بهترین خودروهای عضلانی آمریکایی در دهه 80 میلادی

درحالی‌که دههٔ 60 و اوایل دههٔ 70 دوران اوج ماسل کارهای آمریکایی بود، این خودروهای جذاب در دههٔ 80 دوران تاریکی را سپری کردند. حدود 80 درصد از خودروهای عضلانی دههٔ 80 صرفاً روی سه پلت‌فرم G-Body و F-Body جنرال موتورز و Fox-Body فورد ساخته شده بودند زیرا در آن سال‌ها کرایسلر ماسل کارهای خود را کنار گذاشته و به مدل‌های محرک جلوی ضعیفی روی آورد و حتی چلنجر هم به نسخهٔ ری‌بج شدهٔ میتسوبیشی گالانت تبدیل شد؛ اما در همین دوران سیاه هم ماسل کارهای جذابی ساخته شدند که در ادامه به معرفی آن‌ها خواهیم پرداخت.

نسل‌های سوم و چهارم شورلت مونت‌کارلو بین سال‌های 1978 تا 1988 روی پلت‌فرم G بادی مشترک با مالیبو ساخته شدند. برای کسانی که حالا هوای اسپرت‌تری می‌خواستند، از سال 1983 مونت‌کارلو SS با پیشرانهٔ 5 لیتری بلوک کوچک 175 اسب بخاری به بازار آمد. هرچند شورلت در سال 1970 با مونت‌کارلو به بخش کوپه‌های لوکس وارد شده بود اما نسخهٔ SS به این خودرو ظاهر و احساس اسپرتی بخشید.

مثل سال‌های قبل‌تر، برند الدزمبیل نسخهٔ خود از پلت‌فرم G بادی جنرال موتورز را بین سال‌های 1978 تا 1988 با نام کاتلاس تولید می‌کرد. کاتلاس G بادی مثل نسل‌های قبلی که روی پلت‌فرم A بادی ساخته شده بودند، این پلت‌فرم را با کابین شیک، تزئینات پریمیوم و ظاهر متشخص، به بخش تقریباً لوکس وارد کرد و درعین‌حال با استفاده از قطعات فنی مشترک همچنان مزیت صرفه‌جویی در هزینه‌ها را حفظ کرده بود. در دههٔ 80 نیز نسخهٔ پرفورمنس محور 2-4-4 بر اساس G بادی ارائه شد. مسلماً زیباترین ماسل کار جنرال موتورز در دههٔ 80 همین خودرو بود که زیر کاپوت پیشرانهٔ 5 لیتری 180 اسب بخاری داشت.

گرند نشنال نه‌تنها مشهورترین خودروی عضلانی بیوک در دههٔ 80 بود بلکه آخرین مدل پرفورمنس جدی این شرکت هم محسوب می‌شد. در بین همهٔ مدل‌های G بادی جنرال موتورز که بین سال‌های 1978 تا 1988 تولید می‌شدند، گرند نشان جذاب‌ترین بود و بیشترین توجهات را به خود جلب می‌کرد. این خودرو همچنین جدی‌ترین تغییرات پرفورمنسی در پلت‌فرم G بادی را تجربه کرد. گرند نشنال در اصل نتیجهٔ توسعهٔ طولانی و پیوستهٔ موتور 3.8 لیتری V6 بیوک بود که در طول سال‌ها با پیشرفت‌های متوالی در توربوشارژر، سیستم تزریق سوخت الکترونیکی و اینترکولرها، قدرت آن افزایش پیدا کرد. دو سال آخر تولید گرند نشنال یعنی 1986 و 1987 با قدرت 235 و 245 اسب بخار، دوران اوج آن بود. این کار بیوک اما شورلت را ناراحت کرد زیرا اصل وارد نشدن به قلمروی کوروت را زیر پا گذاشته بود. به همین دلیل، سرعت گرند نشنال روی 200 کیلومتر بر ساعت محدود شد تا این سیاست جنرال موتورز که کوروت باید از همهٔ محصولات شرکت بالاتر باشد زیر سوال نرود.

در پایان دههٔ 70 فورد به یک پلت‌فرم محرک عقب سبک‌وزن نیاز داشت تا بتواند در چندین قاره از آن استفاده کند. نتیجهٔ این نیاز توسعهٔ پلت‌فرم فاکس بادی بود که هرچند هرگز در اروپا استفاده نشد اما در آمریکای شمالی مدل‌های متعددی از فورد و مرکوری بر اساس آن ساخته شدند. بااین‌حال، فاکس بادی بیشتر با نسل سوم موستانگ شناخته می‌شود که بین سال‌های 1979 تا 1993 تولید شد. از سال 1986 نیز فورد پیشرانهٔ 5 لیتری بلوک کوچک V8 با تزریق سوخت الکترونیکی و پیستون‌های آلومینیومی فورج‌کاری شده را برای موستانگ GT ارائه کرد و محبوبیت آن را افزایش داد. البته موستانگ GT با 225 اسب بخار قدرت سریع‌ترین ماسل کار دههٔ 80 نبود اما به لطف وزن سبک، پرفورمنس خوبی داشت.

یکی از مدل‌های متعددی که در دههٔ 80 بر اساس پلت‌فرم فاکس بادی ساخته شد فورد تاندربرد بود. در خانوادهٔ این خودرو نسخهٔ توربو کوپه بهترین پرفورمنس را داشت. این خودرو به یک پیشرانهٔ کوچک 2.3 لیتری چهار سیلندر توربو با اینترکولر مجهز بود که با 190 اسب بخار قدرت، برای یک کوپهٔ لوکس در آن سال‌ها قدرتمند به‌حساب می‌آمد. البته درحالی‌که بسیاری از مدل‌های G بادی جنرال موتورز این روزها در بین علاقه‌مندان بشدت محبوب شده‌اند، مدل‌های فاکس بادی فورد به‌جز موستانگ در گمنامی مانده‌اند.

علیرغم موفقیت نسل سوم کوروت که از سال 1968 تا 1982 تولید شد، این خودرو در پایان عمر خود در وضعیت بسیار بدی قرار داشت و پرفورمنس آن چنان پایین آمد که به یک شوخی تبدیل شد. در آن سال‌ها همچنین کوروت برای بقا تلاش می‌کرد و ممکن بود کلاً کنار گذاشته شود زیرا برای مدل 1983 هیچ کوروتی تولید نشد اما زمانی که نسل چهارم در سال 1984 به بازار آمد، همهٔ طرفداران نفس راحتی کشیدند. در این نسل با طراحی جدید و پیشرفت‌های بسیار زیادی مثل آزمایش طراحی در تونل باد، تزریق سوخت الکترونیکی، گیربکس با اووردرایو، فنرهای شمش کامپوزیتی و صفحه آمپر دیجیتالی، جان تازه‌ای به کوروت تزریق شد.

نسل سوم کامارو (F-Body) در سال 1982 معرفی شد و بسیاری آن را جذاب‌ترین ماسل کار دههٔ 80 می‌دانند. حالت پایین و تهاجمی، فرم گوه‌ای شکل آینده‌نگر و موتور V8، این نسل کامارو را فوراً به خودروی موفقی تبدیل کرد. نسل سوم کامارو به همراه پونتیاک فایربرد به‌عنوان اولین خودروهای پرفورمنس قابل‌توجه پس از سال‌های ناخوشایند دههٔ 70، به‌سرعت در سراسر آمریکا محبوب شد. هرچند اکثر کاماروهای F بادی از پیشرانه‌های چهار و شش سیلندر استفاده می‌کردند اما برای مدل Z28 موتور 5 لیتری V8 با 165 اسب بخار قدرت ارائه می‌شد. در سال 1985 نیز مدل IROC ارائه شد که از تعلیق بهبودیافته، ترمزهای بزرگ‌تر و انژکتورهای کوروت بهره می‌برد. نسل سوم کامارو به‌قدری جذاب بود که بسیاری از خریداران فراموش کردند آن‌قدرها هم سریع نیست. حتی IROC با موتور 5.7 لیتری 225 اسب بخاری هم در خیابان در برابر موستانگ‌های فاکس بادی 5 لیتری که سبک‌تر، سریع‌تر و ارزان‌تر بودند حرفی برای گفتن نداشت.

هرچند شاید این روزها پونتیاک به خاطره‌ای کمرنگ تبدیل شده باشد اما در دههٔ 80 برند بسیار مشهوری بود. با اینکه نسل سوم فایربرد از همان پلت‌فرم F بادی کامارو استفاده می‌کرد اما استراتژی پونتایک این بود که فایربرد F بادی را به دو بخش تقسیم کند. یکی فایربرد فرمولا که به‌عنوان مدلی جنتلمن پایین‌تر از کامارو IROC قرار گیرد و دیگری فایربرد ترنس ام که با ظاهری جذاب به‌عنوان یک ماسل کار پریمیوم، بالاتر از کامارو IROC اما پایین‌تر از کوروت جای داشته باشد. چراغ‌های جلوی مخفی، کاپوت منقار مانند و اسپویلر عقب، ظاهر نسل سوم فایربرد را جذاب‌تر از کامارو کرده بودند.