معرفی انواع مختلف ناوهای هواپیمابر؛ از ناو بالگردبر تا ضد زیردریایی
این ناوها جزو مهمترین تجهیزات جنگی هستند و با کشتیهای جنگی همیشه نقشی کلیدی در تثبیت قدرت دفاعی کشورها بازی کردهاند اما ناوهای هواپیمابر به برخی کشورها توانایی گسترش حضور خود در دریاها را دادهاند. قبلاً مقالات متنوعی درباره ناوهای هواپیمابر منتشر کردهایم و این بار میخواهیم انواع گوناگون آنها را بررسی کنیم. با اینکه کشتیهای امروزی میتوانند تعداد زیادی جنگنده را حمل کنند اما برخی از نمونههای اولیه ناوها برای حمل بالنهای جنگی و هواپیماهای سبک بکار میرفتهاند. امروزه انواع گوناگونی از ناوها برای انجام مأموریتهای ویژه تولیدشدهاند. همین موضوع باعث شده ناوها به گزینههای منعطف بدل شوند و یکی از ستونهای اصلی نیروهای نظامی کشورهای دنیا باشند.
همچنین بخوانید:
- 10 حقیقت جالب درباره ناوهای هواپیمابر؛ سازههای دریایی عظیم با قیمتی باورنکردنی
- حداکثر سرعت ناو هواپیمابر چقدر است و کدام کشور سریعترین ناو را دارد؟
- سرنوشت ناوهای هواپیمابر پس از بازنشستگی چیست؟
- هزینه تولید یک ناو هواپیمابر چقدر است؟
رزمناو هواپیمابر
معمولاً ناوهای هواپیمابر سلاحهای تهاجمی زیادی ندارند. با اینکه سیستمهای پدافندی این ناوها برای نابودی موشکها بکار میرود اما برای مأموریتهای تهاجمی به هواپیماها تکیه میکنند. به همین خاطر است که ناوهای هواپیمابر معمولاً به عنوان بخشی از گروه تهاجمی متشکل از چندین نوع کشتی و ناو دیگر از جمله رزمناوها، زیردریاییها و ناوشکنها حرکت میکنند. البته داستان رزمناو هواپیمابر فرق میکند. این کشتیها ترکیبی از ویژگیهای ناوهای هواپیمابر با کشتیهای جنگی بزرگ هستند و به همین خاطر علاوه بر توانایی حمل جنگندهها میتوانند به سلاحهای تهاجمی همچون لانچرهای موشک مجهز باشند. مزیت اصلی این ناوها به ریسک پایین آسیبپذیری و امکان انجام مأموریتهای انفرادی مربوط میشود. تنها کشوری که در حال حاضر از این نوع ناو استفاده میکند روسیه است.
ناو بالگردبر
همانطور که نام این نوع ناو نشان میدهد، ناوهای بالگردبر برای حمل هواگردهای دارای روتور و بهطور خاص بالگردها طراحی شدهاند؛ بنابراین ابعاد آنها کوچکتر از ناوهای هواپیمابر مرسوم است و باند پرواز آنها طویل نیست چراکه بالگردها میتوانند بهصورت عمودی تیک آف کنند. در حال حاضر چندین کشور از جمله استرالیا، برزیل و آمریکا از ناوهای بالگردبر استفاده میکنند. از جمله مزیتهای ناوهای بالگردبر میتوان به ابعاد کوچک و نیاز به خدمه کمتر اشاره کرد. همچنین تقریباً تمامی ناوهای بالگردبر مدرن به عنوان کشتیهای تهاجمی آبی و خاکی نیز طراحی میشوند و میتوانند برخی هواپیماهای بال ثابت را نیز حمل کنند.
کشتی تهاجمی آبیخاکی
ناوهای بالگردبر دیگر به اندازه قبل بکار گرفته نمیشوند اما طراحی آنها تکامل یافته و به کشتیهای تهاجمی آبیخاکی تبدیل شدهاند. تمایز بین این ناوها مهم است زیرا نمونههای تهاجمی آبیخاکی نه تنها بالگردها را حمل میکنند بلکه توانایی حمل هواپیماهای عمودپرواز همچون F-35B را داشته و امکان حمل صدها سرباز و برخی خودروهای نظامی را نیز دارند. به همین خاطر کشتیهای تهاجمی آبیخاکی گزینهای ایده آل برای حضور در قلمروی کشورهای متخاصم خواهند بود. هدف اصلی از طراحی این ناوها پیاده کردن سریع نیروها در خاک دشمن است و البته امکان حضور در مأموریتهای انسان دوستانه را نیز دارند چراکه میتوانند به عنوان بیمارستان سیار مورد استفاده قرار گیرند. آمریکا، چین، فرانسه و اسپانیا از کشتیهای تهاجمی آبیخاکی مخصوص خود استفاده میکنند.
ناو جنگی ضد زیردریایی
تکامل زیردریاییها و نقش آنها در نبردهای دریایی باعث شده اهمیت بسیار زیادی داشته باشند. به همین خاطر کشورهایی که منابع زیادی دارند مشغول توسعه جنگافزارهایی برای مکانیابی و از بین بردن زیردریاییهای خطرناک هستند و به همین خاطر کلاس متفاوتی از ناوها با نام ناوهای جنگی ضد زیردریایی را تولید کردهاند. تمرکز این ناوها روی یافتن زیردریاییها و از بین بردن آنهاست. این ناوها معمولاً در کنار کشتیهای دیگر بکار گرفته میشوند و از تکنولوژیهای گوناگونی برای ردیابی زیردریاییها برخوردارند. اگرچه از ناوهای ضد زیردریایی در دوران جنگ سرد بیشتر استفاده میشود اما هنوز هم میتوان آنها را مشاهده کرد. ایتالیا، ژاپن، آمریکا دارای چنین ناوهایی هستند.
ناوگان حامل
از بین انواع مختلف ناوهای هواپیمابر، ناوگان حامل همان چیزی است که اکثر مردم به عنوان یک ناو میشناسند. این ناوها اساس نقش فرماندهی ناوهای گوناگون را بر عهده دارند و بنابراین اکثر کشورها تنها یک ناو اصلی دارند هرچند کشورهایی همچون بریتانیا و آمریکا از ناوگانهای گوناگونی استفاده میکنند. این ناوها جزو سریعترین کشتیهای دریایی به شمار میروند و البته هزینه ساخت بسیار بالایی دارند و شاید فرایند ساخت آنها یک دهه طول بکشد. به همین خاطر است که کشورهایی همچون چین و هند در ابتدا ناوهای هواپیمابر ناقص یا بازنشسته را خریداری کرده و سپس آنها را ارتقا دادهاند. ناو لیائونینگ چین ابتدا در اوکراین ساخته شد و ناو شاندونگ نیز از طراحی ناو کازنتسوف استفاده میکند.
ناو هواپیمابر سبک
این نوع ناو در کلاس کوچکتری نسبت به ناوهای استاندارد قرار میگیرد و اگرچه کشورهای زیادی دارای ناوهای هواپیمابر هستند اما تنها معدودی از آنها ناوگان کاملی دارند و به ابر ناوها مجهز شدهاند. این کشتیها علیرغم ابعاد کوچک و تواناییهای محدودتر خود مزیتهایی دارند که از جمله آنها میتوان به هزینه ساخت و قیمت کمتر اشاره کرد. همچنین هزینههای نگهداری ناوهای سبک پایینتر است و خدمه کمتری هم نیاز دارند. البته تعداد هواپیماهای قابلحمل توسط این ناوها محدود است. تنها تعداد محدودی از ناوهای سبک در حال حاضر عملیاتی هستند. کشورهای ایتالیا، اسپانیا و تایلند از این ناوها استفاده میکنند.
رزمناو بالگردبر
همانند رزمناوهای هواپیمابر، رزمناوهای بالگردبر طراحی ترکیبی داشته و بین ناوهای هواپیمابر و ناوهای جنگی قرار میگیرند. این ناوها در دهه 60 میلادی و زمانی که ناوهای هواپیمابر به اندازه امروز بزرگ و قوی نبودند تولید شدند. فرانسه و ایتالیا جزو اولین کشورهایی بودند که این نوع طراحی را بکار گرفتند و یکی دیگر از کشورهای شاخص که در این زمینه فعالیت داشت شوروی بود. نیمه جلویی کشتی شوروی شبیه یک رزمناو بوده درحالیکه بخش پشتی آن یک باند پروازی محسوب میشود.
ابر هواپیمابر
مفهوم مشخصی برای ابر هواپیمابر وجود ندارد و بنابراین نیروها و سازمانهای نظامی دنیا شاید کلاسهای مختلفی را با عنوان ابر هواپیمابر معرفی کنند؛ اما رایجترین تفکر این است که ابر هواپیمابرها گروهی از ناوهای هواپیمابر هستند که از بزرگترین بدنه و قویترین موتورها سود میبرند. معمولاً چنین ناوهایی توسط آمریکا تولید شدهاند هرچند برخی افراد ناو کوئین الیزابت بریتانیا را هم ابر هواپیمابر میدانند. ویژگی اصلی ابر هواپیمابرها بزرگی آنهاست. از جمله این ناوها میتوان به ناو کلاس نیمیتز با وزن حدود 97 هزار تن و ناو جرالد آر فورد با وزن 100 هزار تن اشاره کرد. هر دو ناو از قوای محرکه هستهای استفاده میکنند و توان پیمایش نامحدودی دارند. ناو یو اس اس جرالد آر فورد میتواند تا 75 هواپیما از F-35 گرفته تا بالگردهای مختلف و سوپر هورنت ها را حمل کند.