چرا بابک زنجانی خودروسازی خود را راهاندازی نمیکند؟
در حالی که بحث واگذاری سایپا به بخش خصوصی به یکی از داغترین موضوعات اقتصادی کشور تبدیل شده، حضور نامهایی چون بابک زنجانی، گروه ماموت، کرمان موتور و کنسرسیوم انتخاب، این رقابت را وارد فاز حساسی کرده است. اما پرسش اصلی همچنان باقیست: چرا شرکتی با میلیاردها تومان زیان انباشته، ناگهان اینهمه خواهان پیدا کرده؟ و آیا وعده سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری واقعاً به احیای این غول خسته خودروسازی منجر خواهد شد یا اهداف دیگری در پشت پرده نهفته است؟
در هفتههای اخیر، موضوع واگذاری بلوک ۴۲ درصدی سهام سایپا به بخش خصوصی به یکی از مهمترین مباحث حوزه اقتصاد و صنعت ایران تبدیل شده است. این بلوک مدیریتی که از سوی دولت عرضه میشود، خریداران و کنسرسیومهای مختلفی را به خط کرده؛ از گروههایی وابسته به چهره جنجالی بابک زنجانی گرفته تا مجموعههای صنعتی شناختهشدهای مانند کرمان موتور و انتخاب. اما این سؤال اساسی در ذهن بسیاری شکل گرفته: چرا سایپا با بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان زیان انباشته، ناگهان اینقدر جذاب شده است؟
بر اساس گزارشهای رسمی، روند اهلیتسنجی خریداران سایپا آغاز شده و تاکنون چند گروه اصلی وارد رقابت شدهاند:
گروه | اعضای اصلی | مشخصات |
---|---|---|
گروه اول | هلدینگ داتوان وابسته به بابک زنجانی | جنجالیترین گزینه با ادعای سرمایهگذاری ۲ میلیارد دلاری |
گروه دوم | کرمان موتور + بانک شهر | کنسرسیومی با سابقه صنعتی و حمایت مالی بانکی |
گروه سوم | انتخاب الکترونیک، پرشیاخودرو، گروه فرزانگان | ترکیبی از تجربه صنعت و واردات خودرو |
گروه چهارم | گروه گلستان (مالک فردا موتور) | برند خصوصی با سابقه در تولید خودرو |
گروه پنجم | علی انصاری (ایرانمال) | چهره اقتصادی با نفوذ و منابع مالی گسترده بانک آینده |
زنجانی وارد میشود
ماجرای ورود بابک زنجانی به این رقابت، نقطه عطف ماجراست. زنجانی که سالهاست نامش با پروندههای سنگین اقتصادی گره خورده، در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) در واکنش به کنسرسیوم کرمان موتور و بانک شهر نوشت:
ایجاد کنسرسیومهای پفکی و لب و دهنی که با پول دولت در بانکها میخوان سهام دولت رو بخرن بیشتر یک شوی تبلیغاتیست. برای رقابت در خرید سهام سایپا باید بیش از دو میلیارد دلار پول نقد رو کرد...
این ادعا که زنجانی آماده تزریق سرمایه ۲ میلیارد دلاری به سایپا است، با توئیت افشاگرانه یاشار سلطانی روزنامهنگار نیز تقویت شد. سلطانی با استناد به اسناد رسمی دولت آمریکا نوشت:
بابک زنجانی و دارایی ۲۰ میلیارد دلاریاش که در سال ۲۰۱۳ تحریم شده بود، بعدها از فهرست تحریم خارج شدهاند...
اگر این ادعاها را بپذیریم، زنجانی از حیث توان مالی مشکلی برای تصاحب سایپا ندارد. اما آیا چنین سرمایهگذاریای در یک شرکت بشدت بدهکار، که سالهاست با ساختار ناکارآمد، نیروهای مازاد، تولید زیانده و وابستگی به دولت اداره میشود، عقلانی است؟
با دو میلیارد دلار چه میتوان کرد؟
بیایید فرض کنیم یک سرمایهگذار خصوصی، همین دو میلیارد دلار را برای ورود به صنعت خودرو ایران کنار گذاشته باشد. آیا خرید سایپا بهترین گزینه ممکن است؟ پاسخ از منظر فنی، اقتصادی و صنعتی احتمالاً منفی است. با این بودجه، میتوان:
- یک استارتاپ خودرویی نوین از پایه تأسیس کرد، با ساختار منعطف، چابک، دیجیتالی و مدرن
- سهام قابل توجهی از شرکتهای نوآور چینی مانند Neta یا Leapmotor را خرید که اکنون برای سرمایهگذاران خارجی باز هستند
- مشارکت در شرکتهای مهندسی اروپایی یا آسیایی که به علت کاهش فروش به دنبال شرکای جدید هستند
- احداث یک مگافکتوری مدرن با خطوط تولید رباتیک و ظرفیت تولید سالانه بالا
- خلق یا احیای یک برند قدرتمند ملی با طراحی محصولات روز دنیا و تمرکز بر صادرات مثلاً احیای برندی چون هیلمن که آشنای ایرانیان و اروپائیان است
حتی میتوان برای ورود به بازار ایران، از مزیت تعرفههای حمایتی نیز استفاده کرد تا در مدت کوتاهی به سود عملیاتی رسید.
پس چرا سایپا؟
اما همچنان سؤال باقیست: چرا زنجانی یا دیگر سرمایهگذاران مایل به تصاحب سایپا هستند؟ پاسخ، شاید در داراییهای پنهان سایپا نهفته باشد:
- مالکیت زمینها و املاک ارزشمند در نقاط مختلف کشور
- زیرمجموعههایی مثل پارسخودرو، سایپادیزل، زامیاد، سایپا یدک، مگاموتور و... که بعضی سودآورند
- امکان دسترسی به سهم قابل توجه بازار خودرو داخلی
- ظرفیتهای انحصاری تولید، مجوزها و قراردادهای دولتی
- نفوذ در زنجیره تأمین خودروسازی کشور
برای یک سرمایهگذار با اهداف غیرصنعتی، اینها میتواند جذابتر از سود عملیاتی باشد. به بیان دیگر، خرید سایپا، خرید یک امپراطوری از داراییهاست، نه الزاماً یک کارخانه خودروسازی زیانده!
نتیجهگیری
ادعای تزریق ۲ میلیارد دلار از سوی بابک زنجانی یا دیگر خریداران بالقوه، اگر واقعی باشد، میتواند مسیر صنعت خودرو ایران را دگرگون کند؛ به شرط آنکه این سرمایه برای تحول ساختاری و مدرنسازی بنیادین صرف شود، نه برای ادامه وضعیت موجود. اما تا وقتی اهداف خریداران، نوع مالکیت، نحوه بهرهبرداری از داراییها و برنامه توسعه محصول مشخص نباشد، همچنان باید با دیده تردید به این واگذاریها نگریست.
سؤال پایانی برای مخاطبان پدال
شما اگر ۲ میلیارد دلار سرمایه داشتید، ترجیح میدادید سایپا را بخرید یا برند خودتان را از صفر بسازید؟