مطمئناً طراحی یک خودرو کار سادهای نیست. به همین دلیل طراحان خودرو تمام تلاش خود را میکنند تا بتوانند بهدرستی تمام ایدههایشان را روی یک خودرو پیاده کنند.
معمولاً برای طراحی یک خودرو یک تیم متخصص مشغول به کار میشوند. با این حال گاهی اوقات طراحی اصلی خودرو را یک نفر انجام میدهد؛ اما طراحی بعضی خودروها به ما نشان میدهند که تیمی که عقب خودرو را طراحی کردهاند، اختلافنظر فاحشی با تیمی که وظیفه طراحی جلوی خودرو را طراحی کردهاند، داشتهاند. نتیجهی این اتفاق فاجعهای در طراحی خودرو به بار آورده است.
یکی از خودروهایی که بیشترین عدم هماهنگی در طراحی را دارد، کادیلاک سویل باستلبک ۱۹۸۱ (Cadillac Seville Bustleback) است. این خودرو توسط یکی از بزرگترین طراحان جنرال موتورز، بیل میچل (Bill Michell) طراحی شده است. میچل مسئول طراحی خودروهای بیشماری از جمله بیوک ریویرا ۱۹۶۳ و کوروت سی ۲ (Corvette C2) بوده.
باستلبک، تلاش کادیلاک برای زنده کردن سبک طراحی رولزرویسهای دهه ۳۰ میلادی بود؛ اما نسبت طول قسمت انتهایی خودرو به طول کل خودرو بسیار نامناسب بود. این مشکل در طراحی باستلبک باعث شد تا تیم طراحی این ایده افتضاح را کنار بگذارند و به طراحی همان سویل معمولی بسنده کنند.
همانطور که مشخص است، همه خریداران خودرو در دهه ۸۰ میلادی به طراحیهای رولزرویس قبل از جنگ جهانی دوم علاقهمند نبودند و این خودرو به خاطر تفاوت در سبک طراحی قسمت جلو و عقب آن بسیار ناهماهنگ بود.
البته از ناهماهنگی طراحی خودروهایی مانند نسل دوم رنو مگان و بی ام و Z3 هم نمیتوان گذشت.
ازنظر شما ناهماهنگترین طراحی متعلق به کدام خودروهاست؟