بزرگترین شکستها در تاریخ خودروسازی، از دلورین تا ابرخودروی جگوار XJ220
موفقیت در صنعت رقابتی خودروسازی بهسختی به دست میآید و برای اینکه یک خودرو در بازار فروش موفق شود عوامل زیادی باید باهم هماهنگ باشند اما حتی وقتی همهٔ این عناصر باهم جمع شوند، بازهم هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد. در ادامه به معرفی خودروهایی خواهیم پرداخت که به دلایل مختلفی شکست خوردند.
تاکر سال 1948
تاکر توسط مهندس و کارآفرین آمریکایی «پترسون تاکر» بدون هیچ حمایتی از سوی سه خودروساز بزرگ دیترویت توسعه پیدا کرد و با ویژگیهای ایمنی و پیشرفتهای فنی متعددی عرضه شد. هرچند تاکر نظر خیلیها را جلب کرد اما به دلایل متعددی نتوانست موفق عمل کند. برنامهریزی ضعیف رونمایی عمومی بازخوردهای بدی را به دنبال داشت و بعداً هم پترسون به کلاهبرداری متهم شد. هرچند تاکر از این اتهام تبرئه شد اما وجههٔ او و شرکتش خراب شده بود و تاکر مشتری پیدا نکرد. از این خودرو تنها 51 دستگاه ساخته شد که 47 نمونهٔ آن تا به امروز باقیمانده و بسیار ارزشمند شدهاند.
فورد ادسل سال 1958
با تغییر روند بازار، فورد به فکر ایجاد برندی متوسط به بالا برای رقابت شرکتهایی مثل بیوک و الدزمبیل افتاد. رئیس شرکت، «هنری فورد دوم» نام پدرش، ادسل که تنها پسر هنری فورد اول بود را برای این برند انتخاب کرد. هدف ادسل ارائهٔ خودروهایی کمی لوکستر از فورد با قیمتی ارزانتر از لینکلن بود. ادسل که بهعنوان خودروی آینده معرفی شد، با ویژگیهای نوآورانهای به بازار آمد و فروش اولیهٔ آن کمتر از حد انتظار اما قابلقبول بود. بااینحال، علیرغم تبلیغات فراوان فورد، فروش ادسل طی سالهای بعد بسیار کاهش یافت و این برند پس از ضرری 350 میلیون دلاری (معادل 2.5 میلیارد دلار امروز) که به فورد تحمیل کرد، در اواخر سال 1960 تعطیل شد.
دلورین DMC-12 سال 1981
یکی از بزرگترین فرصتهای ازدسترفتهٔ جهان خودرو، دلورین DMC-12 بود. این خودرو برای موفقیت همهچیز داشت. شاسی با طراحی لوتوس، طراحی بدنه توسط جوجارو و رئیسی که از جنرال موتورز آمده بود. بااینحال، طی یک آشفتگی از بدهیهای مالی، رسوایی مواد مخدر و کاهش ارزش پول بریتانیا، همهچیز برای دلورین به هم ریخت. البته این خودرو با مشکلات دیگری مثل نگرانیهای ایمنی به خاطر درهای گالوینگ و پرفورمنس ضعیف موتور V6 هم مواجه بود. هندلینگ ضعیف ناشی از نصب پیشرانه در عقب هم میخ آخر را بر تابوت DMC-12 زد و باعث شد موفق به فروش تنها 8,583 دستگاه شود.
جگوار XJ220 سال 1992
ابرخودروی XJ220 در طول سفر از کانسپت به نمایندگیهای فروش با مشکلات زیادی مواجه شد. مهمتر از همه، تغییر مشخصاتی بود که XJ220 را از یک سوپرکار V12 چهارچرخ محرک به V6 توربوشارژ محرک عقب تبدیل کرد. برخی از خریداران به خاطر همین تغییر و برخی دیگر به دلیل رکود مالی دههی 90 میلادی سفارش خود را لغو کردند. درنهایت جگوار تنها 274 دستگاه از این خودرو تولید کرد و با کاهش قیمت توانست آنها را بفروشد. به همین دلیل، XJ220 یک شکست پرهزینه بود حتی با اینکه بهعنوان یک از بهترین سوپرکارهای زمان خود در نظر گرفته میشود.
کادیلاک کاترا سال 1996
این خودرو در اصل اوپل اومگا بود که در آمریکا با برند کادیلاک برای رقابت با مرسدس و بامو عرضه شد. هرچند اومگا در اروپا فروش خوبی داشت اما در ایالاتمتحده طی پنج سال تنها 95 هزار دستگاه فروخت. مشکل این بود که کاترا در آمریکا بهعنوان خودرویی لوکس معرفی شد اما آنقدری که آمریکاییها میخواستند بزرگ نبود و قیمت گرانی داشت زیرا در آلمان تولید و به آمریکا صادر میشد. قابلیت اطمینان پایین و واکنش دیرهنگام کادیلاک به پاره شدن تسمه تایم هم کلکسیون بدبیاریهای کاترا را تکمیل کردند. درنهایت، پسازاینکه کادیلاک فراخوان پرهزینهای برای کاترا صادر کرد در سال 2001 آن را کنار گذاشت.
پلیموث پراولر سال 1997
رئیس پلیموث که به خودروهای هات رود علاقه داشت، تصمیم گرفت با استفاده از سبک طراحی رترو مشابه مینی و فولکسواگن بیتل، یک هات رود کارخانهای تولید کند. این خودرو همچنین باید نظر کسانی که نمیتوانستند دوج وایپر بخرند را هم جلب میکرد. پراولر ظاهری عالی داشت اما از یک مشکل بزرگ رنج میبرد. این خودرو فقط با پیشرانهٔ 3.5 لیتری V6 با 214 اسب بخار قدرت و گیربکس اتوماتیک عرضه میشد که پرفورمنس ضعیفی را فراهم میکرد و صدای جذاب V8 را هم نداشت. به همین دلیل، طی پنج سال تنها 11,702 دستگاه از پراولر ساخته شد.
پونتیاک آزتک سال 2000
آزتک روی کاغذ خودروی برندهای بود. یک شاسیبلند میان سایز با کابین جادار و هزینههای نگهداری معقول. همچنین در زمانی که بازار تازه در حال حرکت به سمت کراساوورها بود، آزتک یک پیشگام برای پونتیاک محسوب میشد. بااینحال، مشکل بزرگ این ماشین طراحی بیرونی بود که همیشه در لیست زشتترین خودروهای جهان صدرنشین بوده است. به همین دلیل، آزتک در بهترین سال خود تنها 27,793 دستگاه فروخت و در سه سال پایانی تولید پیش از آنکه در سال 2007 کنار گذاشته شود این رقم بسیار کاهش یافت.
کرایسلر کراسفایر سال 2003
کراسفایر در آلمان طراحی و ساخته شد. این خودرو که در دوران دایملر کرایسلر توسعه پیدا کرد، از پلتفرم و پیشرانهٔ V6 نسل اول مرسدس SLK استفاده میکرد. مشکلات کراسفایر با برند آن شروع شد زیرا خریداران ترجیح میدادند بجای کرایسلر همان مرسدس بنز را بخرند. علاوه بر این، در همان زمان مرسدس نسل دوم SLK را با هندلینگ عالی به بازار عرضه کرد که کراسفایر را قدیمی جلوه میداد. کیفیت داخلی کوپهٔ کرایسلر نیز در حد SLK یا بامو Z4 نبود و ازاینرو، در سال 2008 مدت کوتاهی پس از طلاق والدینش کنار گذاشته شد.
تاتا نانو سال 2008
تاتا جاهطلبی بزرگی داشت و میخواست میلیونها هندی را از پشت موتورسیکلتها و سهچرخهها پیاده و خودروسوار کند. نانو درحالیکه ظرفیت حمل چهار نفر را داشت، با قیمت تنها 2,500 دلار، ارزانترین خودروی جهان لقب گرفت. بااینحال، کیفیت ساخت پایین و فقدان هرگونه امکاناتی زمانی که تقاضای خریداران برای تجهیزات بیشتر در خودروها رو به افزایش بود باعث شکست نانو شد. این مشکلات در کنار آتش گرفتن چند نمونه از نانوهای اولیه، باعث شد این خودروی مردمی هندی در سال 2015 به آخر خط برسد. طی 10 سال، کمتر از 250 هزار دستگاه نانو تولید شد درحالیکه انتظار میرفت این تعداد فقط در یک سال فروخته شود.
آکورا ZDX سال 2009
پس از عرضهٔ موفق بامو X6 به بازار، آکورا هم تصمیم به ساخت شاسیبلندی کوپه گرفت. بااینحال، پارک کردن و دنده عقب رفتن با ZDX بسیار سخت بود درحالیکه پیشرانهٔ 3.7 لیتری V6 آن با 300 اسب بخار قدرت مصرف سوخت بالایی داشت. به همین دلیل، حتی پس از کاهش قیمت در آخرین سال تولید یعنی 2013، شرایط فروش ZDX بهتر نشد و طی چهار سال تنها 7,191 دستگاه از آن فروخته شد.
ساب 5-9 سال 2010
نسل سوم 5-9 هرچند در اواسط سال 2009 معرفی شد اما توسعهٔ آن بر اساس پلتفرم شورلت ایمپالا مدتها قبل از این آغاز شده بود. پس از ورشکستگی جنرال موتورز در پی بحران اقتصادی جهانی سال 2008 نیز ساب به اسپایکر فروخته شد اما این شرکت کوچک هلندی که به ساخت سوپراسپرتهای دستساز میپرداخت، نمیتوانست بودجهٔ تولید انبوه یک خودرو را فراهم کند. به همین دلیل، هم 5-9 و هم ساب از بین رفتند.
نیسان مورانو کراسکابریولت سال 2010
ساخت مورانوی روباز ایدهٔ جالبی به نظر میرسید اما در بازار خودروهای روباز دیگری وجود داشتند که پویایی بهتری را ارائه میکردند. همچنین نیسان این خودرو را فقط در یک تیپ فول آپشن با قیمتی گران و نزدیک به بامو سری 3 کابریولت و مرسدس بنز CLK کابریولت به بازار عرضه کرد که منجر به فروش پایین شد و درنهایت کراسکابریولت در سال 2014 کنار گذاشته شد.