یادی از خودروهای عضلانی دهه ۸۰ میلادی، وقتی کامارو موستانگ را تحقیر می‌کرد

یک‌شنبه 7 دی 1404 - 12:00
مطالعه 4 دقیقه
کامارو و موستانگ دهه 80
دهه ۸۰ میلادی هرچند دوران تاریک خودروسازی آمریکا بود اما در همان سال‌ها، جنرال موتورز با غروری مثال‌زدنی، فورد موستانگ را به چالش کشید.
تبلیغات

اگر می‌خواهید وضعیت خودروسازی دهه ۱۹۸۰ آمریکا را متوجه شوید فقط کافی است به ماسل کارها نگاه کنید. در یک سوی میدان، فورد مشغول پولیش کردن هاله کمرنگ‌شدهٔ موستانگ بود؛ خودرویی که در اواسط آن دهه، بیشتر از پلاستیک ساخته شده بود تا قدرت اما در سوی دیگر، جنرال موتورز چیزی می‌ساخت که انگار مستقیماً از دل یک موزیک ویدئو بیرون آمده بود. شورلت کامارو IROC-Z و پونتیاک ترنس‌ام با وجود کاهش قدرت فاحشی که تجربه کردند، بی‌سروصدا مشغول انجام وظیفه‌ای مقدس برای صنعت خودروی آمریکا بودند. آن‌ها خودروهای اسپرت طبقه کارگر بودند که هیچ‌کس نمی‌خواست جدی‌شان بگیرد؛ شاید چون سریع‌تر از ماشین‌هایی بودند که بقیه آن‌ها را جدی می‌گرفتند.

سایه سنگین جنرال موتورز بر سر فورد

با وجود تمام انتقاداتی که از قدرت پایین و ظاهر کسل‌کنندهٔ خودروهای آن دوران می‌شود، درواقع با خودروهایی طرف بودیم که واقعاً مهندسی شده بودند. سیستم تعلیق تنظیم‌شده، ترمزهای قابل‌قبول و سقف‌های تی‌تاپ جذاب. نسل سوم کامارو و فایربرد سرانجام همان‌قدر که خوب شتاب می‌گرفتند، خوب هم می‌پیچیدند. این موضوع اهمیت حیاتی داشت. چون درحالی‌که موستانگ فاکس بادی فورد کاریزمای زیادی داشت و صدای جذابی تولید می‌کرد اما استحکام شاسی آن در حد یک صندلی تاشوی مسافرتی بود درحالی‌که پلتفرم F-body جنرال موتورز، برای اولین بار شوخی‌بردار نبود.

این نمونه‌ای اولیه بود از اینکه چگونه دیترویت می‌تواند چیزی بسازد که بدون از دست دادن روح یاغی خود، کمی هم حس‌وحال اروپایی داشته باشد. هرچند کامارو IROC-Z تبدیل به نمادی برای تمسخر سلیقه دهه ۸۰ شد و نماد افراط و خودنمایی بود اما زیر آن رینگ‌های طلایی، خودرویی نهفته بود که ثابت می‌کرد مهندسان جنرال موتورز وقتی بخواهند، می‌توانند رقبای خود در فورد را مات کنند. با IROC-Z، شورلت ماشینی به طبقه متوسط داد که می‌توانست پابه‌پای یک کوروت برود و همچنان در دنده دو، لاستیک دود کند.

جنگ استایل و هندلینگ

در همان زمان، فورد هنوز درگیر این بود که آیا موستانگ باید دیفرانسیل جلو باشد یا نه. موستانگ GT روی کاغذ جذاب به نظر می‌رسید؛ سبک، ساده و دیفرانسیل عقب؛ اما فلسفه عملکرد فورد در دهه ۸۰ مثل نوشابه رژیمی بود؛ همه‌چیز طعم داشت اما شما را سیر نمی‌کرد. در مقابل، جنرال موتورز تظاهر به عاقل بودن را کنار گذاشته بود. کامارو و ترنس‌ام طوری ساخته شده بودند که انگار چیزی برای اثبات دارند. جنرال موتورز تمام توانش را روی آیرودینامیک و هندلینگ گذاشته بود؛ آن‌هم در دورانی که اکثر مهندسان آمریکایی، هندلینگ را با میزان صدای جیغ لاستیک می‌سنجیدند. نتیجه خودرویی بود که می‌توانست مثل یک آلمانی بپیچد، اما همچنان مثل یک آمریکایی اصیل فریاد بزند. تفاوت واقعی بین فورد و جنرال موتورز در آن دوران اسب بخار نبود؛ نگرش بود. فورد محتاطانه بازی می‌کرد اما جنرال موتورز منطق را کنار گذاشته بود. به همین دلیل IROC-Z را در هر موزیک ویدیو و سریال پلیسی می‌دیدیم.

میراثی که قربانی مدرنیته شد

امروز وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که جنرال موتورز در دهه ۸۰ نه‌تنها در بحث قدرت، بلکه در بحث استایل هم فورد را شکست داد. به همین دلیل است که امروز وقتی یک IROC-Z را در ترافیک می‌بینید، مردم با انگشت نشانش می‌دهند. البته فورد در بازی طولانی‌مدت برنده شد. شاسی فاکس تکامل یافت و افسانه ۵ لیتری متولد شد اما IROC-Z و ترنس‌ام ثابت کردند که در دورانی که قوانین آلایندگی گلوی صنعت را فشرده بود، هنوز کسانی در دیترویت بودند که در رگ‌هایشان بنزین جریان داشت.

البته این خودروها بی‌نقص نبودند؛ پرسروصدا، پرمصرف و کمی متزلزل بودند؛ اما صادق بودند. امروز خودروسازان تلاش می‌کنند با نشان‌های قدیمی و صدای اگزوز مصنوعی، آن صداقت را بازسازی کنند؛ اما آن‌ها دنبال ارواح می‌دوند چون اصالت نمی‌توان مهندسی کرد. واقعیت این است که کامارو IROC-Z به خاطر لپ تایم پیست یا اسب بخار بهتر از فورد نبود بلکه بهتر بود چون نشان داد خودروهای آمریکایی حتی در دوران سیاه هم هنوز هم جذبه دارند. در عصری که خودروهای برقی جدید صدایی شبیه چاپگر می‌دهد و ماشین‌های اسپرت ده‌ها حالت رانندگی دارند، سادگی IROC-Z واقعاً دل‌نشین است. این ماشین‌ها مؤدب نبودند اما واقعی بودند و این همان چیزی است که ما هنوز دل‌تنگش هستیم.

منبع: Autoevolution

نظرات

تبلیغات

©1404 - 1393 کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب پدال تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.