داستان ورود جیلی به بازارهای غربی با موفقیت آغاز شد. این شرکت چینی در دهه اول مدیریت خود بر ولوو مورد تحسین قرار گرفت و این برند را به بازیگری برجستهتر در بخش خودروهای لوکس تبدیل کرد؛ اما با گذشت زمان، موفقیت اولیهٔ جیلی در بازارهای غربی تداوم نیافت. پولستار، با وجود عرضهٔ خودروهای قابلقبول، ضررهای هنگفتی متحمل شده است و ولوو پس از گسترش بیشازحد محصولات خود، با کاهش فروش دردناکی مواجه شده و عرضه EX90 با تأخیر روبهرو شده است. خرید لوتوس توسط جیلی نیز در ابتدا اتفاق خوبی به نظر میرسید بود زیرا لوتوس در وضعیت بحرانی قرار داشت و جیلی برای نجات آن وارد عمل شد.
در روزهای ابتدایی، اوضاع رو به بهبود بود. جیلی بهتدریج سرمایهگذاری کرد و با توسعهٔ امیرا، اجازه داد لوتوس با میراث خودروهای اسپرت خود بدرخشد اما سپس، با افتتاح یک مرکز طراحی جدید در میدلندز، اولین نشانههای تغییر هویت لوتوس نمایان شد؛ جیلی مدلهای جدیدی معرفی کرد که عمدتاً خودروهای الکتریکی توسعهیافته و ساختهشده در چین بودند. این خودروها باعجله برای پاسخ به تقاضای پیشبینیشده شاسیبلندها و سدانهای لوکس الکتریکی تولید شدند، تقاضایی که بهسرعت رو به کاهش گذاشت. این اقدامات قلب لوتوس، یعنی هِثل (Hethel روستایی در بریتانیا و مقر لوتوس) و تخصص آن را تضعیف کرد. سرمایههای کلان جیلی نیز بهدرستی مدیریت نشد.
این شرکت مدیران بالا ردهای را به کار گرفت که هیچ احترامی برای لوتوس قائل نبودند و امکانات پرزرقوبرقی را در لندن و آمستردام راهاندازی کرد که باعث فاصله بیشتر بین لوتوس اصیل و محبوب شد. این ولخرجی با تعیین اهداف غیرواقعی برای فروش خودروهای الکتریکی بدتر شد که هیچکدام محقق نشدند. هفتهٔ گذشته نیز خبر رسید که مذاکرات متعددی بین دولت بریتانیا، جیلی و لوتوس انجام شده است. جیلی تأکید دارد که همچنان جایگاه لوتوس را در هثل حفظ خواهد کرد اما یک چیز قطعی است، جیلی مدیریت ضعیفی داشته و ممکن است درنهایت باعث نابودی یکی از تحسینشدهترین مکانهای صنعت خودروی بریتانیا شود.