اولین تجربه رانندگی با کادیلاک CT5-V بلک‌وینگ، حتی بهتر از ژرمن‌ها!

زمانی که کادیلاک سدان اسپرت جدید CT5-V را معرفی کرد، طرفداران بسیار ناامید شدند زیرا یک سدان 360 اسب بخاری جایگزین CTS-V محبوب 640 اسب بخاری شده بود؛ اما بعداً مشخص شد که مدل‌های V کادیلاک حالا قرار است با مدل‌های S آئودی و AMG 53 مرسدس رقابت کنند و مدل‌های جدید بلک‌وینگ نقش قوی‌ترین و بالاترین محصولات کادیلاک را بازی خواهند کرد. اینکه آیا این استراتژی نام‌گذاری واقعاً منطقی است یا نه را نمی‌دانیم اما این راهی است که کادیلاک فعلاً در پیش گرفته است.

از نام‌گذاری که بگذریم، CT5-V بلک‌وینگ سریع‌ترین، قوی‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین خودرویی است که کادیلاک تاکنون ساخته است. حال این برند لوکس و باسابقهٔ آمریکایی نشریات خودرویی مختلف را به پیست VIR دعوت کرده تا این سوپر سدان را آزمایش و بررسی کنند. شاید به ظاهر ساده و معمولی CT5 انتقاداتی وارد باشد و این انتقادات در نسخه‌های پایه درست هستند اما همین طراحی در نسخهٔ بلک‌وینگ واقعاً جذاب از آب درآمده است زیرا طراحان کادیلاک ویژگی‌های تهاجمی لازم را به نمای بیرونی خودرو اضافه کرده‌اند بدون آنکه زیاده‌روی کرده باشند.

قسمت جلویی بلک‌وینگ با دریچه‌های هوای عریض‌تر در طرفین سپر، ورودی هوای پایینی عریض‌تر و جلوپنجرهٔ منحصربه‌فرد V شکل مشکی‌رنگ که هوای تازهٔ بیشتری را به نیروگاه بزرگ زیر کاپوت می‌رساند، خشن‌تر از قبل به نظر می‌رسد. سپر جلو و رکاب‌های جانبی به‌صورت استاندارد به اسپلیتر و بالهٔ فیبر کربنی مجهز هستند اما پکیج فیبر کربنی 1 با قیمت 4,100 دلار مواردی مثل اسپلیتر بزرگ‌تر را اضافه می‌کند و پکیج فیبر کربنی 2 با قیمت 5,230 دلار همهٔ موارد پکیج قبلی را به‌علاوهٔ اسپویلر فیبر کربنی عقب شامل می‌شود.

لیست رنگ‌های بیرونی CT5-V بلک‌وینگ نیز بسیار عالی است. در این لیست، رنگ‌های سفید و مشکی تنها نمونه‌های بدون هزینه هستند اما رنگ‌هایی مثل نارنجی متالیک و آبی الکتریک ارزش پرداخت 625 دلار بیشتر را دارند. از سوی دیگر، امکان انتخاب از بین سه نوع رینگ 19 اینچی مختلف هم وجود دارد که نمونه‌های پایه نقره‌ای‌رنگ 10 پره هستند. علاوه بر این، کادیلاک بعداً رینگ‌های منیزیومی فوق سبک را هم به‌صورت سفارشی ارائه خواهد کرد. بلک‌وینگ به‌صورت استاندارد به صندلی‌های پرفورمنس با قابلیت تنظیم 18 جهته مجهز است که ارتقاء قابل‌توجهی نسبت به صندلی‌های CT5-V معمولی محسوب می‌شود اما برای رانندگی در پیست بهتر است صندلی‌های اسپرت پرفورمنس بالا با قیمت 2,890 دلار سفارش داده شود.

CT5-V بلک‌وینگ با قدرت فوق‌العادهٔ 668 اسب بخاری و گشتاور 895 نیوتن متری، بی‌چون‌وچرا بیشترین خروجی را در کل تاریخ محصولات تولیدی کادیلاک دارد. البته از نظر فنی، پیشرانهٔ 6.2 لیتری V8 سوپرشارژ دست‌ساز بلک‌وینگ نسخه‌ای بروز شده از همان پیشرانهٔ CTS-V است اما این موتور حالا 28 اسب بخار قدرت و 40 نیوتن متر گشتاور بیشتری تولید می‌کند تا خودرو را سه‌دهم ثانیه زودتر به سرعت 96 کیلومتر بر ساعت برساند. این نیروی اضافی از لحظه‌ای که پا روی پدال گاز گذاشته می‌شود خود را نشان می‌دهد و CT5-V بلک‌وینگ با لانچ کنترل، مثل یک سوپراسپرت، قهرمانانه ظرف تنها 3.4 ثانیه از صفر به سرعت 96 کیلومتر بر ساعت می‌رسد (3.6 ثانیه با گیربکس دستی).

سدان‌های زیادی در بازار وجود ندارند که بتوانند این کار را این‌گونه سریع و وحشیانه انجام دهند. در CT5-V بلک‌وینگ برای رسیدن به پرفورمنس اعلامی سازنده مثل چارجر هلکت ردآی نیازی به کلنجار رفتن با خودرو نیست زیرا این کادیلاک به‌راحتی و به شکل سیال بی‌نظیری از تمام قدرت خود استفاده می‌کند. در قسمت مستقیمی پیست VIR، بلک‌وینگ به‌راحتی به سرعت 225 کیلومتر بر ساعت رسید پیش از آنکه مجبور شویم پدال ترمز را لمس کنیم؛ اما حتی در این سرعت هم ظاهراً کادیلاک هنوز هم چیزهای زیادی در چنته دارد و تنها چیزی که مانع از ادامهٔ حرکت می‌شود، پایان یافتن آسفالت پیست است.

در اولین دور پیست، بلک‌وینگ چسبندگی زیادی را ارائه می‌کند و لاستیک‌های میشلن پایلوت اسپرت 4S پس از چند دور گرم شدن کاملاً به آسفالت می‌چسبند درحالی‌که دیفرانسیل لغزش محدود الکترونیکی هم از لیز خوردن ماشین جلوگیری می‌کند. این در حالی است که CT5-V بلک‌وینگ تنها خودروی محرک عقب در کلاس خود محسوب می‌شود. گیربکس 10 سرعتهٔ اتوماتیک این خودرو نیز با سرعت و دقتی باورنکردنی، برای حمله به VIR کاملاً مناسب به نظر می‌رسد اما مثل CT4-V بلک‌وینگ، این گیربکس در اینجا هم در شهرها کمی کُند احساس می‌شود؛ بنابراین کسانی که از بلک‌وینگ بیشتر در رانندگی‌های روزانه استفاده می‌کنند بهتر است گیربکس شش سرعتهٔ دستی را انتخاب کنند.

سیستم کنترل سواری مغناطیسی همراه با پلت‌فرم خوب آلفا، CT5-V بلک‌وینگ را به خودرویی بسیار عالی در پیچ‌ها تبدیل کرده‌اند که این موضوع در VIR هم به‌خوبی احساس می‌شود. در اولین پیچ پیست که سرعت بالایی دارد، خودرو حرکت روان و سیالی از خود نشان می‌دهد که امکان پیمودن پیچ با سرعت بالا را فراهم می‌کند. فرمان نیز کاملاً سفت و مناسب است که موجب می‌شود به‌راحتی بتوان این خودروی بزرگ را به پیچ بعدی وارد کرد. همچنین کسانی که به‌اندازهٔ کافی شجاع باشند می‌توانند در پیچ‌ها به شتاب جانبی 1.01 جی دست پیدا کنند.

اما با همهٔ این‌ها، حتی در تهاجمی‌ترین حالت رانندگی که پیست نام دارد، CT5-V بلک‌وینگ به‌اندازهٔ کافی سفت و قرص احساس نمی‌شود. هرچند کادیلاک سفتی تعلیق بلک‌وینگ را 11 درصد نسبت به CT5-V معمولی افزایش داده اما هنوز هم متوجه حرکات جانبی بدنه می‌شویم که ممکن است در ب‌ام‌و M5 کامپتیشن و مرسدس E63 S AMG وجود نداشته باشد. همچنین به دلیل نرمی تعلیق، در هنگام ترمز گیری‌های شدید، انتقال وزن موجب می‌شود دماغهٔ خودرو به سمت پایین متمایل شود. البته شاید ترمزها خیلی خوب هستند!

ترمزهای چدنی استاندارد بلک‌وینگ با دیسک‌های 15.7 اینچی و کالیپرهای شش پیستونه در جلو و دیسک‌های 14.7 اینچی با کالیپرهای چهار پیستونه در عقب، از CT5-V معمولی بزرگ‌تر هستند اما برای کسانی که بیشتر وقت خود را در پیست می‌گذرانند، ترمزهای کربن سرامیکی 9 هزار دلاری، نسبت به قیمت خود ارزش بالایی دارند. این ترمزهای سفارشی با پدالی که به‌خوبی تنظیم شده است و موجب سهولت استفاده هم در شهر و هم در پیست می‌شود، از بهترین ترمزهایی هستند که ما تاکنون آزمایش کرده‌ایم. صادقانه بگوییم انتخاب بین ترمزهای سرامیکی کادیلاک و ترمزهای مرسدس AMG GT سری سیاه 325 هزار دلاری دشوار خواهد بود.

CT5-V بلک‌وینگ هنگام خروج از پیست و حرکت به سمت جاده‌های عمومی باریک در اطراف VIR آن‌قدر خوب عمل کرد که باعث شد تجربهٔ رانندگی شهری ناخوشایند CT4-V بلک‌وینگ را فراموش کنیم. البته این جاده‌ها مکان مناسبی برای سنجش سوپر سدانی مثل بلک‌وینگ نیستند ولی بازهم تا حدودی می‌تواند چگونگی رفتار خودرو در جاده‌های عمومی و خارج از پیست را نشان دهد. سواری CT5-V بلک‌وینگ در این جاده‌ها نرم و متناسب است و فرمان آن بازخورد بهتری از جاده نسبت به CT4 به انگشتان راننده منتقل می‌کند. البته هنوز هم حالت رانندگی پیست بهترین حالت برای فرمان و تعلیق است و هردو را به‌خوبی تنظیم می‌کند. حالت رانندگی راحت اما پیشرانهٔ V8 سوپرشارژ را در سطح شهری و قابل‌استفاده‌ای تنظیم می‌کند و با انتخاب این حالت، بلک‌وینگ در جاده فقط کمی تهاجمی‌تر از CT5-V معمولی احساس می‌شود. در این حالت، خودرو کاملاً رام شده و هرگز احساس نمی‌شود که زیر کاپوت خود 670 اسب بخار قدرت دارد.

رانندگی در شهر همچنین فرصت بررسی برخی از ویژگی‌های الکترونیکی داخلی خودرو را هم فراهم کرد. در این بخش، همان فرمول اصلی CT5-V معمولی به بلک‌وینگ هم منتقل شده اما در اینجا نمایشگر لمسی 10 اینچی مرکزی با یک صفحه آمپر دیجیتالی 12 اینچی همراه شده که از گرافیک اختصاصی V بسیاری زیبایی برخوردار است. علاوه بر این، یک هدآپ دیسپلی بسیار واضح هم اطلاعات مهم را روی شیشه به نمایش درمی‌آورد. ویژگی‌هایی مثل اندروید اتو و اپل کارپلی بی‌سیم و همین‌طور سیستم صوتی پریمیوم AKG با 15 بلندگو هم به‌صورت استاندارد ارائه می‌شوند.

قیمت CT5-V بلک‌وینگ از رقم جذاب 85,985 دلار آغاز می‌شود که از رقبای آئودی، مرسدس بنز و ب‌ام‌و با اختلاف قابل‌توجهی کمتر است. برای مقایسه، قیمت آئودی RS7 از 114,500 دلار، ب‌ام‌و M5 از 103,500 دلار و مرسدس E63 S AMG از 107,500 دلار آغاز می‌شود. این رقبای آلمانی همگی گران‌تر و ضعیف‌تر هستند اما به لطف سامانهٔ چهارچرخ محرک، در شتاب صفر تا 96 کیلومتر بر ساعت از کادیلاک سریع‌تر خواهند بود. CT5-V بلک‌وینگ همچنین با مصرف سوخت ترکیبی 14.7 لیتر در هر صد کیلومتر از همهٔ رقبا پرمصرف‌تر و صندوق بار آن با 340 لیتر حجم، از همه کوچک‌تر است اما هیچ‌کدام از این کاستی‌های جزئی هرگز نمی‌توانند دلیلی برای منصرف شدن از خرید این کادیلاک قدرتمند باشند.

این بررسی را با یک سؤال به پایان می‌رسانیم. آیا CT5-V بلک‌وینگ شایستهٔ عنوان آخرین محصول و اوج توسعهٔ پرفورمنس بنزینی کادیلاک هست؟ قطعاً پاسخ مثبت است. این تقریباً 95 درصد از چیزی است که امیدواریم بودیم کادیلاک برای این مناسبت تولید کند. خودرویی با پویایی عالی و یک پیشرانهٔ افسانه‌ای متناسب. در عصر کراس‌اوورها و هجوم الکتریکی‌ها، CT5-V بلک‌وینگ نماینده‌ای شایسته برای خداحافظی با محصولات پرفورمنس بنزینی کادیلاک محسوب می‌شود. این خودرویی است که در صورت نیاز کاملاً راحت خواهد بود و درعین‌حال می‌تواند بسیار سریع و جهنمی باشد. این یعنی کادیلاک یک خودروی عالی ساخته، خودرویی که نمایانگر شور و اشتیاق تیم سازندهٔ آن است؛ بنابراین، هرچند مجبوریم به استقبال آینده و برنامه‌های الکتریکی کادیلاک برویم اما مطمئناً دلمان برای خودروهایی این‌چنینی تنگ خواهد شد.