بدترین خودروهای قرن 21 به انتخاب مجله تاپ گیر
چندی پیش مطلبی را با عنوان «بهترین خودروهای سال ۱۴۰۲ به انتخاب نویسندگان پدال» منتشر کردیم که در آن بهترینها و دلپسندترین خودروها از دید خود پرداختیم. حقیقت آن است که تمام خودروها مطلوب نیستند و برخی از آنان راه سرافکندگی را تا حدی پیش میروند که باید برایشان یک فهرست تازه تدارک دید؛ فهرستی با عنوان «بدترین خودروهای قرن»! از آنجا که نشریه مشهور «تاپگیر» زحمت تهیه این فهرست را کشیده، به شاخصترین خودروهای آن نگاهی میاندازیم.
بیامو سری 5 گرن توریسمو
یکی از مهمترین شرکتکنندگان این لیست، بیامو سری 5 گرنتوریسمو به شمار میرود که در سال 2009 روانه بازار شد. تیم بازاریابی باواریاییها درحالی این فستبک چهار در را تولید کرد که جایی برای ورود آن در بازار نبود.
مینی کلابمن
کلابمن 2007 خودرویی نهچندان محبوب به شمار میرفت که با مشکلات ویژهای چون جوش آوردن و زمانبندی نامناسب موتور اشاره کرد که باعث ایجاد صدای ضربه در کاپوت میشد و درصورت نادیده گرفته شدن توسط مالک، اتفاقا به موتور خودرو آسیب هم وارد میکرد.
فیات 124 اسپایدر
فیات تصمیم گرفت خودرویی خوب به نام مزدا MX-5 را بردارد و به روشی ایتالیایی، آن را زشتتر و کندذهنتر کرد. بدنه بزرگتر (که هدف این کلاس خودرویی نیست)، صدای نامناسب توربو، فرمانپذیری خستهکننده و قیمت بالا جزو مشکلات شناخته شده این خودرو به شمار میروند. نسخه گرانتر آبارث باعث ایجاد بهبودهای فنی شد اما برای ابعاد نامناسب و قیمت بالای آن کاری نکرد.
لوتوس اروپا S
تلاش لوتوس برای تبدیل کردن الیزه به یک GT مانند تلاش برای برآوردن هلو از درخت پرتقال بود؛ بیفایده! حداقل با قوانین طبیعت نمیتوان این کار را انجام داد. قاعدتا لوتوس هم شکست خورد. اروپا S بهلطف بهرهمندی از موتور نهچندان هیجانانگیز واکسهال، بیهویت باقی ماند و تنها خریداران لوتوس را سردرگم کرد.
سیتروئن C6
C6 شکست نبود؛ بلکه یک موفقیت کامل و آوانگارد به شمار میرفت. سیتروئن با تولید این خودروی سدان همان چیزی را ساخته بود که در آن مهارت داشت: خودرویی عجیب و غریب که حس راحتی نوشیدن یک نسکافه گرم را به سرنیشنانش منتقل میکرد و بس! قاعدتا نمیتوان از لیوان نسکافه انتظار داشت سریع حرکت کند. مشکل در پیدا کردن دنده 3، پیچیدگی بیشازاندازه سیستم تعلیق، هزینه نگهداری بالا و قطعات کم از مشکلات این خودرو بودند.
کووینی C6W
حتما آن دسته از سخنرانیهای انگیزشی را دیدهاید که میگویند: «اگر میتوانی آرزو کنی، پس میتوانی به آن برسی» یا «زندگی آنجایی آغاز میشود که از دایره آرامش خود بیرون بیایید». جملههای زیبایی هستند اما برای واقعبینی، گاهی هم بد نیست انسان به تصمیماتش شک کند. فقط میتوان گفت ای کاش سازنده C6W هم در تولید آن تجدید نظر میکرد.
سیتروئن C3 پلوریل
هرچند میتوانیم تا فردا بنشینیم و انواع مدلهای سیتروئن و رنو را برای حضور در این فهرست بررسی کنیم اما مدلی چون C3 پلوریل 2003 یک خودرو واقعا مقرونبهصرفه محسوب میشد. به گفته خود سیتروئن، پلوریل در حقیقت پنج خودرو در یک خودرو بود: یک هاچبک، یک سدان سانروف، یک اسپایدر، یک کابریولت و یک وانت بیسقف. وقتی قیمت 12 هزار پوندی آن را در زمان عرضه در نظر بگیرید، میبینید برای هر خودرو 2,400 پوند بیشتر پرداخت نکردهاید. معامله قرن!
آستون مارتین سیگنت
سیگنت واقعا آستونمارتین نبود؛ در حقیقت یک تویوتا iQ بود که سیبیل آستونمارتین را روی لبهایش گذاشت و کتی چرمی به تن کرد. هدف اصلی معرفی آن هم کاهش آلایندگی محصولات آستونمارتین محسوب میشد.
هوندا CR-Z
تنها ویژگی که هوندا در لحظه خلق خودروی اسپرت هیبیریدی خود فراموش کرد، افزودن چاشنی اسپرت بود. موتورهای برقی و بنزینی این خودرو رویهمرفته 121 اسب متواضع بخار تولید میکردند. CR-Z بهلطف بهرهمندی از گشتاور یک دستگاه آبمیوهگیری میتوانست در حدود 10 ثانیه به سرعت 100 کیلومتربرساعت برسد؛ البته برای این کار به مسیری نسبتا طولانی نیاز دارد.
رنو وِلساتیس
برخی معتقدند ولساتیس یک شکست به شمار میرفت اما اینطور نیست. 1,300 دستگاه از این خودرو در بریتانیا به فروش رسید. در مقام مقایسه به بوگاتی ویرون نگاه کنید که رویهمرفته 450 دستگاه از آن فروش رفت؛نتیجه آنکهک ولساتیس چندان هم ناموفق عمل نکرده است.
فولکس واگن فیتون
تجربه نشان داد کسی به خرید یک خودروی لوکس و کشیده با لوگوی فولکسواگن روی کاپوت و صندوق آن علاقهمند نیست. فروش فاجعهبار این سدان هم گواه بر این ادعا است. برخی از روی ترحم، فیتون را مهندسیشدهترین شکست تاریخ مینامند.
هامر H2
میگویند اگر میخواهید کاری را انجام دهید، آن را با عقیده راسخ کامل کنید. هامر H1 در بیکیفیت بودن سرامد بود اما حداقل این کار را برخلاف H2، با اعتمادبهنفس انجام داد.
پژو 308CC
فرمانپذیری در حد یک سگ پاگ، طراحی نهچندان دلچسب و سقفی که انگار 300 کیلوگرم وزن دارد بخشی از نکات چشمگیر این خودرو به شمار میرفتند. با دیدن آن یک سوال به ذهن بیننده خطور میکرد: «چرا؟»
یوبین پوما
یوبین پوما یک وسیلهنقلیه 6 متری با پهنای 2 متری بود که 3.5 تن وزن داشت و به سقف جمعشونده فلزی مجهز شده بود. تمام.
مکلارن X-1
تصویر گویای همهچیز هست. یک مکلارن اما بدون شباهت به مکلارن. در حقیقت بدون شباهت به خودروهای عادی. یک رویا؟ یک کابوس؟ هرچه بود واقعی بود. مکلارن X-1 بود.