نبرد بی‌ام‌و M4 CSL و پورشه کیمن GT4 RS، کوپه‌های پیست محور آلمانی

CSL سه حرف هیجان‌انگیز در تاریخ ب‌ام‌و محسوب می‌شود زیرا این نام تاکنون روی جذاب‌ترین و خواستنی‌ترین محصولات باواریایی‌ها دیده شده است. حالا CSL با M4 بازگشته که نمایانگر افراطی‌ترین، قوی‌ترین و پیست محورترین نسخه از نسل کنونی G82 این خودرو است؛ اما آیا این مدل می‌تواند مثل پیشینیان خود درخشان عمل کند و مهم‌تر از آن، در برابر رقبای امروزی خود چگونه عمل خواهد کرد؟ برای فهمیدن پاسخ این سؤال، M4 CSL را در برابر پورشه کیمن GT4 RS قرار داده‌ایم. در اینجا دوتا از بهترین خودروهای رانندهٔ امروزی را داریم که به مصاف هم می‌روند و بنابراین شاهد نبرد خاصی خواهیم بود.

قیمت M4 CSL از 128,225 پوند شروع می‌شود که حدود 46 هزار پوند از M4 کامپتیشن استاندارد گران‌تر است؛ بنابراین، با قیمتی که تقریباً به‌اندازهٔ یک ب‌ام‌و M240i بیشتر است، چه چیزی دریافت می‌کنیم و آیا ارزشش را دارد؟

طراحی و مهندسی

حرف L در CSL به معنای سبک‌وزن است و به همین دلیل، ب‌ام‌و در این M4 برای کاهش وزن هزینهٔ زیادی کرده است. یکی از بزرگ‌ترین اقداماتی که بدین منظور صورت گرفته، ارائهٔ صندلی‌های اسپرت با پوستهٔ کربنی است که 24 کیلوگرم وزن کمتری نسبت به M4 معمولی دارند. علاوه بر این، صندلی‌های عقب هم حذف شده‌اند که کاهش وزن 21 کیلوگرمی را به دنبال داشته‌اند. در همین حال، ترمزهای کربن سرامیکی، رینگ‌های سبک‌وزن و قطعات سبک‌تر تعلیق هم 15 کیلوگرم از وزن غیر فنر سوار خودرو را کاسته‌اند. 15 کیلوگرم دیگر با حذف مواد عایق صدا از وزن M4 کم شده و قطعات فیبر کربنی مثل کاپوت، درب صندوق و سقف نیز کاهش وزن 11 کیلوگرمی را به دنبال داشته‌اند؛ اما علیرغم انجام همهٔ این اقدامات، M4 CSL هنوز هم با وزن 1625 کیلوگرمی خودروی سبکی به‌حساب نمی‌آید.

بااین‌حال، ب‌ام‌و پیشرانهٔ M4 را هم قوی‌تر کرده تا بتواند پرفورمنس را افزایش دهد. علاوه بر سیستم اگزوز جدید، بوست توربوها افزایش پیدا کرده که در کنار تغییراتی در مدیریت پیشرانه، قدرت این 3 لیتری شش سیلندر خطی توئین توربو را به 550 اسب بخار رسانده است یعنی 40 اسب بخار بیشتر از M4 کامپتیشن. البته گشتاور تغییری نداشته و همچنان 650 نیوتن متر است و کل نیرو فقط به چرخ‌های عقب منتقل می‌شود. خودروی آزمایشی ما به خاطر شرایط آب‌وهوایی به لاستیک‌های میشلن پایلوت اسپرت 4S مجهز است که هنوز هم عالی هستند اما تمرکز کمتری روی پیست نسبت به لاستیک‌های پایلوت کاپ 2 دارند.

رانندگی

برداشت اولیه از M4 CSL نشان می‌دهد که تفاوت قابل‌توجهی با نسخهٔ معمولی ندارد. در سواری‌های آرام، رانندگی با خودرو به همان اندازهٔ M4 استاندارد آسان است و تا زمانی که سراغ خشن‌ترین حالت رانندگی یعنی اسپرت پلاس نروید، سواری نسبتاً راحت است. لاستیک‌های پهن به همراه عایق‌های صوتی کمتر به معنای سروصدای واضح جاده در کابین خواهد بود اما هنوز هم سروصدای داخلی M4 از کیمن کمتر است. در سرعت‌های بالا نیز این کوپهٔ ب‌ام‌و بسیار پایدار است و بنابراین برای مسافت‌های طولانی خودروی بسیار خوبی خواهد بود. در جاده‌های پیچ‌درپیچ، CSL به‌وضوح پایدارتر از M4 معمولی احساس می‌شود. در اینجا فقط اندکی بادی‌رول وجود دارد اما همین مقدار هم برای بازی کردن با انتقال وزن در پیچ‌ها کافی است. با فشردن پدال ترمز دماغه وارد ای‌پکس می‌شود و با کمی بیشتر فشردن پدال گاز، انتهای خودرو در عین تلاش برای دستیابی به کشش مناسب، کمی حرکات اضافی دارد.

یکی از ویژگی‌های برجستهٔ CSL بدون شک ترمزهای کربن سرامیکی آن است. البته این ترمزها بسیار تیز هستند و عادت کردن به آن‌ها کمی طول می‌کشد اما وقتی با پدال ترمز آشنا شدید، از عملکرد ترمزها شگفت‌زده خواهید شد. همچنین پایداری خودرو هنگام ترمز گیری حتی در یک پیچ تند در پیست هم باورنکردنی است. بااین‌حال، حیف که فرمان خودرو با این ترمزهای عالی مطابقت ندارد. البته شرایط این فرمان نسبت به M4 معمولی بهتر شده اما هنوز هم آن‌قدر از احساس یا دقت مناسب برخوردار نیست که هنگام فشردن پدال ترمز به راننده اطمینان بدهد. البته این یک مشکل جزئی است ولی چنین موردی در پورشه و یا حتی M5 CS خود ب‌ام‌و وجود ندارد و انتظار داشتیم در CSL هم برطرف شده باشد.

کارایی

M4 در نسخهٔ استاندارد خودرویی کاربردی است که استفادهٔ روزمره از آن آسان خواهد بود و همین امر در مورد CSL هم صدق می‌کند اما تا زمانی که قصد سفر چهارنفری نداشته باشید. البته بجای صندلی عقب یک توری بار نصب شده که امکان قرار دادن ایمن اشیائی مثل کیسه‌های نرم را فراهم می‌کند. صندوق بار خودرو هم فضای بار سخاوتمندانهٔ 440 لیتری را در اختیار سرنشینان قرار می‌دهد. هرچند در این خودروها مصرف سوخت اهمیت چندانی ندارد اما پورشه با مصرف 12.3 لیتر بنزین در هر صد کیلومتر، کمی شرایط بهتری نسبت به ب‌ام‌و با 12.9 لیتر دارد. البته درحالی‌که CSL اختلاف زیادی با مصرف اعلامی رسمی خود یعنی 10 لیتر در هر صد کیلومتر داشت، GT4 RS از رقم اعلامی 13.2 لیتری کمتر بنزین سوزاند.

افراطی‌ترین نسخهٔ کیمن با قیمت پایهٔ 113,700 پوند از M4 CSL ارزان‌تر است اما با سفارش پکیج وایساخ که شامل رول کیج تیتانیومی، کمربندهای ایمنی شش نقطه‌ای و قطعات فیبر کربنی در داخل و خارج مثل کاپوت و ورودی‌های هوای جانبی می‌شود، این رقم به 124,886 پوند می‌رسد.

طراحی و مهندسی

کیمن GT4 به‌خودی‌خود نتیجهٔ یک مهندسی جذاب است اما ارتقاء آن به نسخهٔ RS، همه‌چیز را شبیه به خودروهای مسابقه‌ای می‌کند. این نسخه به لطف کاپوت و بال‌هایی از فیبر کربن تقویت‌شده با پلاستیک، شیشهٔ عقب سبک‌تر و مواد عایق صدای کمتر در داخل، 35 کیلوگرم از GT4 معمولی سبک‌تر است. این یعنی وزن پورشه 1490 کیلوگرم خواهد بود که 135 کیلوگرم از رقیب باواریایی کمتر است. همچنین با سفارش رینگ‌های منیزیومی با پرداخت 10,521 پوند بیشتر، می‌توان 10 کیلوگرم دیگر از این عدد کم کرد. پانل‌های بدنهٔ جدید GT4 RS بخشی از یک پکیج آئرودینامیکی افراطی هستند. یک اسپلیتر بزرگ‌تر در جلو، ورودی‌های هوا بجای پنجره‌های کوچک جانبی و بال عقب جدید گردن قویی افزایش 25 درصدی داون‌فورس را نسبت به GT4 معمولی به دنبال داشته‌اند.

GT4 RS از همان پیشرانهٔ 911 GT3 استفاده می‌کند که کمی تضعیف شده تا 500 اسب بخار قدرت و 450 نیوتن متر گشتاور تولید کند. هردو رقم و به‌خصوص گشتاور از M4 CSL کمتر است اما وزن سبک‌ار کیمن، نسبت قدرت به وزن 348 اسب بخار بر هر تن را فراهم می‌کند که 14 اسب بخار بر تن از ب‌ام‌و بیشتر است. این نیرو از طریق یک گیربکس هفت سرعتهٔ دوکلاچه با پدال‌های پشت فرمان به چرخ‌های عقب منتقل می‌شود. کابین GT4 RS هم واقعاً هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد. غربیلک فرمان ساده و دوست‌داشتنی است و صندلی‌ها شما را محکم در جای خود نگه می‌دارند. به هرکجا که نگاه کنید، GT4 RS شبیه یک خودروی مسابقه‌ای خواهد بود.

رانندگی

با توجه به این موضوع، تعجبی ندارد که GT4 RS در رانندگی هم بیشتر شبیه یک خودروی مسابقه‌ای احساس می‌شود. فقط 20 متر رانندگی با این ماشین کافی است تا بفهمید چقدر تمرکز بیشتری نسبت به CSL دارد. در این پورشه همه‌چیز از فرمان گرفته تا کنترل بدنه، فوق‌العاده سفت بوده و دقت و بازخوردی عالی دارند. البته در سرعت‌های پایین، سواری خودرو خشک و پرتکان است زیرا تعلیق تراول زیادی ندارد و بنابراین، در سرعت‌های زیر 30 کیلومتر بر ساعت سرنشینان در حال تکان خوردن هستند.

با افزایش سرعت اما گویی تعلیق پورشه آرام می‌شود و همه‌چیز را بهتر می‌کند. همچنین تنظیمات خاصی که برای RS در کمک‌فنرها و آنتی‌رول بارها انجام گرفته باهم کار می‌کنند تا هیچ مشکلی در چسبندگی و کشش وجود نداشته باشد. بازخورد و پاسخگویی خودرو تقریباً همیشه زیاد است و زمانی که لاستیک‌ها گرم شوند تعادل عالی خواهد بود. فرمان نیز بسیار طبیعی‌تر از ب‌ام‌و رفتار می‌کند. همچنین برخلاف M4 که از همان ابتدا تمام توانایی‌های خود را رو می‌کند، در GT4 RS باید برای دستیابی به پرفورمنس بهتر تلاش کنید و این باعث می‌شود به‌مرور احساس کنید رانندهٔ حرفه‌ای‌تری شده‌اید.

کارایی

فضای بار در کیمن قطعاً از M4 کمتر است اما برای یک تعطیلات آخر هفته کافی خواهد بود. صندوق جلوی خودرو 125 لیتر ظرفیت دارد درحالی‌که پشت صندلی‌ها هم 136 لیتر فضای بار دیگر وجود خواهد داشت. همچنین بین صندلی‌های جلو هم محفظه‌ای تعبیه شده که برای قرار دادن گوشی هوشمند مناسب است. هردو خودرو با گارانتی سه‌ساله ارائه می‌شوند اما درحالی‌که ب‌ام‌و محدود پیمایش 96 هزار کیلومتری دارد، در پورشه از لحاظ پیمایش محدودیتی وجود نخواهد داشت. بااین‌حال، اگر آن‌قدر خوش‌شانس بودید که توانستید یکی از این دو خودرو را بخرید، بهتر است آن‌ها را برای مدتی طولانی نگه دارید زیرا قطعاً در آینده هردو موردتوجه کلکسیونرها قرار خواهند گرفت.

مقام اول: پورشه کیمن GT4 RS

برای بیان برتری‌های کیمن GT4 RS نمی‌دانیم از کجا باید شروع کنیم. برای بسیاری، صدای باشکوه پیشرانهٔ شش سیلندر تخت به‌تنهایی ارزش پرداخت قیمت 113 هزار پوندی را دارد اما پاسخگویی و عملکرد گیربکس خودرو هم به همان اندازه چشمگیر است. سپس به شاسی می‌رسیم که به‌اندازهٔ پیشرانه عالی تنظیم شده است. این نماد یک خودروی پرفورمنس بی‌نقص است و یکی از بهترین چهارچرخ‌هایی است که تاکنون پشت فرمان آن نشسته‌ایم.

مقام دوم: ب‌ام‌و M4 CSL

برای مغلوب کردن M4 CSL به خودروی بسیار خاصی نیاز است و کیمن دقیقاً همان خودرو است. ب‌ام‌و به‌خودی‌خود کوپه‌ای فوق‌العاده سریع، هیجان‌انگیز و جذاب است اما در کنار پورشه یا حتی برخی محصولات گذشتهٔ بخش M، آن‌طور که ما انتظار داشتیم خالص یا وحشی به نظر نمی‌رسد. CSL همچنان کاربردی و راحت باقی مانده است اما این برای توجیه قیمت گران‌تر آن کافی نیست.