فورد اکسکرژن ۱۹۹۹ شاسیبلند غولپیکری با موتور ۶.۸ لیتری ۱۰ سیلندر بود که حتی از شورلت سابربن و فورد اکسپدیشن زمان خود هم ابعاد بزرگتری داشت.
سالهاست که خانوادههای آمریکایی برای تردد روزمره از شاسیبلندها استفاده میکنند. از دید آمریکاییها، این خودروها هرچه بزرگتر بودند بهتر بود اما حتی بزرگترین و قویترین شاسیبلندهای خانوادگی به موتورهای هشت سیلندر بسنده میکردند تا اینکه یک خودروساز تصمیم گرفت پا را فراتر بگذارد و بزرگتر عمل کند و بهجای هشت سیلندر سراغ ده سیلندر رفت. این یک مدل مفهومی یا شاسیبلند پرفورمنس نبود بلکه خودرویی تولید انبوه با نیروگاه V10 محسوب میشد.
فورد اکسکرژن، شاسیبلند غولپیکر V10
فورد اکسکرژن V10 با هیچ شاسیبلند دیگری قابلمقایسه نبود. این خودرو در سال ۱۹۹۹ معرفی شد و پاسخ فورد به تقاضای روزافزون برای خودروهای کاربردی بزرگ بود که بتوانند وظایف سنگین را بهراحتی انجام دهند. اکسکرژن (Excursion) درواقع یک پیکاپ سوپر دیوتی F250 در لباس شاسیبلند روی پلتفرم F250 سوپر دیوتی بود که بزرگترین شاسیبلند تاریخ فورد محسوب میشد. طول این شاسیبلند عظیم بیش از ۵,۷۵۰ میلیمتر بود، وزن آن به حداکثر ۳۱۷۵ کیلوگرم میرسید و ظرفیت یدککشی آن بسته به نوع موتور بیش از ۴.۵ تن بود. این خودرو فضای کافی برای ۹ سرنشین و محفظه بار بزرگی داشت که میتوانست تجهیزات کامل کمپینگ را در خود جای دهد. برای مقایسه، دیگر شاسیبلند فول سایز فورد یعنی اکسپدیشن در آن زمان تنها ۵,۲۲۷ میلیمتر و شورلت سابربن ۵,۵۷۰ میلیمتر طول داشت.
اما ستاره واقعی این شاسیبلند، پیشرانه بود. درحالیکه گزینه دیزلی برای کسانی که به گشتاور بالا نیاز داشتند جذاب بود و موتور V8 هم بهصورت استاندارد ارائه میشد، فورد چیزی را عرضه کرد که اکثر خریداران شاسیبلند هرگز ندیده بودند، یک موتور ۶.۸ لیتری تریتون V10. این تصمیم، اکسکرژن را به تنها شاسیبلند تولید انبوه آمریکایی با موتور V10 تبدیل کرد. هدف فورد ساده بود. ساخت شاسیبلندی که بتواند با شورلت سابربن رقابت کند اما در اندازه، ظرفیت یدککشی و ابهت از آن پیشی بگیرد. اکسکرژن برای خانوادههای بزرگ با نیازهای بزرگ طراحی شده بود اما ابعاد عظیمش نظراتی دوقطبی را به دنبال داشت. منتقدان آن را بیشازحد بزرگ میدانستند که به محیطزیست آسیب میزند درحالیکه طرفداران آن را ابزاری کارآمد میدیدند.
موتور V10 تنفس طبیعی
قلب تپنده اکسکرژن V10، موتور ۶.۸ لیتری تریتون V10 بود. این موتور بخشی از خانواده ماژولار فورد بود که شامل موتورهای محبوب ۴.۶ و ۵.۴ لیتری V8 نیز میشد. V10 با میلسوپاپ تکی و دو سوپاپ به ازای هر سیلندر، در سالهای آخر تولید ۳۱۰ اسب بخار و ۵۷۵ نیوتن متر گشتاور تولید میکرد. این پیشرانه برای سرعت طراحی نشده بود، بلکه برای گشتاور ساخته شده بود و نیروی لازم برای حمل بارهای سنگین را در دورهای پایین فراهم میکرد. این موتور ابتدا به گیربکس چهار سرعته اتوماتیک و بعدها به گیربکس پنج سرعته اتوماتیک متصل شد که هر دو برای یدککشی و قابلیت اطمینان تنظیم شده بودند.
سیستم تعلیق اکسکرژن ، مانند شاسی آن، برای کارهای سنگین طراحی شده بود. با محورهای صلب در جلو و عقب و فنرهای تخت، رانندگی این خودرو بیشتر شبیه بود تا خودرویی سواری. اکسکرژن چابک نبود، اما نیازی هم به چابکی نداشت این ماشینی پایدار، بادوام و قادر به تحمل جادههای ناهموار بود. مصرف سوخت، همانطور که انتظار میرفت، بالا بود. در دنیای واقعی، مصرف سوخت بهویژه هنگام یدککشی حتی از ۲۵ لیتر در هر صد کیلومتر هم فراتر میرفت اما خریداران V10 به دنبال صرفهجویی در سوخت نبودند. آنها این موتور را انتخاب کردند چون میتوانست تریلری را در مسیرهای کوهستانی بدون زحمت بکشد. اکسکرژن همچنین با سیستم چهارچرخ محرک سفارشی عرضه میشد که کارایی آن را افزایش میداد.
موتورهای V8 فورد اکسکرژن
درحالیکه V10 بیشترین توجهات را جلب کرد، فورد چند موتور دیگر را نیز برای اکسکرژن ارائه داد. موتور پایه ۵.۴ لیتری تریتون V8 بود که بسته به سال تولید، بین ۲۵۵ تا ۳۱۰ اسب بخار تولید میکرد و برای خریدارانی بود که به شاسیبلند بزرگ نیاز داشتند، اما ظرفیت یدککشی بالا نمیخواستند. علاوه بر این، موتورهای دیزلی هم وجود داشتند. فورد ابتدا موتور ۷.۳ لیتری پاور استروک V8 دیزل را عرضه کرد که بهعنوان یکی از قابلاعتمادترین موتورهای دیزل فورد شناخته میشود و با ۶۷۸ نیوتن متر گشتاور گزینهای ایدهآل برای یدککشی بارهای سنگین بود. در سال ۲۰۰۳، فورد این موتور را با یک نمونهٔ ۶ لیتری V8 دیزلی جایگزین کرد که هرچند روی کاغذ قویتر بود اما قابلیت اطمینان کمتری داشت و نیاز به نگهداری بیشتری داشت.
سرانجام اکسکرژن
اکسکرژن با وجود این ویژگیهای فوقالعاده و منحصربهفرد، به دلایلی مثل مصرف سوخت بالا، ابعاد بزرگ و بحران انرژی دههٔ ۲۰۰۰، فروش چندان بالایی را تجربه نکرد. بیشترین فروش این خودرو در سال ۲۰۰۰ با ۵۰ هزار دستگاه رقم خورد و پسازآن بهطور مداوم کاهش یافت و به تنها ۲۰ هزار دستگاه در سال ۲۰۰۴ رسید. برای مقایسه، اکسپدیشن در سال ۲۰۰۳ فروشی بیش از ۲۱۳ هزار دستگاهی را تجربه کرد. به همین دلیل، اکسکرژن عمر کوتاهی داشت و فورد در سال ۲۰۰۵ به تولید آن پایان داد.
javad-bmw
۱۱ خرداد ۱۴۰۴فضای پا ردیف سوم از فضا پا عقب خیلی از ماشین ایرانی ها بیشتره 🤤
amirkhanzadeh
۱۱ خرداد ۱۴۰۴عجب عرضی داره خودرو
داخلش بخاطر همین عرض
سرنشین کلی احساس راحتی می کنه
۱۱ خرداد ۱۴۰۴چرا کامنت من قبول نکردین☠️
بریم این ماشین رو بگیریم باهاش بریم کل دنیا بگردیم
نیو کار
۱۱ خرداد ۱۴۰۴به خدا هنوز یه لاستیکش میزاره به کل کارخونه چری وچانگان
نانو
۱۱ خرداد ۱۴۰۴این ماشین فقط بدرد ممل امریکایی میخورد که پمپ بنزین داشت
صامورایی
۱۱ خرداد ۱۴۰۴این دیگه فول سایز نیست. بهش میگن غول سایز
Hf capri
۱۱ خرداد ۱۴۰۴ماشین راحتی برای استفاده نبوده.
بیشتر کاربردی بوده تا برای مسافرت و سفر های طولانی ولی اگر به بحران دهه 2000 نمیخورد میتونست فروش خوبی رو تجربه کنه
یانکی من هم فرزند کسی هستم
۱۱ خرداد ۱۴۰۴سابربن رو از نزدیک میبینی خوف میکنی فکر کنید این چیه دیگه.اینا دلیل دل باختن امثال من به آمریکایی هست
Taha Ayoobi
۱۱ خرداد ۱۴۰۴👌👌👌
فقط انگلستان
۱۱ خرداد ۱۴۰۴حیف نیست یه شاسی بلند به این باابهتی و زیبایی اینقدر طراحی عقبش ساده باشه
طراحی عقب شاسی بلندهای فول سایز آمریکایی همیشه یه جوریه با یه چراغ عمودی خیلی ساده و نچندان زیبا طراحی رو خراب میکنن کاش مثل فول سایزهای ژاپنی زیباتر بودن.
صامورایی
۱۱ خرداد ۱۴۰۴بنظر من کلا طراحی عقب پیکاپ و SUV برعکس چیزی که بنظر میاد خیلی هم ساده نیست. چون مسئله اول کاربردی بودنه. شما در عقبو ببین چطور باز شده. مهمترین نکته اینه که اول کاربردی بودن رعایت شه بعد طراحی
بنظر من همین سادگی خیلی زیباست. پرادو جدید هم به نوعی طراحی رترو بکار گرفت با اون طراحی عقب ساده اما جذاب
فقط انگلستان
۱۱ خرداد ۱۴۰۴به خاطر کاربردی بودن که نباید زیبایی رو خراب کرد
تویوتا پرادو هم خیلی زیبا طراحی شده.
صامورایی
۱۱ خرداد ۱۴۰۴تا بیای ازش سبقت بگیری رسیدی به مقصد
البته رقبا هم دست کمی ازین نداشتند حداقل تو انجین. مثلا اگه حق انتخاب داشتم سابربن نسل ۹ با انجین ۸ سیلندر ۸.۱ لیتری vortec برمیداشتم. حتی از این حجیم تره با ۲ سیلندر کمتر
کوشا
۱۱ خرداد ۱۴۰۴یه نگاهی به طراحی داخلی بندازین. تمام امکانات با یک کلیک در دسترس هستن. انقدر همه چیز در دسترسه که حتی راننده لازم نیست چشمش رو از روی جاده برداره. یعنی دو دهه از خیلی از خودرو ساز هایی که به مانیتور های بزرگ و تبلتی رو آوردن جلوتره. سوالی که پیش میاد اینه که آیا طراحی جدید بدون در نظر گرفتن ترند های طراحی اتومبیل آیا مزیت دیگه ای دارن؟
صامورایی
۱۱ خرداد ۱۴۰۴یه عامل مهم دیگه هم کاهش هزینه تولیده اونم در صنعت که پول حکم خون در بدن داره. ولی خوبه که مردم انتخاب کردند ماشینا دوباره به رویکرد دکمه برگردند. خیلی مزخرف بود که ماشینا تبدیل بشن به تبلت چارچرخ
Cadillac-V
۱۱ خرداد ۱۴۰۴شاسی بلند فول سایز خانوادگی فقط این V10 ☠️
البته همین الانشم کادیلاک اسکالیدV با موتور ۶.۲ لیتری V8 سوپرشارژر با ۶۸۲ اسب آمریکایی قدرت دست کمی از این نداره
علی Shelby
۱۱ خرداد ۱۴۰۴خیلی بزرگه
دو ردیف صندلی عقب رو بخوابونی راحت سه نفر میتونن تو ماشین بخوابن .
یا بشینی تو ماشین(دو ردیف صندلی خوابیده باشه) چون ارتفاعش زیاده البته قد بلندا سرشون میخوره به سقف
Mr Tiger
۱۱ خرداد ۱۴۰۴عاشق این ماشینای غول و خفن هستم… فک کن با رفیقای پایت این ماشینو پر کنی آهنگای خفن بزنی به دل جاده… البته باید راه حلی برای مشکل محیط زیست هم پیدا بشه چون حقیقتا نمیشه نادیده گرفت… من نمیدونم چرا خیلی از دوستان فقط هیت میدن به بحث محیط زیستی. ولی حقیقت اینه که همین الان نسبت به ۲۰ سال پیش آب و هوا فوق العاده بدتر شده و یکی از دلایل اصلی همین ماشینا هستن… هم تعدادشون زیاد شده و هم هر کدوم کلی گرما و آلودگی تولید میکنن… یه ۴۰۵ زباله اندازه یه رولزرویس ۱۲ سیلندر آلودگی داره
حسین دهمرد
۱۱ خرداد ۱۴۰۴تناسباتش دیگه شده مثه مینی بوس. دقت کنید فورد همون زمان سری e رو تو سبدش داشت که کاربردی تر بود
سهیل گل آزاد
۱۱ خرداد ۱۴۰۴دنیا به ما یه زندگی تو آمریکا و داشتن یه ماشین فول سایز مثل این تو دهه نود میلادی بدهکاره واقعا دهه نود میلادی واقعا عصر عجیبی هم در دنیای خودرو و هم در دنیای تکنولوژی بود انگار دهه نود مرزی بین دنیای کلاسیک و مدرنیته بوده بعد دهه نود و شروع ۲۰۰۰ بود که وارد دنیای مدرنیته و امروزی شدیم