پراید یا به عبارت بهتر فورد فستیوا! یکی از نامآشناترین واژهها برای ما ایرانیها که البته خاطرات چندان جالبی را نیز تداعی نمیکند… به جرات میتوان گفت پراید در کنار پیکان یکی از ستونهای اصلی صنعت خودروی کشور ما بودهاند و اگرچه نسخههای سدان این دو خودرو دیگر بهصورت صفرکیلومتر در بازار حضور ندارند اما مشتقات آنها همچون وانت پراید و آریسان بهصورت جستهوگریخته دیده میشوند! این بار میخواهیم یکی از کاملترین مقالات درباره تاریخچه پراید را تقدیم شما عزیزان کنیم. قطعاً خواندن این مطلب خالی از لطف نخواهد بود پس حتماً همراه ما باشید.
در قسمت اول این مقاله به نقل از وبسایت thetruthaboutcars شرایط آن زمان فورد و مزدا و محصولات ساب کامپکت آنها را بررسی کردیم و نهایتاً به فورد فستیوا رسیدیم. در بخش اول روی طراحی ظاهری و کابین این خودرو تمرکز داشتیم و حالا میخواهیم جنبههای فنی این خودروی ساده را بررسی کنیم. همانطور که گفتیم پراید یا فورد فستیوا خودروی مهمی برای شرکتهایی همچون فورد، مزدا، کیا و سایپا بود. این خودرو زمانی عرضه شد که محصولات ساب کامپکت دیفرانسیل عقب جای خود را به مدلهای کممصرفتر دیفرانسیل جلو میدادند و پراید یا فورد فستیوا طراحی شده توسط مزدا قطعاً جزو محصولات کممصرف زمان خود بود.
در بخش اول مقاله به ظاهر جعبهای و ساده این خودرو پرداختیم و حالا میخواهیم پلتفرم و بخش فنی آن را واکاوی کنیم. در سال ۱۹۸۱ مزدا نامگذاری پلتفرمهای خود را تغییر داد. این شرکت از کدهای دو حرفی برای کاراکترهای پنجم و ششم در شماره شاسی و شناسایی خودروهای مدل ۱۹۸۱ به بعد استفاده کرد. ژاپنیها امروز نیز از این کلاسبندی پلتفرم استفاده میکنند. از ابتدا تمامی کدهای شروع شده با حرف D نشان دهنده خودروی ساب کامپکت دیفرانسیل جلو بودهاند. فستیوا با کد DA شناخته میشود زیرا اولین خودروی این چنینی تاریخ مزداست. DA فاصله بین محوری کوتاه یعنی ۲۲۹.۶ سانتیمتر داشته است. طول کلی پراید یا فورد فستیوا در زمان معرفی به ۳۴۷.۴ سانتیمتر میرسید و پهنای آن نیز برابر با ۱۶۰.۵ سانتیمتر بود. ارتفاع این خودرو ۱۴۶ سانتیمتر بود و وزن آن بسته به تجهیزات و نوع بدنه بین ۶۹۵ تا ۷۸۰ کیلوگرم متغیر بود.
با طراحی عرضی پیشرانه، فستیوا دیفرانسیل جلو از سیستم تعلیق مستقل جلو و فنرهای پیچشی استفاده میکرد. سیستم تعلیق عقب از طراحی تورشن بیم استفاده کرده بود. همانطور که انتظار داریم، پیشرانههای فستیوا نیز متعلق به مزدا و خانواده پیشرانههای B بودند. این پیشرانه در آن زمان نیروگاه جدیدی محسوب میشود و بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۵ با تغییرات متنوعی تولید شد. نکته مهم اینکه طراحی پیشرانه مزدا به گونهای انجام شده بود که با پاره شدن تسمه تایم پیشرانه روشن نمیشد و از آسیب به بخشهای دیگر جلوگیری میکرد. این ویژگی برای خریدارانی که بودجه کمی داشتند یک بحث مهم به شمار میرفت.
سه پیشرانه اولی که در خانواده B معرفی شدند همگی روی فستیوا قابل سفارش بودند. نمونه پایه با نام B1 شناخته میشد که از نوع ۴ سیلندر ۱.۱ لیتری کوچک بود. این پیشرانه از ۸ سوپاپ استفاده میکرد و فقط بهصورت SOHC تولید میشد. پایهترین پیشرانه پراید یا فورد فستیوا فقط در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۹ عرضه شد و مشتریان اروپایی و آسیایی آن را تجربه کردند. کیا بعداً از این پیشرانه در خودروی سفیا استفاده کرد. بسیاری از مردم به پیشرانه رده میانی BJ علاقه داشتند. این پیشرانه ۴ سیلندر ۱.۶ لیتری از ۱۶ سوپاپ سود میبرد و از جمله ویژگیهای مهم آن میتوان به طراحی DOHC و تزریق سوخت تک نقطهای اشاره کرد. تنها فستیواهای بازار ژاپن و بهطور خاص تریم اسپرت از پیشرانه BJ استفاده کردند. این پیشرانه قدرت ۸۷ اسب بخاری تولید میکرد.
نهایتاً به بزرگترین پیشرانه فستیوا یعنی B3 میرسیم که اندکی بزرگتر از پیشرانه ۱۲۹۰ سیسی BJ بود و حجمش به ۱۳۲۴ سیسی میرسید. این پیشرانه فقط بهصورت SOHC تولید شد و علاوه بر فستیوا در برخی محصولات مزدا، فورد لیزر و جانشین فستیوا یعنی آسپیر بکار رفت. پیشرانه B3 در ابتدا از نوع کاربراتوری بود اما بعداً بهصورت انژکتوری تولید شد. این پیشرانه خروجی ۶۳ اسب بخاری را ارائه میکرد. در دهه ۹۰ میلادی پیشرانه B3 ارتقا یافت و ۱۰ اسب بخار به قدرتش اضافه شد. این پیشرانه تا سال ۲۰۰۵ در کیا ریو و تا سال ۲۰۱۴ در کیا پراید بکار رفت.
خب حالا برسیم به پراید که موضوع را جذابتر میکند! کیا پراید در واقع نسخه ریبج شده از فورد فستیوا محسوب میشد. پراید بهصورت محلی در کره جنوبی تولید میشد و این کشور یکی از اولین محلهایی بود که شروع به تولید این خودرو کرد. شروع تولید تحت لیسانس پراید از سال ۱۹۸۶ و به عنوان مدل سال ۱۹۸۷ شروع شد. فورد فستیوا با هویت دقیقتر خود یعنی مزدا ۱۲۱ در استرالیا و اروپا عرضه شد. فروش این خودرو در این بازارها نیز از سال ۱۹۸۷ شروع شد. البته مزدا ۱۲۱ عمر کوتاهی داشت و پس از سال ۱۹۹۱ در بازار استرالیا به فورد فستیوا تبدیل شد. ۱۲۱ در اروپا هم به کیا پراید تغییر ماهیت داد.
برای اینکه اوضاع روشن شود باید گفت فستیوا در اصل محصولی بود که بر اساس درخواست فورد تولید شد و اگرچه مزدا این پروژه را پیش برد اما فورد آن را به نام خود معرفی کرد. حتی مزدا که در فوریه ۱۹۸۶ این خودرو را راهی بازار ژاپن کرد آن را با نام فورد فستیوا بازاریابی نمود. این هاچبک در ژاپن با نام مزدا عرضه نمیشد. تریم های فستیوا در ژاپن شامل مدلهای L، L اسپشیال، S، گیا و کانواس تاپ بودند. تریم های اولیه بعدها تغییراتی داشتند و در مدل ۱۹۸۷ شاهد عرضه GT و GT-X هم بودیم که از پیشرانه DOHC یاد شده استفاده میکردند. فستیوا از طریق نمایندگیهای ژاپنی فورد که با نام اتوراما شناخته میشدند عرضه میشد.
اگرچه فستیواهای تولید ژاپن از نشان فورد استفاده میکردند اما مدلهای بازار آمریکای شمالی در کره جنوبی و به همراه کیا پراید تولید میشدند. آمریکاییها مجبور بودند کمی بیشتر منتظر این خودرو بمانند زیرا فروش پراید یا همان فورد فستیوا تا سال ۱۹۸۷ و به عنوان مدل ۱۹۸۸ شروع نشده بود. فروش این خودرو در کانادا حتی دیرتر کلید خورد و در ژانویه ۱۹۸۹ این خودرو راهی کانادا شد. برای کمک به بهبود توزیع در این کشور، فستیوا در نمایندگیهای مرکوری نیز قابل سفارش بود. برخلاف دیگر بازارها، فستیوا آمریکای شمالی تنها با یک پیشرانه ۱.۳ لیتری B3 عرضه میشد. این خودرو در زمان معرفی فقط دارای سه تریم L، L پلاس و LX بود. مدل LX از طریق برفپاککن عقب لوکستر خود از سایر تریم ها متمایز میشد!
البته مدل LX تغییرات دیگری نیز داشت زیرا تنها مدلی بود که از فرمان دارای تنظیم ارتفاع و دورشمار پیشرانه سود میبرد. واقعاً آن دوران شاهد سادهترین محصولات ساب کامپکت بودیم و خبری از رینگهای اسپرت، آینههای تنظیم شونده و… نبود. اگر خواهان کاست پلیر بودید باید تریم LX را سفارش میدادید. این مدل همچنین از گیربکس ۵ سرعته دستی استفاده میکرد درحالیکه تریم های پایهتر گیربکس ۴ سرعته داشتند. همچنین مدلهای اتوماتیک نیز با گیربکس ۳ سرعته مزدا تولید شدند. مشاهده تفاوتهای بین فستیوا بازار ژاپن و آمریکای شمالی بسیار جالب خواهد بود. نه خبری از پیشرانه DOHC بود و نه تریم های اسپرت با کیتهای بدنه و نه حتی سقف برزنتی! ظاهراً فورد مجبور بود جذابیت فستیوا را سرکوب کند تا با دیگر خودروهای کوچک خود همچون اسکورت همپوشانی نداشته باشد.
جدای از اشاره به تفاوتهای فستیوا در بازارهای گوناگون باید به کشورهای دیگری که پراید یا فورد فستیوا را تولید کردهاند نیز اشاره کنیم. علاوه بر تولید این خودرو توسط مزدا تا سال ۱۹۹۲ و کیا تا سال ۲۰۰۰، سه خودروساز بزرگ دیگر نیز مجوز تولید این خودرو را دریافت کردند. در سال ۱۹۹۳ یا ۱۳۷۲ شمسی سایپا تولید این خودرو با نشان خود را در ایران شروع کرد. جوینت ونچر دانگ فنگ یوئدا کیا نیز در چین شروع به تولید این خودرو در سال ۱۹۹۷ کرد. نهایتاً شرکت AAV نیز در سال ۱۹۹۸ فستیوا را در مصر مونتاژ کرد.
AAV کمترین علاقه را به فستیوا داشت زیرا این هاچبک را فقط تا سال ۲۰۰۲ روی خط تولید برد. دانگ فنگ نیز تا سال ۲۰۰۳ این کار را انجام داد تا اینکه سایپا کیک اصلی را برداشت (!) و نسخههای گوناگون آن را تا همین سال ۱۳۹۹ تولید کرد. البته نویسنده اصلی از ادامه تولید نسخه وانت پراید بیاطلاع بوده و به آن اشاره نکرده است! سایپا محصول خود را با نام های ۱۱۱، ۱۳۱، ۱۳۲ و ۱۴۱ تولید کرد. نسخه وانت هم با نام ۱۵۱ شناخته میشود. البته نام های اولیه پراید یا فورد فستیوا در ایران پراید، صبا و نسیم بود. این خودرو در چین با نام گوان تونگ GTQ5010X تولید شد زیرا مشتریان چینی از نام های طولانی خوششان میآمد! فستیوا در یک کارخانه ژاپنی، ۲ کارخانه کرهای و دو سایت چینی تولید شد.
این خودرو همانطور که اشاره کردیم در ایران، مصر، فیلیپین، تایوان و ونزوئلا نیز تولید شده است. در قسمت بعدی این مقاله به تمامی نسخههای پراید یا فستیوا خواهیم پرداخت. همچنین بهروزرسانیهای نسل اول این خودرو نیز ذکر خواهند شد.
تاریخچه جالب و خواندنی پراید یا فورد فستیوا (قسمت اول)
ادامه دارد…
Pedram7
۲۳ مرداد ۱۴۰۱هی از کادیلاک با ابهت ش رسیدیم به قبر متحرک…
meysam
۲۳ مرداد ۱۴۰۱مقاله خیلی جالب بود
مزدا اون زمان چی ساخته
من خودم تو کیلومتر 730 هزار موتور تعمیر کردم
مکانلک وقتی موتور باز کرد دیدم یاتاقانها یکطرفش بیشتر خورده شده بود. تعجب کردم پرسیدم چرا اینطوریه؟
گفت چیز عجیبی نیست. خیلی از پرایدها اینطوری هستند. بخاطر بی دقتی در مونتاژ تو کارخونه این اتفاق می افته و اگه درست کار کنند اینطوری نمیشه. با این حال و با اینکه ماشین دست 2 نفر بوده 730 هزار تا بی خرج کار کرد.
جالب اینکه بعد از تعمیر اساسی صدا و لرزش موتور از صفری خیلی بهتر شد.
مکانیک بشدت توصیه کرد با مدلهای بالاتر تعویض نکنم. گفت حالا که پراید سواری همینو نگه دار چون مدل بالاییها فکر کنم بعد از سال 90 اگه تسمه تایم پاره کنه پدر موتور درمیاد ولی مال من مدل 86 اینطوری نیست.
ولی اتاق دیگه پوکیده. ماشین ایرانی از یه تایمی به بعد هر چی هم خوب باشه دیگه نمیشه سوار شد
chevo
۲۳ مرداد ۱۴۰۱از همون تاریخ ۱۹۹۲ بود که امار کشته های تصادفات ایران چند برابر شد با این “ ارابه مرگ” اگر این خودرو در ایران تولید نمیشد الان دولت نیاز نداشت برای افزایش جمعیت دست به هر کار غیرمعقولی بزنه😑😑😑
کافر مقدس
۲۳ مرداد ۱۴۰۱این ماشین تو تاریخ تولید خودش استانداردهای ایمنی رو پاس کرده. تو ایران با متریال بیخود تولید میشه بحث دیگری ست که اینجا صرفا از خودروسازی دنبال ثروتمندشدن هستن
پراید کره ایی هم پیدا کنی میبینی تو تصادف اندازه یه پراید 1401 لهه نمیشه چه برسه اونایی که خوده فورد تولید میکرد با ورق ضخیم تر . وزن شون بیشتر از پراید امروز بوده
Alireza.w
۲۴ مرداد ۱۴۰۱اولین بار مزدا پراید رو تولید کرد نه فورد.
Hero
۲۴ مرداد ۱۴۰۱نه جونم
شما بنز S مدل 2022 رو به خیلی از ما ایرانی ها بدی بازم طوری رانندگی می کنیم که ایمنی فعال و غیرفعال خودرو جواب نمیده
یارو زانتیاسوار رو پلیس نامحسوس با سرعت بالای ۱۸۰ گرفته بود می گفت یعنی پراید با ۱۰۰ تا بره منم با ۱۰۰ تا برم؟!!!
منطق رو داشته باش
حالا فکرشو بکن بنز S بهش بدی حتما باید تخت گاز بره وگرنه افت داره براش!!!😲
علت این فرهنگ اگه گفتی چیه؟
بنظر من تازه به دوران رسیده بودن خیلی از ماها
پدرمون با الاغ یا موتورگازی رفت و آمد می کرده حالا ما اولین نسلش هستیم که خودروسواریم! (متاسفانه خیلیا اینطورن)
یارو انگلیسیه جد ۴ نسل قبلش خودروسوار بوده، و اینه که دیگه دماغشو بالا نمی گیره چون یک ماشین خریده …!
امین
۲۳ مرداد ۱۴۰۱ممنون از پدال.اگر امکان داره در ارتباط با پژو ۴۰۵ هم از این مدل مقاله تهیه کنید
JDM lover
۲۳ مرداد ۱۴۰۱بخاطر همین لگن سایپا خیلیا از دنیا رفتن
فقط میتونم بگم متاسفم که جامعه مون یه خودروی ایمن و در دسترس نداره و خیلیا مجبورن سوار همچین گاری هایی بشن و جونشون به خطر بیفته
Hero
۲۴ مرداد ۱۴۰۱مهندس فرهاد کاشانی توی سایتش یک مقاله ی طعنه وار جالب برای امثال شما داره
که بجای ایراد گرفتن به شیوه ی رانندگی خودمون، فقط به خودرو بند می کنیم
بخونش جالبه
ˈadɔlf ˈhɪtlɐ
۲۳ مرداد ۱۴۰۱زمان خودش وقتی که دست مزدا بوده چی بوده الان چیه
SadjadArt
۲۳ مرداد ۱۴۰۱حدود یه ماه پیش یدونه هاچبک خریدم که بازسازیش کنم و همزمان زیرپام باشه
مدل 75 کره ای
فنیشو تو این یه ماهه اوکی کردم کامل فقط مونده صافکاری و رنگش
کولرشم درست کردم عالیه😂
ولی واقعا جرعت اینو ندارم بیشتر از 90 تا باهاش برم
فقط توی شهر باهاش میرم بیرون شهر اصلا
Hadi
۲۳ مرداد ۱۴۰۱این همه ماشین خوب چرا باید پراید مونتاژ میشد مثلا دوو ریسر هوندا آکورد میتسوبیشی گالانت اوپل کورسا پژو 205و…
Sina
۲۳ مرداد ۱۴۰۱پراید (فستیوا) رو اگر از این جهت بهش نگاه کنی که مصرف کننده قشر ضعیف بگه خب بجای اینکه موتور سیکلت بخرم یکم پول بیشتر بدم و وسیله ای دارم که لااقل دورش یه اتاق هست کولر بخاری داره نسبت به موتور سیکلت خیلی امن تره تو بارونو برفو گرما سرما راحت ترم،،،واقعا وسیله عالی و مناسبیه
یعنی در مقایسه با موتور سیکلت برای مصارف دورن شهری و مسافت های کوچیک با قیمت مناسب سنجیده بشه
نه بیان به قیمت یه ماشین مرغوب امن اونم واسه جاده های کوهستانی و دوطرفه و طولانی ایران بچپونن به ملت بیچاره
genius
۲۴ مرداد ۱۴۰۱در زمان خودش یکسری آپشن های خاص داشت که تا سالها بعد فقط تو پراید داشتیمش و حتی 405 هم از اونها بی بهره بود.مثلا آنتن برقی ، پشت سری و کمربند سرنشینان عقب ، برف پاک کن تایمر دار که واسه سالهای 3-72 که تازه اومده بود واقعا لاکچری و چشمگیر بود
Farzad
۲۵ مرداد ۱۴۰۱از رانندگی بدمون یه جمله بگیم فقط تقصیر ماشین نندازیم
آراد نصرالهی
۲۹ مرداد ۱۴۰۱پرایدم مال ما نیست . اینم مثل پرشیا سمند 206 405 پیکان مزدا زانتیا و ماکسیما و………….. خدایی ما چی داریم باعث تعصف است. ما حتی ماشی های ام که داریم مال کم کم داخل بازار جهانی که دسته مردمه مال 1980 به پایین است. ماشین های جدیدمون چینی ها هستن که فقط داخل خودچین و ایران میشناسنشون . وای بر ما😩