خودروهای بریتانیایی افسانهای که دنیا را متحیر کردند
هرچند انگلستان مخترع خودرو نبود و اولین خودرو از آلمان سرچشمه گرفت اما این کشور به سرعت با تولید برخی از زیباترین، لوکسترین و پرقدرتترین خودروهای جهان شهرت یافت. هنگامی که از مردم خواسته میشود خودرویی لوکس یا یک خودروی اسپرت چشمنواز را نام ببرند، برندهایی مانند رولزرویس، بنتلی، لندروور یا جگوار به ذهن متبادر میشوند. فهرست برترین خودروهای اسپرت بریتانیایی شامل نامهای برجستهای مانند استون مارتین، لوتوس و مکلارن است که هرکدام با تحریک روح و حسها، شهرتی ویژه کسب کردهاند.
چه چیزی خودروهای بریتانیایی را اینگونه خاص میکند؟ بخشی از این ویژگی ممکن است به میراث لوکس گرایی متناسب با یک امپراتوری بازگردد. بیتردید، وقتی شرکتی خودروهایی برای پادشاهان و ملکهها میسازد، ساخت آنها با شکوه و ظرافت به بخشی ذاتی از طبیعت کار تبدیل میشود. این میراث لوکس، تقاضا برای این خودروها را میان افراد ثروتمند در بریتانیا و فراتر از آن تقویت کرده است.
عامل دیگر میتواند سنت دیرینه بریتانیایی در ساخت خودروهایی با ریشه در مسابقات باشد. برندهایی مانند جگوار، لوتوس، مکلارن و دیگر شرکتها در پیست مسابقه زاده شدند. حتی امروزه چندین تیم فرمول یک بهطور کامل یا بخشی در بریتانیا مستقر هستند، از جمله مرسدس که برخی شاید انتظارش را نداشته باشند. این اشارهای به سنت مهندسی خودروسازی بریتانیا است که طی بیش از یک قرن، خودروهایی شاخص برای جهان تولید کرده است. در ادامه با 5 خودروی انگلیسی که دنیا را تغییر دادند آشنا میشوید.
5 خودروی انگلیسی که دنیا را تغییر دادند
۱۹۰۷-۱۹۲۶ رولزرویس سیلور گوست
در سپیدهدم عصر خودروسازی، رولزرویس سیلور گوست در سال ۱۹۰۷ الگویی برای تمامی خودروهای لوکس بعدی ترسیم کرد. این خودرو شرکت را به معروفترین نام تجاری لوکس جهان تبدیل کرد و صنعت خودروسازی بریتانیا را بر نقشه جهان قرار داد و بدین ترتیب سیلور گوست به یکی از مطلوبترین خودروهای کلاسیک تبدیل شد. در سال ۲۰۲۵، یک سیلور گوست مدل ۱۹۱۲ با فروش ۷.۲ میلیون دلار در حراجی رکورد جدیدی ثبت کرد.
سیلور گوست زاده ذهن هنری رویس، یکی از دو بنیانگذار رولزرویس همراه با شریکش چارلز اس. رولز بود. هر دو به دنبال خودرویی نرمتر و قابلاعتمادتر از آنچه در آن زمان موجود بود، بودند. آنها شرکت را در سال ۱۹۰۴ تأسیس کردند و با آزمایش اندازههای مختلف موتور و تعداد سیلندرها، سرانجام به یک موتور شش سیلندر ۷ لیتری رسیدند. این موتور به سوپاپ جانبی، شامل دو بلوک سه سیلندر بود و به یک جعبهدنده چهارسرعته با اوردرایو مجهز شده بود.
این خودرو ابتدا در نمایشگاهی در دسامبر ۱۹۰۶ با نام ۴۰/۵۰ معرفی شد، اما بعداً به سیلور گوست تغییر نام یافت تا بر ساکت بودن آن تأکید شود، همچنین به این دلیل که نمونه اولیه از رنگ آلومینیومی استفاده کرده بود. موتور اولین سیلور گوست ۴۸ اسب بخار قدرت داشت، اما مدلهای بعدی با موتور بزرگتر ۷.۴ لیتری به ۸۰ اسب بخار رسیدند. این امر حداکثر سرعتی معادل ۱۰۵ کیلومتر بر ساعت به آن داد که در آن زمان تقریباً بیسابقه بود. جالب است که ۱,۷۰۱ دستگاه از ۷,۸۷۴ سیلور گوست در اسپرینگفیلد، ماساچوست ساخته شدند.
۱۹۶۱-۱۹۷۴ جگوار ای تایپ
جگوار ای تایپ آنچنان ویژگیهای برجستهای دارد که دانستن نقطه شروع برای توصیف اهمیت آن در تاریخ خودروسازی دشوار است. انزو فراری آن را زیباترین خودروی جهان خواند. با این حال، زیبایی تنها یکی از ویژگیهای آن بود. فهرست ویژگیهای مکانیکی و مهندسی ای تایپ نشان میدهد که این خودرو در این حوزهها نیز پیشگام بوده است. خودروی موردبحث از پیشرفتهایی مانند بدنه مونوکوک فولادی با زیرشاسی جلویی که در آن زمان نادر بود و ترمزهای دیسکی چهارچرخ بهره میبرد.
از زمان رونمایی در نمایشگاه خودروی نیویورک ۱۹۶۱ تا پایان تولید در سال ۱۹۷۴، جگوار حدود ۷۲,۵۰۰ دستگاه ای تایپ را در دو فرم کوپه و رودستر در سه سری تولید کرد. سری اول از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۸ ادامه یافت و با موتور شش سیلندر ۳.۸ لیتری با ۲۶۹ اسب بخار عرضه شد. حجم این موتور در اواسط تولید سری اول به ۴.۲ لیتر افزایش یافت. سری دوم نیز با تغییرات ظاهری و بهبودهای ایمنی معرفی شد.
سری سوم از سال ۱۹۷۱ با موتور ۵.۳ لیتری V12 آغاز شد. با این حال تا آن زمان، وضعیت خودرو از یک خودروی اسپرت خالص به یک تورر بزرگ تغییر یافته بود. همچنین برخی ویژگیهای استایل متمایز مانند چراغهای سرپوشیده شیشهای از دست رفت و سیستمهای کاهش قدرت موتور برای کاهش انتشار آلایندگی اضافه شد. نسخههای سری اول ای تایپ همچنان رویای کلکسیونداران باقی ماندهاند.
مینی (۱۹۵۹-تاکنون)
مینی نسل اول با استفاده از موتور عرضی برای به حداکثر رساندن فضای بار و سرنشینان در این خودرو کوچک، تأثیر عمیقی بر طراحی خودروهای کامپکت در نسلها گذاشت. این خودرو بهعنوان دومین خودروی تأثیرگذار قرن بیستم انتخاب شده است. این مدل در بریتانیا و ایتالیا تولید شد و نسخه بریتانیایی آن نهایتاً به مارک II، مارک III و کلابمن بهروزرسانی شد. مینی با وجود منشأ اقتصادی، موفقیتهایی در دنیای مسابقه کسب کرد، جایی که مدلهای مینی کوپر سه بار رالی مونتکارلو را پیروز شدند.
مینی توسط سر الک ایسگونس برای شرکت موتور بریتانیا (BMC) طراحی شد تا نیازهای بریتانیای پس از جنگ با تورم و کمبود سوخت را برآورده کند. این خودرو تنها ۳ متر طول داشت اما میتوانست چهار بزرگسال را بهراحتی در خود جای دهد. مینی سریعاً به نماد فرهنگعامه تبدیل و توسط سلبریتیها و حتی ملکه الیزابت رانده شد. فیلم شغل ایتالیایی نیز آن را به مخاطبان جهانی معرفی کرد.
BMC ابتدا مینی را در سال ۱۹۵۹ در بریتانیا تحت دو برند موریس و آستین عرضه کرد که اولی ابتدا آستین سون نامیده شد و سپس به آستین مینی تغییر نام یافت. این خودرو نهایتاً به سادگی مینی نامیده شد و از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۸۶ بخشی از خط تولید لیلند بریتانیا شد. گروه روور در سال ۱۹۸۶ حقوق مینی را به دست آورد و تا سال ۲۰۰۰ آن را فروخت. بیامو در سال ۱۹۹۴ روور را خرید و خودرو را در سال ۲۰۰۱ بهعنوان MINI دوباره راهاندازی کرد، اما همچنان برخی مدلهای مینی را در بریتانیا تولید میکند.
لندروور سری I تا III و دیفندر (۱۹۴۸-تاکنون)
با ظهور صنعت خودروسازی بریتانیا از آشوب پس از جنگ، لندروور به یک پرفروشترینها در بریتانیا و سراسر جهان تبدیل شد. این خودرو با قابلیتهای خشن و محکم و حرکت در هر مکانی، از مزارع گلآلود انگلستان تا دشتهای خاکی آفریقا و فراتر از آن، مترادف شد. درحالیکه دیفندر امروزی لندروور بیشتر بهعنوان یک شاسیبلند لوکس اما بسیار کارآمد شناخته میشود، اما سری I در سال ۱۹۴۸ صرفاً یک وانت کاربردی بود که از جیبهای جنگی الهام گرفته بود.
با این حال، سری I همچنان یکی از نمادینترین مدلهای لندروور محسوب میشود. این خودرو ابتدا توسط روور تولید شد و مجهز به یک موتور خطی چهار سیلندر ۱.۴ لیتری بود که پیش از جنگ طراحی شده بود. روور سیستمی چهارچرخ متحرک را بهطور خاص برای لندروور طراحی کرد که دارای پانلهای بدنه تخت از جنس آلیاژ آلومینیوم روی یک شاسی فولادی برای سادگی بود. موتور با گذشت زمان به ۲.۰ لیتر افزایش یافت و فاصله محوری نیز بیشتر شد. سری II (۱۹۵۸) و سری III (۱۹۷۱) ظاهری بهتر، موتورهای بزرگتر و بهبودهای فنی متعددی را معرفی کردند. همچنین نسخههایی مانند آتشنشانی و آمبولانس وجود داشت.
در سال ۱۹۸۳، سری III جای خود را به جانشینی داد که در سال ۱۹۹۰ به نام دیفندر شناخته شد، هرچند ابتدا بهعنوان ۹۰ یا ۱۱۰ بر اساس فاصله محوری نامگذاری شد. لندروور به برندی با مدلهای دیگر مانند رنجروور و دیسکاوری تبدیل شده بود، اما دیفندر بهعنوان وارث اصلی لندروور که حملونقل را در مکانهای خشن سراسر جهان تغییر داد، ادامه یافت.
۱۹۶۳-۱۹۶۵ استون مارتین DB5
استون مارتین که زمانی سازندهای گمنام در حوزه خودروهای اسپرت بریتانیایی بود، با معرفی DB5 در سال ۱۹۶۳ به یکی از برجستهترین نامهای عملکردی جهان تبدیل شد و نمادی از مهندسی، لوکس گرایی و هنر خودروسازی بریتانیا شد. شهرتش میان سلبریتیها و حضورش در فیلمهای جیمز باند، اعتباری فراتر از واقعیت به آن بخشید، اما پشت این جلوه، خودرویی واقعاً برجسته بود که به راهاندازی کلاس خودروهای اسپرت عجیب کمک کرد.
با وجود گذشت بیش از شش دهه، DB5 همچنان یکی از زیباترین استون مارتینهای تاریخ باقی مانده است. با بهرهگیری از شاسی مدرن پیشنیاز DB4، DB5 مجهز به موتور شش سیلندر ۴.۰ لیتری بود که ۲۸۲ اسب بخار قدرت تولید میکرد و این نیرو از طریق جعبهدنده دستی پنج سرعته ZF یا خودکار سه سرعته به چرخها منتقل میشد. مدل پرقدرت DB5 ونتیج با ۳۲۵ اسب بخار، شتاب صفر تا ۹۶ کیلومتر بر ساعت را در ۶.۵ ثانیه ارائه داد.
با توجه به شهرت این خودرو، شگفتانگیز است که تنها ۸۸۷ دستگاه از آن ساخته شد. با توجه به نادر بودن آن، جای تعجب نیست که DB5 در میان گرانترین استون مارتینهای فروختهشده در حراجیهاست. یک DB5 مدل ۱۹۶۵ که در فیلم جیمز باند تاندربال استفاده شده بود، با قیمت ۶.۳۸۵ میلیون دلار فروخته شد. این قیمت جایگاه DB5 را در بین خاصترین و تاریخیترین خودروهای جهان منعکس میکند.