میتسوبیشی میراژ G4 و محصولات عضلانی دیترویت از نظر موسسه بیمه ایمنی بزرگراهها به عنوان مرگبارترین خودروهای بازار آمریکا شناخته شدهاند.
هرچند تصادفات جادهای میتواند برای هر خودرویی رخ دهد اما برخی مدلها از نظر آماری به مرگومیر بیشتری منجر شدهاند. مؤسسه بیمه ایمنی بزرگراهها (IIHS) نرخ مرگومیر رانندگان را برای مدلهای سال ۲۰۲۰ محاسبه کرد و دریافت که میتسوبیشی میراژ G4 سابکامپکت با بالاترین تعداد مرگومیر رانندگان در میان خودروهای ثبتشده، پیشتاز است.
IIHS دلایل خود را در مطالعه اخیر درباره نرخ مرگومیر رانندگان بر اساس برند و مدل، با بررسی خودروهای حدود سال ۲۰۲۰، ارائه داد. خودروهای مورد مطالعه باید حداقل ۱۰۰,۰۰۰ مدل ثبتشده یا حداقل ۲۰ مورد مرگ گزارششده طی چهار سال مورد بررسی داشته باشند. نرخ کلی مرگومیر رانندگان برای کل مدلهای مطالعه شده از ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱، ۳۸ مرگ به ازای هر یک میلیون خودرو ثبتشده و ۵۳ مرگ برای غیر رانندگان، از جمله قربانیان در خودروهای دیگر، بود. با این حال، بالاترین نرخ مرگومیر به میتسوبیشی میراژ G4 اختصاص داشت که با رقم حیرتانگیز ۲۰۵ مرگ به ازای هر میلیون خودرو ثبتشده، برجسته شد.
چرا میتسوبیشی میراژ G4 اینقدر مرگبار است؟
مدل متوقفشده میتسوبیشی میراژ G4 بهعنوان خودرویی کوچک طبقهبندی میشود و بسیاری از نگرانیهای ایمنی آن به همین دلیل است. اگرچه خودروهای کوچکتر در سالهای اخیر ایمنتر شدهاند اما همچنان رانندگی با آنها نسبت به خودروهای بزرگتر پرخطرتر است. IIHS گزارش میکند که خودروهای سنگینتر در هنگام برخورد، خودروهای سبکتر را به عقب میرانند و نیروی وارد بر راننده و سرنشینان خودرو سنگینتر را کاهش میدهند. به همین دلیل، خودروهای بزرگتر مثل شاسیبلندها نرخ مرگ کمتری به ازای هر میلیون خودرو ثبتشده دارند—۱۳ مرگ در مقابل میانگین ۶۴ مرگ برای سابکامپکتها.
میراژ به دلیل اندازه خود از ابتدا در تصادفات در موضع ضعف قرار دارد. با این حال، IIHS مشکلات خاصی را نیز در تستهای ایمنی این خودرو شناسایی کرد. در یک تست تصادف، سر عروسک آزمایشی به دلیل موقعیت نامناسب کیسه هوای جلویی در معرض خطر قرار گرفت و کمربند ایمنی نتوانست از حرکت شدید عروسک به جلو جلوگیری کند. در مدلهای بعدی، طول کیسه هوای پردهای کناری افزایش یافت تا از تماس سر عروسک با بدنه خودرو جلوگیری کند که حفاظت بیشتری فراهم کرد. با این حال، ساختار و قفس ایمنی آن امتیاز مرزی، دومین رتبه پایین در مقیاس، دریافت کرد. میراژ G4 همچنین مجهز به سیستم پیشگیری از تصادف جلویی نیست که نقطهضعف دیگری برای آن محسوب میشود.
رانندگی تهاجمی نرخ مرگ خودرو را افزایش میدهد
اگرچه خودروهای کوچک بالاترین نرخ مرگومیر را در لیست مرگبارترین خودروهای بازار آمریکا دارند اما IIHS اشاره میکند که شش مورد از ۲۱ مدل خودروی سال ۲۰۲۰ که احتمال مرگ رانندگان را افزایش میدادند، خودروهای عضلانی بودند. این شامل شورولت کامارو، دوج چارجر و فورد موستانگ که به دلیل چرخشهای ناگهانی شناخته شده است، میشود. دیوید هارکی رئیس IIHS میگوید: معمولاً مشاهده میکنیم که خودروهای کوچکتر به دلیل ارائه محافظت کمتر، بهویژه در تصادفات با شاسیبلندها و وانتهای بزرگتر و سنگینتر، نرخ مرگومیر بالایی دارند. خودروهای عضلانی در این فهرست نشان میدهند که تصویر یک خودرو و نحوه بازاریابی آن نیز میتواند به ریسک تصادفات کمک کند.
هرچند خودروهای عضلانی دارای ویژگیهای ایمنی متعددی هستند که رتبهبندی ایمنی آنها را بهبود میبخشد، فراوانی این خودروها در مطالعه نرخ مرگ احتمالاً به شیوه رانندگی با آنها مربوط است. IIHS اشاره کرد که بازاریابی دوج چارجر HEMI بر قدرت و شتاب فوقالعاده آن تمرکز داشت، بازاریابی شورولت کامارو از اصطلاحاتی مثل «غالب» و «فوقالعاده» استفاده میکرد و فورد موستانگ بهعنوان ارائهدهنده «هیجان بیحد» به رانندگان تبلیغ شده است. هارکی میگوید: ما میتوانیم اسب بخار و وزن را اندازهگیری کنیم و تستهای تصادف را انجام دهیم. با این حال، رکورد مرگبار این خودروهای عضلانی نشان میدهد که تاریخچه و بازاریابی آنها ممکن است رانندگی تهاجمیتر را تشویق کند.
(Ali(chevynova
۱۳ تیر ۱۴۰۴((با این حال، رکورد مرگبار این خودروهای عضلانی نشان میدهد که تاریخچه و بازاریابی آنها ممکن است رانندگی تهاجمیتر را تشویق کند.))
این قسمت متن خیلی مهم بود
با این حال چه ایمنی داشته باشن و چه نه عشقست ماسل کار💪
اصلا ایمنی مهم نیست و فاقد ارزش تو این ماشینها
کسی که ماسل کار میخره ایمنی جزوه اخرین فاکتورهاش
NXGHT RNR
۱۳ تیر ۱۴۰۴اون بنده خدا میراژ که از ارزون ترین خودرو های جهان عه که واضح عه… خودروی ساب کامپکت تو تصادف با خودرو های آمریکایی شانسی نداره.
ماسل کار ها هم که، اصلن فک کنم یکی از پرچم دار های نرخ تصادف تو هر کشوری مربوط به کلاس اسپرت باشه.
2646.1
۱۳ تیر ۱۴۰۴” خودروهای سنگینتر در هنگام برخورد، خودروهای سبکتر را به عقب میرانند و نیروی وارد بر راننده و سرنشینان خودرو سنگینتر را کاهش میدهند. ”
به نظر من فقط بحث تفاوت وزنی نیست، اختلاف ارتفاع شاسی دو خودرو آیتم به مراتب مهم تری در تصادفات است.
این روزها بدنه خودروها به واسطه رعایت استاندارد عابر پیاده، کاهش قیمت تمام شده، کاهش وزن خودرو و … از همیشه ضعیف تر شدند و وظیفه جذب و دفع انرژی در تصادفات بر عهده شاسی (یا ساختار شاسی مونوکوک) خودرو است. در هنگام تصادف دو خودرو با اختلاف ارتفاع، ضربه به محل مناسب و برنامه ریزی شده در خودرو پایین تر و ضعیف تر برخورد نکرده و بالطبع دفع انرژی مطلوبی صورت نمی گیرد. به عنوان مثالی واضح در تصادف بین Cadillac Escalade با Mitsubishi G4، پایین ترین نقطه کادیلاک (قوی ترین نقطه که شاسی است) تقریبا به ضعیف ترین بخش میراژ (بالای گلگیر و ستون ها) برخورد می کند که محل مناسب برای جذب و دفع نیرو نبوده و باعث ایجاد حادثه جدی برای سرنشینان می گردد، مشابه اینکه یه بوکسور سنگین وزن مشت بزند توی چشم یه خانم سانتی مانتال سبک وزن …
به همین دلیل من معتقدم تست های تصادف یوروانکپ (یا موسسات مشابه در آمریکا، استرالیا، چین و …) چندان عملی نیستند، چون در این موسسات جسم سخت مورد برخورد خودرو در ارتفاع صفر قرار دارد و هر خودرو با سخت ترین بخش شاسی خود به مانع برخورد می کند اما در واقعیت با توجه به گسترش خودروهای SUV و کراس اوور، کلاس های خودرویی سدان، هاچبک، کوپه و … در شرایط ارتفاع صفر به مانع برخورد نمی کنند، بالطبع نتایج تست های تصادف آزمایشگاهی انجام شده به واسطه تفاوت با شرایط محیطی، به درد همون آزمایشگاه می خورد!
امین
۱۳ تیر ۱۴۰۴کاملا با نظر شما موافقم.
SS
۱۳ تیر ۱۴۰۴بهتر نبود قبل از اینکه کل تست های ایمنی رو “با نظرتون” کلا زیر سوال ببرید یک مطالعه هم در این مورد انجام میدادید
حداقل 20 سال هست که این نکته مد نظر موسسات ایمنی هست و قوانین زیادی هم در مورد تطبیق ارتفاع نقاط جذب شاسی ها وضع شده. در مورد خودروهای سواری سر ضربه گیرهای شاسی تا حدودی بالاتر اومده و کراس اورها هم سر شاسی رو پایین تر نصب میکنن که تا جای ممکن سر شاسی ها تطابق داشته باشند که در خودروهای موجود در اروپا کاملا رعایت میشه.
بله در مورد تراک ها و اس یو وی های شاسی بلند (شاسی مستقل) که معمولا هم از کیت ارتفاع استفاده میکنن چنین چیزی در تصادف از جلو ممکن نیست و عامل وزن بسیار بالای این تراک ها هم باعث میشه حتی در صورت برخورد شاسی به شاسی هم خودروهای سواری سبک شانسی نداشته باشن که خیلی از مرگ و میرها در آمریکا به علت همین وزن بسیار بالای تراک ها در مقابل خودروهای کوچک هست.
اما IIHS تست های خودش رو در مورد برخورد از پهلو با در نظر گرفتن تراک ها تنظیم کرده و این باعث میشه محل برخورد بسیار بالاتر از حالت معمول باشه و به کمر ستون (به جای درز پایینی که بسیار محکم تر هست) وارد بشه که خودروساز ها رو مجبور کرده ستون های کناری رو بسیار محکم تر بسازن.
اینطور غیر علمی صحبت کردن نهایتش به صحبت های مشابه مسئولینی ختم میشه که میگن “206 با لندکروز فرقی نداره”، “تست ایمنی در سرعت 60 چه فایده ای داره” و خودرویی به شما تحویل میدن که حتی در سرعت 30 کیلومتر هم باعث صدمه شدید یا مرگ سرنشینانش میشه (متاسفانه خودم شاهد چنین صحنه ای در تصادف شهری بین پراید و سمند بودم).
تستهای ایمنی ایده آل نیستن و به روز شدن هر ساله اون ها هم این رو نشون میده اما اگر فقط به درد آزمایشگاه میخوردند آمار مرگ و میر هموطنان ما نسبت به کشورهای پیشرفته یا حتی کشورهای همسایه که از خودروهای استاندارد (با رانندگی بسیار بدتر) استفاده میکنن به این میزان فاجعه بار بالاتر نبود.
Roham
۱۳ تیر ۱۴۰۴شبیه شاهینه که