سختی‌های پیست نوربرگ‌رینگ

یک‌شنبه 1 تیر 1393 - 14:40
مطالعه 5 دقیقه
Nürburgring Audi RS4
نوربرگرینگ با بقیه پیست‌های مسابقه دنیا متفاوت است. این پیست در زمانی ساخته شده که رقابت‌های رانندگی سرعت با شرایط ایمن رانندگی چندان میانه‌ای...
تبلیغات

نوربرگرینگ با بقیه پیست‌های مسابقه دنیا متفاوت است. این پیست در زمانی ساخته شده که رقابت‌های رانندگی سرعت با شرایط ایمن رانندگی چندان میانه‌ای نداشته است. مکان‌های پرش و بعد یک مسیر مستقیم به اندازه‌ای که از خود می‌پرسیم:

چقدر دارم تند می‌روم؟!

۷۳ پیچ در نوردشلیف (Nordshlieffe) به علاوه ۱۱ تای دیگر در مسیر GP وجود دارند؛ امّا این پیچ‌ها چیزهایی نیستند که یادگیری پیست نوربرگرینگ را مشکل می‌کنند. چیزی در مورد این پیست وجود دارد که آن را چالش‌برانگیزتر از هر پیست دیگری در دنیا می‌کند. بیل کاسول که برای رانندگی در این پیست، ۷۲ ساعت در آلمان آموزش دیده، تجربه‌اش از رانندگی در نوربرگرینگ را در ادامه ارائه کرده است.

من چند بار در نوربرگرینگ بوده‌ام، البته دورهایی که با گرن توریزمو شرکت‌کرده‌ام، حساب نمی‌کنم. تقریباً ۱۰ دور در یک خودرویی بودم که به محض رسیدن به آنجا کرایه کردم. سه روز برای یادگرفتن پیست در دورهای تمرینی محدود وقت داشتم. در طول آن ۳ روز متوجه شدم که سه چیز در مورد نوربرگرینگ وجود دارند که آن را با هر پیست دیگری در دنیا متفاوت می‌کنند.

طول پیست

مطمئناً طول مشکل‌ساز است و همه آن را می‌دانیم. ولی این مشکل ناشی از سختی به خاطر سپردن ۱۷۰ پیچ (۸۴ تا به صورت رسمی) یا یادگرفتن خط مسیر نیست، بلکه به خاطر مسیر ۱۵/۲ مایلی (۲۴/۴ کیلومتری) در یک دور مسابقات ۲۴ ساعته است؛ به این معنا که برای تکرار گذشتن از یک پیچ می‌بایست ۱۰ دقیقه صبر کنید و دوباره آن را امتحان کنید. همان‌طور که می‌بینید، بعد از ۳ روز تمرین هنوز چیزهای زیادی بود که یاد نگرفته بودم.

در یک پیست مسابقه معمولی، ممکن است بعد از ۹۰ ثانیه دوباره همان پیچ را ببینید. در نتیجه، عضلات شما هنوز نحوه گذشتن از آن را به یاد خواهند داشت؛ زیرا چند ثانیه پیش از این اتفاق افتاده است. ولی در نوربرگرینگ، عضلات تا ۱۷۰ پیچ بعدی را رد کنند، نحوه گذشتن از پیچ نخست یادشان رفته. در نتیجه سرعت گذشتن از پیچ‌ها شاید تنها یک درصد بهبود پیدا کند و برای ارتقای آن می‌بایست تاجایی که فرصت دارید در پیست دور بزنید.

برخی از آموزشگاه‌های رانندگی برای حل این مسئله، پیست را به چند بخش تقسیم می‌کنند و به افراد اجازه می‌دهند که یک مسیر ۲ مایلی را تمام طول روز رانندگی کنند. ولی در نهایت می‌بایست تمام ۱۵/۲ مایل مسیر مسابقه را در کنار هم قرار دهید تا پیست نوربرگرینگ را نیز همانند دیگر پیست‌ها کاملاً یاد بگیرید. فراموش نکنید که از تجهیزات کاهش‌دهنده استهلاک تایرها استفاده کنید. تایرهای شما می‌توانند برای دور اول مناسب باشند، ولی بعد از ۸ دقیقه و قبل از اینکه به پیچ اول برسید، احتمالاً با تایرهایی صاف روبرو خواهید بود.

بخش‌های با ریتم ثابت

وقتی سرعت می‌گیرید، نوربرگرینگ شرایطی متفاوت پیدا می‌کند؛ چیزی که برای همه پیست‌ها صدق می‌کند. در یک پیست معمولی، وقتی سرعت ورودی به پیچ‌ها یکی پس از دیگری افزایش پیدا می‌کند، به این معنی است که با سرعت بیشتری وارد ناحیه ترمزگیری می‌شوید و باید زودتر ترمز کنید. ولی در پیست نوربرگرینگ چنین نیست. تمام طول مسیر، بخش‌هایی با ریتم‌های با مقیاس زیاد در امتداد یکدیگر است. شما به سختی به چپ و سپس به راست دوباره در مسیر پیست قرار گرفته‌اید که دوباره همین روند تکرار می‌شود. اندکی به سرعت خود اضافه می‌کنید و در همین حال می‌ببینید که تنها چند اینچ با لبه مسیر فاصله دارید. اگر دیر بجنبید، خودرو به مسیر حرکت خودش ادامه خواهد داد و پیست نیز به همین ترتیب...

با سرعت 110 مایل بر ساعت (177 کیلومتر بر ساعت) در پیچ، پیست شما را پس می‌زند. این به معنای لغزیدن آرام به بیرون از مسیر نیست؛ بلکه پیست از کنار، شما را به آسمان پرت می‌کند. هنوز پایتان روی پدال گاز است که احساس می‌کنید زیر پایتان خالی شده است؛ درست حدس زده‌اید، الان در هوا معلق هستید!

بالا و پایین‌های مسیر

پایین دره، قبل از رفتن شما، حفاظ گذاری شده است و به نظر راحت و گذشتن از آن مشکلی نخواهد داشت. ولی به این صورت با سرعت پایین رفتن مانند هیچ چیز دیگری در مسابقات رانندگی نیست. سختی مسیر در پایین دره تمام نمی‌شود و یک سربالایی درست بعد از آن قرار گرفته است. سپس با عجله به سمت چپ می‌روید تا گارد ریل‌ها را رد کنید و فکر می‌کنم دوباره به هوا تشریف ببرید! ولی این بار با سرعت بیشتر.

در نتیجه، نمی‌توان پیست نوربرگرینگ را همانند دیگر پیست‌های معمولی یاد گرفت. با یک سری دور زدن‌های محدود نمی‌توانید به این هدف برسید؛ زیرا فاصله دیدن هر پیچ ۹۰ ثانیه نخواهد بود (۶۰۰ ثانیه). به علاوه این فاصله را نمی‌توانید کاهش دهید، زیرا پیست به شما اجازه این کار را نمی‌دهد و شما را پس می‌زند. همچنین بالا و پایین‌های مسیر وضعیت شما را تحت تأثیر قرار خواهند داد.

این تصویر از فلانتزگارتن در دنده پنجم و فرود از یک سطح نسبتاً صاف است. همان‌طور که می‌بینید پروسه یادگرفتن پیست نوربرگرینگ ادامه دارد. وقتی در مسیر صاف قرار گرفتید، دوباره پرش‌ها به پیچ بعدی شروع می‌شود. وضعیت پیست با سرعت‌گرفتن، تغییر زیادی می‌کند.

بعد از 3 روز تمرین و 6 ساعت مسابقه، کلاس‌هایم را با پیروزی در SP-8 تمام کردم و می‌توانم بگویم که نوربرگرینگ را یاد گرفته‌ام. اشخاص محلی می‌گویند که تنها بعد از ۱۰۰۰ دور در پیست می‌توانم چنین حرفی بزنم؛ ولی تعداد دورهای من قابل‌توجه بود و برای من کارآیی داشت. برای مسابقه رؤیایی‌ام، یعنی مسابقات ۲۴ ساعته نوربرگرینگ انتخاب شدم. بعد از ۵ سال مسابقه بدون یک شغل واقعی، هیچ پولی نداشتم و در همین حال، نتوانستم شرکتی پیدا کنم که به من کمک کند. بنابراین از این دور مسابقات کنار کشیدم و برای سال آینده برنامه‌ریزی می‌کنم!

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

©1404 - 1393 کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب پدال تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.