کابوس نگهداری خودرو در ایران؛ هزینه سنگین تعمیر و لوازم یدکی
در سالهای اخیر، افزایش مداوم نرخ تورم، رشد قیمت ارز و تحریمهای بینالمللی باعث شده بازار خودرو در ایران دستخوش تغییرات عمیقی شود. خودروهایی که روزگاری کالایی مصرفی و در دسترس قشر متوسط محسوب میشدند، امروز به داراییهایی گرانقیمت بدل شدهاند. ارزش ظاهری خودروها برای مالکان آنها جذاب به نظر میرسد، اما در واقعیت هزینههای سرسامآور نگهداری و تعمیر، این دارایی را به باری سنگین بر دوش خانوادهها تبدیل کرده است. در این شرایط بسیاری از رانندگان و مالکان خودرو دیگر توانایی تعمیر اساسی وسیله نقلیه خود را ندارند و گاه ناگزیر به استفاده از وام یا حتی رها کردن خودرو در پارکینگ میشوند.
یکی از اصلیترین عوامل این ناتوانی، افزایش هزینههای تعمیر به دلیل تورم اقتصادی است که قیمت قطعات یدکی و دستمزد تعمیرکاران را به شکل چشمگیری بالا برده است. تحریمهای بینالمللی نیز دسترسی به قطعات اصلی وارداتی را دشوار کرده و مالکان را به استفاده از قطعات غیراستاندارد سوق داده که کیفیت پایینتری دارند و مشکلات بیشتری ایجاد میکنند. نوسانات نرخ ارز نیز هزینههای وارداتی را افزایش داده و تعمیر خودروهای خارجی را بهویژه پرهزینهتر کرده است. در این میان، دستمزد تعمیرکاران نیز با توجه به شرایط اقتصادی، بهطور قابلتوجهی رشد کرده که فشار بیشتری بر بودجه خانوادهها وارد میکند.
گرانی خودرو؛ افزایش ظاهری ثروت یا باری مضاعف؟
قیمت خودرو در ایران طی پنج سال اخیر جهشی چند برابری را تجربه کرده است. این جهش البته به معنای افزایش واقعی دارایی مردم نیست، چرا که قدرت خرید خانوارها به موازات افزایش ارزش خودرو رشد نکرده است. در عمل، یک خودروی متوسط داخلی که پیشتر با هزینهای معقول تعمیر و نگهداری میشد، امروز در صورت تصادف یا خرابی جدی، نیازمند هزینههایی چند ده یا حتی چند صد میلیون تومانی است.
برای مثال، هزینه تعویض یک سپر یا چراغ ساده که در گذشته با چند صد هزار تومان انجام میشد، امروز به چند میلیون تومان رسیده است. همچنین دستمزد تعمیرکاران نیز رشد یافته و این امر فشار مضاعفی بر مالکان وارد میکند.
شکاف میان درآمد و هزینههای نگهداری
یکی از مهمترین عوامل ناتوانی مردم در تعمیر خودرو، عدم تناسب میان رشد دستمزدها و افزایش قیمتهاست. حقوق کارگران و کارمندان، به عنوان بخش بزرگی از جامعه، در بهترین حالت تنها بخشی از تورم سالانه را پوشش میدهد. این در حالی است که هزینه تعمیر خودرو متأثر از نرخ ارز و تورم، گاه چند برابر در یک سال افزایش مییابد.
به بیان دیگر، اگر در سالهای گذشته با یک یا دو ماه حقوق میشد موتور خودرو را تعمیر یا گیربکس را تعویض کرد، امروز چنین تعمیراتی مستلزم پسانداز چندین ماه یا حتی اخذ تسهیلات سنگین است.
پیامدهای اجتماعی و روانی
این ناتوانی در تعمیر خودرو پیامدهای متعددی دارد. از منظر اجتماعی، افزایش تعداد خودروهای فرسوده یا نیازمند تعمیر در خیابانها میتواند ایمنی عمومی را کاهش دهد. رانندگانی که به دلیل مشکلات مالی قادر به تعمیر کامل خودروی خود نیستند، ناگزیر با وسیلهای پرخطر به خیابانها میآیند و این امر احتمال بروز حوادث رانندگی را بالا میبرد.
از منظر روانی نیز فشار مضاعفی بر خانوادهها وارد میشود. خودرویی که قرار بود وسیلهای برای تسهیل رفتوآمد و آسایش باشد، حالا به منبع استرس و نگرانی تبدیل شده است. بسیاری از رانندگان در مواجهه با یک خرابی یا تصادف کوچک، دچار اضطراب و نگرانی شدید میشوند، زیرا میدانند هزینههای تعمیر ممکن است از توان مالی آنها خارج باشد.
نقش بیمه و لزوم بازنگری در قوانین
یکی از ابزارهای جبران خسارت در کشورهای توسعهیافته بیمه است. در ایران نیز بیمه بدنه و شخص ثالث برای خودروها وجود دارد، اما پوشش بیمهای غالباً کافی نیست. بیمه بدنه تنها بخشی از خسارت را پوشش میدهد و در بسیاری موارد با استهلاک و شرایط خاص، مبلغ پرداختی بسیار کمتر از هزینه واقعی تعمیر خواهد بود. به همین دلیل، بسیاری از مالکان ترجیح میدهند به جای استفاده از بیمه، از جیب خود هزینه کنند یا اصلاً از تعمیر خودرو صرفنظر نمایند.
فشار مضاعف بر طبقه متوسط و پایین
طبقه متوسط جامعه که همواره موتور محرک اقتصاد کشور به شمار میرفته است، بیش از دیگران تحت فشار قرار دارد. این گروه معمولاً برای خرید خودرو و نگهداری آن از پساندازهای خانوادگی یا وامهای بانکی استفاده کردهاند. حالا که هزینههای تعمیر و نگهداری فراتر از توان درآمدی آنهاست، در معرض بحران مالی قرار گرفتهاند.
برای اقشار کمدرآمد، شرایط حتی دشوارتر است. در بسیاری از خانوادههای کارگری، خودرو نه تنها وسیلهای برای جابهجایی خانوادگی، بلکه ابزار کار و کسب درآمد است. خرابی خودرو در این شرایط به معنای از دست دادن منبع اصلی درآمد و گرفتار شدن در چرخهای از بدهی و مشکلات اقتصادی خواهد بود.
تأثیرات اقتصادی کلان
این بحران تنها در سطح خانوار باقی نمیماند. افزایش تعداد خودروهای غیرقابل تعمیر میتواند تقاضا برای قطعات و خدمات تعمیرگاهی را کاهش دهد و در نتیجه به رکود در بخش خدمات پس از فروش بینجامد. از سوی دیگر، کاهش توان مالی مردم برای نگهداری خودرو موجب افزایش تقاضا برای خودروهای ارزانتر و بیکیفیت میشود که خود چرخهای معیوب از حوادث و هزینههای جانبی به همراه خواهد داشت.
راهکارهای پیشنهادی
برای عبور از این معضل، سیاستگذاران و تصمیمگیران باید به چند محور توجه کنند:
- افزایش واقعی حقوق و دستمزدها متناسب با نرخ تورم و هزینههای زندگی
- تقویت پوشش بیمهای خودروها و اصلاح نظام بیمه بدنه برای جبران واقعی خسارت
- تسهیل واردات قطعات یدکی و کاهش انحصار برای جلوگیری از گرانی بیش از حد
- حمایت از تعمیرگاهها و کارگاههای خدماتی با ارائه وامهای کمبهره و نظارت بر نرخگذاری
- ترویج فرهنگ نگهداری پیشگیرانه از خودرو برای جلوگیری از خرابیهای سنگین
برای کاهش این معضلات، دولت میتواند با تسهیل واردات قطعات یدکی و حمایت از تولید داخلی، قیمتها را کنترل کند. توسعه کارگاههای مجهز با ابزارهای پیشرفته میتواند هزینهها را کاهش دهد و بیمههای خودرو میتوانند با پوشش بیشتر برای تعمیرات، از مالکان حمایت کنند.
از سوی دیگر، مالکان میتوانند با نگهداری پیشگیرانه مانند تعویض بهموقع روغن و فیلترها، از خرابیهای سنگین جلوگیری کنند. انتخاب خودروهای اقتصادیتر با هزینه نگهداری پایین نیز گزینهای هوشمندانه است. آموزش عمومی درباره نگهداری خودرو از طریق رسانهها میتواند آگاهی را افزایش دهد و هزینههای غیرضروری را کاهش دهد. این اقدامات، اگر بهطور هماهنگ اجرا شوند، میتوانند حملونقل را برای شهروندان ایرانی آسانتر سازند.
نتیجهگیری
مشکل ناتوانی مردم در تعمیر خودرو تنها یک مشکل فردی نیست، بلکه به معضلی اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است. در شرایطی که خودرو به بخشی جداییناپذیر از زندگی شهری بدل شده، ناتوانی در نگهداری و تعمیر آن میتواند پیامدهای گستردهای بر امنیت جادهای، سلامت روانی شهروندان و حتی چرخه اقتصادی کشور داشته باشد.
رفع این معضل نیازمند نگاهی همهجانبه از سوی سیاستگذاران، تولیدکنندگان و دارندگان خودرو است. در غیر این صورت، خودرو که روزگاری نماد رفاه و آسایش خانوار ایرانی بود، به کابوسی پرهزینه و فرساینده بدل خواهد شد.