زشت‌ترین خودروهای دههٔ 80 میلادی!

یک‌شنبه 5 دی 1400 - 08:30
مطالعه 10 دقیقه
Ugliest-Cars-0
ازآنجایی‌که دههٔ 70 در جهان خودروسازی تا حد زیادی بدون طراحی‌های زیبا به پایان رسید، واضح بود که دههٔ 80 دههٔ طراحی‌های جسورانه خواهد بود. در این...
تبلیغات

ازآنجایی‌که دههٔ 70 در جهان خودروسازی تا حد زیادی بدون طراحی‌های زیبا به پایان رسید، واضح بود که دههٔ 80 دههٔ طراحی‌های جسورانه خواهد بود. در این دهه خودروهای زیبای زیادی تولید شد اما همچنان خودروهای بسیار زشتی هم راهی جاده‌ها شدند که در اینجا با پانزده نمونه از بدترین‌های آن‌ها آشنا می‌شویم.

کپی لینک

کادیلاک سویل سال 1980

در مورد طراحی عجیب عقب نسل دوم کادیلاک سویل هیچ حرفی نمی‌توان زد اما کاملاً واضح است که هرکسی که این طرح را تأیید کرده، هیچ‌گاه به پشت ماشین نگاه نکرده است. برخی گفته‌اند عقب شیب‌دار سویل از لیموزین دایملر DS420 الهام گرفته است که خودرویی سلطنتی بود اما دلیل این طراحی هرچه که باشد، نتیجهٔ کار اصلاً خوب از آب درنیامده است. سویل اما از نظر فنی هم به همین اندازه بد بود زیرا از بدترین پیشرانه‌های جنرال موتورز یعنی 4.1 لیتری V8 کم‌حجم، موتور دیزلی نفرت‌انگیز الدزمبیل و البته موتور فاجعه‌بار V8-6-4 استفاده می‌کرد. بااین‌حال عجیب اینکه این نسل در طول عمر شش‌سالهٔ خود فروش مناسبی داشت.

کپی لینک

شورلت سایتیشن سال 1980

آن‌قدر در مورد مهندسی وحشتناک خودروهای محرک جلوی X-Body جنرال موتورز حرف زده شده که طراحی ظاهری آن از سرزنشی که باید می‌شد تا حد زیادی در امان مانده است. سایتیشن قرار بود بازتابی از هاچ‌بک‌های زیبای اروپایی باشد اما به‌وضوح یک تعبیر آمریکایی بود یعنی چاق و تنبل. بدترین ویژگی ظاهری این خودرو شیوهٔ قرارگیری آن روی چرخ‌های کوچکش بود که مثل یک سگ پاکوتاه به نظر می‌رسید. همچنین خریداران مجبور بودند دائماً این نمای مشمئزکننده را ببینند زیرا هرروز باید برای تعمیرات و برطرف کردن ایرادات آن به نمایندگی مراجعه می‌کردند. خریداران دههٔ 80 چگونه این خودرو را می‌دیدند و نمی‌فهمیدند که یک سرطان خالص است؟

کپی لینک

فراری موندیال سال 1980

هرکسی معتقد باشد که چیزی بنام فراری زشت وجود ندارد قطعات تاکنون این موندیال وحشتناک را ندیده است. درحالی‌که دیگر ساخته‌های فراری همگی شیک و جذاب بودند، موندیال خودرویی کشیده و بادکرده بود که این نتیجهٔ ناخوشایند نصب صندلی‌های عقب در یک خودروی موتور وسط با پیشرانهٔ V8 عرضی بود؛ اما تناسبات نامناسب بدترین ویژگی ظاهری موندیال نبود بلکه آن دماغهٔ خمیده با پره‌های کرکره‌ای که در کل عرض آن کشیده شده بود از این هم بدتر به نظر می‌رسید.

کپی لینک

فیات پاندا سال 1980

فیات پاندا می‌خواست یک خودروی اقتصادی باشد اما به نظر می‌رسد در راه ثواب کردن کباب شده است! پانل‌های کاملاً صاف بدنه، سپرهای رنگ نشده و شیشه‌های تخت، سطحی از صرفه‌جویی در هزینه‌ها را نشان می‌دهد که معمولاً در غذا دادن به زندانیان دیده می‌شود. در داخل نیز به نظر می‌رسید طراحان طراحی داشبورد را نیمه‌تمام رها کرده‌اند زیرا در اینجا صرفاً یک سطح سادهٔ پوشیده با پارچه و بدون هیچ‌گونه تزئینی وجود داشت و مقابل راننده هم یک جعبهٔ حاوی آمپرها و دکمه‌های بخاری چسبانده شده بود. صندلی‌های پاندا هم به نازکی جعبهٔ پیتزا بودند که هیچ بویی از راحتی نبرده بودند. البته پاندا همهٔ ویژگی‌های یک خودروی مردمی را داشت اما بدون راحتی یا زیبایی. عجیب اینکه فیات این جعبهٔ بدبختی را به مدت 23 سال روی خط تولید نگه داشت.

کپی لینک

تویوتا کرولا ترسل سال 1980

ترسل اولین محصول تویوتا با پیشرانهٔ عرضی و انتقال قدرت محرک جلو بود و فهمیدن دلیل اینکه چرا عقب آن این‌قدر کوتاه طراحی شده دشوار است. شاید مهندسان از طرحان خواسته‌اند به‌گونه‌ای جمع‌وجور بودن قوای محرکهٔ خودرو را نشان دهند اما یادشان رفته بگویند پیشرانه در جلو نصب شده یا در عقب! یا شاید یک اشتباه تایپی در مشخصات خودرو وجود داشته و طراحان تا قبل از نهایی شدن طراحی متوجه نشده‌اند که خودرو باید 25 سانتی‌متر کوتاه‌تر از چیزی که فکر می‌کردند باشد و به همین دلیل در لحظهٔ آخر عقب آن‌را کوتاه کرده‌اند! دلیل این طراحی هرچه که باشد، موجب شد ترسل کوچک‌تر و ارزان‌تر از چیزی که لازم بود به نظر برسد.

کپی لینک

AMC ایگل کام‌بک سال 1981

شرکت AMC برای ساخت ایگل کام‌بک یک گرملین را گرفت و آن‌را به خودرویی 4x4 تبدیل کرد. در اواخر دههٔ 70 میلادی این شرکت خودروهای قدیمی زیادی روی دستش مانده بود و پولی هم نداشت اما AMC شرکت جیپ و دانش آن‌را در اختیار داشت و بنابراین مدل‌های 4x4 ایگل را ارائه کرد. این‌گونه شد که استیشن چهارچرخ محرک ایگل که بر اساس مدل کنکورد ساخته شده بود متولد شد. این خودرو که بسیاری آن‌را اولین کراس‌اوور دنیا می‌دانند، خودروی بسیار جذابی بود. علاوه بر این، AMC نسخهٔ سدان چهارچرخ محرک ایگل را هم تولید کرد که شاید در آن زمان احمقانه به نظر می‌رسید اما آن‌هم خودروی معقول و جالبی بود. بااین‌حال زمانی که این شرکت مدل ایگل کام‌بک را ارائه کرد که بر اساس مدل اسپریت یا در اصل همان گرملین ساخته شده بود، همه‌چیز به هم ریخت. نسخهٔ استیشن ایگل خیلی خوب فروش می‌رفت و موفقیت سوبارو اوت‌بک و سایر کراس‌اوورها را پیش‌بینی می‌کرد اما کام‌بک تنها 5,603 خریدار پیدا کرد. اگر به کاتالوگ‌های قدیمی AMC نگاه کنید خواهید دید که در آن‌ها کام‌بک هرگز از نمای عقب نشان داده نشده است زیرا احتمالاً مردم می‌فهمیدند که این همان گرملین است.

کپی لینک

مازراتی بای‌توربو سال 1981

مازراتی‌ها همیشه باید جذاب و چشمگیر به نظر برسند. قرار نیست محصولات این شرکت شبیه نسخهٔ کوپهٔ شورلت سایتیشن باشند. دلیل قرارگیری بای‌توربو در این لیست هم همین است.

کپی لینک

نیسان استانزا سال 1982

بسیاری از کارشناسان حوزهٔ خودرو معتقدند که کراس‌اوورها در دههٔ 80 با خودروهایی مثل نیسان استانزا اختراع شدند ولی به فروش خوبی دست نیافتند زیرا مردم برای آن‌ها آمده نبودند؛ اما این اشتباه است، این خودروها چون این شکلی بودند فروش خوبی نداشتند!

کپی لینک

فورد تمپو سال 1984

تمپو اولین خودروی آمریکایی بود که از زبان طراحی آئرودینامیک جدید فورد استفاده می‌کرد که این زبان طراحی روی چراغ‌های جلوی هم‌سطح با جلوپنجره به سبک خودروهای اروپایی تأکید داشت؛ اما این چراغ‌ها به‌موقع برای معرفی تمپو در سال 1983 تائید نشدند و بنابراین خودرو با چراغ‌های جلوی مربعی که داخل قابی کرومی قرار گرفته بودند عرضه شد. البته آن چراغ‌های مدنظر بالاخره در سال 1986 ارائه شدند اما در سال 1988 فورد قسمت عقب تمپو را بازطراحی کرد و بنابراین در عرض دو سال، یک طرف خودرو را درست کرد و طرف دیگر را خراب! بااین‌حال نسخهٔ کوپهٔ تمپو از این بلاها در امان ماند و با ظاهری زیبا به بازار آمد اما متأسفانه از لحاظ فنی با پیشرانه چهار سیلندری که از طریق جدا کردن دو سیلندر از موتور 3.2 لیتری شش سیلندر خطی فورد متعلق به دههٔ 60 ساخته شده بود و سیستم تعلیق ارزان‌قیمت، اصلاً جالب نبود.

کپی لینک

زیمر کوئیک‌سیلور سال 1984

زیمر خودروهایی که با نام نئو کلاسیک می‌شناسیم را تولید می‌کرد یعنی خراب کردن ظاهر خودروهای مدرن با قطعاتی به سبک کلاسیک. از بین همهٔ آلودگی‌های دیداری که زیمر ایجاد کرد، کوئیک‌سیلور قطعاً بدترین است. زیمر برای تولید این ماشین کار خود را با یک خودروی تولیدی آغاز کرد، فاصلهٔ محوری آن‌را 380 میلی‌متر افزایش داد و کاپوت بسیار کشیده‌ای به آن اضافه کرد که با هیچی پُر شده بود زیرا کوئیک‌سیلور بر اساس پونتیاک فیرو ساخته شد بود. بله درست خواندید این خودرو با وجود داشتن کاپوتی به‌اندازهٔ یک زمین تنیس که برای یادآوری پیشرانه‌های V8 و V12 غول‌پیکر قدیم طراحی شده بود، از یک پیشرانهٔ V6 کوچک و خشن نیرو می‌گرفت که پشت کابین قرار داشت. همچنین با وجود سپر کرومی بزرگ جلو که یادآور خودروهای کلاسیک بود، زیمر چراغ‌های جلوی مخفی فیرو را همچنان حفظ کرده بود! نکتهٔ مهم اینکه زیمر این جرثومهٔ زشتی را با قیمتی در حدود 50 هزار دلار میفروخت یعنی هم‌قیمت یک مرسدس بنز 500 SEL. سوزاندن این پول در تنور نانوایی بهتر از خرج کردن آن برای خرید کوئیک‌سیلور بود.

کپی لینک

آلفارومئو میلانو سال 1985

چه اتفاقی افتاده که در لیست زشت‌ترین خودروها یک آلفارومئو می‌بینیم؟ بهترین حدس این است که میلانو در ابتدا به‌عنوان خودرویی بزرگ طراحی شده، سپس تصمیم به کاهش اندازهٔ آن گرفته شده و در نیمهٔ راه این تغییر اندازه، نرم‌افزار طراحی کامپیوتری ناگهان از کار افتاده است.

کپی لینک

کادیلاک دویل سال 1985

باید کادیلاک‌های سال 1977 را تحسین کرد زیرا توانستند با کمی وقار و ابهت از برنامهٔ کوچک‌سازی جنرال موتورز جان سالم به در ببرند اما وقتی زمان کوچک‌سازی دوباره فرارسید، همهٔ آن وقار و ابهت ناپدید شد. کادیلاک‌های سال 1985 خودروهای کوچک و بی‌حیثیتی بودند و بسیار شبیه به الدزمبیل‌ها و بیوک‌هایی به نظر می‌رسیدند که آشکارا در اکثر قطعات با آن‌ها اشتراک داشتند. همه مدل سیمارون را دلیل اصلی نابود اعتبار کادیلاک می‌دانند اما این خودروهای کوچک‌شده هم در این قضیه به همان اندازه مقصر بودند. دویل سال 1985 آن‌چنان آسیبی به وجههٔ کادیلاک وارد کرد که این برند که زمانی استاندارد جهان بود به مضحکه دنیا تبدیل شد.

کپی لینک

سوبارو XT سال 1985

در دههٔ 80 میلادی به نظر می‌رسید خودروسازان ژاپنی کاملاً بی‌اشتباه هستند اما سوبارو XT ثابت کرد که این ادعا خیلی درست نیست. به نظر می‌رسد این خودرو فقط با استفاده از خط‌کش طراحی شده و طراحان آن هیچ درکی از خطوط منحنی نداشته‌اند. به همین دلیل، XT بیشتر از اینکه شبیه یک خودرو باشد، به نگه‌دارنده‌های درب گوه‌ای شکل شباهت داشت. داخل این خودرو با صفحه آمپر دیجیتالی که شبیه بازی‌های ویدئویی ارزان‌قیمت به نظر می‌رسید، غربیلک فرمان L شکل و دسته‌دندهٔ بسیار بزرگ، حتی از طراحی بیرونی آن‌هم بدتر بود. پیشرانهٔ توربوشارژ XT هم تنها 111 اسب بخار قدرت تولید می‌کرد که این یعنی بوست توربوی آن بیشتر شبیه یک نسیم بود.

کپی لینک

نیسان پولسار NX سال 1987

ویژگی اصلی نیسان پولسار NX قابلیت تغییر قسمت عقبی آن بود. این یعنی می‌شد پولسار NX را به شکل یک هاچ‌بک نیمه‌کاره یا یک نصفه استیشن خرید. بعداً مشخص شد که این ویژگی نزد خریداران اصلاً طرفداری ندارند. البته دینامیک رانندگی خوب این خودرو ممکن بود بتواند بر ظاهر احمقانهٔ آن غلبه کند اما پولسار بر اساس سنترا ساخته شده بود و رانندگی هیجان‌انگیزی نداشت.

کپی لینک

نیسان S کارگو سال 1989

S کارگو یک ون باری بود که به حلزون شباهت داشت! درواقع این یک شوخی از سوی نیسان بود که رنگ واقعیت گرفت و به تولید رسید. S کارگو به‌تنهایی تمام اعتباری که صنعت خودروسازی ژاپن با ساخت محصولاتی فوق‌العاده تا اواخر دههٔ 80 به دست آورده بود را به باد داد! این خودرو از لحاظ تئوری ادای احترامی به سیتروئن 2CV باری بود اما در ظاهر هیچ شباهتی به آن نداشت. اگر در آن زمان فتوشاپ اختراع شده بود، این ایده می‌توانست یک دروغ سیزده باشد و 24 ساعت بعد همهٔ ما به‌راحتی به زندگی خود ادامه می‌دادیم بدون آنکه از فکر تولید چنین خودرویی دیوانه شویم.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

©1404 - 1393 کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب پدال تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.