مقایسه فورد موستانگ اکوبوست و آکورا اینتگرا تایپ S، کدامیک لذتبخشتر است؟
دستی در برابر اتوماتیک، دیفرانسیل جلو در برابر دیفرانسیل عقب، کوپه در برابر سدان لیفتبک. بین دو خودروی اینجا تفاوتهای زیادی وجود دارد اما فورد موستانگ اکوبوست و آکورا اینتگرا تایپ S هردو پرفورمنس مقرونبهصرفهای را ارائه میکنند و به همین دلیل آنها را در برابر هم قرار دادهایم. هدف از چنین مقایسهای این است که بفهمیم کدام خودرو جذابتر و هیجانانگیزتر است.
همچنین بخوانید: نبرد عضلانیهای سالخورده و تازهنفس، دوج چلنجر یا فورد موستانگ؟
خودروها
تفاوتهای فنی اساسی و شیوهٔ نصب متفاوت پیشرانه ممکن است باعث شود این مقایسه عجیب به نظر برسد اما کمتر به ویژگیهای فنی توجه کنید و بیشتر به چیزی که موستانگ و اینتگرا ارائه میکنند توجه داشته باشید یعنی پرفورمنس در دسترس و قابلیت استفادهٔ روزمره. پیشرانهٔ 2.3 لیتری چهار سیلندر توربوشارژ موستانگ اکوبوست حدود نصف موتور V8 نسخهٔ GT حجم دارد و 315 اسب بخار قدرت و 475 نیوتن متر گشتاور تولید میکند. این نیرو صرفاً از طریق یک گیربکس 10 سرعتهٔ اتوماتیک به چرخهای عقب منتقل میشود زیرا برای نسخهٔ اکوبوست دیگر گیربکس دستی ارائه نخواهد شد.
موستانگ ما به پکیج «های پرفورمنس» هم مجهز است که ویژگیهای مهمی شامل تنظیم خاص شاسی، لاستیکهای تابستانی، ترمزهای بزرگ برمبو و ترمز دریفت را اضافه میکند. خودروی آزمایشی ما به صندلیهای اسپرت ریکارو کمکفنرهای قابل تنظیم مگنهراید هم مجهز است و به همین دلیل، قیمت 49,140 دلاری آن جهش بزرگی را نسبت به قیمت پایهٔ 38,040 دلاری تجربه کرده است. قیمت پایهٔ اینتگرا تایپ S هم از 51,995 دلار آغاز میشود که در نمونهٔ آزمایشی ما با چند آپشن ظاهری مثل اسپویلر فیبر کربنی و رینگهای برنزی، به 55,971 دلار رسیده است.
تایپ S به پیشرانهٔ 2 لیتری چهار سیلندر توربوشارژ سیویک تایپ R مجهز است که 320 اسب بخار قدرت و 420 نیوتن متر گشتاور دارد. نیروی این موتور از طریق یک گیربکس شش سرعتهٔ دستی و دیفرانسیل لغزش محدود، به چرخهای جلو منتقل میشود و خبری از گیربکس اتوماتیک نیست. کمکفنرهای تطبیقی چند حالته، لاستیکهای تابستانی و ترمزهای برمبو از دیگر ویژگیهای این خودرو هستند درحالیکه گلگیرهای عریضتر و دریچهٔ روی کاپوت هم تایپ S را از نسخهٔ معمولی متمایز میکنند.
اعداد و ارقام
این دو ماشین از لحاظ اعداد و ارقام هم به هم نزدیک هستند. اینتگرا ظرف 5.2 ثانیه از صفر به سرعت 96 کیلومتر بر ساعت میرسد درحالیکه موستانگ به لطف گیربکس اتوماتیک، این کار را در 4.9 ثانیه انجام میدهد. در 400 متر اختلاف کمتر میشود و آکورا و فورد به ترتیب پس از 13.8 و 13.7 ثانیه به خط پایان میرسند. هردو ماشین از سرعت 96 کیلومتر بر ساعت در مسافت یکسان و چشمگیری متوقف میشوند و میانگین شتاب جانبی برای موستانگ 0.97 جی و برای اینتگرا 0.99 جی ثبت میشود. در پیست Figure-8 با زمان 24.7 ثانیه برای کوپهٔ آمریکایی و 24.9 ثانیه برای سدان ژاپنی، دو خودرو بسیار به هم نزدیک هستند.
داخل
هرچند در موستانگ و اینتگرا لذت رانندگی اهمیت زیادی دارد اما این خودروها باید برای رانندگیهای روزانه هم مناسب باشند. موستانگ با اینکه خودرویی کوپه است اما طرح کابین بزرگ 2+2 آن هنوز هم تا حدودی کاربردی است. فضای سر و پا در جلو سخاوتمندانه است و صندلیهای عقب میتوانند سرنشینان کوچکتر را در خود جای دهند. فضای صندوق بار هم هرچند عالی نیست اما همان چیزی است که از یک کوپه انتظار میرود. نسل هفتم موستانگ در طراحی داشبورد پیشرفت بزرگی داشته و حالا بشدت روی به استفاده از تکنولوژیهای مدرن آورده است.
تمام تیپهای موستانگ با دو نمایشگر در بالای داشبورد ارائه میشوند که نمونهٔ آزمایشی ما به صفحهنمایشهای بزرگتر شامل نمایشگر اطلاعاتی-سرگرمی 13.2 اینچی و صفحه آمپر دیجیتالی 12.4 اینچی در قابی یکپارچه مجهز است. بااینحال، بسیاری از کنترلها در این نمایشگر ادغام شدهاند که استفاده از آنها بسیار دشوارتر از دکمهها و سوئیچهای فیزیکی آکورا خواهد بود. اینتگرا همچنین به لطف طراحی لیفتبک، صندوق بار بسیار کاربردیتر و بزرگی دارد و صندلیهای عقب هم برای بزرگسالان کاملاً جادار است.
یکی دیگر از برتریهای بزرگ اینتگرا نسبت به موستانگ در کیفیت است زیرا برخی متریال کابین کوپهٔ آمریکایی ضعیف هستند. در اینجا حتی رنگ نقرهای دور دریچههای تهویه و دستگیرهٔ درها باهم هماهنگ نیست و تریم طرح فیبر کربنی آن شبیه توهین به نظر میرسد درحالیکه اینتگرا کیفیت ساخت و مونتاژ بسیار بهتری دارد. بااینحال، حداقل موستانگ هویت خودش را دارد درحالیکه اینتگرا اشتراک پلتفرم با سیویک را بهوضوح نشان میدهد. کابین این خودرو بسیار شبیه سیویک است و هرچند هوندا در داخل خیلی خوب به نظر میرسد اما تمایز بیشتر بین آن و مدل گرانتر اینتگرا ضروری است درحالیکه اکثر دکمهها و نمایشگر لمسی مرکزی مشترک هستند.
رانندگی
پیشرانهٔ چهار سیلندر موستانگ حتی پیش از آنکه توربو وارد عمل شود قدرتمند احساس میشود درحالیکه موتور کوچکتر آکورا فاقد حس عضلانی موستانگ است و زمان بیشتری برای ارائهٔ کشش و قدرت مناسب نیاز دارد. بااینحال، اینتگرا به خاطر برخورداری از گیربکس دستی برتری دارد درحالیکه گیربکس اتوماتیک موستانگ عملکرد خوبی ندارد. این گیربکس برای انتخاب یکی از 10 دندهٔ خود کاملاً گیج میشود و تلاش برای بهبود شرایط با تعویض دندهٔ دستی از طریق پدالهای پشت فرمان هم بیهوده خواهد بود. این در حالی است که گیربکس دستی تایپ S عملکرد بسیار خوب و بینقصی دارد.
ترمزهای اینتگرا ارتباط بسیار بیشتری با راننده نسبت به موستانگ برقرار میکنند اما هردو خودرو به کمکفنرهای تطبیقی با طیف گستردهای از تنظیمات تعلیق مجهز هستند. تعلیق موستانگ در حالت نرم، بهخوبی ناهمواریهای مسیر را جذب میکند تا ماشین را به یک کروزر آرام تبدیل کند. این کمکفنرها حتی در حالت سفت هم خیلی خوب بین محدود کردن بادیرول و جذب ضربات تعادل برقرار میکنند. سواری آکورا اما در حالت اسپرت، در هرجایی بهجز آسفالت صاف بسیار سفت میشود. بااینحال، با افزایش سرعت، مشکلات کنترل بدنهٔ موستانگ که وزن بسیار سنگینتری دارد خود را نشان میدهند.
به عقیدهٔ برخی، اینتگرا تایپ S محور محرک اشتباهی دارد اما در اینجا، مزیت بزرگی محسوب میشود. این ماشین از دیفرانسیل بسیار مؤثری بهره میبرد که بهخوبی نیرو را به مسیر منتقل میکند. وزن عالی و بازخورد عالی فرمان نیز باعث میشود کل خودرو کاملاً دقیق عمل کند. از سوی دیگر، فورد بهخوبی توانسته رفتارهای غیرقابلپیشبینی را در این موستانگ جدید نسبت به نسلهای قبلی بسیار رام کند. این یعنی توانایی ذاتی موستانگ در بازیگوشی با محور عقب حالا قابلکنترل است و این چیزی است که اینتگرا نمیتواند انجام دهد. بااینحال، در بخش مقایسهٔ پویایی و لذت رانندگی با اینتگرا، این کار تنها برتریای است که موستانگ دارد و در هر مؤلفهٔ دیگری، آکورا پیشتاز خواهد بود.
نتیجه
دلیل محبوبیت موستانگ همیشه رانندگی هیجانانگیز بوده و هرچند این موضوع در نسل هفتم هم ادامه پیدا کرده است اما موستانگ اکوبوست حتی با پکیج «های پرفورمنس» هم بیشتر شبیه یک کروزر احساس میشود. در این ماشین قسمتهایی مثل ترمزها بینقص نیستند و گیربکس 10 سرعته اتوماتیک هم دردسرساز خواهد بود. از سوی دیگر، اینتگرا حتی در نسخهٔ پرچمدار تایپ S هم ممکن است چیزی نباشد که علاقهمندان نسخههای قدیمی آرزو داشتند اما چیزی که میبینیم، یک خودروی اسپرت بسیار عالی است که با کابین لوکس و فضای بار بزرگ، بهعنوان ماشین روزمره هم بهتر عمل میکند. اینتگرا تایپ S خودرویی بسیار سریع، بسیار جذاب و برندهٔ آشکار این رقابت است.
مقام دوم: فورد موستانگ اکوبوست
نقاط مثبت: شیطنت محرک عقب، نمایشگرهای بزرگ، ظاهر کلاسیک ماسل کار
نقاط منفی: رفتار جادهای ناخوشایند، پدالهای تعویض دندهٔ بیفایده، کیفیت ساخت
مقام اول: آکورا اینتگرا تایپ S
نقاط مثبت: دینامیک رانندگی عالی، ظرفیت بار زیاد، کابین لوکس
نقاط منفی: پیشرانهٔ تشنهٔ تقویت، ویژگیهای فنی نهچندان چشمگیر، سیویک تایپ R ارزانتر است
مقایسه مشخصات فنی
آکورا اینتگرا تایپ S | فورد موستانگ اکوبوست | |
پیشرانه | 2.0 لیتری I4 توربو | 2.3 لیتری I4 توربو |
قدرت (اسب بخار) | 320 | 315 |
گشتاور (نیوتن متر) | 420 | 475 |
گیربکس | 6 سرعته دستی | 10 سرعته اتوماتیک |
محور محرک | جلو | عقب |
فاصلهٔ محوری (میلیمتر) | 2,735 | 2,718 |
طول / عرض / ارتفاع (میلیمتر) | 4,724 / 1,900 / 1,407 | 4,811 / 1,915 / 1,397 |
وزن خالص (کیلوگرم) | 1446 | 1703 |
حجم صندوق بار (لیتر) | 690 | 375 |
شتاب صفر تا 96 (ثانیه) | 5.2 | 4.9 |
مسافت 400 متر (ثانیه) | 13.8 | 13.7 |
توقف از 96 (متر) | 30.5 | 30.5 |
شتاب جانبی (جی) | 0.99 | 0.97 |
تایم پیست Figure 8 (ثانیه) | 24.7 | 24.9 |
مصرف سوخت (لیتر ترکیبی) | 9.8 | 9.8 |
قیمت پایه (دلار) | 51,995 | 38,040 |
قیمت تستشده (دلار) | 55,971 | 49,140 |