هواپیماها چگونه روی ناوهای هواپیمابر فرود می‌آیند؟

پنج‌شنبه 30 مرداد 1404 - 14:00
مطالعه 5 دقیقه
فرود جنگنده روی ناو هواپیمابر
فرود یک هوایپمای جنگنده روی باند کوتاه ناوهای هواپیمابر، خطرناک و عجیب به نظر می‌رسد. انجام این فرایند، وابسته به مهندسی دقیق و تجهیزات ویژه است.
تبلیغات

فرود جنگنده روی ناو هواپیمابر عملیاتی است که به دقتی در حد جراحی نیاز دارد. فضای عرشه محدود است و معمولاً حدود ۱۵۰ متر طول دارد که برای توقف یک جنگنده با سرعت ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت تنها با ترمزها کافی نیست. به جای آن، خلبانان به سیستمی از سیم‌های گیرنده که در سراسر عرشه کشیده شده‌اند وابسته‌اند.

قلاب دمی که به انتهای هواپیما متصل است، پیش از لمس عرشه پایین آورده شده و هدف آن گیر کردن یکی از چهار کابل فولادی با مقاومت بالا است. در صورت موفقیت، این قلاب سیم را می‌کشد و سیستمی هیدرولیکی در زیر عرشه انرژی را جذب کرده و جنگنده را در حدود دو ثانیه کاملاً متوقف می‌کند. نبود این قلاب فرود یکی از دلایلی است که هواپیماهای نیروی هوایی قادر به فرود بر روی ناوهای هواپیمابر نیستند.

این سیستم گیرنده می‌تواند یک جنگنده ۲۴,۵۰۰ کیلوگرمی که با سرعت ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت حرکت می‌کند را در فاصله ۹۶ متری متوقف کند. اگر خلبان سیم را از دست بدهد، با حداکثر قدرت موتور از انتهای عرشه بلند شده و برای تلاش مجدد که به آن بولتر گفته می‌شود، دور می‌زند. کل این ساختار برای گرفتن، توقف یا دوباره به پرواز درآوردن هواپیما در لحظه طراحی شده است. خود عرشه نیز حدود ۱۴ درجه زاویه دارد تا از برخورد بولترها با هواپیماهای پارک‌شده در بخش جلویی عرشه جلوگیری شود.

دقت در اینجا همه‌چیز است و این سیستم هیچ‌گونه بی‌دقتی را برنمی‌تابد. فرود زودهنگام ممکن است به برخورد با بدنه ناو منجر شود و تأخیر در فرود، خطر غرق شدن را به همراه دارد. این موضوع در سال ۲۰۲۵ نیز زمانی که یک جنگنده از ناو هواپیمابر سقوط کرد، به وضوح نشان داده شد. به همین دلیل، ترکیب قلاب دم و سیم یکی از حیاتی‌ترین بخش‌های عملیات ناو محسوب می‌شود.

فرود بر روی ناو از مدت‌ها پیش از تماس چرخ‌ها با عرشه آغاز می‌شود. جنگنده‌ها در یک الگوی بیضوی تنگ به نام استک به دور ناو می‌چرخند. کنترل ترافیک هوایی ناو ترتیب فرود را بر اساس سطح سوخت تعیین می‌کند. پس از دریافت اجازه، خلبان از استک جدا شده و پشت ناو قرار می‌گیرد و توسط افسران سیگنال دهنده فرود (LSO) از طریق رادیو و سیگنال‌های نوری روی عرشه هدایت می‌شود.

هدف خلبان حفظ شیب مناسب پرواز تا لحظه فرود است. برای کمک به این امر، سیستم نوری فرود نورهایی را نمایش می‌دهد که نشان می‌دهند هواپیما بیش از حد بالا، پایین یا دقیقاً در مسیر هدف است. نور کهربایی مرکزی که با نورهای مرجع سبز هم‌راستا باشد، نشان‌دهنده رویکرد صحیح است. اگر نور کهربایی جابه‌جا شود، خلبان باید فوراً اصلاح کند. اگر نور قرمز شود، یعنی هواپیما بیش از حد پایین است و خطر برخورد با عقب ناو وجود دارد.

افسران LSO نیز با اختیار کامل برای لغو موج یک هواپیما در صورت ورود نادرست آماده هستند. این تصمیم باید در کسری از ثانیه گرفته شود. در شرایط جنگی یا آب‌وهوای نامناسب، هیچ‌گونه تردیدی پذیرفته نیست. همه‌چیز، از الگوی رویکرد تا سیگنال‌های نوری و اصلاحات لحظه‌ای، برای فرود ایمن جنگنده در اولین تلاش طراحی شده است.

پس از جنگ جهانی دوم، مهندسان بریتانیایی ایده‌ای عجیب و غریب را بررسی کردند: فرود هواپیماهای جت بر روی ناوها بدون چرخ. مؤسسه‌ای بریتانیایی فرضیه‌ای را مطرح کرد که حذف چرخ‌ها می‌تواند وزن هواپیما را کاهش داده و به طراحی‌های آیرودینامیکی‌تر منجر شود. در سال ۱۹۴۵، آن‌ها یک عرشه انعطاف‌پذیر فرش مانند را پیشنهاد کردند: سطحی شبیه به لاستیک با قابلیت جذب شوک که می‌توانست یک جت بدون چرخ را با استفاده از تجهیزات گیرنده استاندارد متوقف کند.

اولین آزمایش واقعی در دسامبر ۱۹۴۷ انجام شد، زمانی که خلبان با تجربه اریک براون با یک هواپیمای سی ومپایر دریایی با چرخ‌های جمع شده تلاش کرد فرود آید. این فرود به‌خوبی پیش نرفت؛ هواپیما بیش از حد پایین آمد، قلاب گیرنده خراب شد و هواپیما در برخورد آسیب دید. براون سالم ماند و اصلاحاتی اعمال شد. تا مارس ۱۹۴۸، تیم به یک فرود موفق با عرشه انعطاف‌پذیر دست یافت و در نوامبر همان سال، براون این کار را در ناو سبک HMS واریور که با یک باند لاستیکی ۵۸ متری مجهز شده بود، تکرار کرد.

بیش از ۲۰۰ فرود آزمایشی دیگر دنبال شد که بیشتر آن‌ها موفقیت‌آمیز بودند. این سیستم از نظر فنی کار می‌کرد و می‌توانست یک هواپیمای بدون چرخ را با مسافت کوتاه توقف دهد و هیچ حادثه جدی رخ نداد؛ اما قابلیت عملیاتی در دنیای واقعی این مفهوم را نابود کرد. هواپیماهایی بدون چرخ نمی‌توانستند در فرودگاه‌های معمولی یا ناوهای بدون تغییر فرود آیند که استفاده از آن‌ها را محدود می‌کرد. ارتقای تمام زیرساخت‌ها ارزش افزایش اندک عملکرد را نداشت.

نیروی دریایی ایالات‌متحده نسخه خود را در سال ۱۹۵۳ در پایگاه نیروی دریایی پاتاکسنت ریور آزمایش کرد، اما با چالش‌های مشابه مواجه شد. این ایده کنار گذاشته شد. با این حال، جنگنده‌هایی که می‌توانند بدون باند (چه شناور و چه غیر شناور) بلند شوند و فرود آیند، امروزه توسعه یافته و در خدمت هستند.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات

©1404 - 1393 کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب پدال تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.