جنجالی‌ترین خودروهای ساخت جنرال موتورز (قسمت اول)

جنرال موتورز از زمان شکل‌گیری در سال 1908 تاکنون بیش از 500 میلیون خودرو با برندهای مختلف (بیش از 30 برند) تولید کرده است. در طول این تاریخ طولانی اما مدل‌های جنجالی و بحث‌برانگیز زیادی از کارخانه‌های این غول خودروسازی بیرون آمده‌اند که در این مطالب طی دو قسمت بیست نمونه از آن‌ها را به ترتیب زمانی معرفی می‌کنیم.

شورلت برای رقابت با فولکس‌واگن بیتل تصمیم به ساخت خودرویی با پیشرانهٔ هوا خنک گرفت و از این طریق کورویر متولد شد؛ اما نصب موتور در عقب و استفاده از سیستم تعلیق محور آونگی باعث ضعف پایداری این خودرو شد و جنجالی به راه انداخت تا جایی که کورویر در کتاب «ناایمن در هر سرعتی» از «رالف نادر» بشدت موردانتقاد قرار گرفت. البته شورلت در سال 1965 کورویر را به سیستم تعلیق مناسب‌تری مجهز کرد اما درنتیجهٔ تبلیغات منفی اعتماد عمومی نسبت به این خودرو از بین رفته بود.

هرچند پیشینهٔ استفاده از انتقال قدرت محرک جلو در خودروسازی آمریکا به دههٔ 30 بازمی‌گشت اما زمان معرفی الدزمبیل تورنادو هنوز هم تازگی داشت خصوصاً که حالا در کنار پیشرانهٔ 7 لیتری V8 قرار گرفته بود. این ترکیب، عجیب و حتی شاید ترسناک به نظر می‌رسید اما تورنادو که در ابتدا خودروی بحث‌برانگیزی بود، به پیشگام خودروهای محرک جلوی آمریکایی تبدیل شد تا جایی که ظرف یک دهه بعد این نوع انتقال قدرت در بین خودروهای بزرگ آمریکایی بسیار رواج پیدا کرد.

GT برای اوپل خودروی کاملاً شگفت‌انگیزی بود. هرچند پیشرانه‌های 1.1 لیتری و 1.9 لیتری این خودرو کاملاً معمولی بودند اما هیچ‌کس از برند آلمانی جنرال موتورز انتظار ساخت یک کوپهٔ شیک و جذاب و با چراغ‌های جلوی مخفی را نداشت. البته اوپل خیلی زود از این عرصه خارج شد و پس از خاتمهٔ تولید GT در سال 1973، جایگزین مستقیمی برای آن در نظر نگرفت. همچنین تقریباً تا سه دهه بعد خودرویی به این رادیکالی در سبد محصولات اوپل دیده نشد.

نسل هشتم کادیلاک الدورادو که یک سال پس از الدزمبیل تورنادو به بازار آمد، همان سیستم انتقال قدرت محرک جلو را قرض گرفت اما کادیلاک یک گام فراتر رفت و در سال 1970 با ارائهٔ پیشرانهٔ 8.2 لیتری V8 برای الدورادو، رکورد بزرگ‌ترین موتور خود که 7.7 لیتری بود را شکست. اگر یک خودروساز اروپایی این کار را انجام می‌داد به جنون متهم می‌شد زیرا انتقال نیروی چنین موتور هیولایی به چرخ‌های جلو دیوانگی به نظر می‌رسید اما در آمریکای شمالی که شرایط رانندگی بسیار متفاوت بود چنین کاری کاملاً منطقی تلقی می‌شد.

وگا ابتدا به دلیل طراحی متناسب مورد تحسین قرار گرفت اما خیلی زود به عدم اطمینان شهرت یافت. در ماه می سال 1972 گزارش شد که از هر هفت دستگاه این خودرو شش مورد به دلیل خطر آتش‌سوزی یا چسبیدن دریچه گاز فراخوان شده‌اند. دو ماه بعد هم فراخوان دیگری به خاطر خرابی محور عقب صادر شد.

نسل دوم سویل در قسمت جلویی خودرویی معمولی به نظر می‌رسید اما در عقب شرایط کاملاً متفاوت بود زیرا این قسمت به شکلی عجیب با الهام از رولزرویس‌های دههٔ 50 طراحی شده بود. این طراحی با اینکه منحصربه‌فرد به نظر می‌رسید اما کاملاً بحث‌برانگیز بود. سویل اما به دلیل دیگری هم به خودروی بحث‌برانگیزی تبدیل شد زیرا پیشرانه‌های آن شامل V8 دیزلی الدزمبیل و V8 بنزینی خود کادیلاک بشدت مشکل‌ساز بودند.

سیمارون تلاش کادیلاک برای جذب خریدارانی بود که توان خرید هیچ‌کدام از محصولات قبلی این شرکت را نداشتند. این خودرو بر اساس پلت‌فرم J-Body جنرال موتورز ساخته شده بود که در خودروهایی مثل شورلت کاوالیر اوپل آسکونا، پونتیاک سانبرد و... به کار می‌رفت اما قیمتی بسیار گران‌تر از همتایان خود در آمریکا داشت. همان‌طور که آستون‌مارتین بعداً با سیگنت متوجه شد چسباندن یک نشان لوکس روی خودرویی ارزان‌قیمت و گرفتن پول زیاد نتیجه نمی‌دهد، سیمارون هم نتوانست خریداران را آن‌طور که کادیلاک انتظار داشت جذب کند و در سال 1988 کنار گذاشته شد.

فی‌یرو یک خودروی اسپرت موتور وسط اقتصادی در بازار دههٔ 80 آمریکا بود و ازاین‌جهت مدل منحصربه‌فردی محسوب می‌شد. این خودرو قیمت مناسبی داشت و ازآنجایی‌که اکثر قطعات آن از مدل‌های در حال تولید جنرال موتورز گرفته شده بودند، مدل قابل‌اعتمادتری بود. بااین‌حال، بعداً مشخص شد فی‌یرو آن‌قدرها هم که به نظر می‌رسید اسپرت نیست و به آتش گرفتن علاقه دارد. البته نسخه‌های بعدی بهتر شدند و مشکلات فی‌یرو برطرف شد اما لطمهٔ بزرگی به وجههٔ آن خود و نهایتاً در سال 1988 کنار رفت.

نسل یازدهم الدورادو زمانی توسعه پیدا کرد که پیش‌بینی‌ها نشان از افزایش قیمت بنزین در آمریکا داشتند و این باعث کاهش محبوبیت خودروهای لوکس بزرگ می‌شد. به همین دلیل، الدورادو بسیار کوچک‌تر نسل دهم شد اما قیمت سوخت افزایش پیدا نکرد و یک پرچم‌دار کامپکت روی دست کادیلاک ماند که از یک سو برای خریداران سنتی این برند بسیار کوچک بود و از سوی دیگر هنوز هم توان جلب نظر خریداران رقبایی مثل مرسدس بنز و ب‌ام‌و را نداشت. درنتیجه، فروش این نسل نسبت به آخرین سال تولید نسل قبلی 72 درصد کاهش پیدا کرد.

لوتوس الن

نسل دوم الن تنها خودرویی بود که لوتوس در دوران کوتاه مالکیت جنرال موتورز توسعه داد. هرچند نام این خودرو از یکی از مدل‌های مشهور لوتوس گرفته شده بود که اولین بار در سال 1962 معرفی شد اما خودروی کاملاً متفاوتی بود زیرا از یک پیشرانهٔ 1.6 لیتری ایسوزو استفاده می‌کرد که بجای چرخ‌های عقب، چرخ‌های جلو را به حرکت درمی‌آورد. این حرکت بسیار بحث‌برانگیزی در بین طرفدارانی بود که معتقد بودند انتقال قدرت دیفرانسیل جلو را شیطان اختراع کرده است اما الن خیلی زود به خاطر هندلینگ عالی شهرت یافت.

سایکلون برای انجام وظایف یک پیکاپ اصلاً خودروی خوبی نبود زیرا سازنده هشدار داده بود که در صورت حمل باری بیش از 225 کیلوگرم ممکن است پیشرانه و سیستم تعلیق خودرو آسیب ببیند. بااین‌حال، سایکلون این ضعف را جای دیگری جبران کرد زیرا به یک پیشرانهٔ 4.3 لیتری V6 توربو با 280 اسب بخار قدرت مجهز شده بود و به لطف انتقال نیرو به هر چهارچرخ، در آزمایشات نشان داد که در 400 متر سریع‌تر از فراری 348 است آن‌هم درحالی‌که یک‌پنجم سوپرکار ایتالیایی قیمت داشت.

ادامه دارد...