بیست سال با بوگاتی ویرون، چرا چنین خودرویی دیگر تکرار نخواهد شد؟
بیست سال پیش، برای اولین بار پشت فرمان بوگاتی ویرون نشستیم و جهان برایمان زیرورو شد. تجربهای که هنوز هم تکرارنشدنی به نظر میرسد. ویرون، این بنای یادبود مهندسی مکانیک، حتی پس از دو دهه، ذرهای از ابهت و شکوه روز اولش را از دست نداده است.
فراتر از اعداد و ارقام
شگفتانگیزترین ویژگی ویرون، شکستن رکورد سرعت مکلارن F1 با اختلاف ۲۱ کیلومتر بر ساعت یا اولین خودروی تولیدی بودن که از مرز ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت عبور کرد، نیست. حتی موتور ۸ لیتری، چهار توربوشارژر و ۱۶ سیلندر آنهم با اینکه خارقالعاده بودند، پیش از آن در دنیای خودرو دیده شده بودند. قدرت یک هزار اسب بخاری آن برای اولین بار با گارانتی کارخانه عرضه میشد اما تیونرها سالها بود که از تویوتا سوپرا چنین قدرتی بیرون میکشیدند. نه، میراث واقعی ویرون در این اعداد خلاصه نمیشود. میراث آن در توجه بینظیر به جزئیات، کابین مجلل و شخصیت متمدنانهاش نهفته است. شاید به نظر برسد که وزن نزدیک به دو تن، ۱۰ رادیاتور، ۱۵ لیتر روغن موتور و هزینهٔ توسعهای بیش از یک میلیارد پوند برای خودرویی که فقط کمی از مکلارن F1 سریعتر بود، احمقانه است؛ اما واقعیت چیز دیگری است.
نبردی بیرحمانه با فیزیک
افزایش سرعت در محدودهٔ بالای ۳۸۰ کیلومتر بر ساعت، مانند افزایش سرعت در بزرگراه نیست. نیروی لازم برای شتاب گرفتن با سرعت، بهصورت تصاعدی افزایش پیدا میکند که یعنی برای هر ذره افزایش سرعت، باید مقدار بسیار بیشتری انرژی صرف کنید. شکستن رکورد سرعت چرخهای بیرحمانه است. قدرت بیشتر به موتوری بزرگتر و سنگینتر نیاز دارد. سپس برای متوقف کردن این هیولا به ترمزهای قویتر، برای چسباندن آن به جاده به سیستم تعلیق مستحکمتر و برای جلوگیری از ذوب شدنش به خنککاری بهتری نیاز پیدا میکنید. این تازه قبل از در نظر گرفتن نیروهای آیرودینامیک و اصطکاک است که در سرعتهای بالا به طرز خطرناکی پیچیده میشوند. ۸۰۰ کیلوگرم وزن بیشتر ویرون نسبت به F1 فقط به خاطر پتانسیل سرعت بالاترش نبود. دلیل اصلی این بود که هرگز در تاریخ خودروسازی، یک خودروی لوکس حتی به سرعت ۲۷۰ کیلومتر بر ساعت نزدیک هم نشده بود، چه رسد به اینکه از مرز ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت عبور کند.
یک مأموریت غیرممکن
فردیناند پیئک، مدیر وقت گروه فولکسواگن، دستور ترسناکی به بوگاتی داد: خودرویی بسازید که بتواند از سرعت ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت عبور کند و همان شب، دو سرنشین خود را درنهایت آرامش و تجمل به سالن اپرا برساند. اینکه در آن زمان کابین ویرون را «نفیسترین کابین روی زمین» نامیدیم، گواهی بر موفقیت بوگاتی در تحقق این دوگانگی شگفتانگیز است. ویرون از بسیاری جهات پروژهای غیرضروری بود؛ نهفقط به شکلی غیرضروری سریع، بلکه به طرز دیوانهواری مهندسی آن دشوار و پرهزینه بود، دقیقاً به خاطر همان خواستهٔ متناقض پیئک. به همین دلیل است که ویرون را نهفقط برای سریع بودنش، بلکه برای چگونه سریع بودنش میستاییم. شاید دیگر هرگز یک خودروی جادهای نتواند به این شکل ذهن ما را منفجر کند.
منبع: Autocar