بهترین پیشرانه های دنیا که روی خودروهای معمولی نصب شدند
پشت اکثر خودروهای عالی دنیا یک پیشرانهٔ عالی وجود دارد. به خودروهایی مثل فراری 308، آکورا اینتگرا تایپ R، شورلت کوروت و بامو M5 فکر کنید؛ اما این خودروها چیزی فراتر از صرفاً یک پیشرانهٔ عالی هستند. آنها پکیج کاملی از طراحی جذاب، هندلینگ مناسب و پرفورمنس قابلتوجه را ارائه میکنند؛ اما گاهی اوقات، پیشرانههای عالی در سینهٔ خودروهای معمولی و یا حتی وحشتناک قرار میگیرند. در اینجا با 10 نمونه از این موارد آشنا خواهیم شد.
لانچیا تما 8.32
یک سدان با پیشرانهٔ فراری! کاش میشد به همینجا بسنده کنیم چون این ایدهٔ بسیاری خوبی به نظر میرسد اما این تمام ماجرا نیست و ناامیدیهای زیادی در لانچیا تما 8.32 وجود داشت. مهمتر از همه اینکه این خودرویی محرک جلو بود. علاوه بر این، تما 8.32 بهعنوان نسخهٔ پرچمدار سدان لانچیا، با موتور فراری شتاب صفرتاصد 6.8 ثانیهای را ارائه میکرد که تنها چند دهم ثانیه از تما توربو سریعتر بود.
این موتور که 215 اسب بخار قدرت داشت، از پیشرانهٔ 3 لیتری V8 فراری 308 GTB گرفته شده بود اما برای بهبود پالایش به میللنگ صلیبی معمولی مجهز شده بود. لانچیا تما 8.32 هنوز هم تنها سدانی است که با مجوز رسمی فراری به پیشرانهٔ این شرکت مجهز شده است.
استودبیکر سوپر لارک
قبل از اینکه استودبیکر در سال 1967 برای همیشه به فعالیت خود پایان دهد، خودروهای بسیار زیبایی تولید میکرد اما مدل لارک قطعاً یکی از آنها نبود. بااینحال، هرچند این سدان زشت در هیچ مسابقهٔ زیبایی برنده نمیشد اما به دلیل برخورداری از سرعت زیاد در روزهایی که واقعاً دوران ماسل کارها شروع شده بود تحسین بسیاری را برانگیخت.
داغترین نسخهٔ این خودرو در مدل 1963 با پیشرانهٔ 4.7 لیتری V8 سوپرشارژی که برای کوپهٔ آوانتی طراحی شده بود به بازار عرضه شد. این نسخه که اصطلاحاً سوپر لارک نامیده میشد، از 290 اسب بخار قدرت برخوردار بود و در آزمایشها به حداکثر سرعت 212 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کرد.
مرسدس R63 AMG
AMG در اواخر دههٔ 2000 پیشرانهٔ 6.2 لیتری V8 خود (M156) را در سینهٔ همهچیز از SL اسپرت گرفته تا ML شاسیبلند قرار میداد و مینیون R کلاس هم از این قاعده مستثنی نبود. این پیشرانه 510 اسب بخار قدرت تولید میکرد و با انتقال آن به هر چهارچرخ، R63 را ظرف 5.1 ثانیه از صفر به سرعت صد کیلومتر بر ساعت میرساند.
R کلاس بهخودیخود خودروی عجیبی بود و تجهیز آن به یک موتور V8 تنفس طبیعی که با کمی تغییر زیر کاپوت سوپراسپرت SLS هم دیده میشد، شرایط فروش آن را واقعاً دشوار کرد. به همین دلیل، تخمین زده میشود که تنها 200 دستگاه از R63 ساخته شده است.
فولکسواگن فیتون W12
چه کسی یک خودروی لوکس 70 هزار دلاری با نشان فولکسواگن میخواهد؟ معلوم شد این افراد حداقل در ایالاتمتحده زیاد نیستند. سدان فیتون بهعنوان رقیبی از فولکسواگن برای خودروهایی مثل بامو سری 7، خودروی وحشتناکی نبود اما غیر از برند اقتصادی، ظاهر آرامی داشت و نرمی سواری آن در حد مرسدس بنز S کلاس نبود.
فیتون اما با پیشرانههای بسیار وحشی و قدرتمندی ارائه شد مثل 5 لیتری V12 دیزلی با 310 اسب بخار قدرت و 6 لیتری W12 با 420 اسب بخار قدرت که اساساً نسخهای تنفس طبیعی از پیشرانهٔ بنتلی کانتیننتال بود.
آئودی S6
درحالیکه فولکسواگن فیتون DNA مشترکی با بنتلی کانتیننتال داشت، در جای دیگری از امپراطوری فولکسواگن سدان اسپرت آئودی S6 از پیشرانهٔ V10 لامبورگینی گالاردو استفاده میکرد.
البته پیشرانهٔ 5.2 لیتری آئودی با 435 اسب بخار قدرت اشتراکات بسیار کمی با پیشرانهٔ لامبورگینی داشت اما هنوز هم قلب بسیار جذابی بود که شتاب صفرتاصد قابلاحترام 5.1 ثانیهای را برای S6 فراهم میکرد. بااینحال، این آئودی اصلاً هیجانانگیز نبود و در پیچها عملکرد خوبی نداشت.
فولکسواگن پاسات W8
خودروی بعدی این لیست هم از گروه فولکسواگن است. در اواخر دههٔ 90 میلادی این گروه توسعهٔ پیشرانههای W شکل را آغاز کرد که بعداً منجر به ساخت موتورهای W16 بوگاتی و W12 بنتلی شد؛ اما پیش از آن، فولکسواگن در ابتدا یک موتور W8 را توسعه داد که فقط برای مقطعی در سینهٔ نسل پنجم پاسات قرار گرفت و به همین دلیل کمتر شناخته شده است.
این موتور با 4 لیتر حجم و 275 اسب بخار قدرت، واقعاً پیشرانهٔ جذاب و خلاقانهای بود اما چون در پاسات خانوادگی و بیهیجان استفاده شد، کمتر موردتوجه قرار گرفت.
هوندا سیویک VTi استیشن
پیشرانهٔ 1.8 لیتری B18C هوندا یکی از بهترین موتورهای چهار سیلندر محسوب میشود و آکورا اینتگرا تایپ R بدون آن هرگز نمیتوانست به یک خودروی نمادین تبدیل شود؛ اما در برخی بازارها مثل بریتانیا، هوندا این موتور را در سیویک هاچبک و استیشن هم ارائه کرد.
این خودروها شایستهٔ یک موتور جهنمی با ردلاین 8 هزار rpm نبودند و بنابراین یک سیویک استیشن با موتور B18C قطعاً نمونهای از خودرویی معمولی با پیشرانهٔ خارقالعاده بود.
ولوو S80
هرچند نسل دوم ولوو S80 به مدت یک دهه از سال 2006 تولید میشد اما در حال حاضر خیلی کسی آن را به یاد نمیآورد. بااینحال، با اینکه خود این سدان سوئدی چندان بهیادماندنی نبود اما صدای پیشرانهٔ 4.4 لیتری V8 با طراحی یاماها در مدلهای پرچمدار آن قطعاً بسیار خاطرهانگیز است.
ولوو از این پیشرانهٔ 315 اسب بخاری V8 که B8444S نام داشت، در کراساوور XC90 هم استفاده کرد اما بعداً زمانی که شرکت بریتانیایی نوبل دو توربوشارژر به آن اضافه کرد و 650 اسب بخار را پشت صندلیهای سوپرکار M600 خود قرار داد، این پیشرانه خانهٔ بسیار متفاوتی پیدا کرد.
شورلت SSR
پیشرانهٔ افسانهای LS جنرال موتورز آنقدر عالی است که سخت میتوان تصویر کرد خودرویی به آن مجهز شود و خارقالعاده نباشد؛ اما این موتور برای اینکه پونتیاک GTO جدید با ظاهری بیهیجان را موفق کند کافی نبود و این پیکاپ را هم نتوانست نجات دهد.
SSR در ابتدا با پیشرانهٔ ضعیف 5.3 لیتری 300 اسب بخاری معرفی شد اما بعداً به LS2 با 390 اسب بخار قدرت مجهز شد و با این نیرو توانست مسافت 400 متر را در 14.1 ثانیه طی کند. بااینحال، SSR هنوز هم رانندگی جالبی نداشت.
بامو 745i SA
پیشرانهٔ شش سیلندر خطی M88 بامو که در مدلهای M1 و M5 استفاده میشد یکی از بهترین پیشرانههای تاریخ محسوب میشود اما این موتور هرگز برای سری 7 مناسب نبود. بااینحال، بخش آفریقای جنوبی بامو اینطور فکر نمیکرد.
این بخش باید در آفریقای جنوبی خودروها را بهصورت فرمان راست عرضه میکرد اما در سمت راست مدل 745i (پرچمدار خانوادهٔ نسل E23 سری 7) که با پیشرانهٔ شش سیلندر توربوشارژ M30 در آلمان عرضه میشد، جایی برای نصب ستون فرمان وجود نداشت؛ بنابراین، بخش آفریقای جنوبی بامو در این خودرو از پیشرانهٔ M88 با 285 اسب بخار قدرت استفاده کرد اما این موتور اسپرت برای یک سدان لوکس بزرگ مناسب نبود.