شورولت شِوِل، داستان یک سفینه بزرگ و راحت آمریکایی
در طول تاریخ خودروسازی، صدها مدل خودرو در کلاسهای مختلف و بازارهای هدف متفاوت تولید و روانه بازار شدهاند. بسیاری از این خودروها در این صنعت تأثیرگذار بودهاند و باعث ایجاد پیشرفت و یا روند رو به رشد خودروسازی شدهاند و بسیاری نیز شکست خوردهاند و شاید امروزه به دست فراموشی سپرده شده باشند. بسیاری از این خودروها در نسلهای مختلف تولید شدند و امروزه نیز در بازار حضور دارند و بسیاری نیز هستند که برخلاف روزهای خوش گذشته دیگر در بازار جایی ندارند و تنها نام و افتخارات آنها باقی مانده است. این هفته به سراغ یکی از این نامهای پرافتخار رفتهایم. شورولت شِوِل (chevelle) که قطعاً یکی از محبوبترین خودروهای آمریکایی و یکی از نمادهای خودروهای ماسلکار به شمار میرود.
پس در ادامه با ما همراه باشید تا پس از مروری بر تاریخچه شورولت شِوِل به خودروی مورد بررسی بپردازیم.
شورولت شِوِل برای اولین بار در آگوست سال 1963 معرفی و یک سال بعد یعنی در سال 1964 روانه بازار شد. این خودرو بر روی پلتفرم A-body جنرال موتورز و برای پر کردن خلأ نبود یک خودروی سایز متوسط در سبد محصولات شورولت ساخته شد. شِوِل درواقع به جنگ رقبای سرسختی نظیر AMC Rambler و فورد Fairlane که هر دو چند سالی زودتر پا به این بازار گذاشته بودند میرفت.
شِوِل از همان سال اول در کلاسهای کوپه، کوپه کانورتیبل، سدان و استیشن واگن و همینطور یک وانت با نام El Camino تولید میشد تا نویدبخش آغاز جنگی تمامعیار با رقبای خود را بدهد. شِوِل فهرست کاملی از انجینهای شش و هشت سیلندر به خریداران ارائه میکرد. قویترین نمونه مربوط به مدلهای super sport یا SS میشد که درواقع مجوز ورود شِوِل به بازار خودروهای عضلانی و ماسلکار بود.
در ابتدا برای نمونههای SS انجین 283 اینچ مکعبی هشت سیلندر با کاربراتور چهار دهنه با قدرت 220 اسب بخار در نظر گرفته شده بود، اما در اواسط سال 1964 یک پیشرانه 327 اینچ مکعبی با دو قدرت 250 و 300 اسب بخاری نیز قابل سفارش بود. قدرت این موتور در سال 1965 به 350 اسب بخار افزایش یافت. گیربکسهای مورد استفاده در نمونههای SS شامل دو نمونه چهار سرعته دستی و دو سرعته اتوماتیک میشد. از اواخر سال 1964 نمونههای SS، با تریم لوکسی با نام Malibu و با کد Z-16 نیز قابل سفارش بودند که دارای آپشنهایی نظیر قطعات تزئینی کرومی، رینگ 14 اینچی، صندلیهای چرمی متفاوت و آپشنهایی از این دست میشد.
با شروع سال 1966 شِوِل با یک فیسلیفت همراه بود که تغییرات ظاهری نظیر جلوپنجره جدید، تغییر در فرم سپرها، تغییر در فرم سقف در بخش عقب و تغییرات ظاهری دیگری میشد. شِوِل دارای سه تریم 300، 300 Deluxe و malibu بود و انجین 283 اینچ مکعبی هشت سیلندر 220 اسب بخاری بهعنوان موتور پایه در نظر گرفته شده بود. همچنین شورولت در این سال اقدام به عرضه یک مدل خاص از شِوِل کرد، این مدل از یک انجین 396 اینچ مکعبی هشت سیلندر سود میبرد که با سه قدرت مختلف شامل 325،360 و 375 اسب بخاری در دسترس بود. این انجین تنها برای مدلهای کوپه و کانورتیبل در نظر گرفته شده بود و بهعنوان یک مدل پرفورمنس با نام SS 396 که دارای مشخصههای ظاهری منحصربهفردی نیز بود بین سالهای 1966 تا 1968 بهصورت تولید انبوه در دسترس بود و پس از آن به یکتریم سفارشی تبدیل شد.
همچنین در این سال نمونههای سدان با نام مالیبو عرضه میشدند. شِوِل در سال 1967 یعنی آخرین سال تولید نسل اول بار دیگر دستخوش تغییراتی شامل تغییر در فرم کلی نمای جلو و همینطور جلوپنجره و سپر و بازطراحی چراغهای عقب میشد. علاوه بر این در این سال ترمزهای دیسکی جلو بر روی تمام مدلها بهصورت استاندارد نصب میشد. انجینهای مورد استفاده نیز بدون تغییر باقی ماندند و یک گیربکس 3 سرعته اتوماتیک به لیست گیربکسهای انتخابی اضافه شد.
نسل دوم شول با طراحی کاملاً متفاوت نسبت به نسل قبل در سال 1968 روانه بازار شد. خودرویی با ظاهری عضلانی و خشن با کاپوت کشیده و فرم بدنه فستبک که قصد تسخیر بازار را داشت؛ اما طراحی داخلی خودرو با دیگر مدلهای جنرال موتورز که بر روی پلت فرم A-body ساخته شده بودند دارای وجه اشتراکهایی بود؛ مانند نسل اول، شِوِل در کلاسهای مختلفی ازجمله کوپه، کوپه هاردتاپ، کوپه کانورتیبل، El Camino، سدان و استیشن واگن که خود دارای چهار تریم مختلف بودند تولید میشد.
البته در این نسل مدلهای سدان و استیشن واگن با پسوند مالیبو در دسترس بودند. همچنین نمونههای قدرتمند SS 396 نیز در کلاسهای کوپه، کانورتیبل و El camino سعی در به چالش کشیدن رقبا را داشتند. قدرت انجین 396 در این نسل بدون تغییر باقی ماند و موتورهای جدید نسل دوم شامل نمونه شش سیلندر 250 اینچ مکعبی 140 اسب بخاری، 307 اینچ مکعبی هشت سیلندر 200 اسب بخاری و نسخهٔ 327 اینچ مکعبی هشت سیلندر میشد.
در سال 1969 شورولت دست به تغییرات جزئی در شِوِل زد که شامل تغییر در جلوپنجره و تغییر در چراغهای عقب از حالت افقی به عمودی، میشد. همچنین تریم 300 Deluxe بهعنوان نمونه پایه در نظر گرفته شد و نمونه 300 بهطور کامل کنار گذاشته شد؛ و از همه مهمتر نمونههای SS 396 در این سال به یک پکیج سفارشی برای مدلهای کوپه، کانورتیبل و El camino تبدیل شد که علاوه بر انجین 396 اینچ مکعبی دارای مشخصههای ظاهری نظیر نشان SS، پنل مشکی بین چراغهای عقب، کاپوت با دو هود میشد؛ اما در این سال تعداد 323 دستگاه مدل SS مجهز به انجین 427 اینچ مکعبی با قدرت 425 اسب بخار و گشتاور 624 نیوتن بر متر نیز تولید شد که امروزه جز نمونههای ارزشمند به شمار میروند.
شِوِل در این سال با مدلهای سدان به خدمت نیرو پلیس نیز درآمد و موفقیتهای این خودرو باعث شد تا از رقبای خود پیشی بگیرد و به یکی از محبوبترین خودروهای بازار تبدیل شود. سال 1970 بار دیگر شاهد فیسلیفت در مدل شِوِل بودیم که عمده تغییرات در نمای جلو و عقب خودرو اتفاق افتاد. نمونههای SS همچنان در دسترس بودند و برای مدلها SS 396 از انجین 402 اینچ مکعبی توربوجت با قدرت 350 اسب بخار و دارای مشخصاتی نظیر جلوپنجره مشکی، خطکشی بدنه، سیستم تعلیق ارتقا یافته، رینگ مخصوص 14 اینچی میشد و یک انجین 454 اینچ مکعبی با دو کد LS5 به قدرت 360 اسب بخار و با کد LS6 که مجهز به یک کاربراتور چهار دهنه Holly با توان تولید 450 اسب بخار نیز در دسترس بود. مدل پایه نیز با نام Chevelle در دسترس بود و تریم 300 Deluxe نیز کنار رفت.
برای سال 1971 شورولت استایل بدنه را حفظ کرد اما این بدان معنا نبود که خودرو دستخوش تغییرات نشده باشد. در نمای جلو چراغهای گرد دوتایی در هر طرف جای خود را به چراغهای گرد تکی و راهنماهای نسبتاً بزرگ در گوشه سپر دادند و به همین ترتیب جلوپنجره و سپر نیز با تغییراتی همراه بودند و در بخش عقب نیز چراغ مربعی جای خود را به چراغهای گرد دوتایی در هر طرف دادند. به دلیل آغاز بحران سوختی و جدی گرفته شدن قوانین زیستمحیطی در این سال شاهد کاهش قدرت انجینهای شورولت بودیم، بهعنوانمثال قدرت موتور 402 اینچ مکعبی از 350 به 300 اسب بخار کاهش یافت.
همچنین جنرال موتورز تمام زیرمجموعهها را وادار به بازنگری در عملکرد انجینهای خود کرد. سال 1972 شِوِل با تغییرات کمی در جلوپنجره و راهنماها همراه بود و همچنان شاهد کاهش قدرت موتورها بودیم. شِوِل در این سال عنوان دومین خودرو سال را از آن خود کرد، اما این موفقیت را بیشتر مدیون نمونههای کوپه و کوپه کانورتیبل بود زیرا مدلهای سدان در مقایسه با رقبا محبوبیت چندانی نداشتند. قویترین نمونه در این سال مربوط به موتورهای 454 اینچ مکعبی بود که دارای قدرت 270 اسب بخار بود که بهوضوح شاهد کاهش قدرت موتورها در این سال بودیم.
شورولت قصد داشت نسل سوم را در سال 1972 معرفی کند اما به دلیل اعتصاب در برخی از کارخانههای GM یک سال به تعویق افتاد و در سال 1973 انجام شد. شِوِل با یک استایل و ظاهر کاملاً متفاوت رونمایی شد. طراحی بدنه به نیمه فستبک تغییر شکل داده بود و همین امر باعث افزایش فضای کابین بهخصوص در بخش عقب شده بود.
در نسل سوم مدلهای کانورتیبل و سدان هاردتاپ کنار گذاشته شدند، مدلهای کوپه هاردتاپ نیز با یک مدل جدید با نام colonnade Hardtop جایگزین شد. این مدل دارای شیشه در بدون قاب و ستونهای ثابت B بود تا خودرو بتواند در بخش ایمنی سرنشینان موفق ظاهر شود. این سبک بدنه در ابتدا مورد انتقاد خریداران قرار گرفت اما با گذشت زمان توانست فروش خوبی را به ثبت برساند.
در این سال تمامی پیشرانهها دستخوش تغییراتی شده بودند تا آلایندگی تولیدی آنها کمتر شود. یک نمونه 250 اینچ مکعبی شش سیلندر خطی به قدرت 110 اسب بخار بهعنوان موتور پایه در نظر گرفته شده بود و قویترین پیشرانه انجین 454 اینچ مکعبی با قدرت 245 اسب بخاری بود. گیربکسها نیز به سه گزینه سه سرعته دستی بهصورت استاندارد، چهار سرعته دستی توربو هیدروماتیک و سه سرعته اتوماتیک بهصورت سفارشی محدود میشدند. در نسل سومتریم Deluxe بهعنوان تریم پایه، تریم Malibu بهعنوان تریم میان رده و تریم Laguna بهعنوان تریم لوکس در نظر گرفته شده بود.
مدل SS در این سال به یک سری محدود به تریم مالیبو تبدیل شده بود و حتی امکان سفارش آن بر روی مدلهای استیشن واگن نیز فراهم شد. سری SS دارای مشخصههای ظاهری نظیر جلوپنجره مشکی با نشان SS، خطکشیهای بدنه، قاب چراغهای عقب مشکی، رینگ 14 اینچی رالی میشد و با دو پیشرانه 350 و 454 اینچ مکعبی در دسترس بود؛ اما مدل SS در پایان سال 1973 بازنشسته شد و خودرو برای سال 1974 دچار یک فیسلیفت شد. تریم Deluxe حذف شد و Malibu بهعنوان نمونه پایه در نظر گرفته شد و لوکسترین تریم نیز با نام Malibu classic قابل خریداری بود. در این سالتریم Laguna به Laguna S-3 تغییر نام داد و درواقع بهعنوان یکتریم لوکس اسپرت در نظر گرفته شد و تنها بر روی مدلهای کوپه در دسترس بود تا جایگزینی برای مدلهای خاطرهانگیز SS باشد. Laguna S-3 در نمای جلو دارای جلوپنجره شیبدار و متفاوت، خطکشیهای روی بدنه، سپرهای کرومی، کرکره شیشه عقب، سیستم تعلیق ارتقا یافته بود و با پیشرانههای 350 و 454 اینچ مکعبی قابل سفارش بودند.
پیشرانهها پایه نیز همچنان نمونه 250 اینچ مکعبی شش سیلندر بود. مطابق انتظار در سال 1975 نیز chevelle با تغییرات ظاهری هرچند اندک شامل جلوپنجره مشبک با نوارهای کرمی عمودی، قاب چراغهای کرومی و تغییر چراغهای عقب از دو چراغ گرد به نمونههای مربعی همراه بود. موتورها بدون تغییر باقی ماندند و همچنان نمونه 454 اینچ مکعبی با قدرت 235 اسب بخار بهعنوان قویترین پیشرانه در دسترس بود اما از اواسط سال 1975 این پیشرانه کنار گذاشته شد و نمونه 400 اینچ مکعبی بهعنوان قویترین پیشرانه قابل سفارش بود. در این سال بر روی تمام مدلها مبدل کاتالیزور بهصورت استاندارد نصب میشد.
برای سال 1976 تریم Malibu Classic دوباره دستخوش تغییراتی شد و نمای جلو با یک جلوپنجره جدید و همچنین چراغهای دوتایی مربعی که روی هم قرار گرفته بودند تغییر شکل داد، این در حالی بود که دیگر تریمها همچنان با تک چراغ گرد در جلو عرضه میشدند. در این سال یک پیشرانه هشت سیلندر 305 اینچ مکعبی به قدرت 140 اسب بخار به لیست پیشرانهها اضافه شد و همچنین در پایان این سال مدل Labuna S-3 کنار رفت.
در سال 1977 تغییرات بسیار کمی بر روی تریم Malibu Classic اعمال شد و خودرو همچنان در سه کلاس کوپه، سدان و استیشن واگن در دسترس بود اما تعداد پیشرانههای قابل سفارش به سه عدد کاهش یافت و شامل یک نمونه 250 اینچ مکعبی شش سیلندر و دو نمونه 305 و 350 اینچ مکعبی هشت سیلندر میشد. این سال آخرین سال تولید Chevelle بود و از سال 1978 خودرو به مالیبو تغییر نام داد تا بار دیگر شاهد از میان رفتن یکی دیگر از نامهای ماندگار صنعت خودرو باشیم.
شورولت Chevelle 1972
خودروی مورد بررسی ما مدل 1972 یعنی آخرین سال تولید نسل دوم شِوِل است. در نگاه اول پیش از ابعاد خودرو این رنگ سبز جذاب آن است که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند و نکته جالب در مورد این رنگ فابریک بودن آن است!
به همین ترتیب بدنه خودرو نیز کاملاً بینقص بوده و خودرو در بهترین حالت ممکن قرار دارد. تمامی قطعات تزئینی نمای بیرونی کامل و فابریک بوده و از این حیث شاید بتوان گفت این خودرو یکی از بکرترین شِوِل ها و یا حتی یکی از بکرترین خودروهای کلاسیک کشور است.
در حین ورود به کابین اولین نکتهای که جلب توجه میکند کیفیت بینظیر کابین است که در کمال تعجب بهصورت فابریک بوده و کاملاً بدون نقص است. روکش چرم صندلیها همچنان کیفیت خود را حفظ کرده و راحتی وصفناپذیری دارند. داشبورد و فرمان خودرو نیز کاملاً سالم و بینقص بوده و ایرادی به آنها وارد نیست و در کل خودرو از حیث سلامت ظاهری و بدنه چه در بخش بیرونی و چه در کابین در بالاترین حد ممکن قرار دارد.
خودروی مورد بررسی ما کوپه هاردتاپ بوده و این نوید را میدهد که شیشههای کوچک بخش عقب نیز قابلیت پایین آمدن را دارند تا سرنشینان عقب نیز بتوانند ویو خوبی نسبت به فضای اطراف داشته باشند. هرچند که فضای سرنشینان عقب به دلیل فرم فستبک سقف بهخصوص در بخش فضای سر کم بوده اما در کل قابل قبول است.
خودروی مورد بررسی ما مجهز به پیشرانه 250 اینچ مکعبی یا 4100 سیسی شش سیلندر است که درواقع پیشرانه پایه مورد استفاده در شِوِل به شمار میرود؛ اما این بدان معنی نیست که خودرو در بخش سواری و شتاب دچار ضعف باشد. سواری خودرو کاملاً نرم و لذتبخش بوده و به دلیل وجود پیشرانه شش سیلندر در آرامش کامل انجام میگیرد.
شتاب گیری خودرو نیز قابل قبول بوده و پیشرانه کاملاً از پس وزن و ابعاد خودرو برمیآید؛ اما نکته مهم در مورد خودرو سیستم تعلیق بینظیر آن است که سواری نرم و لذتبخش را برای سرنشینان به ارمغان میآورد و تجربهای کاملاً متفاوتی را به شما ارائه میدهد. در پایان تست باید بگویم که این خودرو یکی از بهترین خودروهایی است که تا به امروز مورد بررسی قرار دادهایم و خاطرات این روز هیچگاه از ذهن ما پاک نخواهد شد. در پایان از جناب آقای علی زاهدی که وقت و خودرویشان را در اختیار ما گذاشتند کمال تشکر را داریم.
نویسنده: سجاد عباسی
عکاس: ابوالفضل ابراهیمی