لاتاری خودرویی دوباره داغ شد: از کجا این همه خریدار آمد؟

ساعت ۱۴ روز شنبه، عددی روی مانیتورها نقش بست که نفسها را در سینه حبس کرد: ۱۰ میلیون و ۵۵ هزار نفر. این فقط یک آمار نبود؛ این صدای پای لشکری عظیم بود که برای شرکت در بزرگترین لاتاری ایران صف کشیده بودند: قرعهکشی فروش خودرو. پیشبینیها میگویند این عدد تا پایان مهلت ثبتنام به مرز ۱۱ میلیون نفر رسیده است؛ رکوردی که ما را دقیقاً به نقطه اوج بحران تقاضا در زمستان ۱۴۰۱ بازمیگرداند.
برای درک عظمت این موج، کافی است بدانیم که از هر 8 نفر ایرانی و تقریباً از هر ۵.۵ نفری که در ایران گواهینامه رانندگی دارد، یک نفر شانس خود را برای برنده شدن در این ماراتن ملی امتحان کرده است. اما چطور شد که بازار خودرو پس از ماهها آرامش نسبی و کاهش تقاضا، دوباره به نقطه جوش رسید و تب این بختآزمایی میلیونی اینچنین بالا گرفت؟ پاسخ در دو تغییر کلیدی نهفته است.
داستان از یک وسوسه قدیمی و قدرتمند شروع میشود: اختلاف قیمت کارخانه و بازار. این شکاف که در تابستان به حدود ۹۶ میلیون تومان رسیده بود و جذابیت دلالی را کم کرده بود، حالا مثل یک دره عمیق شده و طبق بررسیها بهطور میانگین به 550 میلیون تومان رسیده است. این یعنی برنده خوششانس قرعهکشی، در لحظه تحویل گرفتن کلید خودرو، سودی معادل حقوق چندین سال یک کارمند را بدون هیچ زحمتی به جیب میزند. این جذابیت به تنهایی کافی است تا میلیونها نفر را به میدان بکشاند. درواقع شرکتکنندگان این لاتاری، به دنبال خودروها نیستند بلکه دنبال آن پولی هستند که میتوانند با آن به دست آورند.
عامل دوم، برداشتن موانع از سر راه این سیل تقاضا بود. شرط بلوکه کردن صدها میلیون تومان پول در حساب وکالتی که زمانی مثل یک سد بزرگ جلوی هجوم سرمایههای سرگردان و دلالان را گرفته بود، حذف شد. حالا دیگر برای شرکت در این رویاپردازی میلیونی، نیازی به خواباندن سرمایه نیست و هر کسی با یک کد ملی میتواند شانس خود را بیازماید. در کنار آن، محدودیتهای دیگری مانند ممنوعیت خرید برای اشخاص حقوقی نیز کنار گذاشته شده و درهای این لاتاری به روی همه باز شده است.
سقوط و صعود در نمودار تقاضا
این بازار اما یک شبه به اینجا نرسید. نمودار تقاضا در دو سال گذشته شبیه یک ترن هوایی هیجانانگیز بوده است. از قله ۱۱ میلیون نفری در زمستان ۱۴۰۱، با اعمال محدودیتها شاهد سقوط آزاد تقاضا بودیم تا جایی که در مرداد امسال، تعداد متقاضیان به تنها ۴۱۴ هزار نفر رسید. بسیاری تصور میکردند تب بازار برای همیشه فروکش کرده است، اما حذف محدودیتها و جذابیت دوباره سود، کافی بود تا فنر فشرده شده تقاضا با قدرتی ویرانگرتر رها شود و ما را دوباره به همان نقطه اول بازگرداند.
این بازگشت شکوهمند اما یک روی تاریک هم دارد. در این بازی، برنده اصلی نه خودروساز است و نه مصرفکننده واقعی. سودی که باید صرف تحقیق و توسعه، افزایش کیفیت و ایمنی خودروها شود، مستقیماً به جیب دلالان و واسطهها سرازیر میشود. در سوی دیگر، مصرفکنندهای که واقعاً به خودرو نیاز دارد، از این بختآزمایی جا میماند و مجبور است رویای خود را با قیمتی گزاف از بازار آزاد بخرد. به نظر میرسد چرخهی معیوب بازار خودرو بار دیگر به نقطه آغازین خود بازگشته و همه را در یک بازی پرریسک و بینتیجه گرفتار کرده است.
شما در این طرح ثبتنام کردهاید؟ دلیل این هجوم دوباره را چه میدانید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.