۲۵ سال پس از تهاجم ژاپنیها، پیروزی با آلمانهاست
ابتدا چند تصویر از نمایشگاه دیترویت ۲۵ سال پیش را مرور کنیم: داتسونهایی که بر روی فرش قرمز پارک شده بودند، سرمای طاقت فرسا که شهر را فرا گرفته بود و انگار خورشید این منطقه از کره زمین را فراموش کرده بود. در همین حال، نمایشگاه بینالمللی سال ۱۹۸۹ مصادف با معرفی لکسس و اینفینیتی به عنوان برندهای تخصصی تویوتا و نیسان برای خودروهای لوکس در بازار بود. این برندهای جدید در کنار برند آکورای هوندا که در سال ۱۹۸۶ ارائه شد، میتوانستند شعله خودروهای لوکس آلمانی را خاموش کنند. امّا این حرفها مربوط به ۲۵ سال پیش است و همیشه برنامهها مطابق میل همه پیش نمیرود.
وقتی جدول فروش سال ۲۰۱۳ را مرور کنیم، خواهیم دید که پرفروشترین برند لوکس در ایالات متحده در سال گذشته، مرسدسبنز بود که اندکی بیشتر از ب ام و و در حدود ۳۳۴ هزار دستگاه فروش داشته است. این در حالی است که برند لوکس پرقدرت تویوتا که با مدل LS400، خواب را از خودروهای لوکس آلمانی ربوده، در مکان سوم جای گرفته است. لکسس در مجموع در امریکا، حدود ۲۷۴ هزار دستگاه خودرو به فروش رسانده است. آکورا نیز عملکردی تقریباً به اندازه آئودی داشته و میزان فروش این برند در حدود ۱۶۵ هزار دستگاه بوده است. برند اینفینیتی را نیز از یاد نبریم که در کنار لینکلن و ولوو، تنها برندهای لوکسی بودند که فروششان نسبت به سال ۲۰۱۲ افت داشته است. تعداد خودروهای فروخته شده اینفینیتی در سال ۲۰۱۳، ۱۱۶۴۵۵ دستگاه بوده است.
هر کدام از برندهای لوکس ژاپنی مشکلات خاص خود را دارند. به عنوان مثال، فروش لکسسهای بزرگ، بیشتر بر دو سری مدلهای ES سدان و RX کراساور استوار است. این دو مدل در سالهای گذشته، ستونهای چپ و راست لکسس بودهاند و در سال ۲۰۱۳ نیز ۶۴ درصد فروش محصولات لکسس را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین در هر نمایشگاهی که باشد، مدلهای ES و RX پایههای اصلی برند لکسس هستند و بنابراین تنها میتوانند سلیقههای محدودی از بازار خودرو را راضی نگه دارند.
برخلاف مرسدسبنز که در یک مدل، هم میتواند هزینههای تمام شده را کنترل کند و هم AMGهای قدرتمند داشته باشد، لکسس مدلهای پایه خود را سال به سال به همان شیوه همیشگی عرضه میکند. شاید آخرین تلاش لکسس برای تغییر در این شیوه، استفاده از مدل IS دیفرانسیل عقب و تریم F-sport آن باشد که شاید برای این کار، اندکی دیر شده باشد. درنظر بگیرید که سال گذشته، ب ام و سری ۳ از مجموع لکسسهای IS و ES بیشتر فروخته است.
اینفینیتی به عنوان برند لوکس محصولات نیسان، شرایط خوبی نداشته است. مدلهایی مانند G35/G37 نیز نتوانستند خود را حفظ کنند. آخرین حربهای که «جان دو نیسچن» از اینفینیتی به کار برده، روشی است که از آئودی در سال ۲۰۱۲ گرفته شده است. همانند رابطه ساختاری فولکسواگن-آئودی، اینفینیتی نیز قرار است که ساختار مستقلتری پیدا کند. اولین نشانهها به این صورت نمایان شدهاند: رؤسای اینفینیتی از ژاپن خارج شده و در هنگکنگ مستقر شدهاند و تمام مدلها به حرف Q تغییر نام دادهاند؛ حرفی که چندان جذاب نیست و معنی خاصی نمیدهد. بر این اساس، مدلی که بیش از همه میتوانست رقابتی جدّی با آلمانیها داشته باشد، یعنی G37، به Q50 تغییر نام داده است و این موضوع میتواند در این رقابت اختلال وارد کند. ولی در عین حال، برنامه نجات اینفینیتی روزهای اولیه خود را میگذراند و باید منتظر نتایج آن در آینده بود.
آکورا نیز تبدیل به بزرگترین دشمن خودش شده است. ستاره خط تولید آکورا، TL، توانست با ورود خود به بازار، بسیاری از مشتریان را به سمت خود بکشاند. ولی طراحان آکورا، انگار که داروهای روانگردان مصرف کرده باشند! طراحی مدرن قبلی را با طرحهای گانگستری ترکیب کردند و به این خودرویی که عملکرد فوقالعادهای داشت و بسیار جوانپسند بود، با دست خود آکورا به زمین خورد. امروز، آکورا بار کراساورهای MDX و RDX را به دوش میکشد و تنها چیزی که در خط تولید بر جای مانده، سه گانه سدانهای آکورا هستند.
در همین حال، آلمانیها پیشرفت خود را داشتهاند. در واقع، رقیبی که در گوشهای کمین گرفته باشد، از همه چیز خطرناکتر است. برخلاف برندهای لوکس ژاپنی و برند نیمهمستقل لوکس آئودی، مرسدسبنز و ب ام و شاخهای تجاری از کمپانی اصلی نیستند. اگر این خودروها شکست بخورند، هیچ شرکت مادری بالای سرشان نیست که آنها از روی زمین جمع کند. اگر کلاس C و سری ۳ به فروش نرسند، افراد شاغل در کارخانهها و استودیوهای طراحی، نمیتوانند به راحتی به کار خود ادامه دهند. در مونیخ و اشتوتگارت، جنگ بر سر هزینههای بیشتر و سود بهتر است؛ به عبارت جنگ برای بقا و ادامه زندگی است.
خودروسازان آلمانی یک مزیّت بسیار بزرگ دارند و آن، میراث خوشنامی است. به این معنا که بخش بزرگی از بازار همیشه پذیرای ورود آنان است. البته دفاع از این خوشنامی، چندان کمهزینه نیست. ب ام و، تعداد خودروهای خط تولیدش را به ۱۱ مدل افزایش داده است که در این بین، مینی جزو این تعداد نیست و بسیاری از مدلهای دیگر نیز در راهاند. مرسدس بیش از ۱۲ خودرو در امریکا تولید میکند؛ مدلهایی که از کلاس CLA تا S و Sprinter را شامل میشوند. در همین حال، لکسس ۱۱، اینیفینیتی ۸ و آکورا ۹ خط تولید را در امریکا دارند. مهندسان آلمانی به شدت به دنبال پر کردن حفرههای خالی بازار بودهاند. به علاوه، بعد از 25 سال، شرایط نشان داده که خودروسازان آلمانی با قدمت و اصالت بیشتر باز هم میتوانند خریداران بیشتری را به سمت خودروهای لوکسشان جلب کنند.
شما فکر می کنید در چند سال آینده روند بازار خودروهای لوکس به کدامین سمت کشیده می شود: خودروهای ژاپنی یا آلمانی؟
[polldaddy poll=8005749]