دلتاوینگ؛ شاهکار نیسان که قربانی مقررات موتور اسپرت شد
سالهای آغازین قرن 21 جزو درخشان ترین سالهای موتور اسپرت از نظر جذابیت و دینامیک بود زیرا طراحان با نوآوریهای زیاد و خودروسازان بزرگ و کوچک با تزریق بودجههای قابلتوجه باعث میشدند تنور مسابقات داغ باقی بماند. دلتاوینگ یکی از پروژههای جالب آن دوران است که میتوان آن را جاهطلبانهترین پروژه مسابقات خودرویی قرن 21 دانست.
شخصیت اصلی داستان ما بن بولبی است که مخترع و هدایت کننده تیم خود بود. او جزو طراحان و مهندسانی بود که از فرصت به دست آمده در مسابقات ایندی کار استفاده کرد. آن زمان انجمن ایندی کار دنبال شاسی پیشرفتهای برای نسل جدید خودروهای خود میگشت و بولبی هم با دلتاوینگ وارد میدان شد و آن را به عنوان نسل جدید خودروهای مسابقات ایندی معرفی کرد. طراحی سهگوش خودرو در ابتدا نظرات چندانی را به خود جلب نکرد. این خودرو فاقد بال جلو و عقب و عناصر آئرودینامیکی بود و تنها یک تیغه عمودی بزرگ داشت تا به حرکتش در خط مستقیم کمک کند. این طراحی و مکانیسم عجیب در بین مقامات مسابقات موتور اسپرت و ایندی طرفدار چندانی نداشت.
اما دان پانوز مؤسس شرکت ALMS پتانسیلهای دلتاوینگ را تشخیص داد. البته فهمیدن پتانسیلهای این خودرو سخت نبود زیرا دلتاوینگ به عنوان یک خودروی مسابقهای کاکپیت باز با ضریب درگ 0.24 که نصف خودروهای آن موقع ایندی وزن و مصرف سوخت داشت تولید شده بود. این خودرو داون فورس خود را از تونلهای ونتوری کف خودرو دریافت میکرد. این طراحی از طراحی خودروی ایندی ایگل 1989 گرفته شده بود. پیشرانه 4 سیلندر 1.6 لیتری توربوی دلتاوینگ نیز از نیسان جوک گرفته شده بود و با بهبودهای رخ داده قدرت 300 اسب بخار تولید میکرد تا به این ترتیب به یک موشک زمینی تبدیل شود.
پانوز تلاشهای زیادی انجام داد تا دلتاوینگ در مسابقات 24 ساعته لمان سال 2012 و در کلاس گاراژ 56 شرکت کند. کلاس گاراژ 56 به خودروهای آزمایشی اختصاص داشت. خودروی موردبحث با رانندگی مارینو فرانچیتی (برادر کوچکتر داریو فرانچیتی) توجه زیادی را به خود جلب کرد. دلتاوینگ که از گیربکسی بدون سیستمهای هیدرولیکی یا کنترلی استفاده میکرد در دور تعیین خط توانست رتبه 29 را کسب کند و بهتر از برخی خودروهای کلاس LMP2 ظاهر شود؛ اما در ساعت ششم مسابقه اصلی امیدهای این خودرو نقش بر آب شد زیرا پس از برخورد با خودروی شماره 7 تویوتا از دور مسابقات خارج شد.
در همان سال شاهد حضور دلتاوینگ در برخی مسابقات دیگر همچون مسابقات 10 ساله رود آتلانتا سال 2012 بودیم. البته پس از اعتراض برخی رقبا درباره لزوم رعایت قوانین و مقررات شاهد وضعیتی جنجالی بودیم اما در نهایت دلتاوینگ علیرغم کارشکنیها توانست رتبه پنجم را کسب کند و لوکاس اوردونز راننده خودرو میگفت اگر محدودیتها و قوانین نبودند دلتاوینگ میتوانست درخشش بیشتری در موتور اسپرت داشته باشد.
در کل دلتاوینگ نتوانست سرمایهگذاران جدیدی برای پیشبرد این پروژه پیدا کند و همکاری بولبی و پانوز نیز به پایان رسید. پانوز مالکیت معنوی پروژه را به دست آورد و نسخه خودش از این خودرو را با پیشرانه مزدا تولید کرد. این خودرو 45 اسب بخار قویتر از نسخه اولیه دلتاوینگ بود. بولبی نیز با نیسان همکاری کرد تا خودروی نیسان ZEOD RC را بسازد. این خودرو نسخه هیبریدی و کاکپیت بسته از دلتاوینگ بود. او به همراه نیسان در مسابقات 24 ساعته لمان سال 2014 حضور یافت و به سرعت 300 کیلومتر در ساعت نیز رسید. نیسان حتی یک دور مسابقه را فقط با پیشرانه الکتریکی طی کرد اما گیربکس معیوب باعث شد ZEOD RC از مسابقات حذف شود و در نهایت ژاپنیها این پروژه را تعطیل کردند. اما خودروی پانوز در مسابقات ALMS 2013 شرکت کرد و چندین پودیوم را به دست آورد. این موفقیت سریعاً به پایان رسید زیرا دلتاوینگ پانوز دیگر مجوز حضور در مسابقات را نداشت چراکه قوانین بازنگری شده بودند. در نهایت دلتاوینگ به عنوان یک کانسپت عجیب در موتور اسپرت باقی ماند...