نبرد بزرگ سدانهای لوکس میان سایز
طی چند سال اخیر، شاسیبلندها بخشی از سهم بازار سدانهای پریمیوم متوسط را تصاحب کردهاند؛ اما حتی با وجودی که نسبت فروش سدانهای متوسط لوکس باهمتایان شاسیبلند خود یکبهدو است، ولی این سدانهای لوکس هنوز هم به حیات خود ادامه دادهاند چراکه همچنان نزدیک به 190 هزار دستگاه از این خودروها بهصورت سالانه در ایالاتمتحده فروخته میشود و همچنان خودروهای زیادی در این کلاس حضور دارند؛ بنابراین ما هم تصمیم گرفتیم مقایسهای میان خودروهای حاضر در سگمنت سدانهای متوسط پریمیوم انجام دهیم. تعدادی از خودروهای حاضر در این کلاس بسیار اسپرتتر از یک شاسیبلند هستند و در حالت ایده آل، ترکیبی از ویژگیهای لاکچری و دینامیک رانندگی اسپرت را با یک رانندگی روزانهٔ عالی ارائه میکنند. خودرویی میتواند پیروز این رقابت لقب گیرد که بهترین تعادل را بین این ویژگیها برقرار کرده باشد.
در ابتدا برای این نبرد هشت نامزد را در نظر داشتیم؛ اما بعداً تصمیم گرفتیم لینکلن کانتیننتال را از لیست حذف کنیم چراکه این خودرو بیشتر یک ماشین لوکس است تا اسپرت. جنسیس G80 اسپرت هم با پیشرانهٔ V6 توئین توربوی متعلق به مدل بزرگتر G90 هم گزینهٔ مناسبی جهت شرکت در این آزمون بود اما تنها چند ماه بیشتر از آغاز فروش آن نگذشته است. بدین ترتیب در لیست ما شش خودرو باقی ماندند اما نهایتاً رقابت با حضور پنج خودرو برگزار شد زیرا مازراتی گیبلی تنها در یک تیپ عرضه میشود که قیمتش به صد هزار دلار میرسد. این قیمت برای شرکت در آزمایش ما بیشازحد گران بود و به همین دلیل این خودرو هم از لیست شرکتکنندگان کنار رفت.
یکی از جدیدترین خودروهای این جمع پنجنفره، مرسدس-آامگ E43 4Matic با 400 اسب بخار قدرت است که بر اساس نسل جدید E کلاس ساخته شده است. E43 شکاف بین مدل E300 با پیشرانهٔ چهار سیلندر توربوی 245 اسبی و مدل E63 S با پیشرانهٔ V8 توئین توربوی 610 اسبی را پُر میکند. قیمت پایهٔ E43 از 73,325 دلار آغاز میشود اما قیمت نمونهٔ مورد آزمایش ما به 91,175 دلار رسیده است. البته از این قیمت میتوان بهراحتی با صرفنظر کردن از رنگ قرمز کاردینال بدنه، تریمی داخلی متالیک، تریم مشکیرنگ بیرونی، تهویهٔ صندلیهای جلو، غربیلک فرمان آامگ و سیستم صوتی برمستر، 7,830 دلار کم کرد چراکه هیچکدام از این موارد تواناییهای ذاتی E43 را افزایش نمیدهند و فقدان هیچکدام تجربهٔ رانندگی آنرا مخدوش نمیکنند.
در سمت دیگر میدان آئودی A6 3.0T کواترو قرار دارد. این خودرو برای سال 2016 تازهسازی میاندورهای خود را تجربه کرده است که برای آن نمای جلویی جدید جلو و عقب، سازگاری با کارپلی اپل و وای فای داخلی را به ارمغان آورده است. برای سال 2017 نیز برای A6 یک پکیج سفارشی بنام پکیج رقابت ارائه شده که سیستم تعلیق اسپرت، سیستم کنترل گشتاور در دیفرانسیل عقب، رینگ و لاستیکهای قرض گرفته شده از مدل S6، هفت اسب بخار قدرت بیشتر برای پیشرانهٔ V6 سوپرشارژ (که مجموع قدرت را به 340 اسب بخار میرساند) و ویژگیهای داخلی و خارجی S6 را به آن اضافه میکند. البته امکان انتخاب مدل S6 با پیشرانهٔ 450 اسب بخاری V8 هم برای این رقابت وجود داشت چراکه قیمتی کمتر از 80 هزار دلار دارد اما درنهایت به جهت اینکه میخواستیم آزمون را با خودروهای شش سیلندر برگزار کنیم تصمیم بر آن شد که مدل پایینتر A6 با موتور شش سیلندر را برگزینیم؛ اما با وجود صرفنظر کردن از S6، همین نمونهٔ شرکتکننده در این رقابت نیز با قیمت 72,175 دلار، خودروی گرانقیمتی است درحالیکه سن بالای آن نیز کاملاً احساس میشود.
این آزمایش مطمئناً بدون حضور بامو سری 5 کامل نخواهد بود. نسل هفتم این سدان باواریایی برای سال 2017 با کد داخلی G30 معرفی شده و حالا مدل 540i آن در آزمون ما شرکت کرده است. این خودرو از آخرین نسخهٔ پیشرانهٔ شش سیلندر خطی بامو استفاده میکند که با تجهیز به یک توربوشارژ، 340 اسب بخار قدرت تولید میکند. 540i با 57,445 دلار، کمترین قیمت پایه را در بین اعضای گروه دارد اما با سفارش پکیجها و آپشنهای شخصی، قیمت آن بالا میرود بهنحویکه قیمت نمونهٔ مورد آزمایش ما به 82,610 دلار رسیده است. ولی همانند مرسدس، پایین آورد برچسب قیمتی بامو نیز با حذف تجهیزاتی نهچندان ضروری مانند سیستم صوتی Bowers & Wilkins به قیمت 4,200 دلار، سیستم پارک از راه دور به قیمت 750 دلار، تریم سرامیکی مشکیرنگ داخلی به قیمت 650 دلار و سیستم آرام بستن درها به قیمت 600 دلار، آسان است.
نسل دوم جگوار XF اوایل سال گذشته به بازار آمد و حالا نخستین آزمون مقایسهای خود را تجربه میکند. هرچند نسل دوم XF در ظاهر به نسل قبلی شباهت دارد اما بدنهٔ آن از آلومینیوم ساخته شده که در این سگمنت منحصربهفرد است. در زیر کاپوت این جنتلمن بریتانیایی یک موتور 3 لیتری V6 سوپرشارژ قرار گرفته که اساساً همان پیشرانهٔ V8 جگوار منهای دو سیلندر است. برای تجربهٔ آزمونی خوب، جگوار مدل XF S را با سامانهٔ چهارچرخ محرک برای ما فرستاده است. علاوه بر این، در نسخهٔ S قدرت موتور V6 از 340 اسب بخار به 380 اسب بخار افزایش پیدا کرده است. جگوار XF S مورد آزمایش ما قیمتی برابر با 77,535 دلار دارد.
و درنهایت به آخرین شرکتکنندهٔ این نبرد یعنی کادیلاک CTS V-Sport میرسیم. خودرویی که سابقاً برندهٔ رقابت 10Best ما شده و قدرتمندترین عضو این جمع پنجنفره محسوب میشود. در زیر کاپوت این ماشین یک پیشرانهٔ 3.6 لیتری V6 توئین توربو قرار گرفته که 420 اسب بخار قدرت دارد. به جهت وجود ویژگیها و قیمت برابر با دیگر رقبا، تصمیم گرفتیم که تیپ پریمیوم CTS را برای این آزمون انتخاب کنیم که قیمت آن از 71,790 دلار آغاز میشود؛ اما به این قیمت مبلغ 3 هزار دلار بابت پکیج کربنی مشکی اضافه شده است که شامل صندلیهای ریکارو، تریم مشکی رینگها و چند آپشن دیگر میشود و قیمت کلی CTS V-Sport را به 75,885 دلار میرساند. بدین ترتیب با این پنج سدان برتر دنیا آمادهٔ برگزاری نبردی سخت میشویم. پس از چند روز و پیمودن نزدیک به 1600 کیلومتر، این پنج سدان که بر روی کاغذ بسیار باهم اشتراک داشتند، شخصیت کاملاً متفاوت خود را نشان دادند.
رتبهٔ پنجم جگوار XF S AWD
اگر این جگوار آشنا به نظر میرسد بدین خاطر است که XF بسیار شبیه به نسل قبلی خود است؛ بنابراین آشنا بودن آن غیرقابلانکار است اما همچنان سراسر آن لوکس احساس میشود. همچنین این خودرو به همراه کادیلاک نمرات بالایی را در طراحی بیرونی کسب کردند. همین داستان همچنان در داخل هم ادامه دارد. یک صفحهنمایش 12.3 اینچی جدید بهعنوان صفحه آمپر مجازی خودرو تعبیه شده و یک صفحهنمایش لمسی 10.2 اینچی هم جهت ارائهٔ سیستم اطلاعاتی-سرگرمی نصب شده است که هردو نمای خوبی داشته و سریعتر از نسخهٔ قبلی و همینطور سیستم اطلاعاتی-سرگرمی CUE کادیلاک هستند؛ اما بااینوجود اصول اولیهٔ معماری قبلی XF همچنان در داخل نسل جدید به چشم میخورد که موجب میشود این سدان بریتانیایی نسبت به سالِ خود قدیمی به نظر برسد.
اما در روی جاده، XF پوستهٔ قدیمی خود را کنار میگذارد و نشاط و شخصیت خود را نشان میدهد. تحتفشار، فرمان از خواب بیدار میشود ولی با وجود برخورداری از لاستیکهای چهارفصل، XF کمترین چسبندگی را داشته و طولانیترین توقف از سرعت 110 کیلومتر در ساعت را به ثبت میرساند. متریال بکار رفته در داخل خودرو نیز متناسب با قیمت نزدیک به 80 هزار دلاری آن نیستند. پیشرانهٔ V6 جگوار اما لرزش بسیار خفیفی داشته و در دورهای بالا تنها 74 دسیبل صدا تولید میکند؛ بنابراین موتور V6 این ماشین فاقد صدای گیرای دیگر موتورهای V6 این گروه و یا موتور شش سیلندر خطی بامو است. بااینحال هرچند XF در 5 ثانیه از صفر به سرعت 96 کیلومتر در ساعت میرسد که تنها از آئودی بهتر است اما هیچ شکایتی از قدرت این پیشرانه وجود ندارد. درنهایت جگوار با شش امتیاز کمتر از بامو در جایگاه آخر قرار گرفت اما این دو خودرو تفاوتهای زیادی باهم ندارند و در صورت ترکیب نقاط قوت هر دو، بهاحتمالزیاد خودروی پیروز این رقابت ایجاد میشد.
رتبهٔ چهارم بامو 540i
بالاتر از همهچیز این است که بامو بهعنوان سازندهٔ برتر پیشرانه شناخته میشود و این عنوان بهحق به آن نسبت داده شده است تا جایی که اگر کسی بگوید زیر کاپوت 540i یک موتور V12 قرار دارد ما باور خواهیم کرد. در این گروه، بامو بازهم ممتاز بودن موتور شش سیلندر خطی خود را با روانی و پالایشی مثالزدنی که موتورهای V6 فاقد آن هستند نشان داد. تقریباً هیچ تفاوت محسوسی در ارتعاش این موتور بین حالت کارکرد درجا و کار در دور موتور 6 هزار rpm وجود ندارد درحالیکه پاسخگویی آن نیز مانند موتورهای الکتریکی است و در هنگام حرکت با حداکثر شتاب نیز 68 دسیبل صدا ایجاد میکند که مشابه صدای تولیدی توسط تسلا مدل S است. بر روی کاغذ، ممکن است موتور بامو کمترین قدرت را در بین اعضای گروه داشته باشد اما گیربکس هشت سرعتهٔ اتوماتیک 540i موجب میشود که ظرف 4.7 ثانیه از حالت سکون به سرعت 96 کیلومتر در ساعت دست پیدا کند. درحالیکه با مصرف 10.7 لیتری بنزین در هر صد کیلومتر، کمترین مصرف سوخت را در این آزمون دارد.
طراحی داخلی 540i نیز شما را متقاعد خواهد کرد که خودرویی دوازده سیلندر خریداری کردهاید. در اینجا فضایی بسیار نرم و پوشش چرم ناپا، تنظیم 20 جهتهٔ صندلیها با ماساژور وجود دارد که بخشی از پکیج صندلیهای لوکس به قیمت 1600 دلار هستند. 540i همچنین با 2.97 متر، بیشترین فاصلهٔ محوری را دارد که موجب ارائهٔ صندلیهای عقب جادار شده است. غربیلک فرمان قطور M اما تنها قسمتی در کابین بامو است که تظاهر اسپرت دارد. در 540i مورد آزمایش ما دو پکیج هندلینگ هم وجود دارد. اولی پکیج M اسپرت 2600 دلاری است که لاستیکهای تابستانی گودیر ایگل F1 Asymmetric را روی رینگهای 19 اینچی خودرو اضافه میکند و ارتفاع را 1 سانتیمتر کاهش میدهد و دومی پکیج داینامیک 3200 دلاری است که میلهٔ آنتی رول الکترونیکی و تنظیم خودکار کمکفنرهای الکترونیکی را به ارمغان میآورد ولی حتی با وجود این دو پکیج هندلینگ، 540i فاقد اطلاعات شاسی و فرمانی بود که ما انتظار داشتیم.
به همین دلیل کلمهٔ بیاحساس بارها و بارها توسط آزمایشکنندگان در توصیف این ماشین استفاده شد. فرمان به ارائهٔ پاسخ بیشتری نیاز دارد درحالیکه هندلینگ نیز آنطور نیست که از یک بامو انتظار داریم. همچنین با کمی وارد آوردن فشار به خودرو، لغزش آن بسیار آسان صورت میگیرد و با وجود استفاده از لاستیکهای تابستانی، بامو بهسختی از پس جگوار با لاستیکهای چهارفصل برمیآید؛ بنابراین برای کسانی که به دنبال یک سدان اسپرت هستند، انتخابهای بهتری از بامو 540i وجود دارد.
رتبهٔ سوم آئودی A6 3.0T کواترو
آئودی برندهٔ آزمون سه سال پیش ما است اما این ماشین با رنگ خاکستری خود، 30 اسب بخار قدرت بیشتری نسبت به قبل دارد که توان کلی آنرا به 340 اسب بخار رسانده است ولی حتی با وجود قدرت بیشتر، A6 آزمون ما در 5.2 ثانیه از صفر به سرعت 96 کیلومتر در ساعت رسید که کُندترین خودروی این رقابت لقب میگیرد. در A6 موتور بیسروصدا کار خود را انجام میدهد و هرگز خواستار جلبتوجه نیست. ارگونومی و راحتی خودرو نیز بسیار عالی است و غربیلک فرمان بسیار خوشدست است. سیستم اطلاعاتی-سرگرمی آئودی یعنی MMI نیز بسیار سریع کارهای پیچیدهای چون تماس تلفنی و یا وارد کردن مقصد در سیستم ناوبری را انجام میدهد. البته A6 در حال حاضر پنجساله بوده و به همین دلیل فضای داخلی آنرا نمیتوان معیاری برای این کلاس تلقی کرد.
نشانههای سن بالا در کابین A6 نیز کموبیش قابلمشاهده است مانند نمایشگر سربالای قدیمی آن اما دیگر قسمتهای اتاق همچنان عالی و کاربردی احساس میشود. در آزمونِ چرخش نیز آئودی توانست شتاب جانبی 0.93 جی را به ثبت برساند که با کادیلاک یکسان بوده و هردو در این زمینه بهترینهای گروه لقب میگیرند. خوشبختانه، پکیج رقابت نیز تأثیر منفی بر سواری A6 نمیگذارد. آئودی A6 تعادل مناسبی بین لوکس بودن و اسپرت بودن برقرار کرده است درحالیکه سرشار از آرامش است. البته این سدان آلمانی ستایش کامل ما را برنمیانگیزد اما از سوی دیگر چیزهای چندان زیادی برای گله و شکایت نیز در آن پیدا نکردیم.
رتبهٔ دوم کادیلاک CTS V-Sport
روح و شخصیت رانندگی کادیلاک یادآور محصولات لوتوس است. این سدان اسپرت آمریکایی نهتنها با وزن 1825 کیلوگرم سبکترین عضو گروه است که همچنین در بخش شاسی هم بیشترین امتیاز را دریافت کرد و رانندگی سرگرمکنندهای هم دارد. علاوه بر این، CTS از طریق فرمان و صندلیها ریکاروی خود، بیشتر از دیگر خودروها تصویری روشن از آنچه که زیر لاستیکها اتفاق میافتد را ارائه میدهد. در حالت تخت گاز نیز پیشرانهٔ V6 کادیلاک با تولید 84 دسیبل صدا، بیشترین صدا را در بین این چهار خودرو دارد. البته هرچند هنگام حرکت با سرعت 110 کیلومتر در ساعت کادیلاک با تولید 66 دسیبل صدا خودروی بسیار آرامی است اما در این مقایسه بیشترین صدا محسوب میشود.
اما فقط شخصیت رانندگی CTS نیست که ما را به یاد ساختههای لوتوس میاندازد بلکه مشکلات در کیفیت ساخت آن نیز همین حس را دارد بهگونهای که در طول چند روز آزمون با مشکلاتی کیفی متعددی در آن مواجه شدیم مانند به بیرون آمدن پوشش داخلی ستون C، روشن شدن چراغ چک به جهت نقص در فشار روغن و... . بعلاوه، نسبت به دیگر خودروهای این رقابت، صندلیهای عقب کادیلاک کوچکترین بوده و رابط کاربری سیستم اطلاعاتی-سرگرمی CUE آن نیز کمترین جذابیت را دارد. همچنین در بحث مصرف سوخت هم کادیلاک با سوزاندن 13 لیتر بنزین در هر صد کیلومتر در پس دیگر خودروهای این آزمون قرار میگیرد بهنحویکه 3.2 لیتر مصرف بیشتری از بامو دارد؛ اما بااینوجود، سواری و شتابِ عالیِ کادیلاک همراه با رضایتی که از رانندگی آن حاصل میشود فراتر از این معایب است. البته این بدان معنا نیست که CTS خودرویی عالی و درجهیک است اما در طول آزمونِ رانندگی ما تمامی آزمایشکنندگان تمایل خود به این سدان آمریکایی را ابراز کردند.
رتبهٔ اول مرسدس-آامگ E43 4Matic
E43 مورد آزمایش ما 91,175 دلار قیمت دارد که بالاترین قیمت در این آزمایش محسوب میشود تا جایی که با این مبلغ میتوان یک کادیلاک CTS-V با 640 اسب بخار قدرت خریداری کرد. به همین دلیل مرسدس بنز در بخش قیمت امتیازات را از دست داد اما در بسیاری از مقولههای دیگر پیشتاز گروه بود و بنابراین این ضعف را جبران نمود. البته میتوان آپشنهای اضافی به قیمت 7,830 دلار را از E43 حذف کرد چراکه فقدان این آپشنها خدشهای به ذات عالی این خودرو وارد نمیکند. یکی از آپشنهایی که ما آنرا نمیخواهیم، پکیج آسایش صوتی به مبلغ 1100 دلار است که موجب افزایش مواد عایق صدا در سراسر کف خودرو و درها و همچنین اضافه شدن ورقهٔ آکوستیک به شیشهٔ جلو و پنجرههای جانبی میشود. احتمالاً این پکیج نقش مهمی در به گوش رسیدن 63 دسیبل صدا هنگام حرکت با سرعت 110 کیلومتر در ساعت دارد. همچنین در بزرگراههای بین ایالتی نیز تقریباً هیچگونه صدای باد یا جاده به گوش نمیرسد و تا هنگام حرکت با سرعت 160 کیلومتر در ساعت هم هنوز تنها 71 دسیبل صدا درون کابین به گوش میرسد.
سکوت ویژگی بسیار مهمی در مرسدس بنز است اما E43 به این دلیل پیروز رقابت شد که سواری آن با کادیلاک برابری میکند. پیشرانهٔ V6 توئین توربوی این سدان اسپرت آلمانی در حالت رانندگی اسپرت و هنگام فشردن پا تا آخر روی پدال گاز، کابین را با 76 دسیبل صدا پُر میکند اما این موتور 3 لیتری مرسدس پاسخگویی بهتری از موتورهای سوپرشارژ جگوار و آئودی داشته و فاقد هرگونه تأخیر توربویی است. همچنین به لطف برخورداری از سامانهٔ چهارچرخ محرک بهصورت استاندارد، E43 توانست ظرف 4.2 ثانیه از صفر به سرعت 96 کیلومتر در ساعت برسد که بهترین شتاب گروه محسوب میشود. البته فرمان این خودرو کمی سنگینتر از دیگر خودروها احساس میشود ولی دقت و بازخورد مناسبی دارد.
E43 مورد آزمایش ما به رینگهای 20 اینچی سفارشی مجهز بود که با لاستیکهای پیرلی P Zero پوشیده شدهاند اما ما رینگهای 19 اینچی استاندارد با لاستیکهای فاق بلند را بیشتر دوست داریم زیرا سواری بهتری ارائه میکنند. این در حالی است که مرسدس E43 با دستیابی به شتاب جانبی 0.92 جی، در پس آئودی و کادیلاک قرار میگیرد. صندلیهای پریمیوم این ماشین بیشترین راحتی را داشته و بالاترین حمایت را از بدن به عمل میآورند درحالیکه صفحهنمایش آن نیز بهترین گرافیک را دارد. در کل مرسدس-آامگ E43 خودرویی واقعاً مدرن و سدانی قرن بیست و یکمی است که ترکیبی عالی از لوکس بودن و اسپرت بودن را برقرار کرده و بهروشنی پیروز این نبرد دشوار لقب میگیرد.
مشخصات فنی
آئودی A6 | بامو 540i | کادیلاک CTS | جگوار XF S | مرسدس E43 | |
قیمت پایه | 68,550 دلار | 57,445 دلار | 61,690 دلار | 67,195 دلار | 73,325 دلار |
قیمت تستشده | 72,175 دلار | 82,610 دلار | 75,885 دلار | 77,535 دلار | 91,175 دلار |
طول | 4.93 متر | 4.94 متر | 4.96 متر | 4.95 متر | 4.94 متر |
عرض | 1.87 متر | 1.86 متر | 1.83 متر | 1.88 متر | 1.86 متر |
ارتفاع | 1.47 متر | 1.48 متر | 1.45 متر | 1.45 متر | 1.44 متر |
فاصلهٔ محوری | 2.91 متر | 2.97 متر | 2.91 متر | 2.96 متر | 2.94 متر |
حجم صندوق بار | 396 لیتر | 538 لیتر | 396 لیتر | 538 لیتر | 368 لیتر |
پیشرانه | 3 لیتری V6 | 3 لیتری I6 | 3.6 لیتری V6 | 3 لیتری V6 | 3 لیتری V6 |
تنفس | سوپرشارژ | توربوشارژ | توئین توربو | سوپرشارژ | توئین توربو |
قدرت | 340 اسب بخار | 335 اسب بخار | 420 اسب بخار | 380 اسب بخار | 400 اسب بخار |
گشتاور | 440 نیوتن متر | 450 نیوتن متر | 585 نیوتن متر | 450 نیوتن متر | 520 نیوتن متر |
گیربکس | 8 دنده اتوماتیک | 8 دنده اتوماتیک | 8 دنده اتوماتیک | 8 دنده اتوماتیک | 9 دنده اتوماتیک |
محور محرک | چهارچرخ | عقب | عقب | چهارچرخ | چهارچرخ |
شتاب صفر تا 96 | 5.2 ثانیه | 4.7 ثانیه | 4.5 ثانیه | 5 ثانیه | 4.2 ثانیه |
مسافت 400 متر | 13.7 ثانیه | 13.2 ثانیه | 12.9 ثانیه | 13.5 ثانیه | 12.8 ثانیه |
حداکثر سرعت | 205 کیلومتر | 250 کیلومتر | 275 کیلومتر | 205 کیلومتر | 210 کیلومتر |
ترمز از 110 کیلومتر | 48 متر | 51 متر | 47 متر | 55 متر | 49 متر |
شتاب جانبی | 0.93 جی | 0.87 جی | 0.93 جی | 0.86 جی | 0.92 جی |
وزن خالص | 1924 کیلوگرم | 1846 کیلوگرم | 1825 کیلوگرم | 1937 کیلوگرم | 1944 کیلوگرم |
تقسیم وزن جلو/عقب | 55.3/44.7 | 52.3/47.7 | 51.8/48.2 | 51.2/48.8 | 54.5/45.5 |
ظرفیت باک | 75 لیتر | 68 لیتر | 72 لیتر | 74 لیتر | 90 لیتر |
مصرف سوخت ترکیبی | 9.8 لیتر | 9.8 لیتر | 13 لیتر | 10.2 لیتر | 11.2 لیتر |
مجموع امتیازات | 196 | 195 | 199 | 189 | 204 |
منبع: Car&Driver