معرفی خودروهای جالبی که شایسته سرنوشت بهتری بودند! (قسمت دوم)
تاریخ عادت به قضاوت نادرست درباره برخی از خودروها دارد و ما فکر میکنیم خودروهایی که در این لیست خواهید دید بهترین نمونهها از این دست هستند. خودروها میتوانند در زمان معرفی بازخوردهای بسیار مثبتی از عموم مردم و کارشناسان دریافت کنند اما خب بازار همواره بیرحم بوده و میتواند سرنوشت دیگری را برای یک خودرو رقم بزند. در قسمت اول این نوشتار خودروهای جالبی را خدمت شما معرفی کردیم و حالا نیز قسمت دوم و پایانی آن را در اختیار شما عزیزان قرار میدهیم. با ما همراه باشید.
جگوار X-Type
جگوار X-Type آن زمان تنها یک فورد موندئو با لباسی خیالانگیز نبود. خب پس مشکل این گربه بریتانیایی در چیست؟ همبازی موندئو یکی از بهترین هندلینگ ها را در بین خودروهای زمان خود داشت و قطعاً طراحی آن نیز از کیلومترها دورتر یک جگوار را نشان میدهد اما فرمان این خودرو میتوانست حس و بازخورد بهتری داشته باشد و بدون پیشرانه دیزلی کمرمق عرضه شود. به غیر از این موارد، جگوار عملکرد نسبتاً خوبی در برابر رقبای ژرمنی خود داشت. اما ما واقعاً مدل سدان را تحسین نمیکنیم و بیشتر مدل استیشن را که در سال 2003 عرضه شد میپسندیم. این خودرو به حدی خوب بود که ملکه انگلستان نیز یک نمونه از آن را در اختیار گرفت. X-Type یک نکته مثبت دیگر هم داشت که استفاده از سیستم چهار چرخ محرک بود.
پژو 605
یک خودروی فرانسوی و بزرگ دیگر که مأموریت مهمی داشت. 605 در واقع میخ آخر بر تابوت خودروهای دیفرانسیل عقب پژو بود چراکه از طراحی دیفرانسیل جلو و پیشرانههای قرض گرفته از پژو 405 استفاده میکرد. یکی از پیشرانههای جالب این خودرو نیز نمونه 6 سیلندر 3 لیتری مشترک با محصولات رنو و ولوو بود. اگرچه 605 جذابیت محصولات BMW یا مرسدس را نداشت اما از هندلینگ خوب، سواری نرم و پرفورمنسی درخور سود میبرد. با این وجود 605 توفیق چندانی در بازار نیافت و تولیدش در سال 1999 متوقف شد. جایگزین این خودرو نیز 607 حاشیهساز بود. شاید دل هیچکسی برای پژو 605 تنگ نشود اما این خودرو در طول حدود 10 سالی که در بازار حضور داشت به فروش بیش از 250 هزار دستگاهی رسید و نشان داد که یک سدان بزرگ، بادوام و سرسخت است.
پورشه 911 نسل 996
شاید با دیدن پورشه در این لیست تعجب کنید اما نسل 996 پورشه 911 شایسته حضور در این لیست را داشته است. بسیاری از طرفداران پر و پا قرص پورشه از بهکارگیری پیشرانه 6 سیلندر خطی آبخنک مبهوت بودند اما بدون 911، این پیشرانه به تاریخ میپیوست چراکه استانداردهای آلایندگی روز به روز سختگیرانهتر میشدند. مورد دیگر چراغهای جلوی تخممرغی در نمونههای اولیه 996 بودند. این چراغها مشابه نمونههای بکار رفته در باکستر بودند و هیچکسی هم انتقادی به این خودرو وارد نمیکرد هرچند برخی افراد از شباهت زیاد 911 به برادر ارزانتر خود شکایت داشتند. البته مشکل این خودرو تنها شباهت با مدل ارزانتر نبود چراکه تنگناهای مالی هم مسبب چنین چالشهایی بودند. 996 حالا به یک کلاسیک مدرن دلپذیر تبدیل شده است.
رنو اسپورت اسپایدر
لوتوس الیزه یک سر و گردن بالاتر از اکثر خودروهای اسپورت کلاس خود بود و خب رنو اسپورت اسپایدر هم در برابر این خودرو توفیقی نیافت. در نگاه اول لوتوس سبکتر، ارزانتر و سریعتر تنها گزینه قابل انتخاب بود اما رنو شجاعت به خرج داد و محصول خود را با پیشرانه 2 لیتری 150 اسب بخاری کلیو تولید کرد. حاصل این کار نیز خودرویی بسیار سریع در جاده بود. اشتباه رنو این بود که با اسپورت اسپایدر خیلی بیش از حد به موارد پایه پرداخت و تنها شیشه جلو را در دسترس خریداران بریتانیایی قرار داد. تنها 1800 دستگاه از این خودرو ساخته شد اما در کل اسپورت اسپایدر یک خودروی مناسب پیست بود که هماکنون در کلکسیون برخی افراد جا خوش کرده است.
رنو آوانتایم
آوانتایم تقریباً همزمان با مدل ولساتیس چهار درب عرضه شد. آوانتایم احتمالاً به خاطر لیست بلندبالایی از نقصها و نقاط ضعف شکست خورد. قطعاً ظاهر این خودرو باب میل همه نبود اما از سواری بسیار راحتی برای مسافتهای طولانی سود میبرد و از نظر آرامش و آسایش کابین به راحتی با ژرمنها رقابت میکرد. شکل مینی ون کوپه آوانتایم هم چیزی نبود که در صنعت خودرو دیده شده باشد. کابین این خودرو پر از تجهیزات لوکس بود و رنو از نظر تجهیزات ایمنی هم کم نگذاشته بود. فضای کابین این خودرو جزو نقاط قوت آوانتایم بود اما این خودرو از نظر تجاری یک شکست بود چراکه تنها دو سال پس از شروع عرضه بازنشسته شد و تا سال 2003 در کل 8557 دستگاه از آن خط تولید را ترک کردند.
روور 75
روور 75 در نمایشگاه بیرمنگام 1998 رونمایی شد و خیلی امیدوار کننده نشان میداد. استایل و مهندسی این خودرو با استقبال کارشناسان روبرو شده بود و همهچیز تا زمانی که رئیس کمپانی برند پیشتریدر با رسانهها صحبت کرد خوب پیش میرفت. او در مصاحبه با اصحاب رسانه سخنان جنجالی درباره مشکلات عمیق روور به زبان آورد و اعتماد افراد به این خودرو و کل کمپانی را تضعیف نمود. همین سخنان جنجالی تأثیر خود را در نمایندگیها نشان داد یعنی زمانی که فروش روور 75 در اواسط سال 1999 و حدود 6 ماه پس از تست اولیه خبرنگاران افت نمود. البته فروش این خودرو در سالهای بعد و به ویژه با پیشرانه دیزلی بسیار نرم بهبود یافت اما 75 آسیب دیده بود. این خودرو از طراحی خوبی سود میبرد اما سخنرانی مدیر روور همهچیز را بر باد داد.
روور 200 BRM
روور 200 BRM خودرویی بسیار متمایز بود و ارتباطی تاریخی با خودروی توربین روور BRM داشت. تا سال 1998 خریدار چندانی برای این هاچبک نبود اما خب خریداران جلوپنجره نارنجی عجیب و پیشرانه 1.8 لیتری 143 اسب بخاری این خودرو را دوست داشتند. 200 BRM از سواری راحت و کابینی با چرم دستدوز سود میبرد اما اکثر خریداران به دنبال مدل قوی و سریع روور 200Vi بودند. تنها 1100 نفر خود را راضی کردند که 13495 پوند را صرف خرید این هاچبک داغ و سفارشی بکنند.
اوپل/واکسهال کالیبرا
شکی وجود ندارد که این خودرو از نظر فروش موفق عمل کرد و میراث کوپههایی را که ریشه در اوپل جی تی دهه 60 میلادی داشتند زنده کرد. اگرچه افراد زیادی طراحی این خودرو را دوست داشتند اما زیرساخت آن جای تعریف زیادی نداشت و به همین خاطر کالیبرا هندلینگی در حد و اندازههای ظاهر خود نداشت. سیستم چهار چرخ محرک کالیبرا اکثر نقطهضعفهای دینامیکی این خودرو را پوشش داده بود اما واکسهال ترجیح داد مدلهای کاوالیر Sri و GSi را به عنوان محصولاتی قابلاعتناتر تولید کند.
فولکسواگن بیتل جدید
دستکاری یک میراث مشهور و مهم کاری ریسکپذیر است و فولکسواگن هم این کار را با معرفی بیتل جدید در سال 1998 انجام داد. این خودرو از طراحی رترو و زیرساخت گلف دیفرانسیل جلو استفاده میکرد. علیرغم بازخوردهای نه چندان خوبی که از سمت طرفداران سنتی بیتل روانه فولکس شد، میزان فروش این خودرو ژرمنها را متقاعد کرد نسل دوم بیتل جدید را در سال 2011 تولید کنند. این خودرو به خاطر عدم فضای کابین و بار کافی در مقایسه با گلف و قیمت بالایش مورد انتقاد قرار گرفت. البته واقعیت این است که فولکس سه سال زودتر از مینی این خودروی رترو را تولید کرد و اولین نسل بیتل جدید هم به فروش 1,163,890 دستگاهی رسید.