آیا سوپرکارهای تک ساخت ارزش قیمت بسیار بالاتر را دارند؟!
سوپرکارها و هایپرکارها این روزها همهجا دیده میشوند. در دهه 70 و 80 میلادی تنها چند خودروساز مطرح اقدام به تولید چنین خودروهایی میکردند و دیدن یک سوپرکار در خیابان در آن زمان میتوانست روز ماشین بازها را بسازد. حتی در شهرهای بزرگ دیدن خودرویی همچون فراری 308 اتفاق نادری محسوب میشد و اگر میتوانستید لامبورگینی کانتاش را ببینید شاید تا یک ماه و حتی یک سال آدرنالین خونتان بالا میرفت.
اما در سال 2021 سوپرکارهای بیشتری توسط خودروسازان مطرح تولید میشود و فرصت تماشای آنها بیشتر از همیشه فراهم شده است. برای مثال لامبورگینی را در نظر بگیرید. این شرکت در سال 2001 کمتر از 300 دستگاه خودرو فروخته بود درحالیکه سال پیش علیرغم تعطیلی 70 روزه به خاطر همهگیری کرونا شاهد فروش 3039 دستگاه اوراکان و آونتادور و 4391 دستگاه اوروس بودیم.
این خبر بسیار خوبی برای طرفداران صنعت خودروست اما خب تولید بیشتر برای ثروتمندانی که نمیخواهند خودرویی شبیه خودروی 500 هزار دلاری خود ببینند چندان خوشایند نیست.
برای پیشگیری از چنین اتفاق ناخوشایندی برای ثروتمندان، خودروسازان اقدام به ارائه برنامههای شخصیسازی خود کردهاند. استون مارتین با بخش Q، فراری با بخش Tailor Made و لامبورگینی با بخش Ad Personam چنین کاری را انجام میدهند. این بخشها طیف وسیعی از آپشن ها را برای خریداران در نظر گرفتهاند. نیمی از تمامی خریداران اوراکان و 70 درصد خریداران آونتادور به بخش شخصیسازی این خودروساز مراجعه میکنند درحالیکه یک خریدار متوسط بوگاتی نیز 300 هزار دلار را برای آراسته کردن هایپرکار خود صرف میکند.
اما اگر واقعاً میخواهید برجسته باشید و پول پرداختی مسئلهای نیست خودروسازان خودروهایی تولید میکنند که شبیه هیچ خودروی دیگری نیست.
البته ایده انجام این کار جدید نیست. تا زمان استفاده از طراحی یونی بادی، خریداران در دهه 60 میلادی و قبلتر یک شاسی را خریداری کرده و به کمپانیهای کوچ بیلدی همچون گیا، پینین فارینا و تورینگ مراجعه میکردند تا لباسی فاخر برای خودروی خود تأمین کنند.
فراری در عصر جدید حداقل 10 خودروی تک ساخت را معرفی کرده است. مک لارن نیز در بخش MSO خود مشغول انجام چنین کاری است.
در این بخش خبری از توسعه یک خودرو از صفر نیست چراکه خودروهای تک ساخت معمولاً بر پایه محصولات کنونی تولید میشوند اما تغییرات بسیار زیادی دارند تا نشانگر هویت متمایز خود باشند.
اما وضعیت خودروهایی که در عین کمیاب بودن کاملاً انحصاری هستند اما این تفاوت خودش را به اندازه کافی نشان نمیدهند چگونه است؟
درباره خودروهایی همچون بوگاتی دیوو یا سنتودیچی چه؟ خودرویی که قیمت حدود 9 میلیون دلاری دارد. قیمت این خودرو سه برابر شیرون بوده و البته وجه اشتراک زیادی باهم دارند.
یا لامبورگینی سیان؟ بله این خودرو از برخی تکنولوژیهای جدید همچون سیستم هیبریدی ابر خازنی سود میبرد اما این سیستم فقط 34 اسب بخار قدرت تولید میکند. اگرچه طراحی این خودرو خیالانگیز است اما آیا میزان تفاوت آن با آونتادور 421 هزار دلاری به اندازهای است که قیمت 3.7 میلیون دلاری را توجیه کند؟ ظاهراً 63 نفری که نسخه کوپه و 20 نفری که نسخه رودستر سیان را سفارش دادهاند چنین حسی دارند.
زمانی که از مدیرعامل اسبق لامبورگینی پرسیدیم آیا سیان ارزش خوبی دارد او گفت: "بله این یک سرمایهگذاری خوب است!" و احتمالاً همینگونه هم خواهد بود.
واضح است که خریداران در زمان خرید چنین خودروهایی به ارزش آنها در آینده نیز فکر میکنند. البته برخی نیز اهمیت چندانی به سرمایهگذاری طولانیمدت نمیدهند و دوست دارند خودروی آنها زیبا و جذاب به نظر برسد.
اما وضعیت خودروسازان چگونه است؟ تولید چنین خودروهایی آسان و ارزان نیست اما هزینههای توسعهای آنها نسبت به تولید یک خودرو از صفر بسیار کمتر است. بهطور خلاصه باید گفت چنین خودروهایی برندها را در معرض توجه قرار میدهند و تیم تحقیق و توسعه خودروسازان شانس توسعه و تست تکنولوژی جدید را به دست میآورند.
اما درباره خودروهای چند میلیون دلاری همچون سنتودیچی مشتریان به حدی ثروتمند هستند که معمولاً نگرانیای درباره ارزش باقی مانده یا پرفورمنس بیشتر ندارند. این افراد به حدی ثروتمند هستند که با یک اشاره میتوانند هر خودرویی را خریداری نمایند.
بنابراین شاید مشکل به خودروها مربوط نیست بلکه مشکل خود ما هستیم! طرفداران خودروهای عادی که محصولاتی همچون ب ام و M4 یا پورشه 911 را دوست دارند شاید هرگز مالک یک سوپرکار نشوند و شاید نتوانند حس فرد بسیار ثروتمندی که میتواند چندین دستگاه بوگاتی را خریداری نماید تصور کنند.
نظر شما چیست؟ آیا این سوپرکارهای تولید محدود ارزش مبلغ بیشتر را دارد؟ آیا یک فراری تک ساخت خرید بهتری نسبت به بوگاتی تک ساخت است؟