چرا پیشرانههای جدید مثل گذشته جانسخت نیستند؟
یادتان هست قدیمیها میگفتند «این موتور مرگ ندارد»؟ در گذشته، برای اینکه یک پیشرانه را از پا درآورید، باید یا روغن آن را عوض نمیکردید و یا صدها هزار کیلومتر با بیرحمی تمام پدال گاز را فشار میدادید. خرابی موتور اتفاقی نادر بود و معمولاً در پایان عمر خودرو رخ میداد. اما امروز در سال ۲۰۲۵، ورق کاملاً برگشته است. گزارشهای عجیب و نگرانکنندهای به گوش میرسد و موتورهای مدرن مثل L87 کادیلاک اسکالید، نه بعد از ده سال، بلکه در همان روزهای اول و درحالیکه هنوز بوی نویی میدهند، از کار میافتند. این بحران فقط محدود به جنرال موتورز نیست؛ فولکسواگن، مرسدس بنز و جگوار لندروور هم با این کابوس دستوپنجه نرم میکنند.
شاید با خود بگویید موتورهای امروزی که قویتر، پاکتر و کممصرفتر هستند پس باید جانسختتر هم باشند. اما دقیقاً همین بهتر بودن پاشنه آشیل آنها شده است. مهندسان مجبورند از حجم کمتر، قدرت بیشتری بیرون بکشند و همزمان مصرف سوخت را پایین نگه دارند. این یعنی موتورها در مرزهای نهایی توان خود کار میکنند. اگر امروز دلورودهٔ یک موتور مدرن را بیرون بریزید، با صحنهای ترسناک مواجه میشوید؛ یاتاقانهای بسیار ظریف، رینگهای پیستون نازک و کاهش حجم روغن. همه اینها برای کاهش اصطکاک و افزایش راندمان عالی هستند اما یک مشکل بزرگ یعنی حذف حاشیه امنیت را به دنبال دارد. در موتورهای قدیمی، اگر دمای آب کمی بالا میرفت یا فشار روغن لحظهای افت میکرد، موتور به لطف قطعات ضخیم و تلورانس بالا دوام میآورد. اما در موتورهای امروزی، کوچکترین افت فشار روغن یا گرمای ناگهانی، مساوی با مرگ آنی پیشرانه است دیگر جای هیچگونه خطایی وجود ندارد.
بیایید نگاهی به موتور ۶.۲ لیتری V8 جنرال موتورز با کد L87 بیندازیم. این موتور روی خودروهای بزرگی مثل شورلت سیلورادو و کادیلاک اسکالید نصب میشود. روی کاغذ، این یک موتور سنتی و تنفس طبیعی است که باید مثل تانک کار کند. اما در عمل اصلاً اینطور نیست. گزارشها نشان میدهد که ایرادات ساخت در شاتونها و میللنگ، باعث خرابیهای فاجعهبار در این خودروها شده است. نکته ترسناک ماجرا اینجاست که برخلاف خودروهای قدیمی که قبل از خرابی با سروصدا به شما هشدار میدادند، این موتورها بدون هیچ هشداری و در یک لحظه قفل میکنند.
مشکل فقط طراحی نیست؛ مقیاس تولید هم دردسرساز شده است. خودروسازان امروزی با شبکههای تأمین قطعهٔ عظیمی کار میکنند. وقتی تلورانس (میزان مجاز خطا) در موتورهای جدید در حد میکرون است، یک ذره گردوغبار یا یک خطای کوچک ماشینکاری در کارخانه، دیگر فقط باعث فرسایش زودرس نمیشود. در موتورهای قدیمی، یک نقص کوچک در سطح یاتاقان شاید باعث میشد موتور بهجای ۵۰۰ هزار کیلومتر، ۴۰۰ هزار کیلومتر عمر کند اما امروز همان نقص کوچک در تعامل با قطعاتی که تحتفشار حداکثری هستند، باعث میشود موتور در کیلومتر ۵ هزار جام کند. یک خطای کوچک در خط تولید به خاطر تیراژ بالا، بلافاصله هزاران شاسیبلند و وانت را زمینگیر میکند.
تفاوت دیگر، نقش حیاتی کامپیوترها است. موتورهای امروزی بدون نرمافزار حتی روشن نمیشوند. دهها سنسور بهصورت زنده همهچیز را پایش میکنند اما گاهی همین نرمافزارها بهجای پیشگیری، سعی میکنند ضعفهای سختافزاری را ماستمالی کنند. نمونه بارز آن موتور ۱.۵ لیتری توربو فورد در برانکو اسپرت است. وقتی مشکل ترک خوردن انژکتور پیش آمد، فورد قبل از تعمیر فیزیکی، سعی کرد با آپدیت نرمافزاری جلوی فاجعه را بگیرد. اگر نرمافزار نتواند مشکل را سریع تشخیص دهد، کار تمام است. این وابستگی به کد نویسی باعث شده رفتار موتورها برای رانندگان غیرقابلپیشبینی شود.
ماجرای موتورهای تتا II هیوندای و کیا را به یاد دارید؟ میلیونها خودرو که به دلیل برادههای فلزی باقیمانده در پروسه تولید، یاتاقان زدند. آن فاجعه نشان داد که ترکیب تولید انبوه با نظارت ناکافی چه عواقبی دارد. به نظر میرسد در سال ۲۰۲۵، خودروسازان هنوز آن درس را بهطور کامل پاس نکردهاند. واقعیت تلخ این است که خرابی موتور در عصر مدرن، حسی متفاوت و ترسناکتر دارد. شما با یک فرسایش آرام طرف نیستید؛ بلکه با یک ایست قلبی ناگهانی مواجه خواهید شد. تا زمانی که خودروسازان نتوانند تعادلی بین فشار برای راندمان بالا و دوام قطعات پیدا کنند، خرید ماشین صفرکیلومتر همچنان میتواند مثل هندوانه در بسته باشد.
منبع: CarBuzz