لیفان X50؛ یک خرید زیبا ولی به شدت پرریسک
رپورتاژ: درست است که خودروسازان چینی در سالهای اخیر پیشرفتهای شایانی به خصوص در زمینه طراحی ظاهری محصولاتشان داشتهاند، اما در سالهای اولیه ورود تولیدات چشم بادامیها به کشور، تنها با کپیبرداری از برندهای مطرح و ترکیب ناهماهنگ آن در قسمتهای مختلف بدنه خودروها مواجه بودیم. لیفان X50 که طرحی خوش ترکیب دارد، نه در طراحی کاملاً مستقل است و نه صرفاً کپیبرداری است. این کراساوور جذاب حاصل ترکیب هماهنگ نبوغ مهندسان شرکت لیفان و تأثیرپذیری از خودروهای اروپایی است. در نمای عقب، شباهت انکارناپذیر آن به هاچبک محبوب ایتالیاییها، آلفارومئو جولیتا و در نمای روبهرو، استفاده از زبان طراحی بسیار نزدیک به خودروهای اُپل، کاملاً مشهود است. این کراساوور کوچک علاوه بر ظاهر جذاب بیرونی در داخل کابین هم عملکرد مطلوبی داشته است. کابین X50 ساده، اما در عین حال همه اجزا به طور متناسبی در جای خود قرار گرفتهاند. فاصله 2.5 متری محور خودرو و حداکثر استفاده از فضای داخلی، کابینی با فضای کاملاً آزاد و کافی برای سرنشینان به ارمغان آورده است. جالبترین قسمت در داخل کابین صفحه کیلومتر شمار متفاوت آن است، به این گونه که کیلومترشمار به صورت دیجیتالی و در وسط دورشمار موتور با زمینه نور قرمز قرار دارد.
این خودرو کوچک شهری، که تشخیص بین کراساوور یا هاچبک بودنش چندان ساده نیست، در سال 1394 شمسی توسط شرکت کرمانموتور وارد بازار ایران شد و تولید آن تا سال 1397 ادامه یافت. در آن زمان که هنوز پای بسیاری از کراساوورهای امروزی به کشور باز نشده بود، با ظاهر زیبا و جذاب و مشخصات فنی و امکانات رفاهی بروشوری توانست در سال نخست عرضه، فروش چشمگیری را تجربه کند.
چرا لیفان X50 نخریم؟
قطعاً جذابیت ظاهری تمام ماجرا نیست. اگر نگاه متعصبانه برخی خریداران را در نظر نگیریم، درصد نارضایتی خریداران لیفان X50 به رضایتمندان آن میچربد. در ادامه به توضیح برخی از این ویژگیهای منفی میپردازیم.
موتور به کار رفته در این خودرو، موتوری با حجم 1.5 لیتری است که قادر به تولید 102 اسب بخار قدرت و 133 نیوتنمتر گشتاور است. قدرت تولید شده از این موتور با یک جعبه دنده دستی 5 سرعته یا گیربکس اتوماتیک CVT به چرخهای جلو انتقال مییابد. بنابراین این خودرو خصوصاً در نسخه اتومات در شتابگیری اولیه بسیار کند و تنبل عمل میکند و این کشش نامناسب پیشرانه میتواند در سفرهای جادهای آزاردهنده باشد و فقط برای مسیرهای معمولی کافی به نظر میرسد. به همین علت کشوری مانند روسیه تنها اقدام به واردات نسخه دستی این خودرو کرده. اما کشور ما در 2 مدل آخر صرفاً نمونه اتومات X50 را تولید کرد و همین امر باعث افت بیشتر بازار این خودرو شد!
طبق روال اکثر چینیها، باز هم با متریال بسیار بی کیفیتی در ساخت قطعات کابین مواجهیم.
علاوه بر متریال، کیفیت مونتاژ و ساخت این خودرو نیز پایین است. استهلاک بالا وخرابیهای متعدد در قطعات مختلف خودرو، از دیگر نکات منفی X50 است که با سر زدن به یکی از نمایندگیهای خدمات پس از فروش و بررسی میزان نارضایتی خریداران خودرو، میتوان صحهای بر آن گذاشت.
البته به نظر میرسد منفیترین ویژگی لیفان X50، به همین شرکت ارائه دهنده خدمات آن بازمیگردد، که پاسخگویی نامناسب و وقفههای چند ماهه برای تحویل گرفتن قطعات از جمله نارضایتیهای خریداران است.
بنا بر آنچه گفته شد، به نظر میرسد خرید لیفان ایکس 50، خریدی پرریسک و دردسر باشد و بهتر به جای خرید این خودرو به سراغ گزینههای مطمئنتری برویم.
چه خودروهایی را میتوان جایگزین خرید لیفان X50 کرد؟
درست است که X50 یک کراساوور محسوب میشود، اما ابعاد کوچک آن باعث شده مورد قیاس با هاچبکها نیز قرار بگیرد. با مراجعه به سایت divar.ir و دیگر سایتهای معرفی و بررسی خودرو و نگاهی به رقبای این خودرو، نظیر رنو ساندرو، پژو 206، پژو 207، برلیانس h320 و شاید امویام 315، یک بررسی دقیق با در نظر گرفتن قیمت، مشخصات فنی و امکانات رفاهی هر کدام میتواند شما را به سمت انتخابی صحیح سوق دهد. البته که در بین این خودروها رنو کپچر و پژو 207 میتوانند در نسخههای کارکرده گوی سبقت را از سایر رقبا بربایند و گزینههای مطمئنتری برای خرید باشند.