کدام خودروهای مشهور، با دورنمای یک نفر تولید شدهاند؟
F1 در دوره خود سریعترین خودروی تولید انبوه جهان به شمار میرفت. این سوپراسپرت که در سال 1992 معرفی شد، بهلطف آرایش عجیب صندلیهایش راننده را در وسط خودرو قرار میداد و دو سرنشین دیگر را در کنار او! طراح و مهندس مکانیک، گوردون موری، این نوع پیکربندی فضای داخلی را در دهه 60 میلادی طراحی کرده بود؛ بنابراین پس از اینکه مدیریت پروژه F1 را در دست گرفت، آن را روی ابرخودروی مکلارن پیادهسازی کرد.
نیسان GT-R از کازوتوشی میزونو
مهندس موردعلاقه کارل گون، مدیر اسبق و پرحاشیه خودروسازی نیسان، به دستور او به مقام مهندسی ارشد این شرکت و مدیریت پروژه کوپه GT-R R35 رسید. این مهندس ژاپنی که به جزئیات بالا و مسابقات گروه C رقابتهای استقامت جهانی علاقه زیادی داشت، سوپراسپرت بعدی نیسان را بر پایه سوپراسپرتهای عملکرد بالا طراحی کرد. GT-R R35 تا سال 2024 در خط تولید باقی ماند؛ تا اینکه نیسان تصمیم گرفت خود را برای فاز بعدی عملیاتش آماده کند و پس از خروج از بحرانهای اقتصادی از نسل بعدی آن رونمایی کند.
آریل اتوم از سایمون ساندر
سایمون ساندر یک طراحی خودرو انگلیسی است که در پیش از کار روی پروژه شخصی خود و تاسیس برند انگلیسی آریل، برای برندهای مشهوری چون پورشه، آستونمارتین و جنرالموتورز فعالیت میکرده است. او که همیشه آرزو داشت خودرویی مانند لوتوس 7 بسازد، سرانجام در سال 1999 برند خود را بنیان نهاد و خودرویی منحصربهفرد را با نام اتوم رونمایی کرد. اتوم یک خودروی تکسرنشینه چرخباز بود که با تکیهبر پیشرانه 1.8 لیتری خود 192 اسب بخار قدرت تولید میکرد و بهلطف وزن کمی که داشت، شتاب و عملکردی خیرهکننده را برای راننده به ارمغان میآورد. این سوپراسپرت که با مرور زمان بهبود پیدا کرد، همچنان هم بهعنوان پرچمدار آریل تولید میشود.
350GT از فروچیو لامبورگینی
همانطور که در فیلم سینمایی نهچندان جذاب «لامبورگینی: مرد پشت یک افسانه» هم نشان داده شد فروچیو لامبورگینی، صنعتگر ایتالیایی متمول، بهخاطر مشکلی که در کلاچ فراری خود پیدا کرده بود، تصمیم گرفت تا خودروی خود را بسازد. او در همین راستا از نخستین مدل GT رونمایی کرد که موفقیت چندانی نداشت اما راه را برای این برند اهل سنتآگاتا باز کرد تا به یکی از تاثیرگذارترین خودروسازان تاریخ تبدیل شود. بعدها سوپراسپرتهای لامبورگینی به رقابت مستقیم با مدلهای فراری پرداختند.
بوگاتی ویرون از فردیناند پیئک
برند اشرافی بوگاتی پس از سالها موفقیت به خواب فرو رفته بود تا اینکه گروه خودروسازی فولکسواگن به دستور مدیرعامل وقتش، فردیناند پیئک، تصمیم میگیرد آن را زنده کند. پیئک ایده یکی از نخستین ابرخودروهای تولید انبوه جهان را در سر پروراند؛ خودرویی 16 سیلندر که دیدگاه سرمایهداران درباره خودروها را تغییر داد، به سرعت 400 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کرد به یکی از انقلابیترین خودروهای تاریخ خودروسازی جهان بدل شد. برای آشنایی بیشتر با پیئک، مقاله «فردیناند پیئک و امپراتوری تاثیرگذارترین چهره صنعت خودرو» را مطالعه کنید.
فولکس واگن XL1 از فردیناند پیئک
پیئک افسانهای در دوره مدیریت خود رویای محصولی بسیار بهینه را هم در سر میپروراند. او درعین علاقه به دستیابی به سرعت 400 کیلومتر بر ساعت با یک خودروی جادهای، میخواست با یک خودروی 1 لیتری مسافتی 100 کیلومتری را هم طی کند. پس تمام گروه مهندسی فولکسواگن را بسیج کرد تا بتواند یک کوپه دونفره هیبریدی-دیزلی به نام XL1 بسازد. خودرویی که بر پایه آمارهای رسمی میتواند تنها با مصرف یک لیتر سوخت، مسافتی 100 کیلومتری را طی کند. این مدل بعدها الهامبخش تولید مدلهای بهینه دیگری شد.
مینی کلاسیک از الک ایزیگونیس
چالشهای سیاسی و اقتصادی کانال سوئز در سال 1956 به بریتانیا فشار آورد. این مسئله روی کاهش سوخت و افزایش قیمت آن تاثیر مستقیم گذاشت. نتیجه تمام این رویدادها این شد که خودروسازان داخلی این کشور مانند BMC مجبور شدند به تولید خودروهای کوچکتر و بهینهتر روی بیاورند. اَلِک ایزیگونیس، طراح انگلیسی، هم که بهتازگی وارد این خودروساز شده بود مسئولیت تولید یک هاچبک کوچک دیفرانسیل جلو بهینه را برعهده گرفت که بعدها به یکی از نمادینترین خودروهای این کشور بدل شد. مینی هماکنون یک برند مستقل و زیرمجموعه گروه خودروسازی بیامو است.
فیات 128 از دانته گیاکوزا
گیاکوزا، مهندسی و طراح ایتالیایی مسئول بهینهسازی سیستم دیفرانسیل جلو در صنعت خودرو، در سال 1927 به گروه خودروسازی فیات پیوست و مدلهای مشهوری مانند 500 توپولینو و نواُوا 500 زنده کرد. او با الهامگیری از دورنمای هاچبک مینی، مدل 128 را آفرید؛ خودرویی که مبنای تولید خودروهای دیفرانسیل جلوی مدرن شد.
AC کبرا از کارول شلبی
کارول شلبی، راننده و تیونر مشهور آمریکایی، پس از بازنشستگی از مسابقات و موفقیتهای بسیار تصمیم گرفت تا روی بهبود و تولید خودرو کار کند. او باور داشت که جای یک سوپراسپرت V8 واقعی در بازار آمریکا خالی است؛ خودرویی که با وجود قیمت منطقی که دارد بتواند یاور راننده در طول هفته باشد و آخر هفته در پیست هنرنمایی کند. پس یک پیشرانه 4.3 لیتری V8 فورد را در محصولی از AC کارز بریتانیایی قرار داد و AC کبرا را آفرید و سرانجام آن را وارد بازار آمریکا کرد.
به نظر شما دیگر کدام خودروها حاصل دورنمای یک مهندسی و طراح خبره در صنعت خودرو بودهاند؟ آیا جای پاگانی زوندا، کونیگزگ CC8S، ریمک کانسپت وان و... در این فهرست خالی است؟