌خوبی رقبا است. به همین دلیل آرتئون در آزمون شتاب زمان 7.7 ثانیه را به ثبت رسانده و کُندترین خودروی این رقابت لقب گرفت.

همچنین به دلیل وجود یک دنده کمتر در گیربکس آرتئون، عملکرد خودرو در دنده‌های بالایی به دو رقیب دیگر نمی‌رسد اما اگر همه‌چیز را به گیربکس دوکلاچهٔ این سدان لوکس آلمانی واگذار کنید، شتاب گیری به‌خوبی صورت می‌گیرد. همچنین در پیمایش‌های آرام نیز گیربکس DSG خودرو به‌راحتی و به نرمی دنده‌ها را تعویض می‌کند. این موضوع حتی در حالت دستی بهتر هم می‌شود چراکه دنده‌ها دقیق‌تر تعویض می‌شوند. چسبندگی آرتئون نیز بیشتر از استینگر بوده و فرمان آن‌هم دقت بالایی دارد که هرچند اطلاعات کمی از چرخ‌های جلو ارائه می‌کند اما عملکرد این ماشین راننده را شگفت‌زده می‌کند.

همان‌طور که در ابتدا اشاره شد، آرتئون مورد آزمایش ما به پکیج اسپرت R-Line مجهز است که یکی از ویژگی‌های آن، رینگ‌های بزرگ‌تر 19 اینچی است. البته سواری خودرو با وجود این رینگ‌ها به‌خوبی رینگ‌های کوچک‌تر نیست اما در صورت قرار دادن تعلیق در حالت راحت، عملکرد خودرو خوب خواهد بود. به همین دلیل واقعاً نیاز به انتخاب حالتی غیر از راحت برای تعلیق آرتئون احساس نمی‌شود زیرا حالت‌های اسپرت‌تر هیچ سودی جز سواری خشک و ناراحت ندارند. یکی دیگر از مشکلات آرتئون نیز ترمزهای آن است که به‌خوبی رقبا عمل نمی‌کنند.

ب‌ام‌و سری 4

سری 4 گرن کوپه خودروی شیک‌تری نسبت به سدان سری 3 است و با قیمت 40,075 پوند در مدل 420d XDrive، رقیب مستقیمی برای کیا و فولکس‌واگن محسوب می‌شود؛ اما آیا این خودروی بهتری است؟ از لحظه‌ای که پشت فرمان این خودرو قرار می‌گیریم، روشن می‌شود که سری 4 بهترین هندلینگ را در بین این سه خودرو دارد. سواری این ماشین ناراحت نیست و از لحاظ پالایش با آرتئون برابری می‌کند اما حتی در حالت راحت کمک‌فنرها، سواری آن کمی شلوغ‌تر بوده و کنترل آن دشوار است؛ اما بااین‌حال فایدهٔ این ویژگی در جاده‌های پیچ‌درپیچ مشخص می‌شود به‌گونه‌ای که فرمان بهترین عملکرد و پاسخگویی را از خود نشان می‌دهد و شاسی آرامش خود را تا حدی حفظ می‌کند که رقبا نمی‌توانند به آن برسند.

در 420d XDrive حتی با وجود سیستم چهارچرخ محرک، می‌توان تعادل ذاتی خودرو را احساس کرد. این در حالی است که ب‌ام‌و خودروی چابک‌تری از فولکس‌واگن و کیا است. در حالت کروز نیز راحتی خودرو چندان بد نیست زیرا سطح انعطاف‌پذیری شاسی بالا است و فقط ناهمواری‌های خشن می‌تواند موجب لرزش اکسل‌ها شود. علاوه بر این، پیشرانه روان عمل می‌کند و گیربکس هم به نرمی و هوشمندانه به تعویض دنده‌ها می‌پردازد که از این لحاظ با حالت تعویض دندهٔ دستی آرتئون برابری می‌کند.

در مسیر آزمایش، موتور نیروی موردنیاز برای شتاب گیری را فراهم می‌کند که در کنار کشش ناشی از وجود سیستم چهارچرخ محرک XDrive، موجب می‌شوند که 420d ظرف 7.5 ثانیه از صفر به سرعت 96 کیلومتر در ساعت دست پیدا کند. این کوپهٔ چهاردر آلمانی همچنین سریع‌ترین خودروی این رقابت در تمامی آزمایش‌ها دنده‌های بالایی بود.

نتیجه

مقام اول: فولکس‌واگن آرتئون

آرتئون به لطف توانایی‌های همه‌جانبهٔ خود در این رقابت پیروز شد. این ارزان‌ترین خودروی این آزمایش بوده، کاملاً مجهز است، قابلیت استفادهٔ زیادی برای خانواده‌ها دارد و خودروی شیک‌تری نسبت به سدان‌های معمولی است. آرتئون همچنین پرچم‌دار فولکس‌واگن بوده، مصرف سوخت مناسبی دارد و ارزش خود را نیز در طول زمان حفظ می‌کند درحالی‌که در آن ویژگی‌های تکنولوژی بالایی هم وجود دارد.

مقام دوم: ب‌ام‌و 420d XDrive

رانندگان جوان که خواهان سرعت و چابکی هستند باید سراغ سری 4 گرن کوپه بروند؛ اما نسخهٔ XDrive این خودرو هرچند تعادل و هندلینگ خوبی دارد و عملکرد قدرتمندی را ارائه می‌کند اما کمی گران‌قیمت بوده و تجهیزات زیادی هم ندارد. همچنین پالایش، مصرف سوخت و راحتی 420d نیز خوب است اما با همهٔ این‌ها، این کوپهٔ باواریایی در این نبرد سخت نتوانست حریف ولفسبورگی خود را مغلوب کند.

مقام سوم: کیا استینگر

استینگر حتی در نسخهٔ دیزلی، هنوز هم اولین تلاش خوب از کیا است اما رقبای این سدان کره‌ای سال‌ها در بخش‌های کلیدی تکامل پیدا کرده‌اند؛ بنابراین هرچند استینگر هنوز هم انتخاب مناسبی محسوب می‌شود اما هزینه‌های نگهداری بالا، کارایی پایین و تجربهٔ رانندگی غیر پویا به آن لطمه زده‌اند. بااین‌حال ما هیچ شکایتی از راحتی، پالایش و تجهیزات استینگر نداریم.

 

مقایسه مشخصات فنی

 

فولکس‌واگن آرتئون

ب‌ام‌و 420d XDrive

کیا استینگر

قیمت پایه

36,835 پوند

40,075 پوند

37,425 پوند

قیمت تست‌شده

43,850 پوند

41,305 پوند

38,370 پوند

پیشرانه

2 لیتری 4 سیلندر

2 لیتری 4 سیلندر

2.2 لیتری 4 سیلندر

قدرت

190 اسب بخار

190 اسب بخار

200 اسب بخار

گشتاور

400 نیوتن متر

400 نیوتن متر

440 نیوتن متر

گیربکس

7 سرعته دوکلاچه

8 سرعته اتوماتیک

8 سرعته اتوماتیک

محور محرک

جلو

چهارچرخ

عقب

طول

4.86 متر

4.64 متر

4.83 متر

فاصلهٔ محوری

2.83 متر

2.81 متر

2.90 متر

وزن خالص

1651 کیلوگرم

1660 کیلوگرم

1810 کیلوگرم

ظرفیت باک

66 لیتر

57 لیتر

60 لیتر

حجم صندوق بار

563/1557 لیتر

480/1300 لیتر

406/1114 لیتر

زاپاس

چرخ اصلی

تایرها پنچررو

کیت پنچرگیری

شتاب صفر تا 96

7.7 ثانیه

7.5 ثانیه

7.6 ثانیه

حداکثر سرعت

240 کیلومتر/ساعت

230 کیلومتر/ساعت

230 کیلومتر/ساعت

ترمز از 96 کیلومتر

35.0 متر

33.8 متر

34.6 متر

مصرف سوخت اعلامی

4.7 لیتر (ترکیبی)

5.2 لیتر (ترکیبی)

5.8 لیتر (ترکیبی)

مصرف سوخت آزمون

5.8 لیتر

5.8 لیتر

6.8 لیتر

 

 

منبع: AutoExpress

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

©1404 - 1393 کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب پدال تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.