حسین بزرگ منش: همواره بین دوستداران جنگندههای آمریکایی و روسی در مورد کیفیت و برتری جنگندههای ساخت این دو کشور در فضای مجازی بحثهای داغی جریان داشته است، در این مقاله قصد دارم فارغ از تعصب و با نگاهی واقعبینانه به مقایسه محصولات ساخت دو سازنده بزرگ هواپیماهای جنگنده بپردازم.
به اعتقاد من فاکتورهای زیر در برتری یک جنگنده مهم هستند:
آئرودینامیک: انتخاب من در این قسمت با جنگندههای روسی است، زیرا روسها ثابت نمودهاند میتوانند جنگندههایی بسازند که دشوارترین مانورها را انجام دهند اعم از مانورهای کبرا، کولبیت، هربست، این ویژگی باعث شده است که جنگندههای روسی در نبردهای نزدیک هوایی (داگ فایت) برتری فوقالعادهای داشته باشند و به اعتقاد نگارنده در یک نبرد تنبهتن هوایی شانس جنگندههای روسی برای پیروزی بیشتر است.
تسلیحات: اما در مورد سلاح باید گفت آمریکاییها درزمینهٔ تسلیحات هوا به زمین برتری مطلق دارند، یکی از دلایل ضعف روسها در این زمینه تأکید بر حجم آتش بوده است.
همچنین درزمینهٔ تسلیحات هوا به هوا آمریکاییها همواره برتری نسبی داشتهاند، زیرا روسها سعی نمودهاند به سرعت نقاط ضعفشان را برطرف کنند.
رادار گریز بودن: درزمینهٔ استفاده از فنّاوری رادار گزیر بودن جنگندهها، گرچه نمیتوان این فنّاوری را صرفاً آمریکایی دانست زیرا دانشمندان آلمانی، اسکاتلندی و روسی هم در این زمینه مطالعات و اختراعات فراوانی داشتهاند، ولی این آمریکا بود که فرمول رادار گریز بودن را در جنگندههای خود پیادهسازی کرد، از دهه هشتاد میلادی تا به امروز آمریکا حداقل چهار جنگنده رادار گریز را تولید و عملیاتی نموده است، اعم از f-117، b-2،f-35 و f-22 درحالیکه روسها فقط جنگنده سوخو-57 را تولید نمودهاند، به نظر من تجربه عملیات آمریکا درزمینهٔ فنّاوری رادار گریز بودن از روسها خیلی بیشتر است، در این زمینه انتخاب من با جنگندههای آمریکایی است.
قیمت: بدون تردید جنگندههای روسی بهمراتب ارزانتر از جنگندههای آمریکایی میباشند، واقعیت این است که قیمت جنگندهها در کنار قطعات یدکی و خدمات پشتیبانی فوقالعاده بالا است و برای بسیاری از کشورها، فاکتور قیمت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، در این زمینه برتری با روسها است.
خلبان: تجربه ثابت نموده است که آمریکاییها درزمینهٔ آموزش خلبانان بسیار قویتر از روسها بودهاند و درزمینهٔ آموزش برنامه جامعی دارند اعم از آموزش مکرر در سیمولاتورهای پروازی یا تمرین با اسکادرانهای حریف (اسکادرانی است که آموزش دیده است تا در تمرینات بهعنوان نیروی متجاوز دشمن نقش ایفا کند، سطح این تمرینات بسیار سطح بالا است).
برای مثال یکی از عوامل برتری نیروی هوایی ایران در جنگ تحمیلی، سطح بالای آموزش خلبانان ایرانی بود که دورههای آموزشی را در آمریکا گذرانده بودند، درحالیکه خلبانان عراقی عمدتاً با سیستم روسی آموزش دیده و مهارتهای پایینتری نسبت به ایرانیها داشتند.
سامانههای الکترونیکی: آمریکاییها همواره درزمینهٔ ساخت ادوات الکترونیکی پیشتاز بودهاند، شکی نیست که آمریکاییها درزمینهٔ ساخت آلات دقیق پرواز، رادار جنگنده و ادوات جنگ الکترونیک بر روسها همواره برتری داشتهاند. در این زمینه من جنگندههای آمریکایی را انتخاب میکنم.
موتور: یکی از مشکلات جنگندههای روسی در قیاس با رقبای آمریکایی، زمان تعمیر اساسی موتور و همچنین میزان مصرف سوخت آن است. گرچه موتورهای روسی بسیار قدرتمند هستند، من انتخابم با محصولات آمریکایی است.
خدمات پس از فروش: یکی از فاکتورهای بسیار مهم در خرید جنگنده از هر کشوری خدمات پس از فروش است، یعنی آموزش خلبانان و تکنسینها، ارائه دفترچههای پشتیبانی فنی، تحویل قطعات یدکی، ارائه تسلیحات و ... آمریکاییها ثابت نمودهاند در این حوزه از روسها بسیار قویتر هستند. اما نباید فراموش شود، خرید اسلحه و خدمات پس از فروش همواره جنبه سیاسی هم داشته است، اگر آمریکا با کشوری مشکل سیاسی پیدا کند بهراحتی از ارائه پشتیبانی فنی و ارائه قطعات یدکی خودداری میکند، نمونه بارز این قضیه کشور خودمان ایران است، فکر نمیکنم نیازی به توضیح بیشتر باشد، اما روسها هم بنا بر مسائل سیاسی خودشان یا فشار کشورهای ثالث میتوانند از ارائه پشتیبانی خودداری کنند، برای مثال روسها سالها از دادن خدمات پشتیبانی به جنگندههای میگ 29 و سوخو 24 ایران خودداری میکردند.
این مسئله فقط مربوط به ایران نیست، آمریکا در پی اختلاف با ژنرال سیسی در مصر از ارائه کمکهای فنی به جنگندههای اف 16 مصری خودداری نمود و از بحث پشتیبانی بهعنوان اهرم فشار بر علیه مصریها استفاده کرد، این رفتار آمریکا باعث شد مصر به خرید جنگنده از روسیه و فرانسه روی بیاورد، هندوستان هم به خاطر تجربه رفتار مشابه از سوی آمریکا، تصمیم گرفت جنگنده فرانسوی رافائل را خریداری کند. در شرایط عادی انتخاب من با آمریکاییها است، اما اگر ملاحظات سیاسی را در نظر بگیریم، هیچکدام از این دو کشور گزینه قابل اعتماد برای من نیستند، زیرا ثابت نمودهاند که در صورت تیرگی روابط با لابی کشور ثالث، بهراحتی از اجرای تعهداتشان سر باز میزنند.
نتیجهگیری: با توجه عوامل مطرح شده میتوان گفت جنگندههای روسی و آمریکایی هر کدام مزیتها و مشکلات خاص خودشان را دارند، هر کشوری با توجه به میزان تهدیدات، وسعت سرزمین، منابع مالی و دهها فاکتور دیگر باید تصمیم بگیرد که محصولات روسی یا آمریکایی را تهیه کند. نکتهای که نباید فراموش شود گسترش فزاینده استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در سطح جهان است، در سالهای آینده پیشرفت پهپادها میتواند به چالشی برای محصولات آمریکایی و روسی تبدیل شود، و بازار را از حالت تقریباً انحصاری که در اختیار چند کشور محدود است، خارج کند. بخصوص توسعه پهپادهای رزمی و بمبافکن میتواند استفاده از جنگندههای بسیار گرانقیمت را غیرمنطقی جلوه دهد.