بحران قطعه در کمین ۳۰ هزار خودروی وارداتی جدید

بوی نویی کابین، فرمانهای چرمدوزی شده و فناوریهای روز؛ اینها همان چیزهایی هستند که خریداران خودروهای وارداتی را در سال جاری به سمت بازار کشاندند. ورود بیش از ۳۰ هزار دستگاه خودروی خارجی، پس از سالها ممنوعیت، خونی تازه در رگهای خیابانهای ما دواند. اما درست در لحظهای که فکر میکنیم همه چیز رو به راه است، یک واقعیت تلخ از لای درِ کاپوت بیرون میزند.
خودرویی که امروز با ذوق و شوق خریداری میشود، فردا ممکن است برای یک قطعهی مصرفی ساده، ماهها در گوشهی تعمیرگاه خاک بخورد. ماجرا دیگر فقط گرانی خودرو نیست؛ بلکه قصه، قصهی «نبودن» است. بهگزارش پدال، هشدارهای جدی درباره آینده خدمات پس از فروش این خودروها به گوش میرسد. مهدی دادفر، دبیر انجمن واردکنندگان خودرو، با صراحت از وضعیتی میگوید که در آن واردکننده حتی اجازه نداشته با ارز شخصی قطعه وارد کند. نتیجه؟ خودروها آمدند، اما زنجیرهی حیاتشان، یعنی خدمات پس از فروش، پشت مرزها جا ماند.
کمبود تعداد نمایندگیهای مجاز هم مزید بر علت شده و این یعنی اگر شما مالک یکی از این خودروهای لوکس اما ساکن شهرستان باشید، احتمالاً باید برای سرویسهای دورهای ساده هم مسافتهای طولانی را طی کنید تا شاید یک نمایندگی مجاز پیدا شود.
خودروهای بیشناسنامه و تعمیرکاران سرگردان
مشکل اصلی اینجاست که واردکنندگان فعلی، آن نمایندگان رسمی که ما در گذشته میشناختیم نیستند. آنها بیشتر نقش واسطه را بازی میکنند. وقتی سیاستهای تعرفهای تغییر کرد و پای ایرانیان مقیم خارج هم به واردات باز شد، کلاف سردرگمتر شد. تصور کنید خودرویی که چند سال در یک کشور دیگر کار کرده و شاید چند بار دستبهدست شده، حالا وارد ایران میشود. نه تاریخچه تعمیراتی مشخصی دارد و نه دستگاه عیبیاب (دیاگ) مخصوص آن در تعمیرگاههای سطح شهر پیدا میشود. نادر وهابآقایی، کارشناس خدمات پس از فروش، معتقد است که این خودروها بهزودی تعمیرگاهها را با ترافیک خودروهای زمینگیر مواجه خواهند کرد.
برخی شرکتهای واردکننده حتی در مجموع ۱۰۰ خودرو هم وارد نکردهاند؛ برای آنها صرفه اقتصادی ندارد که قطعه وارد کنند یا شبکه خدمات بسازند. نتیجه این میشود که مشتری برای کوچکترین مشکل، باید دستبهدامان بازار سیاه شود.
وقتی چراغ خودرو ۵۰ میلیون تومان آب میخورد
شاید فکر کنید این مشکلات فقط مخصوص خودروهای خاص و کمیاب است، اما وضعیت برای خودروهای چینی و مونتاژی هم چندان گلوبلبل نیست. تخصیص نیافتن ارز باعث شده قطعات ساده به کالاهای لوکس تبدیل شوند. احتمالا شنیدهاید که قطعات سادهای چون جلوپنجره یا چراغ جلوی فلان خودروی وارداتی چه قیمت نجومی یافته است. این ارقام برای یک قطعهی مصرفی که در تصادفات شهری بسیار آسیبپذیر است، یعنی فاجعه. اگر نوسانات ارزی ادامه یابد، نگهداری یک خودروی معمولی چینی هم از توان بسیاری از خانوادهها خارج خواهد شد.
مونتاژیها هم در امان نیستند
این آتش فقط دامن وارداتیها را نگرفته است. خودروهای مونتاژی داخلی که ادعا میشود ساخت داخل هستند، همچنان وابستگی شدیدی به قطعات وارداتی دارند. شرکتهایی که طبق قانون موظفاند تا ۱۰ سال قطعه تأمین کنند، در عمل نظارتی بر کارشان نیست. تعمیرکاران روزانه ویدیوهایی منتشر میکنند از خودروهایی که موتور یا گیربکسشان باز شده و هفتههاست منتظر یک واشر یا سنسور کوچک هستند. در نهایت، این مصرفکننده است که قربانی میشود؛ کسی که برای فرار از کیفیت پایین خودروهای قدیمی داخلی، هزینه کرده تا سوار بر مرکبی مطمئن شود، اما حالا صاحب خودرویی است که نه راه میرود و نه کسی مسئولیتش را میپذیرد.
آیا شما یا اطرافیانتان تجربه معطلی در تعمیرگاه به خاطر نبود قطعه را داشتهاید؟ تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.