عجیب‌ترین ری‌بج‌ها / تغییر برندها در تاریخ خودروسازی

جمعه 27 تیر 1404 - 18:00
مطالعه 7 دقیقه
عجیب‌ترین ری‌بج‌ها
گاهی خودروسازان برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها با تغییر نام و نشان، خودرویی از برندی دیگر را عرضه می‌کنند که گاهی مدل‌های عجیبی را خلق کرده است.
تبلیغات

وقتی خودروسازی بخواهد با هزینه کم مدل جدیدی به سبد محصولاتش اضافه کند، گاهی به سراغ شرکت دیگری می‌رود و با تغییر نشان و نام، خودرویی موجود را با برند خود به بازار عرضه می‌کند. این فرآیند به ری‌بج یا مهندسی نشان معروف است. معمولاً نتیجهٔ این کار عجیب است و در بسیاری موارد شکست را به دنبال دارد. در ادامه با 10 نمونه از عجیب‌ترین ری‌بج‌های تاریخ آشنا خواهیم شد.

کپی لینک

آستون‌مارتین سیگنت

سیگنِت برای کاهش میانگین آلایندگی سبد محصولات آستون‌مارتین و رعایت قوانین جدید اروپا در سال 2011 معرفی شد. این خودرو درواقع یک تویوتا iQ شهری کوچک با موتور 1.3 لیتری 97 اسب بخاری بود که با جلوپنجره و چراغ‌های آستون و کابین پر از چرم تزئین شده بود. ایده این خودرو ظاهراً در یک مهمانی شبانه در مسابقه 24 ساعته نوربرگ‌رینگ بین مدیر آستون و آکیو تویودا، رئیس تویوتا شکل گرفت. شاید بی‌خوابی یا نوشیدنی‌های خاص به این تصمیم کمک کردند! با قیمتی بیش از سه برابر iQ، سیگنِت شکست خورد و تنها حدود 786 دستگاه در دو سال تولید شد.

کپی لینک

سوبارو تراویک

وقتی به سوبارو فکر می‌کنید، خودروهای چهارچرخ محرک توانمند یا قهرمانان رالی آبی و طلایی به ذهن می‌آیند نه یک اوپل زافیرا اما سوبارو تراویک نتیجه ارتباط جنرال موتورز (مالک سابق اوپل) با شرکت مادر سوبارو، یعنی صنایع سنگین فوجی در اوایل دهه 2000 بود. بین سال‌های 2001 تا 2004، تراویک با نصب نشان‌های سوبارو و کیت بدنه‌ای جذاب روی زافیراهای ساخت تایلند به ژاپن فرستاده شد تا یک مینی‌ون کاربردی به سبد سوبارو اضافه کند درحالی‌که اوپل زافیرا هم در ژاپن فروخته می‌شد.

کپی لینک

کیا الن

لوتوس در سال 1989 نسل دوم الن را در قالب رودستری دیفرانسیل جلو معرفی کرد. این خودرو پس از پایان تولید در سال 1995، زندگی دومی پیدا کرد زیرا حقوق تولید الن به کیا فروخته شد و تجهیزات از بریتانیا به کره جنوبی منتقل شد تا این برند در حال رشد، یک خودروی اسپرت به خط تولیدش اضافه کند. در این مدل که کیا الن نام گرفت، موتور ایسوزو اصلی با موتور 1.8 لیتری کیا که ریشه در طراحی مزدا داشت جایگزین شد. از کیا الن حدود 1000 دستگاه فقط برای کره جنوبی و ژاپن ساخته شد.

کپی لینک

کادیلاک کاترا

در دهه 90، کادیلاک که زمانی در بخش لوکس آمریکا پیشرو بود، با رقابت سختی از سوی برندهای اروپایی و ژاپنی روبه‌رو شد. درنتیجه، کادیلاک تصمیم گرفت برای رقابت با این خودروها، یک سدان اروپایی را ری‌بج کند. انتخاب کادیلاک برای این کار، اوپل اومگا بود. این تصمیم منطقی بود، چون هر دو برند متعلق به جنرال موتورز بودند و اومگا خودروی خوبی بود اما برای رقابت با ب‌ام‌و سری 3 یا لکسوس IS مناسب نبود خصوصاً که فقط با یک پیشرانهٔ V6 ضعیف 200 اسب بخاری عرضه می‌شد.

کپی لینک

ساب 9-2X

ساب 9-2X هم یکی دیگر از نتایج ارتباط سوبارو با جنرال موتورز بود اما این بار سوبارو خودروی خود (ایمپرزا استیشن) را به ساب قرض داد. ساب که در بازار آمریکای شمالی خودروی کامپکت نداشت، از این فرصت استفاده کرد. نسخه پایه با موتور تنفس طبیعی عرضه شد اما نسخه جذاب‌تر آئرو به موتور توربوشارژ 227 اسب بخاری مجهز بود که عملاً یک ایمپرزا WRX با چهره‌ای شبیه ساب بود. ساب سیستم تعلیق را هم بهبود داد و کابین را کمی لوکس‌تر کرد. این خودرو هرچند جذاب بود اما فروش بالایی نداشت و تنها دو سال در بازار ماند.

کپی لینک

برتونه فری‌کلایمبر

برتونه، شرکت طراحی مشهور ایتالیایی، گاهی خودروهایی با نام خود عرضه می‌کرد. یکی از این خودروها، فری‌کلایمبر بود که اساساً نسخه‌ای ایتالیایی از دایهاتسو فورتراک محسوب می‌شد. این خودرو با تغییرات ظاهری ظریف و کابینی کمی لوکس‌تر، موتورهای چهار سیلندر فورتراک را با موتورهای شش سیلندر خطی بنزینی و دیزلی ب‌ام‌و جایگزین کرد. بله، یک دایهاتسو ساخت ایتالیا با موتور ب‌ام‌و! این یکی از عجیب‌ترین خودروهای تاریخ بود.

کپی لینک

لانچیا تما

لانچیا تما سدان لوکسی بود که در دههٔ 80 روی پلت‌فرم مشترکی با آلفارومئو، فیات و ساب ساخته شد اما هویت خاص خود را حفظ کرد. بااین‌حال، نسل دوم تمام در اوایل دهه 2010 معرفی شد، این شانس را نداشت. در آن زمان، گروه فیات-کرایسلر تلاش کرد برندهای فراموش‌شدهٔ خود یعنی، کرایسلر و لانچیا را با اشتراک‌گذاری خودروها تقویت کند. نتیجه عجیب بود زیرا لانچیا دلتا و اپسیلون با نشان کرایسلر در بریتانیا فروخته شدند درحالی‌که نسل دوم کرایسلر 300C با نشان لانچیا راهی بازار اروپا شد. این ایده اما موفق نبود و همکاری کرایسلر و لانچیا خیلی زود پایان یافت.

کپی لینک

دوو G2X

دوو که در دوران پایانی فعالیت خود به تملک کامل جنرال موتورز درآمد، به ساخت خودروهای اسپرت شهرت نداشت اما قرار گرفتن زیر چتر جنرال موتورز راه سریعی را برای عرضه یک خودروی اسپرت در بازار خانگی‌اش فراهم کرد. این برند، ساترن اسکای رودستر (که خود نسخه‌ای بازطراحی‌شده از پونتیاک سولستیس بود) را با نشان دوو و نام G2X عرضه کرد. این رودستر با موتور 2 لیتری توربو 260 اسب بخاری، خودروی سریعی بود اما برخلاف اسکای، فقط با گیربکس اتوماتیک عرضه و ظاهراً تنها 179 دستگاه از آن ساخته شد.

کپی لینک

مزدا رودپیسر AP

در دهه 70، مزدا به دنبال عرضهٔ یک سدان لوکس بزرگ در بازار ژاپن عرضه کند و بجای توسعهٔ چنین خودرویی، با جنرال موتورز که به موتورهای وانکل مزدا علاقه‌مند بود همکاری کرد. نتیجه، خودرویی بنام رودپیسر AP بود. این ماشین اساساً یک هولدن کینگزوود از شاخه استرالیایی جنرال موتورز بود که پیشرانهٔ 3.3 لیتری شش سیلندر خطی آن با موتور وانکل 1.3 لیتری مزدا جایگزین شد. این موتور هرچند قدرتی مشابه شش سیلندر داشت، اما نصف آن گشتاور تولید می‌کرد که برای کینگزوود سنگین مشکل‌ساز بود. درنتیجه، موتور وانکل در رودپیسر بیش‌ازحد کار می‌کرد و مصرف سوخت وحشتناکی داشت.

کپی لینک

فولکس‌واگن 1500

هیلمن اونجر که ساخت گروه روتس بریتانیا بود (همان سازندهٔ پیکان)، زندگی طولانی با نام‌ها و برندهای مختلفی داشت. این خودرو در اروپا ابتدا با نام هیلمن و سپس با نام کرایسلر و تالبوت عرضه شد، در آمریکای شمالی با نام پلیموث کریکت به فروش رسید و در بخش‌هایی از آمریکای جنوبی با برند دوج عرضه شد. عجیب‌ترین نسخه اما در آرژانتین در سال 1982 خلق شد. وقتی کرایسلر شاخه آمریکای جنوبی خود را بست، فولکس‌واگن تجهیزات باقی‌مانده مثل ابزار تولید اونجر را خرید و آن را با نام فولکس‌واگن 1500 عرضه کرد. این یکی از معدود خودروهای فولکس‌واگن با موتور جلو و دیفرانسیل عقب بود.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

©1404 - 1393 کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب پدال تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.