داستان کادیلاک توئیناستار؛ الدورادو با دو موتور V8 در عقب و جلو!
در اوایل قرن بیستم، کادیلاک به خاطر مدلهای گرانقیمت و انحصاری V16 خود شناخته میشد؛ اما با پیشرفت فناوری و بهبود موتورها، این برند لوکس موتورهای 16 سیلندر را کنار گذاشت و هشت سیلندر را برای همیشه کافی دانست. بااینحال، در آستانه هزاره جدید، بار دیگر امکان خرید یک کادیلاک با 16 سیلندر فراهم شد اما نه در نمایندگیهای خود شرکت. در مهندسی خودرو، معمولاً خودروها با یک موتور ساخته میشوند و اگر قدرت بیشتری بخواهید، موتور را ارتقا میدهید. این روش پیچیدگی و وزن را کاهش میدهد اما ایده دوموتوره، جذابیت خاصی دارد. جدای از جذابیت مکانیکی، دو موتور یعنی دو برابر اسب بخار! این جذابیت عجیب منجر به خلق کادیلاک توئیناستار الدورادو شد. این خودروی پیچیده و کاملاً غیرکاربردی بود اما با سیلندرها و قدرتی بیشتر از هر خودروی دیگری در زمان خود، یک کوپه لوکس آمریکایی را به یک موشک جادهای مخفی تبدیل کرد که فقط اهلفن متوجه خاص بودنش میشدند.
ایدهٔ غیرمعمول موسلر
خودروسازان آمریکایی در دهه 2000 ایدههای جسورانهای داشتند و کانسپتهایی از کرایسلر ME Four-Twelve گرفته تا کادیلاک سیکستین را معرفی کردند؛ اما مدیران سه غول بزرگ همیشه محتاط بودند و جرأت تولید این خودروها را نداشتند. به همین دلیل، شرکتهای جسورتر مانند موسلر پیشقدم شدند تا ایدههای عجیبوغریب را به واقعیت تبدیل کنند. موسلر اولین کادیلاک 16 سیلندر پس از جنگ جهانی دوم را ساخت و شگفتآورتر اینکه این پروژه تقریباً بهصورت تصادفی شکل گرفت. موسلر اتوموتیو که در سال 1985 تأسیس شد، روی تولید محدود سوپراسپرتهایی مانند MT900 تمرکز داشت که در مسابقات استقامتی در آمریکا و اروپا درخشیدند.
اما موسلر فقط خودروهای مسابقهای و سوپراسپرت محدود نبود. وارن موسلر، بنیانگذار شرکت از آزمایش پروژههای غیرعادی لذت میبرد و همین علاقه باعث شد یک کادیلاک الدورادو نسل دوازدهم در دهه 90 به کارگاه این شرکت راه پیدا کند. هدف اولیه، انتقال موتور نورثاستار V8 از جلو به عقب خودرو برای خلق یک خودروی اسپرت موتور وسط بود اما یک دیدار اتفاقی همهچیز را تغییر داد. جو باراس، مهندس سابق موسلر، در سال 2016 گفت:
وارن چند دوست گلف باز را به کارگاه آورده بود و یکی از آنها با دیدن الدورادو گفت: چه جالب، یک خودروی دوموتوره! و وارن تصمیم گرفت مهندسانش این ایده را به واقعیت تبدیل کنند.
انتقال یک موتور V8 و سابفریم به عقب الدورادو کار سادهای به نظر نمیرسد، اما به گفتهٔ باراس این کار چندان سخت نبود:
سابفریمی که جنرال موتورز استفاده کرده بود، از نظر ابعاد برای جایگیری در صندوقعقب مناسب بود، فقط عرض بین چرخها کمی باریکتر بود، بنابراین مجبور شدیم گلگیرها را عریضتر کنیم. بزرگترین چالش، طراحی کانالهایی بود که رادیاتورهای عقب را تغذیه میکردند.
توئیناستار: دو موتور، دو برابر هیجان
این خودرو که توئیناستار نام گرفت، به دو موتور نورثاستار V8 مجهز شد اما در نمونه اولیه، موتورهای جلو و عقب یکسان نبودند. موتور جلو، نسخه 275 اسب بخاری نورثاستار از مدل پایه الدورادو بود درحالیکه موتور عقب، نسخه ارتقاءیافته 300 اسب بخاری از مدل ETC بود. این ترکیب با مجموع حجم 9.1 لیتر، 575 اسب بخار قدرت و 800 نیوتن متر گشتاور ارائه میداد. هر موتور به گیربکس چهار سرعته اتوماتیک خود متصل شده بود که عملاً یک سیستم چهارچرخ محرک غیرعادی ایجاد میکرد. انتخاب دنده در هر دو گیربکس نیز همزمان بود. موتورهای نورثاستار آن زمان از دریچه گاز مکانیکی استفاده میکردند که اتصال پدال گاز به هر دو موتور را سادهتر میکرد. کابین خودرو هم با تهویه مطبوع، سیستم پخش CD و صندلیهای چرمی برای پنج سرنشین، عمدتاً مشابه الدورادوی استاندارد بود.
تجربه رانندگی
مجله کارانددرایور در جولای سال 2000 توئیناستار را بررسی کرد و از لذت روشن کردن موتور دوم با دکمهای روی داشبورد و تماشای دو صفحه آمپر سخن گفت. تجربه رانندگی به دلیل دو موتور متفاوت غیرعادی بود. موتور عقب ردلاین بالاتری دارد و از ضریب دندههای پایینتری استفاده میکند، بنابراین موتورها در زمانهای متفاوتی تعویض دنده میکنند. در توئیناستار، وقتی یک موتور دنده عوض میکند، دیگری همچنان با قدرت نیرو تولید میکند. کارانددرایور توانست شتاب صفر تا 96 کیلومتر بر ساعت را در 5 ثانیه و 400 متر را در 13.4 ثانیه ثبت کند. این اعداد، الدورادو ETC استاندارد با شتاب 6.8 ثانیه را کاملاً پشت سر گذاشتند و نزدیک به عملکرد بامو M5 آن زمان با شتاب 4.8 ثانیه و 400 متر 13.2 ثانیه بودند. دو موتور قدرت زیادی ارائه میدادند، اما وزن سنگینی هم داشتند و توئیناستار را به 2168 کیلوگرم رساندند. بااینحال، الدورادوری دوموتوره شتاب چشمگیری داشت و در پیچها بهخوبی عمل میکرد مصرف سوخت، همانطور که انتظار میرفت، فاجعهبار بود و مجله مصرف 23.5 لیتر در صد کیلومتر را گزارش کرد.
تولید و فروش
موسلر فرایند تبدیل الدورادو به توئیناستار دوموتوره را با 30 هزار دلار انجام میداد که این رقم با احتساب قیمت 40 هزار دلاری الدورادو، به حدود 70 هزار دلار میرسید یعنی رقمی که مشابه قیمت بامو M5 در سال 2000 بود. به همین دلیل، تنها پنج دستگاه از توئیناستار تولید و فروخته شد. طبق شایعات، سه دستگاه از این تعداد توسط یک نفر خریداری شد و یک نمونه هم به جی لنو رسید. درنتیجه، توئیناستار نتوانست ایده خودروهای دوموتوره را فراگیر کند. این ماشین هرچند قدرت بالا داشت، از وزن زیاد و عدم کارایی رنج میبرد. وزن سنگین دو موتور V8 پرفورمنس را تضعیف میکرد و فقدان صندوقعقب هم نقطهضعف بزرگی بود. علاوه بر این، سرویس چنین خودرویی با 16 شمع و چهار واشر سرسیلندر، کابوس تعمیرکاران بود.