خودروهای بهیادماندنی و بررسی مسالهٔ دوام در صنعت خودرو
مصطفی حسنی: طراحی ظاهری زیبا، امکانات رفاهی متنوع، تجهیزات ایمنی کامل، فناوریهای پیشرفته در بخش فنی و ...
در حال حاضر همهٔ اینها را میتوانیم در محصولات خوب چینی پیدا کنیم. با در نظر گرفتن قیمت آنها میبینیم که کاملاً قابل رقابت با خودروهای کرهای هستند. خودروهای کرهای هم در تمام این موارد شما را راضی میکنند و این بار نه تنها قابل مقایسه با خودروهای ژاپنی و اروپایی هستند، بلکه آنها را با جذابیت بیشتر و نوآوریهای گوناگون پشت سر میگذارند.
اما این همهٔ ماجرا نیست. هنوز تفاوتهای زیادی بین اتومبیلهای چینی با کرهای و اتومبیلهای کرهای با اتومبیلهای ژاپنی و آلمانی باقی مانده، تفاوتهایی که مردم زیادی در دنیا حاضرند به خاطر آنها پول بیشتری بدهند و امکانات کمتری دریافت کنند، تفاوتهایی که نام این خودروها را به برندهایی با ارزش تبدیل کردهاند که ما آنها را باور میکنیم و به آنها اعتماد داریم.
«دوام » یکی از این تفاوتهاست که شما نمیتوانید آن را در میان طرحهای اغواکننده و لیستهای بلندبالای تجهیزات خودروها بیابید.
این خودرو تا چند سال میتواند عملکرد مطلوب خود را حفظ کند؟ این سوالیست که میتواند در مورد تمام جنبههای یک خودرو مطرح شود. پاسخی که ما برای این سؤال از خودروهای چینی، کرهای، فرانسوی و آلمانی و ژاپنی دریافت میکنیم متفاوت خواهد بود و در میان آنها مواردی وجود دارند که ما را شگفتزده میکنند؛ مثلاً یک تویوتا کمری مدل 2007 که سالها در یکی از کشورهای عربی بهعنوان تاکسی کار کرده و ظاهر خوبی هم ندارد، اما هنوز هم با سوار شدن آن از کیفیت کارکردش (صدا، ارتعاش، تعویضهای گیربکس و ...) لذت میبرید و مالک هم از آن رضایت کامل دارد. مثال دیگری که جالب به نظر میرسد یک بنز کلاس E با شانزده سال کارکرد بود که یکی از اساتید حدود دو سال در خارج از کشور صاحب آن بودند و در این مدت پایشان به تعمیرگاه باز نشده بود. (البته ایشان بعد از برگشتن و خرید یک خودروی نو داخلی که مدل جدید و نسبتاً گرانقیمتی هم بود دچار افسردگی شده بودند!)
همه میدانند که اینها اتومبیلهای بادوامی هستند، اما راز این دوام چیست؟ قطعاً ما راز آنها را نمیدانیم، اما میتوانیم راجع به مسائلی صحبت کنیم که در خلق این خودروهای بادوام به آنها توجه شده.
1 – طراحی و ساخت محصول
اولین و مهمترین موضوع استراتژی و هدف طراحی است. در بخش طراحی ظاهری باید در نظر داشت که با در نظر گرفتن محدودیت هزینه، طراحی میتواند دو هدف متفاوت داشته باشد. برای مثال قطعهای مثل یک داشبورد را در نظر بگیرید. این داشبورد میتواند طرحی زیبا و پیچیده داشته باشد اما از پلاستیکهای خشک و بیکیفیت ساخته شود. در نقطهٔ مقابل طراحان میتوانند طرح سادهتری را پیشنهاد کنند که هزینهٔ در نظر گرفته شده در آن صرف مواد مرغوبتر و کیفیت بیشتر در تولید شود. برای نمونه به طرح داخلی چری فالوین 2 (MVM 315 ) در مقابل نسل دوم داچیا لوگان توجه کنید.
علاوه بر اینها همین طراحی سادهتر ظاهر محصول مزیت دیگری به همراه دارد. اگر طراحان آنقدر هنرمند باشند که برای خلق زیبایی از مدهای اغراقآمیز بازار که بهزودی تغییر میکنند پیروی نکنند، نتیجهٔ کار آنها بهزودی شبیه یک خودروی قدیمی از رده خارج و غیرقابلتحمل به نظر نخواهد رسید. محصولات فولکسواگن مثال روشنی در این مورد هستند. ما در این خودروها میبینیم که چطور با تلفیق سادگی، تناسب و اصالت طرحهایی زیبا و ماندگار آفریده شدهاند. این نگرش را میتوان در طراحی محصولات اشکودا و داچیا نیز مشاهده کرد.
این دو فلسفه را میتوان به سایر قطعات بدنه و تریم نیز تعمیم داد. علاوه بر این در طراحی بخشهای فنی نیز ما شاهد این اختلاف هستیم. بهعنوانمثال در طراحی موتور، عواملی مثل دمای کارکرد موتور، منحنی گشتاور، نسبت تراکم و نیز کیفیت و دقت ساخت اجزا و آلیاژهای مورد استفاده در آنها برخی از نخستین مواردی هستند که بر دوام آن تأثیر مستقیم دارند. بسیاری از خودروهای جدید صاحب موتورهایی هستند که توان زیاد در مقابل حجم کم آنها در نگاه اول تحسینبرانگیز به نظر میرسد. در بعضی از این موتورها با استفاده از توربوشارژر بیشترین توان لیتری ممکن حاصل شده است. اما این اعداد نمیتوانند دوام آن هار ا به ما نشان دهند. در مقابل این نوع طراحی، ما شاهد طبقهای از موتورهای تویوتا هستیم که گاهی از آنها بهعنوان موتورهای تنبل یاد میشود. مثلاً در هایلوکس مدل 2016 از موتوری استفاده شده که با حجم 2694 cc، حداکثر توان آن معادل 164 hp است. این عملکرد تویوتا همواره مورد انتقاد بوده اما شاید همین امر یکی از عواملی بوده که باعث شده این موتورها در طول سالها کمترین استهلاک و افت عملکرد در سختترین شرایط را دارا باشند. در این موتورها ما میبینیم که کارکرد آرام و با کیفیت موتور بهعنوان اولین اولویت و دریافت توان بیشتر بهعنوان دومین عامل در نظر گرفته میشود.
در اجزای سیستم تعلیق و جلوبندی مثل طبق، قطعات با سطح مقطع بیشتر برای کاهش تنش وارده به آنها طراحی میشوند. در طراحی اجزای سازه و بدنه، وزن کم اجزای متحرک، اتصالات قوی و همچنین تقویت قسمتهای تحت فشار بیشتر بر اثر وزن و حرکات اتومبیل در خودرویی مانند مزدا 3 قابل توجه هستند.
آزمونهای دوام
یکی از مهمترین مراحل در طراحی قطعات و مجموعههای خودرو بهخصوص موتور، «آزمونهای دوام » هستند که بر روی نمونههای اولیهٔ ساخته شده انجام میشوند. در این آزمونها توانایی تحمل و نحوهٔ کارکرد قطعات در عمر مفید آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد.
تعدادی از آزمونهای دوام رایج برای موتورها عبارتند از:
- آزمون دوام 800 ساعت استاندارد: این آزمون، آزمون دوام اصلی برای بررسی دوام موتور است.
- آزمون 500 ساعت پویا: در این آزمون دوام قطعات موتور در شرایط سختتر بررسی میشود.
- آزمون 400 ساعت با تغییرات دما: در این آزمون موتور و قطعات آن به صورت متناوب تحت تغییرات شدید دمایی قرار میگیرند.
- آزمون 172 ساعت با ضربهٔ حرارتی عمیق: در این آزمون کارکرد قطعهٔ واشر سرسیلندر با تغییرات دمایی ناگهانی و شدید ارزیابی میشود. (اختلاف میزان انبساط و انقباض بین سرسیلندر و بلوک سیلندر در هنگام تغییرات دما باید توسط واشرسرسیلندر آببندی و جبران شود.)
- آزمون 100 ساعت تشدید: در این آزمون دوام قطعات در حین کارکرد در بسامد تشدید آنها بررسی میشود.
آزمونهای دوام نه تنها در مورد موتور، بلکه در مورد سایر بخشهای خودرو ازجمله سازه و بدنه و قطعات منفرد نیز تعریف شده و انجام میشوند. برخی از این آزمونها عبارتند از:
- آزمونهای دوان ارتعاش سینوسی، تصادفی و شوک برای سازه و بدنه
- آزمونهای ارتعاش تحت شرایط جوی یا عملکردی خاص
- آزمونهای استحکام و خستگی بر روی قطعات
- آزمونهای دوام شرایط محیطی شامل مقاومت حرارتی و برودتی – رطوبتی، شوک حرارتی و ... برای قطعات و سیستمهای الکتریکی
- آزمونهای دوام و استحکام تغییر شکل صندلی
- آزمونهای دوام سویچ و قفلها، ادوات و مکانیزم های کنترلی مثل دسته راهنما، دربهای بدنه و داشبورد، دستگیرهها، ضربهگیرها و ... که برای هر قطعه بهطور مجزا تعریف شده انجام میشود.
(لازم به ذکر است آزمونهای ذکر شده در ایران توسط شرکت «ایتراک» و آزمونهای مربوط به موتور توسط شرکتهای ایتراک، ایپکو، دینا موتورز، دیزل سنگین ایران و ... قابل ارائه هستند.)
تمام اینها آزمونهایی هستند که انجام آنها در مراحل طراحی قطعات و مجموعههای یک خودروی امروزی امری رایج است؛ اما در آنها الزامات متفاوتی وجود دارد و کیفیت انجام آنها و میزان اهمیت به آنها توسط خودروسازان مختلف نتایج متفاوتی در پی دارد.
علاوه بر این آزمونها خودروسازان بخش دیگری از آزمونهای عملی را روی نمونههای اولیهٔ خودرو انجام میدهند. خودروسازان پیشرو در این مرحله برای خودروهایشان آزمونهای مفصل و بسیار سختگیرانهای را طراحی و اجرا میکنند. بهعنوان یک مثال میتوانید به تستهای INKA توسط آئودی توجه کنید که قبلاً در پدال معرفی شدهاند. (لینک)
آنچه تا اینجا گفته شد، اگر به بهترین وجه ممکن انجام شود، تنها یک نتیجه دارد و آن خودرویی است که خوب طراحی شده. اکنون این خودرو باید خوب ساخته شود. کیفیت تولید دارای مهمترین نقش در دوام خودروست. در بسیاری از موارد باوجود طراحی خوب، به دلایلی مثل عدم امکان تأمین یک قطعه با کیفیت مطلوب، عدم تبعیت از اسناد مرجع در تولید قطعات به علت مشکلاتی مثل فرسودگی ماشینآلات یا هزینه یا مواد اولیهٔ نامرغوب، نه تنها همان قطعه کیفیت نامطلوبی خواهد داشت بلکه در بعضی موارد این موضوع باعث مشکلات بزرگتری در خودرو میشود (مثلاً وقتی این قطعه رینگ پیستون یک موتور پیشرفته است).
2 – بازتاب رفتاری
روش مناسب طراحی، آزمونهای سختگیرانه و کیفیت تولید بسیار خوب همهٔ چیزهایی نیستند که برای عرضهٔ یک اتومبیل با دوام کافی باشند. در این مراحل اقدامات لازم برای خلق یک محصول با دوام حول محور طراحی و تولید آن انجام شدهاند؛ اما در سطح دوم که آن را «سطح بازتاب رفتاری » مینامیم، سؤالات دیگری مطرح میشوند: آیا ادعای سازنده در مورد دوام این خودرو باورکردنی است؟ و اگر بله، آیا اصلاً این خودرو ارزش نگه داشتن دارد؟ اینها سؤالاتی هستند که مصرفکنندگان باید پاسخ آنها را توسط خود محصول دریافت کنند.
در این سطح برای تحقق این هدف مباحثی مثل هویت محصول، بهینهسازی شخصیتی محصولات، تحکیم رابطهٔ احساسی بین مشتریان و محصولات، امکان تأثیر و افزایش حس تعلق و تملک محصول مطرح میشوند.
3– اقدامات سیستمی
سومین سطح از اقدامات به «اقدامات سیستمی » در این حوزه مربوط میشود. سازوکارهای ضمانت محصول و مسئولیت تولیدکننده در مقابل آن، قیمتگذاری مناسب محصول در قبال این ویژگیها، توجه به بازارهای ثانویه برای عرضهٔ مجدد خودرو و جلب توجه مشتریان به مسالهٔ دوام و تبلیغ این ویژگی ازجمله این اقدامات هستند.
در رابطه با مورد آخر، میتوان به تبلیغات فولکسواگن گلف مدل 2006 در انگلستان اشاره کرد که در آنها گفته میشد یک فولکس گلف پس از سه سال 2820 پوند بیشتر یک پژو 307 ارزش دارد.
روی دیگر سکهٔ دوام!
در خصوص موضوع دوام چالشهایی نیز مطرح میشوند، ازجمله اینکه با آهنگ سریع پیشرفت فناوری بهخصوص درزمینهٔ ایمنی و مصرف سوخت، آیا ارائهٔ محصولاتی با عمر طولانی در درازمدت به نفع مصرفکنندگان است؟ موضوع مهم دیگر نیز خواست آنهاست، بسیاری از طراحان بر این عقیدهاند که درصد زیادی از مشتریان این سبک طراحی را نمیپسندند و چنین چیزی را از ابتدا نمیخواهند.
شاید بتوان گفت خودروسازان کمی هستند که دوام را بهعنوان یک شاخصهٔ مهم و اصلی در ساختههای خود در نظر میگیرند و به آن اولویت میدهند؛ شاید این خودروها زیباترین، سریعترین، مجهزترین و راحتترین خودروها نباشند، اما قطعاً آنها بهیادماندنیترین خودروها هستند ...
سخن آخر
اجازه دهید نقلقولی از جناب آقای «برایان برنز »، پروفسور در طراحی صنعتی پایانبخش این مطلب باشد که در آن بهسادگی و کوتاهی خطمشی و طرز فکر درست برای طراحی یک محصول با دوام بیان شده:
«انتظارات را متعادل و برآورده کنید، بیاعتنایی و خواست ناآگاهانه را کاهش دهید، سودمندی و رضایت از محصول را به حداکثر رسانید و در آخر به شأن محصول و مصرفکننده احترام بگذارید. »
به امید سربلندی ایران عزیز
مصطفی حسنی