در طول تاریخ خودروسازی، صدها مدل خودرو در کلاسهای مختلف و بازارهای هدف متفاوت تولید و روانه بازار شدهاند. بسیاری از این خودروها در این صنعت تأثیرگذار بودهاند و باعث ایجاد پیشرفت و یا روند رو به رشد خودروسازی شدهاند و بسیاری نیز شکست خوردهاند و شاید امروزه به دست فراموشی سپرده شده باشند. بسیاری از این خودروها در نسلهای مختلف تولید شدند و امروزه نیز در بازار حضور دارند و بسیاری نیز هستند که برخلاف روزهای خوش گذشته دیگر در بازار جایی ندارند و تنها نام و افتخارات آنها باقی مانده است. این هفته به سراغ یکی از این نامهای پرافتخار رفتهایم. شورولت شِوِل (chevelle) که قطعاً یکی از محبوبترین خودروهای آمریکایی و یکی از نمادهای خودروهای ماسلکار به شمار میرود.
پس در ادامه با ما همراه باشید تا پس از مروری بر تاریخچه شورولت شِوِل به خودروی مورد بررسی بپردازیم.
شورولت شِوِل برای اولین بار در آگوست سال ۱۹۶۳ معرفی و یک سال بعد یعنی در سال ۱۹۶۴ روانه بازار شد. این خودرو بر روی پلتفرم A-body جنرال موتورز و برای پر کردن خلأ نبود یک خودروی سایز متوسط در سبد محصولات شورولت ساخته شد. شِوِل درواقع به جنگ رقبای سرسختی نظیر AMC Rambler و فورد Fairlane که هر دو چند سالی زودتر پا به این بازار گذاشته بودند میرفت.
شِوِل از همان سال اول در کلاسهای کوپه، کوپه کانورتیبل، سدان و استیشن واگن و همینطور یک وانت با نام El Camino تولید میشد تا نویدبخش آغاز جنگی تمامعیار با رقبای خود را بدهد. شِوِل فهرست کاملی از انجینهای شش و هشت سیلندر به خریداران ارائه میکرد. قویترین نمونه مربوط به مدلهای super sport یا SS میشد که درواقع مجوز ورود شِوِل به بازار خودروهای عضلانی و ماسلکار بود.
در ابتدا برای نمونههای SS انجین ۲۸۳ اینچ مکعبی هشت سیلندر با کاربراتور چهار دهنه با قدرت ۲۲۰ اسب بخار در نظر گرفته شده بود، اما در اواسط سال ۱۹۶۴ یک پیشرانه ۳۲۷ اینچ مکعبی با دو قدرت ۲۵۰ و ۳۰۰ اسب بخاری نیز قابل سفارش بود. قدرت این موتور در سال ۱۹۶۵ به ۳۵۰ اسب بخار افزایش یافت. گیربکسهای مورد استفاده در نمونههای SS شامل دو نمونه چهار سرعته دستی و دو سرعته اتوماتیک میشد. از اواخر سال ۱۹۶۴ نمونههای SS، با تریم لوکسی با نام Malibu و با کد Z-16 نیز قابل سفارش بودند که دارای آپشنهایی نظیر قطعات تزئینی کرومی، رینگ ۱۴ اینچی، صندلیهای چرمی متفاوت و آپشنهایی از این دست میشد.
با شروع سال ۱۹۶۶ شِوِل با یک فیسلیفت همراه بود که تغییرات ظاهری نظیر جلوپنجره جدید، تغییر در فرم سپرها، تغییر در فرم سقف در بخش عقب و تغییرات ظاهری دیگری میشد. شِوِل دارای سه تریم ۳۰۰، ۳۰۰ Deluxe و malibu بود و انجین ۲۸۳ اینچ مکعبی هشت سیلندر ۲۲۰ اسب بخاری بهعنوان موتور پایه در نظر گرفته شده بود. همچنین شورولت در این سال اقدام به عرضه یک مدل خاص از شِوِل کرد، این مدل از یک انجین ۳۹۶ اینچ مکعبی هشت سیلندر سود میبرد که با سه قدرت مختلف شامل ۳۲۵،۳۶۰ و ۳۷۵ اسب بخاری در دسترس بود. این انجین تنها برای مدلهای کوپه و کانورتیبل در نظر گرفته شده بود و بهعنوان یک مدل پرفورمنس با نام SS 396 که دارای مشخصههای ظاهری منحصربهفردی نیز بود بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ بهصورت تولید انبوه در دسترس بود و پس از آن به یکتریم سفارشی تبدیل شد.
همچنین در این سال نمونههای سدان با نام مالیبو عرضه میشدند. شِوِل در سال ۱۹۶۷ یعنی آخرین سال تولید نسل اول بار دیگر دستخوش تغییراتی شامل تغییر در فرم کلی نمای جلو و همینطور جلوپنجره و سپر و بازطراحی چراغهای عقب میشد. علاوه بر این در این سال ترمزهای دیسکی جلو بر روی تمام مدلها بهصورت استاندارد نصب میشد. انجینهای مورد استفاده نیز بدون تغییر باقی ماندند و یک گیربکس ۳ سرعته اتوماتیک به لیست گیربکسهای انتخابی اضافه شد.
نسل دوم شول با طراحی کاملاً متفاوت نسبت به نسل قبل در سال ۱۹۶۸ روانه بازار شد. خودرویی با ظاهری عضلانی و خشن با کاپوت کشیده و فرم بدنه فستبک که قصد تسخیر بازار را داشت؛ اما طراحی داخلی خودرو با دیگر مدلهای جنرال موتورز که بر روی پلت فرم A-body ساخته شده بودند دارای وجه اشتراکهایی بود؛ مانند نسل اول، شِوِل در کلاسهای مختلفی ازجمله کوپه، کوپه هاردتاپ، کوپه کانورتیبل، El Camino، سدان و استیشن واگن که خود دارای چهار تریم مختلف بودند تولید میشد.
البته در این نسل مدلهای سدان و استیشن واگن با پسوند مالیبو در دسترس بودند. همچنین نمونههای قدرتمند SS 396 نیز در کلاسهای کوپه، کانورتیبل و El camino سعی در به چالش کشیدن رقبا را داشتند. قدرت انجین ۳۹۶ در این نسل بدون تغییر باقی ماند و موتورهای جدید نسل دوم شامل نمونه شش سیلندر ۲۵۰ اینچ مکعبی ۱۴۰ اسب بخاری، ۳۰۷ اینچ مکعبی هشت سیلندر ۲۰۰ اسب بخاری و نسخهٔ ۳۲۷ اینچ مکعبی هشت سیلندر میشد.
در سال ۱۹۶۹ شورولت دست به تغییرات جزئی در شِوِل زد که شامل تغییر در جلوپنجره و تغییر در چراغهای عقب از حالت افقی به عمودی، میشد. همچنین تریم ۳۰۰ Deluxe بهعنوان نمونه پایه در نظر گرفته شد و نمونه ۳۰۰ بهطور کامل کنار گذاشته شد؛ و از همه مهمتر نمونههای SS 396 در این سال به یک پکیج سفارشی برای مدلهای کوپه، کانورتیبل و El camino تبدیل شد که علاوه بر انجین ۳۹۶ اینچ مکعبی دارای مشخصههای ظاهری نظیر نشان SS، پنل مشکی بین چراغهای عقب، کاپوت با دو هود میشد؛ اما در این سال تعداد ۳۲۳ دستگاه مدل SS مجهز به انجین ۴۲۷ اینچ مکعبی با قدرت ۴۲۵ اسب بخار و گشتاور ۶۲۴ نیوتن بر متر نیز تولید شد که امروزه جز نمونههای ارزشمند به شمار میروند.
شِوِل در این سال با مدلهای سدان به خدمت نیرو پلیس نیز درآمد و موفقیتهای این خودرو باعث شد تا از رقبای خود پیشی بگیرد و به یکی از محبوبترین خودروهای بازار تبدیل شود. سال ۱۹۷۰ بار دیگر شاهد فیسلیفت در مدل شِوِل بودیم که عمده تغییرات در نمای جلو و عقب خودرو اتفاق افتاد. نمونههای SS همچنان در دسترس بودند و برای مدلها SS 396 از انجین ۴۰۲ اینچ مکعبی توربوجت با قدرت ۳۵۰ اسب بخار و دارای مشخصاتی نظیر جلوپنجره مشکی، خطکشی بدنه، سیستم تعلیق ارتقا یافته، رینگ مخصوص ۱۴ اینچی میشد و یک انجین ۴۵۴ اینچ مکعبی با دو کد LS5 به قدرت ۳۶۰ اسب بخار و با کد LS6 که مجهز به یک کاربراتور چهار دهنه Holly با توان تولید ۴۵۰ اسب بخار نیز در دسترس بود. مدل پایه نیز با نام Chevelle در دسترس بود و تریم ۳۰۰ Deluxe نیز کنار رفت.
برای سال ۱۹۷۱ شورولت استایل بدنه را حفظ کرد اما این بدان معنا نبود که خودرو دستخوش تغییرات نشده باشد. در نمای جلو چراغهای گرد دوتایی در هر طرف جای خود را به چراغهای گرد تکی و راهنماهای نسبتاً بزرگ در گوشه سپر دادند و به همین ترتیب جلوپنجره و سپر نیز با تغییراتی همراه بودند و در بخش عقب نیز چراغ مربعی جای خود را به چراغهای گرد دوتایی در هر طرف دادند. به دلیل آغاز بحران سوختی و جدی گرفته شدن قوانین زیستمحیطی در این سال شاهد کاهش قدرت انجینهای شورولت بودیم، بهعنوانمثال قدرت موتور ۴۰۲ اینچ مکعبی از ۳۵۰ به ۳۰۰ اسب بخار کاهش یافت.
همچنین جنرال موتورز تمام زیرمجموعهها را وادار به بازنگری در عملکرد انجینهای خود کرد. سال ۱۹۷۲ شِوِل با تغییرات کمی در جلوپنجره و راهنماها همراه بود و همچنان شاهد کاهش قدرت موتورها بودیم. شِوِل در این سال عنوان دومین خودرو سال را از آن خود کرد، اما این موفقیت را بیشتر مدیون نمونههای کوپه و کوپه کانورتیبل بود زیرا مدلهای سدان در مقایسه با رقبا محبوبیت چندانی نداشتند. قویترین نمونه در این سال مربوط به موتورهای ۴۵۴ اینچ مکعبی بود که دارای قدرت ۲۷۰ اسب بخار بود که بهوضوح شاهد کاهش قدرت موتورها در این سال بودیم.
شورولت قصد داشت نسل سوم را در سال ۱۹۷۲ معرفی کند اما به دلیل اعتصاب در برخی از کارخانههای GM یک سال به تعویق افتاد و در سال ۱۹۷۳ انجام شد. شِوِل با یک استایل و ظاهر کاملاً متفاوت رونمایی شد. طراحی بدنه به نیمه فستبک تغییر شکل داده بود و همین امر باعث افزایش فضای کابین بهخصوص در بخش عقب شده بود.
در نسل سوم مدلهای کانورتیبل و سدان هاردتاپ کنار گذاشته شدند، مدلهای کوپه هاردتاپ نیز با یک مدل جدید با نام colonnade Hardtop جایگزین شد. این مدل دارای شیشه در بدون قاب و ستونهای ثابت B بود تا خودرو بتواند در بخش ایمنی سرنشینان موفق ظاهر شود. این سبک بدنه در ابتدا مورد انتقاد خریداران قرار گرفت اما با گذشت زمان توانست فروش خوبی را به ثبت برساند.
در این سال تمامی پیشرانهها دستخوش تغییراتی شده بودند تا آلایندگی تولیدی آنها کمتر شود. یک نمونه ۲۵۰ اینچ مکعبی شش سیلندر خطی به قدرت ۱۱۰ اسب بخار بهعنوان موتور پایه در نظر گرفته شده بود و قویترین پیشرانه انجین ۴۵۴ اینچ مکعبی با قدرت ۲۴۵ اسب بخاری بود. گیربکسها نیز به سه گزینه سه سرعته دستی بهصورت استاندارد، چهار سرعته دستی توربو هیدروماتیک و سه سرعته اتوماتیک بهصورت سفارشی محدود میشدند. در نسل سومتریم Deluxe بهعنوان تریم پایه، تریم Malibu بهعنوان تریم میان رده و تریم Laguna بهعنوان تریم لوکس در نظر گرفته شده بود.
مدل SS در این سال به یک سری محدود به تریم مالیبو تبدیل شده بود و حتی امکان سفارش آن بر روی مدلهای استیشن واگن نیز فراهم شد. سری SS دارای مشخصههای ظاهری نظیر جلوپنجره مشکی با نشان SS، خطکشیهای بدنه، قاب چراغهای عقب مشکی، رینگ ۱۴ اینچی رالی میشد و با دو پیشرانه ۳۵۰ و ۴۵۴ اینچ مکعبی در دسترس بود؛ اما مدل SS در پایان سال ۱۹۷۳ بازنشسته شد و خودرو برای سال ۱۹۷۴ دچار یک فیسلیفت شد. تریم Deluxe حذف شد و Malibu بهعنوان نمونه پایه در نظر گرفته شد و لوکسترین تریم نیز با نام Malibu classic قابل خریداری بود. در این سالتریم Laguna به Laguna S-3 تغییر نام داد و درواقع بهعنوان یکتریم لوکس اسپرت در نظر گرفته شد و تنها بر روی مدلهای کوپه در دسترس بود تا جایگزینی برای مدلهای خاطرهانگیز SS باشد. Laguna S-3 در نمای جلو دارای جلوپنجره شیبدار و متفاوت، خطکشیهای روی بدنه، سپرهای کرومی، کرکره شیشه عقب، سیستم تعلیق ارتقا یافته بود و با پیشرانههای ۳۵۰ و ۴۵۴ اینچ مکعبی قابل سفارش بودند.
پیشرانهها پایه نیز همچنان نمونه ۲۵۰ اینچ مکعبی شش سیلندر بود. مطابق انتظار در سال ۱۹۷۵ نیز chevelle با تغییرات ظاهری هرچند اندک شامل جلوپنجره مشبک با نوارهای کرمی عمودی، قاب چراغهای کرومی و تغییر چراغهای عقب از دو چراغ گرد به نمونههای مربعی همراه بود. موتورها بدون تغییر باقی ماندند و همچنان نمونه ۴۵۴ اینچ مکعبی با قدرت ۲۳۵ اسب بخار بهعنوان قویترین پیشرانه در دسترس بود اما از اواسط سال ۱۹۷۵ این پیشرانه کنار گذاشته شد و نمونه ۴۰۰ اینچ مکعبی بهعنوان قویترین پیشرانه قابل سفارش بود. در این سال بر روی تمام مدلها مبدل کاتالیزور بهصورت استاندارد نصب میشد.
برای سال ۱۹۷۶ تریم Malibu Classic دوباره دستخوش تغییراتی شد و نمای جلو با یک جلوپنجره جدید و همچنین چراغهای دوتایی مربعی که روی هم قرار گرفته بودند تغییر شکل داد، این در حالی بود که دیگر تریمها همچنان با تک چراغ گرد در جلو عرضه میشدند. در این سال یک پیشرانه هشت سیلندر ۳۰۵ اینچ مکعبی به قدرت ۱۴۰ اسب بخار به لیست پیشرانهها اضافه شد و همچنین در پایان این سال مدل Labuna S-3 کنار رفت.
در سال ۱۹۷۷ تغییرات بسیار کمی بر روی تریم Malibu Classic اعمال شد و خودرو همچنان در سه کلاس کوپه، سدان و استیشن واگن در دسترس بود اما تعداد پیشرانههای قابل سفارش به سه عدد کاهش یافت و شامل یک نمونه ۲۵۰ اینچ مکعبی شش سیلندر و دو نمونه ۳۰۵ و ۳۵۰ اینچ مکعبی هشت سیلندر میشد. این سال آخرین سال تولید Chevelle بود و از سال ۱۹۷۸ خودرو به مالیبو تغییر نام داد تا بار دیگر شاهد از میان رفتن یکی دیگر از نامهای ماندگار صنعت خودرو باشیم.
شورولت Chevelle 1972
خودروی مورد بررسی ما مدل ۱۹۷۲ یعنی آخرین سال تولید نسل دوم شِوِل است. در نگاه اول پیش از ابعاد خودرو این رنگ سبز جذاب آن است که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند و نکته جالب در مورد این رنگ فابریک بودن آن است!
به همین ترتیب بدنه خودرو نیز کاملاً بینقص بوده و خودرو در بهترین حالت ممکن قرار دارد. تمامی قطعات تزئینی نمای بیرونی کامل و فابریک بوده و از این حیث شاید بتوان گفت این خودرو یکی از بکرترین شِوِل ها و یا حتی یکی از بکرترین خودروهای کلاسیک کشور است.
در حین ورود به کابین اولین نکتهای که جلب توجه میکند کیفیت بینظیر کابین است که در کمال تعجب بهصورت فابریک بوده و کاملاً بدون نقص است. روکش چرم صندلیها همچنان کیفیت خود را حفظ کرده و راحتی وصفناپذیری دارند. داشبورد و فرمان خودرو نیز کاملاً سالم و بینقص بوده و ایرادی به آنها وارد نیست و در کل خودرو از حیث سلامت ظاهری و بدنه چه در بخش بیرونی و چه در کابین در بالاترین حد ممکن قرار دارد.
خودروی مورد بررسی ما کوپه هاردتاپ بوده و این نوید را میدهد که شیشههای کوچک بخش عقب نیز قابلیت پایین آمدن را دارند تا سرنشینان عقب نیز بتوانند ویو خوبی نسبت به فضای اطراف داشته باشند. هرچند که فضای سرنشینان عقب به دلیل فرم فستبک سقف بهخصوص در بخش فضای سر کم بوده اما در کل قابل قبول است.
خودروی مورد بررسی ما مجهز به پیشرانه ۲۵۰ اینچ مکعبی یا ۴۱۰۰ سیسی شش سیلندر است که درواقع پیشرانه پایه مورد استفاده در شِوِل به شمار میرود؛ اما این بدان معنی نیست که خودرو در بخش سواری و شتاب دچار ضعف باشد. سواری خودرو کاملاً نرم و لذتبخش بوده و به دلیل وجود پیشرانه شش سیلندر در آرامش کامل انجام میگیرد.
شتاب گیری خودرو نیز قابل قبول بوده و پیشرانه کاملاً از پس وزن و ابعاد خودرو برمیآید؛ اما نکته مهم در مورد خودرو سیستم تعلیق بینظیر آن است که سواری نرم و لذتبخش را برای سرنشینان به ارمغان میآورد و تجربهای کاملاً متفاوتی را به شما ارائه میدهد. در پایان تست باید بگویم که این خودرو یکی از بهترین خودروهایی است که تا به امروز مورد بررسی قرار دادهایم و خاطرات این روز هیچگاه از ذهن ما پاک نخواهد شد. در پایان از جناب آقای علی زاهدی که وقت و خودرویشان را در اختیار ما گذاشتند کمال تشکر را داریم.
نویسنده: سجاد عباسی
عکاس: ابوالفضل ابراهیمی
فرامرز
۲۴ خرداد ۱۴۰۱اون جگریه چه جیگریه
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱((در حین ورود به کابین اولین نکتهای که جلب توجه میکند کیفیت بینظیر کابین است که در کمال تعجب بهصورت فابریک بوده و کاملاً بدون نقص است. روکش چرم صندلیها همچنان کیفیت خود را حفظ کرده و راحتی وصفناپذیری دارند. داشبورد و فرمان خودرو نیز کاملاً سالم و بینقص بوده و ایرادی به آنها وارد نیست و در کل خودرو از حیث سلامت ظاهری و بدنه چه در بخش بیرونی و چه در کابین در بالاترین حد ممکن قرار دارد))
وقتی میگم شورلت دوام داره به خاطر این میگما . موتورم که براتون نگم بعد ۵۰ سال تازه داره اب بندی میشه
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱یه سوال اقای عقیلی ببخشید گیربگس ین نمونه th300 (سه دنده اتوماتیک) بود؟
در ضمن دوستان این تیپ ماشینی که زحمت کشیدند بررسی کردند تیپ پایه و حالت خانوادگی داره . تیپ های بالا مثل ss super sport که سرعتی بودند با گیرکبس ۴ دنده دستی که کنسولی بود( یعنی بین صندلی ها قرار داشت مثل ۴۰۵ و پراید و اینا ) عرضه میشد و صندلی ها هم و تیکه بودن و در سرعت های بالا بهتره که صندلی ها مثل ماشین های جدید دو تکه باشه که توی پیچ ها یهو از این ور ماشین نرید اونورش و صندلی ها کاملا شما رو در بر بگیره .اما در کل راحتی صندلی نیمکتی مثل مینی که لطق کردند بررسی کردند بیشتره و برای خانواده بهتره.
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱اقای عقیلی ایا میتونیم این جواهر دو در رو زیارت کنیم؟ ایا قابل زیارت اینو هستیم؟ اگر میتونیم پس اگه میشه شماره تلفنی یا ادرسی چیزی از صاحب این تکه طلای ۵ متری لطف میکنید اگه میشه؟ اگه بشه دوست دارم بیام تهران برای اولین بار ۲ تن طلای ۲۴ عیار رو با هم ببینم .
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱اقای عقیلی جساراتا ما رو قابل نمیدونید جواب پیاممونم بدید .
javadhy
۲۴ خرداد ۱۴۰۱من از مدال ۱۹۷۰ اش از همه بیشتر خوشم میاد
رخ جلوش خداست قشنگ
بخصوص با انجین ls6 با ۴۵۰ اسب قدرت
فکر کن ۵۰ سال پیش ۴۵۰ اسب قدرت
Erfan
۲۴ خرداد ۱۴۰۱معذرت میخوام شما مصرف سوخت مدل ۴۵۰اسب بخاری رو میدونید؟و اینکه ظرفیت باک چقدر بوده و چه مسافتی رو میتونسته طی بکنه
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱مصرف موتور ۴۵۰ اسب بخاری یا همون ۵۰۰ اسبی که با بحران شد ۴۵۰ اسب در حدود ۳۰ یا ۳۳ لیتر بوده و باک این ماشین هم ۲۰ گالون معادل ۷۶ لیتر هست .
Erfan
۲۴ خرداد ۱۴۰۱خب پس عملا این ماشین حدود ۲۵۰کیلومتر میرفته که با توجه به اینکه اون دوران پمپ بنزین هم نبوده خیلی نمیشده فکر کنم ازش برای مسافت های طولانی استفاده کرد
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱این ماشین اسپرته اصلا برای مسافرت نیست .اره نسخه های چهار درش خوبه . یا مثلا همین نسخه دو در شیش سیلندر ولی کسی با موتور بیگ بلاک خیلی مسافرت نمیره . ته تهش از تهران تا شمال .
javadhy
۲۴ خرداد ۱۴۰۱حالا وایپر که آمریکایی بازه توی ماشین های آمریکایی از من بیشتر اطلاعات داره
۳۰ تا ۳۳ هم درست بود ولی من یه چک کردم مصرفش از حدود ۲۵ تا همون ۳۰ ۳۳ تا هست
و واقعا ماشین پرمصرفیه ولی اگه شتابو مسافت چهارصد مترشو در نظر بگیری با ۴۵۰ اسب قدرت برای اون سال اوکیه
تازه redline 5600 داره فکر نکنم به جز با رانندگی خشن به ۳۰ تا ۳۳ برسه
تازه این ماشین با لاستیک درست حسابی تایم ۱۲.۵ هم توی چهارصد متر زده که عدد فوق العاده خفنیه
https://www.heacockclassic.com/wp-content/uploads/Chevelle-LS6-vs-Hemi.jpg دیدن این عکس هم خالی از لطف نیست
راستی وایپر موتور ۷.۴ لیتری ls6 با ۴۵۰ اسب(حالا تو گفتی ۵۰۰ ولی من یکی دوتا جا دیدم روی داینو ۴۸۵ اسب میداد ولی بازم قطعی نمیتونم بگم زیاد به داینو اعتماد ندارم)روی نسخه کانورتیبل هم قرار گرفت؟
سوال دیگه اینکه چرا انقدر نسخه های تمیز کانورتیبل شول گرونن؟(با اینکه شدیدا ارزش داره)
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱چاکرتم . من گفتم برای شما زحمت نشه خودم جسارت کردم جواب نوشتم .
نسخه های کانورتیبل کلا گرونه چون خیلی خاصه کلکسیونرا هم مبیشتر دنبال همین نسخه های خاصن . مثلا نسخه های کانورتیبل باراکودا یا رودرانر یا جی تی او و… میدونید چقدر گرونن چون خیلی خاصن . اره برترین موتور ها روی کانورتیبل بوده . مثلا یه باراکودا بود کانورتیبل رنگش کلا زنگ بود فقط موتورش استارت میخورد کلا ماشین داغونی بود فکر میکنم ۱ میلیون دلار و ۴۰۰ یا ۱۴ میلیون دلار فروش رفت .
Aboalfazl demon
۲۴ خرداد ۱۴۰۱شول ۶۹ . چارجر ۶۹ . ماستنگ ۶۹
بهترین ماسل کارهای تاریخ
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱توصیه میکنم پونتیاک جی تی او جاج با اون رم ایر پر تکنولوژی iv ram air رو هم بهش اضافه کنید .
مبارز
۲۵ خرداد ۱۴۰۱نام خودروهای این شرکت، از نام راننده موفق سوئیسی؛ لوئی شور.له گرفته شدهاست. او در سال ۱۸۷۸ در کشور سوئیس از پدر و مادر فرانسوی زاده شد و سپس در آنجا به کار در یک شرکت مورس پرداخته و سپس با برادران خود، بنامهای آرتور و گاستون تصمیم گرفت به کانادا مهاجرت کند.
وی سپس وارد ایالات متحده گردید. در شهر نیویورک امکان کار بر روی خودروها و کامیونهای کارخانه ویلیام والتر برای لوئیس فراهم آمد. او سپس شروع به کار در کارخانههای پرشمار کرد و توانست خود را بهعنوان یکی از بهترین رانندگان مسابقات نشان دهد و همین امر باعث شد، تا توجه ویلیام سی. دورانت – مؤسس شرکت جنرال موتورز – به وی جلب شده و دورانت او را به عنوان راننده جنرال موتورز استخدام کند.
لوئی شوروله و ویلیام دورانت، خودرو جدیدی به سبک خودروهای فرانسوی طراحی نموده و نام آن را شوروله گذاشتند. در سال ۱۹۱۱ نمونه کلاسیک و شش سیلندر این مدل برای عرضه به بازار ایالات متحده، تولید شد. در سوم نوامبر آن سال، کارخانه شورلت موتور تأسیس شد و ۲٫۹۹۹ دستگاه از این خودرو را، در همان سال تولید کرد.
شرکت میسون موتور که پیشتر تحت نظارت دورانت بود، به شورلت واگذار گردید و در سال ۱۹۱۳ این دو شرکت در هم ادغام شدند. در ۱۹۱۳ خودرو چهار سیلندر بیبی در دو مدل یک سرنشینه و مدل سلطنتی، در رنگهای آبی و سفید تولید شد. طرح رنگ آمیزی این خودرو، از روی کاغذ دیواری هتلی که دورانت در فرانسه در آن اقامت داشت، الهام گرفته شده بود.
در سال ۱۹۱۳ لوئی شوروله و دو نفر دیگر، بنامهای وی. آر هفلر و جیبویز تصمیم گرفتند، تا کارخانه تولید موتورهای هوایی شورلت را تأسیس کنند. اما این کارخانه در همان آغاز کار، ورشکست گردید و در سال ۱۹۴۱، لوئیس شورلت به صورتی مرموز، کشته شد و راز قتل او در پردهای از ابهام باقیماند.
در سال ۱۹۱۴ نام شرکت به مکسول موتور تغییر کرد و در شهر نیویورک تعداد ۵٫۰۰۵ دستگاه خودرو تولید شد و در همین سال، مدل دیگری نیز به نام شورلت ۴۹۰ و با قیمت ۴۹۰ دلار به بازار عرضه شد.
طی دو سال شمار ۷۰٫۷۰۱ دستگاه از این خودرو به فروش رفت و در سال ۱۹۱۷ اولین خودرو اسپورت بدون سقف این شرکت نیز ساخته شد. در ۱۹۱۸ شورلت شروع به تولیدات تجاری مانند کامیون کرد.
در ۱۹۱۹ شرکت شورلت به دو بخش شرکت دورانت و بخش جنرال موتورز تقسیم شد و تا قبل از جنگ جهانی دوم، معادل ۱۴۹٫۹۰۴ دستگاه خودرو تولید نمود.
در ۱۹۲۱ یعنی پس از جنگ به علت کمبود سرمایه پنج میلیونی، شرکت شورلت تا مرز سقوط و ورشکستگی پیش رفت، اما پیش از آن در سال ۱۹۱۱ نیز با این وضع مواجه شده بود، که با مدیریت خوب ویلیام دورانت در مدتی کمتر از ده سال، به یکی از بزرگترین کارخانجات خودروسازی جهان تبدیل گشت.
یکی از بزرگترین مشکلات شرکت، در ۱۹۲۳ برگشت خوردن موتورهای هواپیمای تولیدی شورلت بود، که ضرری بزرگ به شورلت وارد ساخت. در سال ۱۹۲۷ خودروی جدید شورلت، توانست از نظر تعداد تولیدات مقام نخست را، در صنعت، به خود اختصاص دهد. این وسیله نقلیه به تعداد یک میلیون و هزار و هشتصد و هشتاد دستگاه تولید شد.
در ۱۹۲۹ طرح جدیدی از یک خودروی شش سیلندر و طرحی چهار سیلندر از همین خودرو، به منظور کاهش قیمت، ارائه و از آن به تعداد ۱٫۳۲۸٫۶۰۵ دستگاه تولید شد.
در سال ۱۹۳۵ شورلت، تولید ده میلیونمین خودرو خود را جشن گرفت. در ۱۹۳۶ سامانه ترمزهای شورلت به صورت هیدرولیک درآمد. در ۱۹۳۹ شرکت با تولید ۱۵ میلیونامین خودروی خود، شورلت سایتیشن را به بازار عرضه کرد.
قبل از آغاز جنگ جهانی دوم، شرکت رکورد فروش خودرو در سال را، شکسته و در ۱۹۴۱ رقمی معادل ۱٫۴ میلیون فروش را، در بازارهای جهانی خودرو، به نام خود ثبت کرد.
در آن سال، یکی از خودروهای کوپه شرکت نیز، در چند مسابقه اتومبیلرانی، موفق به کسب مقام شد. در سال ۱۹۴۸ دبلیو. اف آرمسترانگ، یکی از مدیران موفق جنرال موتورز سرپرستی شورلت را به عهده گرفت.
با ورود این مدیر جدید، سبک تولید خودروها، در کارخانجات شورلت دوباره تغییر و مدلهای دیگری از آن، را در ۱۹۵۰ به بازار عرضه کرد. بر اثر این سبک جدید، غیر از تغییرات در بدنه خودرو، تغییرات عمدهای در ساختار موتور و همچنین قیمت آن، حاصل شد.
از سال ۱۹۵۰ به بعد، بیشتر مدلهای شورلت، با گیربکس تمام خودکار بودند. یکی از کارهای مهم آرمسترانگ، تولید مدلهای بسیار ارزان قیمت بود، که در رشد اقتصادی شرکت شورلت اهمیت بسیار داشت.
همچنین در ۱۹۵۰ مهندس هارلی جی. ایرل، مدل شورلت کوروت را، طراحی و تولید کرد، که در سال ۱۹۵۹ در مدلهای شورلت کودیاک و شورلت ایمپالا، به بازار عرضه شدند.[۳]
علیرغم اینکه این دو مدل، نتوانستند مانند خودروهای مطرح این شرکت، فروش بالایی داشته باشند، اما با این حال تا سال ۱۹۶۹ تولید آنها ادامه داشت.
در ۱۹۶۲ شورلت نوا به عنوان مدلی برگرفته از شورلت کورنویر و ایمپالا طراحی و ساخته شد، در ۱۹۶۴ مدلی بزرگتر از آن، به بازار عرضه گردید. همچنین در همان سال، شورلت کاپریس با قیمت ۳٫۳۴۷ دلار در کنار شورلت نوا که قیمتی معادل ۲٫۰۲۸ دلار داشت، به معرض با ورود این مدیر جدید، سبک تولید خودروها، در کارخانجات شورلت دوباره تغییر و مدلهای دیگری از آن، را در ۱۹۵۰ به بازار عرضه کرد. بر اثر این سبک جدید، غیر از تغییرات در بدنه خودرو، تغییرات عمدهای در ساختار موتور و همچنین قیمت آن، حاصل شد.
از سال ۱۹۵۰ به بعد، بیشتر مدلهای شورلت، با گیربکس تمام خودکار بودند. یکی از کارهای مهم آرمسترانگ، تولید مدلهای بسیار ارزان قیمت بود، که در رشد اقتصادی شرکت شورلت اهمیت بسیار داشت.
همچنین در ۱۹۵۰ مهندس هارلی جی. ایرل، مدل شورلت کوروت را، طراحی و تولید کرد، که در سال ۱۹۵۹ در مدلهای شورلت کودیاک و شورلت ایمپالا، به بازار عرضه شدند.
AMANTE
۲۴ خرداد ۱۴۰۱۴۵۰ اسب بخار اصلا بگیم ۳۰۰ اسب بخار بدون هیچ سیستم الکترونیکی و…. خودتی و ماشین و مهارت ات توی رانندگی، حتی فکر کردن بهش هم باعث بالا رفتن آدرنالین بدنت میشه.
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱به خدا ۴۰۰ اسب بخار نیست . ۵۱۵ اسب بخار داشت توی سال ۱۹۶۹ و ۱۹۷۰ خدا لعنت کنه مالیات رو .
.
.
.
اون زمان شتاب در حدود ۴ ثانیه شما فرض کن .اگر بحران نفتی نبود و توی دهه هفتاد اینجوری نمیشد و اینقدر قدرتا کم نمیشد قطعا قطعا قطعا هیچ خودروسازی ای نمیتونست در برابز امریکا دوام بیاره . شاید بنز میتونست . .
یعنی رسما شما فرض کن با کاربراتور توی اون زمان اینا ۵۰۰ ۶۰۰ اسب داشتن بعدش میای توی سال ۱۹۷۵ میبینی عه عه عه موتور ۴۵۴ شد چن اسب؟ ۲۳۰ اسب . بعد طرف میاد میگه عههههه نگا کن ۷۵۰۰ سی سی فقط ۲۳۰ اسب هر هر هر امریکایی بی دقته بی مهندسیه هیچکی نمیگه اقا همین موتور قبل بحران تا ۵ سال قبلش بیش از ۵۰۰ اسب داشت . اقا همین موتور ۳۵۰ بیوک کامارو پونتیاک بلیزر و…. توی سالای ۷۵ ۷۶ ۷۸ اینا از ۵۷۰۰ سی سی فقط ۱۶۰ اسب میگرفتن . خوب هیچکی نمیاد بگه همین موتور ۳۵۰ های پرفورمانس قبل از بحران ۳۷۰ اسب داشت . راستی اولین موتوری که به ازای هر کیوبیک اینچ یک اسب بخار داشت . موتور ۲۸۳ شورلت از نوع اسمال بلاک بود توی سال ۱۹۵۷ . اره ۱۹۵۷ . فقط ۴۶۰۰ سی سی داشت فقط ۴۶۰۰ سی سی ولی قدرت عظیم ۲۸۳ اسب بخار داشته .شما فرض کن در حدود ۶۵ سال پیش .
.
.
.
انجینهای بلوک کوچک شورلت از مشهورترین موتورهای تولیدی در دنیا هستند. تولید انها از سال ۱۹۵۵ و با مدل ۲۶۵ اغاز شد. دو سال بعد در سال ۱۹۵۷ حجم ان به ۲۸۳ اینچ مکعب (۴.۶ لیتر) افزایش یافت که به کمک انژکتورهای مکانیکی روچستر، نخستین انجینی بود که به ازای هر اینچ مکعب حجم موتور، یک اسب بخار تولید می کرد. از این موتور در شورلت کوروت و بل ایر استفاده می شد. بعدها استفاده از این موتور در مدلهای دیگر نیز رواج پیدا کرد و جایگزین V8 265 اینچی قدیمی شد. افزایش حجم موتورهای بلوک کوچک شورلت ادامه داشت و در نهایت به ۴۰۰ اینچ مکعب (۶.۶ لیتر) رسید. اما هیچ کدام، مانند مدل ۳۵۰ در خط تولید باقی نماندند. این موتور هنوز در خط تولید کمپانی GM در تولوکای مکزیک تولید می شود البته تنها برای بازارهای خاص و برخی کشورها و از سال ۲۰۰۴ اتومبیلهای تولیدی GM دیگر از انجین ۳۵۰ استفاده نمی کنند. تیراژ تولید انجین ۳۵۰ واقعا شگفت انگیز است: بیش از ۹۰ میلیون دستگاه! که از اغاز تولید تاکنون با سیستم های سوخت رسانی کاربراتوری، انژکتوری مکانیکی و سیستمهای انژکتوری الکترونیکی تولید شده اند.
از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۴ موتورهای بلوک کوچک به نام توربوفایر V8 شناخته می شدند. اگرچه زیرمجموعه های جنرال موتورز همچون بیوایک، کادیلاک، الدزمبیل و پونتیاک انجینهای V8 مختص خود را طراحی و تولید نموده اند ولی در طی سالیان دراز این انجین ۳۵۰ شورلت بوده که به عنوان انجین استاندارد کمپانی GM شناخته شده است و تا به حال تمامی کمپانیهای تابع جنرال موتورز به جز ساترن از ان استفاده نموده اند. ۳۵۰ V8 جنرال موتورز همچنین در لیست ۱۰ انجین برتر قرن بیستم قرار دارد. کمپانی شورلت انجین ۳۵۰ را تا به حال دو بار در شرایط بدون یک قطره اب و روغن و با دریچه ی گاز کاملا باز(فول تراتل) ازمایش کرده است.موتور در بار اول ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه و بار دوم ۲ ساعت دوام اورده است.
.نسل اول
در طول دوران تولید که از ۱۹۵۵ اغاز و تا سال ۲۰۰۳ برای خودروهای سواری ادامه داشت، طراحی اولیه ی بلوک کوچک شورلت تقریبا بدون تغییرات قابل توجهی باقی ماند. تولید موتور ۳۵۰ هنوز هم برای کاربردهای افترمارکت ادامه دارد. هم برای تعویض با موتورهای فرسوده و غیرقابل استفاده و هم برای استفاده در خودروهای مسابقه ای و High Performance. در هر حال انجین های بلوک کوچک با تغییرات هرچند کوچکی در طول حیات خود روبه رو بوده اند که در زیر انها را ملاحظه می کنید:
۱۹۵۵- اولین سال معرفی انجینهای بلوک کوچک با مدل ۲۶۵ اینچی(۴.۳ لیتری). همانطوریکه در ان زمان متداول بود در طراحی موتور هیچ امکانی برای تعبیه ی فیلتر روغن وجود نداشت.
۱۹۵۶- مدل مجهز به فیلتر روغن معرفی شد که از یک فیلتر کوتاه که در یک کنیستر قرار داشت استفاده می کرد.
۱۹۵۷- در این سال موتور فقط با دسته موتورهای در قسمت جلو به بازار امد، برامدگی دسته موتورهای جانبی وجود داشت ولی درل کاری نشده بود.
۱۹۶۲- در ریخته گری دیواره های بلوک سیلندر تجدیدنظر شد تا اجازه ی افزایش قطر سیلندر به ۴ اینچ را داشته باشد
۱۹۶۸- قطر یاطاقان شفت اصلی از ۲.۳۰ اینچ به ۲.۴۵ اینچ، و قطر یاطاقان گژن پین از ۲.۰۰ اینچ به ۲.۱۰ افزایش یافت. این افزایش اندازه ها، اجازه ی استفاده از میل لنگ ریخته گری شده به جای انواع قبلی که از نوع فورج کاری شده بودند را می داد. علاوه بر این کنیستر فیلتر روغن نیز تغییر کرده بود تا امکان استفاده از فیلترهای پیچ شونده را داشته باشد. محل جمع شدن روغن از جلوی اینتیک به دو طرف درسوپاپ منتقل شده بود.
۱۹۸۷- طراحی درسوپاپ به خاطر بالا امدن لبه ی محل اتصال سرسیلندر تغییر کرد، محل قرارگیری جاپیچها از دور درسوپاپ به روی خط مرکزی ان منتقل شد.(از این طراحی در شورلت کوروت ۱۹۸۵ و انجین ۴.۳ لیتری شورلت در سال قبل استفاده شده بود.)
همینطور زاویه ی قرارگیری اتصالات دو پیچ مرکزی در دو طرف اینتیک نیز از ۹۰ درجه به ۷۳ درجه کاهش یافت. ارتفاع برامدگی محل نصب تایپیت ها نیز برای نصب تایپیت غلطکی افزایش یافت. سرسیلندرهای الیاژی مورد استفاده در کوروت همچنان از پیچهای با حالت قرارگیری قائم استفاده می کردند.(دو پیچ مرکزی به اینتیک متصل می شدند.) همچنین تمامی کاربراتورها کنار گذاشته و با سیستم تزریق سوخت TBI(Throttle-Body Injection) جایگزین شدند.
۱۹۹۶- از این سال اخرین تغییرات در نسل اول موتورهای بلوک کوچک داده می شد که این تغییرات تا پایان تولید تا سال ۲۰۰۳ ادامه پیدا کرد. تمامی انجینهای تولیدی ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳، از نوع ورتک مورد استفاده در تراکها و خودروهای سنگین بودند. سرسیلندر موتورهای ورتک مورد بازنگری قرار گرفته و طراحی مجراهای ورود بنزین و خروج دود و همچنین اتاقک احتراق بهبود یافته بود که انجینهای LT1 در نسل دوم، شباهت فراوانی با این مدل داشتند. بار دیگر الگوی پیچهای اتصال اینتیک به سرسیلندر تغییر کرد. برای هر سرسیلندر از ۴ پیچ به جای مدل ۶ پیچ قبلی استفاده شد که تاثیر محسوسی در افزایش راندمان موتور داشت.
انجینهای SB2 و SB2.2
(بلوک کوچک/نسل دوم) تولید این موتورها از سال ۱۹۹۶ اغاز و تا به امروز تنها برای استفاده در مسابقات ادامه دارد. سرسیلندرها مجددا طراحی شده و قطر تایپیت ها کاهش پیدا کرده بود. ترتیب باز شدن سوپاپها نیز برای هر سرسیلندر تغییر کرده بود و الگوی ان از مدل E-I-I-E-E-I-I-E به الگوی جدید I-E-I-E-E-I-E-I تغییر کرده بود و به همین خاطر میل سوپاپ ها مجددا طراحی شدند.
بلوک کوچکهای اولیه
اولین V8 بلوک کوچک جنرال موتورز، در سال ۱۹۵۵ معرفی شد که مدل ۲۶۵ اینچی مورد استفاده در کوروت بود. قدرت و حجم موتور این انجین در نهایت به ۳۷۵ اسب بخار(۲۸۰ کیلووات) و ۳۲۷ اینچ مکعب (۵.۴ لیتر) رسید و پس از ان از نمونه های بلوک بزرگ در کوروت استفاده شد. انجینهای بلوک کوچک اگرچه قدرت کمتری نسبت به بلوک بزرگها داشتند ولی همچنان پرطرفدار باقی ماندند. به دلایلی همچون هزینه های کمتر نگه داری و تیون و قابلیت اطمینان بالا
۲۶۵
اولین موتور بلوک کوچک شورلت، توسط گروهی به سرپرستی اد کول در کمپانی شورلت طراحی شد و فاصله ی میان انجینهای پرقدرت و ضعیف شورلت کوروت را پر کرد. حداکثر قدرت ان عدد فوق العاده ی ۲۵۰ اسب بخار(۱۸۶ کیلووات) بود. از طراحیهای اولیه بر روی کاغذ تا تولید نمونه ی نهایی موتور ۲۶۵ تنها ۱۵ هفته به طول انجامید. علاوه بر اندازه های کوچک، انجینهای بلوک کوچک به خاطر ساخت به روش جدید ریخته گری با ماسه ی تر شناخته می شدند.
در این موتور قطر سیلندر(۳.۷۵ اینچ) از کورس پیستون(۳ اینچ) بیشتر بود که این باعث اصطکاک کمتر و فشار کمتر به میل لنگ می شد.حداکثر میزان فضادهی برای افزایش قطر سیلندر ۴.۴ اینچ بود که این انجین را برای سالیان دراز قابل استفاده می کرد. طراحی ان به صورت سوپاپ رو و بلوک سیلندر از اهن ریخته گری بوده و مجهز به تایپیت هیدرولیکی و کاربراتور روچستر دو یا چهاردهانه بود. مدل تولیدی ۱۹۵۵ که در خودروهای سواری استفاده می شد حداکثر قدرت ۱۶۲ اسب بخار را به کمک کارب دودهانه تولید می کرد یا خریداران می توانستند با اضافه پرداخت، مدل Power Pack را که مجهز به کارب چهاردهانه ی روچستر و اگزوز دابل بوده و میزان قدرت ان به طور محافظه کارانه ای ۱۸۰ اسب بخار اعلام شده بود، سفارش دهند. همانطور که قبلا گفته شد در نخستین سال تولید این انجین هیچ پیش بینی برای نصب فیلتر روغن در بلوک سیلندر نشده بود. به همین دلیل در حین اسمبل موتور، یک فیلتر اضافه شونده بر روی هوزینگ ترموستات نصب می شد. به خاطر ناقص بودن عملکرد این فیلتر و احتیاج به روش بهتر برای فیلترینگ روغن، این انجین تنها در سال ۵۵ تولید شد و در سال بعد یک مدل بهینه جایگزین ان شد.
شورلت کوروتهای تولیدی ۱۹۵۶ از سه ورژن گوناگون از موتور ۲۶۵ استفاده می کردند. ۲۱۰ اسبی، ۲۲۵ اسبی با دو کارب چهاردهانه و یک مدل ۲۴۰ اسبی که از میل سوپاپ با خیزش بلندتر بهره می برد.
۲۸۳
انجین ۲۸۳ اینچی (۴.۶ لیتری) V8 در سال ۱۹۵۷ معرفی شد. که در واقع همان مدل ۲۶۵ منتهی با قطر سیلندر بیشتر (۳.۸۷ اینچ) بود. پنج مدل متفاوت از این موتور تولید شد که رنج قدرت انها از ۱۸۵ تا ۲۸۳ اسب بخار بود که بسته به مدل سیستم سوخت رسانی تغییر می کرد و طی سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۰ همواره روند صعودی را طی می کرد.
انجین تولیدی ۱۹۵۷ از سیستم تزریق سوخت انژکتوری مکانیکی Ramjet استفاده می کرد که باعث به وجود امدن نسبت معروف ۱ اسب بخار به ازای هر اینچ مکعب حجم موتور می شد. که در زمان خودش قابل تحسین بود. در سال ۱۹۶۱ قدرت انجین ۲۸۳ به ۳۱۵ اسب بخار رسیده بود
کمپانی شورلت در خلال سالهای ۱۹۶۷-۱۹۶۹ یک موتور ویژه ی مخصوص مسابقات ترنس ام به حجم ۳۰۲ اینچ مکعب تولید کرد. میزان قطر و کورس پیستون به ترتیب ۴ و ۳ اینچ بود. اگرچه انیجن ۲۸۳ نیز از میل لنگ با کورس ۳ اینچ استفاده می کرد ولی به خاطر استفاده از اهن ریخته گری عملکرد و توانایی کمی از خود نشان می داد. میل لنگ استفاده شده در انجین ۳۰۲ از فولاد فورج کاری شده بود. از این موتور تنها در نسل اول کاماروی Z28 استفاده شد و میزان قدرت ان نیز ۲۹۰ اسب بخار اعلام شده بود که عدد واقعی چیزی در حدود ۳۶۰ اسب بخار بود! این موتور یکی از سه بلوکی بود که در سالهای ۱۹۶۸ و ۱۹۶۹ اندازه ی یاطاقان های ثابت ان از ۲.۳ به ۲.۴۵ اینچ رسید.
۳۰۷
یک مدل ۳۰۷ اینچی در سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۳ تولید شد که قطر و کورس موتور ۳.۸۷۵ و ۳.۲۵ اینچ بود. این موتور جایگزین مدل ۲۸۳ شد که در دهه ی ۶۰، ۲۰۰ اسب بخار قدرت در دور ۴۶۰۰، در استاندارد SAE Gross و ۳۰۰ پاوندفوت گشتاور در دور ۲۴۰۰ تولید می کرد. مدلهای سالهای بعد که تحت قوانین کنترل الایندگی تولید می شدند تنها ۱۱۵ اسب بخارnet SAE تحویل می دادند که یکی از پایین ترین نسبتهای قدرت به حجم موتور در تاریخ است! کمپانی شورلت هیچگاه یک مدل High Performance از این موتور را تولید نکرد. البته این کار را انجام داد اما نه برای استفاده در خشکی که برای استفاده ی کمپانی Outboard Marine Corporation که قدرت انها به ۲۳۵ و ۲۴۵ اسب بخار در استاندارد SAE Gross می رسید. این مدلها بسته به سالهای مختلف تولید از درسوپاپهای الومینیمی کوروت و کاماروی Z28 و کاربراتورهای کوادروجت روچستر استفاده می کردند. شورلت همچنین مدلهای دیگری از انجین ۳۰۷ OMC به قدرتهای ۲۱۰، ۲۱۵ و ۲۲۵ اسب بخار SAE Gross تولید کرد.
یکی از بزرگترین افسانه هایی که درباره ی انجین ۳۰۷ وجود دارد در مورد درصد بسیار پایین نیکل استفاده شده در تولید بلوک سیلندر است. به هر حال تعدادی از ۳۰۷های تولیدی از جمله مدلهای با شماره تولید ۳۹۷۰۰۲۰ با پسوند VxxxxTHA (xها تاریخ تولید هستند) که کدهای ۰۱۰ و ۰۲۰ بر روی کاور زنجیر تایم انها حک شده، دارای درصد بالای قلع و نیکل در بلوک سیلندر هستند.
۳۲۷
انجین ۳۲۷ در سال ۱۹۶۲ معرفی شد که قطر و کورس پیستون ان ۴ و ۳.۲۵ اینچ بود. رنج قدرت ان بسته به انتخاب کاربراتور یا انژکتور،میل سوپاپ،سرسیلندر،پیستون و اینتیک از ۲۵۰ اسب شروع و به ۳۷۵ اسب بخار می رسید. در سال ۱۹۶۲ مدل مجهز به تایپیت خشک دانتف و کاربراتور چهاردهانه ی کارتر، ۳۴۰ اسب بخار قدرت و ۳۴۴ پاوندفوت گشتاور تولید می کرد و در صورت استفاده از سیستم انژکتوری مکانیکی روچستر قدرت و گشتاور ان به ۳۶۰ اسب بخار و ۳۵۲ پاوندفوت می رسید. در سال ۱۹۶۴ قدرت مدل کاربراتوری که اکنون به نام L76 خوانده می شد به ۳۶۵ اسب بخار رسید و قدرت مدل انژکتوری (L84) هم به ۳۷۵ اسب بخار افزایش یافت. که ان را تبدیل به قویترین انجین بلوک کوچک V8 و تک میل سوپاپ با تنفس طبیعی کرد و تا زمان معرفی مدل LS6 به قدرت ۳۸۵ اسب بخار و گشتاور ۳۸۵ پاوندفوت در سال ۲۰۰۱، این عنوان نزد انجین L84 باقی ماند.
در سال ۱۹۶۵ شورلت مالیبو SS از یک مدل ۳۲۷ اینچی به قدرت ۳۵۰ اسب بخار استفاده کرد که با کد L79 شناخته می شد و دارای منیفولد الومینیمی، کاربراتور squarebore ساخت هالی، درسوپاپ کروم، وزنه تعادل ۸ اینچی و سوپاپ هوای ۲.۰۲ اینچی بود و تنها با یک گیرباکس چهار سرعته قابل سفارش بود. از این انجین همچنین در خودروهای اپل ادمیرال، اپل دیپلمات و اپل کاپیتان استفاده شده است.
۴۰۰
انجین ۴۰۰ اینچی بلوک کوچک در سال ۱۹۷۰ معرفی شد و تولید ان تا ۱۰ سال ادامه پیدا کرد. دارای قطر سیلندر به میزان ۴.۱۲۵ اینچ و کورس پیستون ان ۳.۷۵ اینچ بود. قدرت مدلهای ابتدایی به ۲۶۵ اسب بخار می رسید و تنها با کارب دودهانه به فروش می رسید. در سال ۱۹۷۴ یک مدل با کاربراتور چهاردهانه نیز تولید شد این در حالی بود که تولید مدلهای دودهانه در سال ۱۹۷۵ متوقف شد و سال بعد از ان نیز، اخرین سال استفاده از انجین ۴۰۰ بر روی خودروهای سواری پلتفرم A-Body و B-Body شورلت بود. این موتور مشکلاتی در زمینه ی خنک کاری داشت و باید از سرسیلندرهای دارای مجراهای خروج بخار استفاده می شد. به خاطر طراحی خاص این موتور، مدلهای دارای کپه دوپیچ، قویتر و نیرومندتر از نمونه های با کپه ی چهارپیچ بودند. مدل ۵۰۹ با کپه دوپیچ محبوبترین مدل انجین ۴۰۰ شورلت است.
بلوک کوچکهای جدیدتر :
۲۶۲
انجین ۲۶۲ یک مدل V8 با زاویه ی ۹۰ درجه و طراحی سوپاپ رو و دارای سرسیلندر و بلوک موتور اهنی می باشد. قطر سیلندر ۳.۶۷ و کورس پیستون ۳.۱۰ اینچ بوده و حداکثر قدرت و گشتاور ان در سال ۱۹۷۵ ۱۱۰ اسب بخار و ۱۹۵ پاوندفوت می باشد. این انجین در سال بعد با انجین ۳۰۵ تعویض شد. انجین ۲۶۲ سومین نمونه ی ۴.۳ لیتری شورلت بود. دو موتور دیگر شورلت با حجم ۴.۳ لیتر، یکی موتور ورتک ۴۳۰۰ V6 بود که از بر اساس انجین ۳۵۰ ساخته شده ولی دو سیلندر ان حذف شده بودند و دیگری انجین مشتق شده از سری LT1 بود که به نام L99 شناخته می شد و از قطر و کورس پیستون انجین ۳۰۵ به میزان ۳.۷۳۶ و ۳ اینچ، به همراه شاتونهای به طول ۵.۹۴ اینچ استفاده می کرد. از موتور ۲۶۲ در خودروهای شورلت مونزا(۱۹۷۵-۱۹۷۶) و شورلت نوا(۱۹۷۵) استفاده شد.
۲۶۷
موتور ۲۶۷ در سال ۱۹۷۹ و برای استفاده در پلتفرم F-Body (کامارو)، G-Body (شورلت مونت کارلو، ال کامینو و مالیبوکلاسیک) و نیز در B-Bodyها (ایمپالا و کاپریس) تولید شد. انجین ۲۶۷ از میل لنگ موتور ۳۵۰ با کورس ۳.۴۸ اینچ و کمترین قطر سیلندر در موتورهای بلوک کوچک(۳.۵ اینچ) بهره می برد انجین V6 200 اینچی شورلت که سال قبل معرفی شده بود نیز از همین میزان قطر بهره می برد و بر اساس همین انجین پایه گذاری شده ولی سیلندرهای ۳ و ۶ حذف شده بودند.
انجین ۲۶۷ با یک کاربراتور دوال جت ۲۱۰ (که همان مدل کوادروجت بود ولی دهانه های پشتی ان حذف شده بودند)عرضه می شد. بعد از سال ۱۹۸۰ از کاربراتور با سیستم فیدبک الکترونیکی در موتور ۲۶۷ استفاده شد. این سیستم در واقع به وسیله یک سنسور اکسیژن نصب شده در اگزوز، میزان اکسیژن گازهای خروجی را کنترل کرده و نسبت هوا و بنزین را تنظیم می کند. هنگام روشن کردن و گرم شدن موتور، سنسور درجه اب اطراف موتور، اطلاعات مربوط به درجه حرارت موتور را به مدول کنترل الکترونیکی (ECM) می فرستد. وقتی درجه حرارت به حد معمولی رسید، سنسور اکسیژن(EGO) شروع به کار کرده و ولتاژی تولید می کند که مقدار ان به مقدار اکسیژن اگزوز بستگی دارد. این سیگنال به مدول کنترل الکترونیکی فرستاده می شود. مدول کنترل الکترونیکی(ECM) اطلاعات رسیده از سنسور اکسیژن را همراه با اطلاعاتی که از سایر سنسورها گرفته است، مقایسه می کند. اطلاعات خروجی ECM به صورت به صورت سیگنال ولتاژی بوده و به عملگرها در کاربراتور فیدبک دار ارسال می گردد.
معمولا عملگر یا سولونوئید کنترل مخلوط هوا و بنزین، برای کنترل جریان بنزین بوده و یا وسیله ای برای کنترل مقدار هوای ورودی است. بنابراین اجرا کننده در پاسخ به سیگنال خروجی از ECM مخلوط هوا و بنزین را رقیق یا غلیظ می کند.
انجین ۲۶۷ هیچ قطعه ی مشترکی با دیگر نمونه های مشابه تولیدی جنرال موتورز، همچون انجین ۲۶۰ الدزمبیل یا ۲۶۵ پونتیاک نداشت و در نهایت در سال ۱۹۸۲ به خاطر ناتوانی در تطابق با قوانین کنترل الایندگی از خط تولید خارج و پس از ان انجین ۳۰۵ به عنوان موتور V8 پایه جایگزین ان شد.
۳۰۵
نمونه های مختلف انجین ۳۰۵ تولیدی GM، حجمی برابر ۳۰۵ اینچ مکعب و قطر و کورس پیستون انها برابر ۳.۷۳۶ و ۳.۴۸ اینچ بوده است. موتور ۲۶۲ اینچی GM برای استفاده در خودروهایی با فاصله ی بین دو چرخ بیش از ۱۱۰ اینچ ضعیف به نظر می رسید، لذا مهندسان جنرال موتورز تصمیم گرفتند، قطر سیلندر را از ۳.۶۷۱ به ۳.۷۳۶ اینچ و کورس پیستون را هم از ۳.۱۰ به ۳.۴۸ اینچ افزایش دهند. به عقیده ی برخی از صاحبنظران، انجین ۳۰۵ پایداری و استقامت محسوسی از خود نشان می داد ولی به خاطر قطر سیلندر کم و نبود لوازم افترمارکت همچون سرسیلندر، در جایی که انجین پرطرفدار ۳۵۰ وجود داشت، گزینه ی مناسبی برای طرفداران موتورهای High Performance محسوب نمی شد. سیستمهای سوخت رسانی مورد استفاده در انجین ۳۰۵ شامل کاربراتورهای دو و چهاردهانه، سیستم TBI، سیستم TPI و سیستم تزریق سوحت پی در پی (ورتک) بود.
بعد از سال ۱۹۹۶ استفاده از موتور ۳۰۵ (با نام ورتک ۵۰۰۰) تنها به تراکهای سبک و SUVها محدود می شد.(خودروهای باری و مخصوص حمل و نقل تراک Truck نامیده می شوند)
سال تولید قدرت گشتاور نوع کاربراتور
۱۹۷۶ ۱۴۰ ۲۵۰ دودهانه
۱۹۷۷ ۱۴۵ ۲۴۵ دودهانه
۱۹۷۸ ۱۴۰ ۲۴۰ دودهانه
۱۹۷۸ ۱۶۰ ۲۳۵ چهاردهانه
۱۹۷۹ ۱۳۰ ۲۴۵ دودهانه
۱۹۷۹ ۱۲۵ ۲۳۵ دودهانه
۱۹۸۰ ۱۵۵ ۲۴۰ چهاردهانه
۱۹۸۱ ۱۵۰ ۲۴۰ چهاردهانه
(قدرت برحسب اسب بخار و گشتاور بر حسب پاوندفوت می باشد)
(انجین ۱۲۵ اسبی ۱۹۷۹ مربوط به کالیفرنیا می باشد)
خودروهای استفاده کننده از انجین ۳۰۵:
۱۹۷۷-۱۹۹۳ شورلت کاپریس (ایمپالا)
۱۹۷۷-۱۹۸۶ پونتیاک پاریزین
۱۹۷۶-۱۹۷۹ شورلت مونزا
۱۹۷۶-۱۹۷۹ شورلت نوا ( به اضافه ی سایر محصولات X-Body بعد از ۱۹۷۶)
۱۹۷۶-۱۹۹۲ شورلت کامارو
۱۹۷۶-۱۹۸۸ شورلت مالیبو، شورلت ال کامینو، شورلت مونت کارلو
۱۹۷۸-۱۹۹۲ پونتیاک فایربرد
۱۹۷۸-۱۹۸۰ الدزمبیل کاتلس( در کانادا ۱۹۷۸-۱۹۸۷)
۱۹۹۱-۱۹۹۲ الدزمبیل کاستم کروزر
۱۹۸۱-۱۹۸۷ پونتیاک گرندپریکس
۱۹۷۵-۱۹۷۹ بیوک اسکای لارک
۱۹۷۷-۲۰۰۳ تراکهای GMC و شورلت، SUVها و خودروهای ون
۱۹۹۱-۱۹۹۲ کادیلاک بروگهام
۱۹۷۸-۱۹۸۷ بیوک رگال
LG3
۱۹۷۶-۱۹۸۰ کاربراتور دودهانه و ضریب کمپرس ۸.۵ به ۱
LG4
۱۹۸۰-۱۹۸۷
ورژن LG4 در مقایسه با مدل L69 ضعیفتر بود و در دو نوع ۱۵۰ و ۱۷۰ اسب بخاری و با گشتاور ۲۴۰ و ۲۵۰ پاوندفوت عرضه می شد. اضافه شدن سنسور ناک در سال ۱۹۸۵ اجازه ی بالاتر بردن ضریب کمپرس را به تولیدکنندگان می داد و یک سیستم تنظیم زمان جرقه نیز در ECM اضافه شده بود. در نتیجه قدرت از ۱۵۰ اسب بخار در سال ۱۹۸۴ به ۱۶۵ اسب بخار در سال بعد افزایش پیدا کرد.
L69
۱۹۸۳-۱۹۸۶
موتور L69 اخرین موتور با توان خروجی بالا(H.O) واقعی بود. این موتور از ضریب کمپرس ۹.۵ به ۱ و سرسیلندرهای LU5 و سیستم انژکتوری کراس فایر و میل سوپاپ با طراحی بهبود یافته و کاتالیتیک کانورتر ۴ اینچی متعلق به انجین ۳۵۰ L83 که در کوروتهای ۱۹۸۲ و ۱۹۸۴ استفاده شده بود، بهره می برد. کار اسمبل این انجین با اگزوزهای ۲.۷۵ اینچی، کاربراتور چهاردهانه ی دوباره کالیبره شده مجهز به فیلتر هوای با دو ورودی، منیفولد هوای الومینیمی، فلایویل الومینیمی، فن خنک کننده ی الکتریکی و در نهایت سنسور ناک به همراه تایمینگ جرقه ی بهبودیافته به پایان می رسید و در نهایت قدرتی برابر ۱۹۰ اسب بخار در دور موتور ۴۸۰۰ و گشتاور ۲۴۰ پاوندفوت در دور موتور ۳۲۰۰ عرضه می کرد. برای انتقال این گشتاور در اکثر موارد از دیفرنسیال ضدهرزگردی با ضریب ۳.۷۳ یا ۳.۴۲ و گیرباکس پنج سرعته دستی T5 یا نمونه ی اتوماتیک ۷۰۰R4 استفاده می شد. این انجین در گستره ی زیادی از دور موتور در خدمت راننده و اماده ی غرشهای ناگهانی بود.
LE9
۱۹۸۱-۱۹۸۶
این موتور ورژن مخصوص انجین H.O و برای استفاده در تراکها و ونها بود. در این موتور از پیستونهای تخت استفاده شده و ضریب تراکم ان ۹.۵ به ۱ بود و به کمک میل سوپاپ ۹۲۹ موتور ۳۵۰ برای گشتاور بیشتر و سرسیلندرهای ریخته گری با شماره تولید ۱۴۰۲۲۶۰۱ و سوپاپهای ورودی و خروجی ۱.۸۴ و ۱.۵۰ اینچی و اتاقک احتراق ۵۸ cc، یک کاربراتور کوادروجت با تنظیم ویژه، یک دلکوی دوگانه ی گریز از مرکز/مکشی به همراه سنسور ناک و اگزوز با قابلیت خروج راحت تر دود، این موتور قدرت ۲۱۰ اسب بخار در دور موتور ۴۶۰۰ و گشتاور ۲۵۰ پاوندفوت در دور موتور ۲۰۰۰ تولید می کرد.
L03
۱۹۸۷-۱۹۹۵
انجین L03 ورژن ضعیفتر مدل LB9 بود و قدرتی برابر ۱۷۰ اسب بخار و گشتاور ۲۵۵ پاوندفوت تولید می کرد. (نمونه های مورد استفاده در تراکهای تولیدی ۱۹۹۳-۱۹۹۵، ۱۹۰ اسب بخار در دور موتور ۴۴۰۰ و ۲۷۵ پاوندفوت در دور موتور ۲۴۰۰ تولید می کردند). این انجین از سیستم TBI استفاده می کرد. در این سیستم یک انژکتور مرکزی وجود دارد که در هر دور چرخش موتور دو بار پاشش می کند.
LB9
۱۹۸۵-۱۹۹۲
این موتور در سال ۱۹۸۵ معرفی شد و اولین موتور بلوک کوچک شورلت بود که از سیستم TPI استفاده می کرد. اولین نمونه ی معرفی شده قدرتی برابر ۲۱۵ اسب بخار و ۲۷۵ پاوندفوت گشتاور بود ولی در طول سالهای تولید قدرت انجین LB9 از ۱۹۰ تا ۲۳۰ اسب بخار در نوسان بود. این موتور به عنوان یک اپشن در کاماروها و فایربردهای ۱۹۸۵-۱۹۹۲ وجود داشت.
۳۵۰
هرچند تولید موتورهای بلوک کوچک در سال ۱۹۵۵ و با مدل ۲۶۵ اغاز شد ولی بدون شک این انجین ۳۵۰ بود که به نماد و نشان انجینهای بلوک کوچک شورلت تبدیل شد. ابعاد موتورعبارت بود از قطر سیلندر ۴ اینچ و کورس پیستون ۳.۴۸ اینچ، که به اندازه های انجین ۴۳۶ اسبی LS3 که امروزه تولید می شود بسیار نزدیکند. این موتور بیشترین استفاده را در بین موتورهای بلوک کوچک داشته. در انواع خودروها از قبیل استیشن واگنها و خودروهای اسپرت، وسایل نقلیه ی تجاری و حتی قایقها و در بهترین نمونه های تولیدی ان در هواپیماها استفاده شده است.
اولین استفاده از انجین ۳۵۰ به سال ۱۹۶۷ و در خودروی شورلت کامارو و بعد از ان در سال ۱۹۶۸ و شورلت نوا باز می گردد که ۲۹۵ اسب بخار در استاندارد Gross تولید می کرد. دیگر محصولات شورلت از سال ۱۹۶۹ استفاده از این انجین را اغاز کردند.
همانگونه که انتظار می رود، انجین ۳۵۰ در نمونه های مختلفی تولید شده است ضعیفترین انها مدلهای تولیدی قبل از ۱۹۸۶ هستند کپه های چهارپیچ استفاده کرده و دارای دو جای مختلف برای گیج روغن بودند: مدلهای قبل از ۱۹۸۰ در سمت راننده و مدلهای بعد از ان در سمت شاگرد. این موتور تا سال ۱۹۸۱ در مکزیک و تحت نام Targetmaster 350 تولید می شد و بعد از ان تحت عنوان GM Goodwrench 350
ZQ3
۱۹۶۹، ۱۹۷۰، ۱۹۷۲-۱۹۷۵
ZQ3 انجین استاندارد کوروت در سالهای ۱۹۶۹ و ۱۹۷۰ بود. یک مدل ۳۰۰ اسبی با ضریب کمپرس ۱۰.۲۵ به ۱ و تایپیتهای هیدرولیکی و کاربراتور کوادروجت ۴MV. این اولین بلوک موتوری بود که در سالهای ۱۹۶۸-۱۹۶۹ از کپه های ثابت ۲.۴۵ اینچی به جای نمونه ی قبلی ۲.۳۰ اینچی استفاده می کرد.
مدل تولیدی ۱۹۶۹ با ضریب کمپرس ۸.۵ به ۱، ۲۰۰ اسب بخار قدرت و ۳۰۰ پاوندفوت گشتاور تولید می کرد. در سال ۱۹۷۳ ۱۰ اسب از قرت ان کم شد و در سال ۱۹۷۵ قدرت و گشتاور ان به ۱۶۵ اسب بخار و ۲۵۵ پاوندفوت کاهش پیدا کرد.
L46
۱۹۶۹-۱۹۷۰
این انجین به عنوان یک اپشن برای کوروتهای ۶۹-۷۰ بود و با ضریب کمپرس ۱۱ به ۱، قدرت ۳۴۹ اسب بخار و گشتاور ۳۸۰ پاوندفوت تولید می کرد.
LT-1
۱۹۷۰-۱۹۷۲
LT-1، نهایت انجین ۳۵۰ بود که در سال ۱۹۷۰ و بر روی شورلت کوروت و کاماروی Z28 عرضه شد. این مدل از تایپیتهای خشک،ضریب کمپرس ۱۱ به ۱، میل سوپاپ با عملکرد بالا و کاربراتور چهاردهانه ی هالی با منیفولد هوای الومینیمی بهره می برد و قدرت ۳۷۰ اسب بخار و گشتاور ۳۸۰ پاوندفوت در SAE Gross تولید می کرد. سال بعد با پایین امدن ضریب تراکم به میزان ۹ به ۱، قدرت ان به ۳۳۰ اسب بخار و گشتاور ۳۶۰ پاوندفوت کاهش پیدا کرد و در سال ۱۹۷۲ که اخرین سال تولید انجین LT-1 نیز بود، قدرت ان در استاندارد SAE net به ۲۵۵ اسب بخار و گشتاور ان به ۲۸۰ پاوندفوت کاهش پیدا کرده بود.
پ.ن: این موتور با موتورهای سری LT1 که در دهه ی ۹۰ عرضه شد اشتباه گرفته نشود.
L48
۱۹۶۷-۱۹۸۰
موتورهای با کد L48 نمونه های اصلی انجین ۳۵۰ هستند. در سال ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ تنها در کامارو و نواهای تولیدی یافت می شدند ولی سال بعد تقریبا در هر مدلی از شورلت می شد انها را پیدا کرد; کامارو، کوروت، ایمپالا، شول و نوا . از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ تنها در شورلت کوروت قابل سفارش بودند. این انجین دارای میل سوپاپ هیدرولیکی، کاربراتور کوادروجت، پیستونهای ریخته گری، کپه های دوپیچ، شاتونهای Pink، بلوک سیلندر ۰۰۱۴ و سرسیلندر با کد ۹۹۳ بودند. میزان قدرت این موتور از ۳۰۰ اسب بخار (Gross) شروع و به ۱۷۵ اسب بخار (net) ختم می شد. نمونه های مورد استفاده در شورلت کوروت ۱۹۷۱ با ضریب کمپرس ۸.۵ به ۱، ۲۷۰ اسب بخار قدرت و ۳۶۰ پاوندفوت گشتاور در اختیار راننده قرار می دادند.
در سالهای ۱۹۷۶-۱۹۷۹ این انجین به صورت استاندارد و با ۱۸۰ اسب بخار قدرت و ۲۷۰ پاوندفوت گشتاور بر روی کوروت نصب می شد. در سال ۱۹۸۰ این اعداد به کمک ضریب کمپرس ۸.۲ به ۱، به ۱۹۰ اسب بخار و ۲۸۰ پاوندفوت افزایش یافت.
در سال ۱۹۷۲ تنها راه دستیابی به یک شورلت نوا با موتور L48، سفارش ورژن سوپراسپرت(SS) بود. کاراکتر پنجم VIN این خودروها حرف K بود و ۱۹۷۲ تنها سالی بود که از روی شماره VIN امکان تشخیص SS بودن یا نبودن خودرو وجود داشت.
سال بعد، موتور L48 از سیستم Cold Air Induction استفاده می کرد و قدرت ان به ۱۹۰ اسب بخار رسیده بود. تا سال ۱۹۷۵ قدرت انجین L48 سیر نزولی داشت و در این سال به ۱۶۵ اسب بخار رسید.
L82
۱۹۷۳-۱۹۸۰
L82های مدل ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴، ورژن با عملکرد بالای انجین ۳۵۰ بودند و با ضریب کمپرس ۹ به ۱، ۲۵۰ اسب بخار قدرت و ۲۸۵ پاوندفوت گشتاور داشتند. در سال ۱۹۷۵ این اعداد به ۲۰۵ اسب بخار و ۲۵۵ پاوندفوت رسید. تا سال ۱۹۷۷، امکان سفارش این موتور وجود داشت و قدرت ان نیز ۵ اسب بخار افزایش یافته بود. در سال ۱۹۷۸ عملکرد ان تا حدی بهبود یافت; ۲۲۰ اسب بخار و ۲۶۰ پاوندفوت. این اعداد در سال ۱۹۷۹، ۵ اسب بخار و ۱۰ پاوندفوت و در سال ۱۹۸۰، ۱۰ اسب بخار و ۱۵ پاوندفوت افزایش یافتند.
L81
۱۹۸۱
L48 تنها موتور ۳۵۰ اینچی کوروت در سال ۱۹۸۱ بود که با ضریب کمپرس ۸.۲ به ۱،۱۹۰ اسب بخار و ۲۸۰ پاوندفوت تولید می کرد. این انجین همانند مدل L48 تولیدی ۱۹۸۰ بود ولی کامپیوتر کنترل جرقه جایگزین سیستم خلائی شده بود.
L83
۱۹۸۲، ۱۹۸۴
در سالهای ۱۹۸۲ و ۱۹۸۴، انجین L83 تنها انجین کوروت به قدرت ۲۰۰ اسب بخار و گشتاور ۲۸۵ پاوندفوت و با ضریب کمپرس ۹ به ۱بود و نیز تنها با گیرباکس اتوماتیک عرضه می شد. در سال ۱۹۸۴ قدرت ان به ۲۰۵ اسب بخار و گشتاور ان نیز به ۲۹۰ پاوندفوت افزایش یافت. انجین L83 از سیستم انژکتوری کراس فایر(که از سیستم TBI به صورت دوگانه تشکیل شده بود) استفاده می کرد.
L98
۱۹۸۵-۱۹۹۲
مدل جدید انجین ۳۵۰ به نام L98 از سیستم TPI استفاده می کرد که ۲۳۰ اسب بخار قدرت و ۳۳۰ پاوندفوت گشتاور تولید می کرد. این انجین استاندارد کوروتهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ بود البته یک ورژن قویتر ۲۵۰ اسبی نیز وجود داشت. دو مدل به قدرت ۲۲۵ و ۲۴۵ اسب بخار و گشتاور ۳۳۰ و ۳۴۵ پاوندفوت نیز در اپشن پونتیاک فایربردها و شورلت کاماروهای ۱۹۸۷-۱۹۹۲ وجود داشت. مدلهای تولیدی ۱۹۸۷ به خاطر ضریب کمپرس ۹.۵ به ۱، ۱۰ اسب و ۱۵ پاوندفوت قویتر بودند. در سال ۱۹۹۱، ضریب کمپرس انجین L98 به ۱۰ به ۱ افزایش یافت ولی توان خروجی ان با مدلهای قبلی یکسان باقی ماند.
LM1
انجین LM1 نمونه ی پایه ی انجین ۳۵۰ به همراه یک کاربراتور چهاردهانه(معمولا روچستر کوادروجت) در خودروهای سواری تا سال ۱۹۸۸ بود. از این سال انجین L05 جایگزین ان شد.
L05
انجین L05 در سال ۱۹۸۷ و برای استفاده در تراکهای GMC و شورلت در هر دو سری GMT400 و R/V همچون بلیزرهای K5، سابربن و پیکاپهای دو در و چهاردر کلاس C/K و تا سال ۱۹۹۶ استفاده شد. سایر خودروهایی که از این انجین استفاده می کردند:
۱۹۹۲-۱۹۹۳ بیوک رودمستر سدان و استیشن واگن
۱۹۹۱-۱۹۹۲ کادیلاک بروگهام (اپشنال)
۱۹۹۳ کادیلاک فلیت وود
۱۹۹۲-۱۹۹۳ شورلت کاپریس واگن (اپشنال)
۱۹۹۳ شورلت کاپریس LTZ
۱۹۹۲ الدزمبیل کاستم کروزر واگن (اپشنال)
انجین L05 در سال ۱۹۹۳ و برای خودروهای پلت فرم B-Body با سری LT1 جایگزین شد. در اواسط سال ۱۹۹۶ از سرسیلندر ورتک در این انجین استفاده شد.
L31
انجین L31 در سال ۱۹۹۶ جایگزین انجین مدل L05 شد که به نام انجین ورتک ۵۷۰۰ GEN 1 شناخته می شود و این اخرین تجسم انجینهای بلوک کوچک شورلت بود که از سال ۱۹۵۵ اغاز شد. تولید این انجین در سال ۲۰۰۵ و با تراکهای ساخت Kodiak/Topkick HD پایان یافت. خودروهای ولوو پنتا و مرکوری مارین هنوز با انجین L31 تولید می شوند و در انها از اینتیک با طراحی جدید بهره گرفته شده است.
این معرفی کامل موتور اسمال بلاک شورلت که از یک سایت ایرانی گرفته شده است .
اقا به طور کامل من بگم واقعا به طور قطع میشه گفت موتور های اسمال بلاک شورلت یکی از برترین موتور های جهان است که تا اواخر دهه ۹۰ هم همون اسمال بلاک های قدیمی با انژکتور تک نقطه ای یا (tbi (throttle body injection یا انژکتور کادیلاکی تولید میشد که سر سیلندر چدنی داشتن و بازدهی حجمی کم اما با دوام ترین بودن و بعدش این موتور تبدیل به ال اس شد که موتور ال اس از انژکتور efi و مانیفولد های جدید و همچنین سر سیلندر الومینومی و تاپیت های جدید تر و …. بهره میبرد . و خب اینقدر خوب بود که توی نسکار هم به کار میره هنوز .
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱فقط یه عشق ماشین میتونه اینو بخونه . ببخشید طولانی شد مطلب .
Shahrukh
۲۴ خرداد ۱۴۰۱داش وایپر ، یه بیوک لاکاغذی و دست نخورده و آآآآس ، الان چند فی میخوره؟
اگه موردی پیداشد بگیرم یا صبرکنم تا آخر تابستون تکلیف بنزین معلوم شه؟(چون متاسفانه احتمالا بنزین یه افزایشی بخوره ، و به تبع امریکایی ها خیلی بخوره تو سرشون)
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱بیوک اسسس و دست نخورده در حدود ۲۷۰ میلیون هست تا ۳۳۰ میلیون . ولی دیگه ۳۳۰ میلیون واقعا اسسس هستا . البته بستگی به تیپ ماشینم داره . وارداتی باشه یا ایرانی باشه b3 باشه b5 باشه . بستگی داره ولی بیشترین تیپش که تو ایرانم مونتاژ میشد تیپ b3 هست که اسسس اسسسش ۳۳۰ تومنه .
Shelby csx3015
۲۸ خرداد ۱۴۰۱تا آخر خوندم جناب وایپر
واقعا مهشر بود
من خودم بیوک دارم میدونم ۳۵۰ چه الماسیه
meysam
۲۴ خرداد ۱۴۰۱داداش کامنتتو نخوندم از بس طولانی بود
ولی میتونستی در غالب یه مقاله تو پدال منتشرش کنی
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱اخه ۹۹ درصد کامنتم کپی پیست هست بعد اونجوری خیلی بد میشد . ضایع میشد دیگه . اینو من خودم از یه بلاگ به نام معرفی موتور های شورلت برداشتم .
البته اون بلاگ اصلا معروف نیست و بازدیدی نداره اگر پدال بیاد همینو با یه سری تغییرات بذاره تو سایت خیلی خوب میشه چون کسایی مثل من هم به این مطالب دسترسی پیدا میکنن . من خودم به طور کاملا اتفاقای این بلاگ رو چن ماه پیش پیدا کردم وگرنه خیلی بازدیدی نداره
Shahrukh
۲۴ خرداد ۱۴۰۱ارادت
حقیقتش هوس یه بیوک ، تَل اونی که دست خسرو دهاقینه کردم.
نقره ایه که هفته ای یه بار درش میاره😁نمیدونم مثل اون، دست بقیه برای فروش پیدامیشه یا همه رو بزک دوزک کردن تو این سالها
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱اقا من الان رفتم نمایشگاه ماشین های امریکایی تو شیراز کلا نا امید شدم .بیوک طرف داشت میگفت چون فابریکه ۵۰۰ میلیون . گفت بیوک هست بالای یه میلیارده . ینی رسما خودم ریختم برگامم ریخت . اصلا کلا ریختم .
Shahrukh
۲۴ خرداد ۱۴۰۱غمت نباشه،قیمتی که مالک میگه با قیمتی که فروش میره،خیلی فرق داره😁
طرف ایمپالای۷۶ تمیز رو از قبل عید تو دیوار داره میزاره.شروعش با۴۵۰ بود
الان ب سیصد هم راضیه،تهش نوشته تخفیف به مشتری واقعی😆
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱اره خب اینم هست . میگم راستی نظر شما چیه در واتساپ با هم در ارتباط باشیم؟ من هر کاری میکنم توی پدال نمیتونم به شما پیام خصوصی بدم
Shahrukh140
۲۴ خرداد ۱۴۰۱مخلصم
آی دی تلم، همین اسممه تو پدال
پدرام
۲۴ خرداد ۱۴۰۱نگا استیل گنگو
NAVID۰۰۹۸
۲۴ خرداد ۱۴۰۱بَهبَه
.
.
.
بَهبَه
خواندنش که جدا ، با دیدن عکسها میشه زندگی کرد !
تبریک میگم به آمِریکنفنها .
تبریک میگم به پدال که بعد از مدتی یه حالی داد به سایت از بس که خبر ایرانی چینی گذاشت این مدت ، مُردیم از بس انرژی منفی گرفتیم !
خوش به سعادت هرکسی که این خودروها را دارد و زندگی را زندگی میکند .
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱من اگه این جواهر به این زیبایی داشتم روی اسفالت نمی اوردمش روی فرش ابریشمی پهنش میکردمو هفته ای سه چهار تا واکس لاستیک میزدمش . نمیذاشتم کف لاستیکش یه وقت کثیف بشه 😂😂😂
viper2
۲۴ خرداد ۱۴۰۱خیلی خیلی ممنون از جناب عقیلی بابت این مقاله
.
خب من فکر میکنم در حدی نیستم که بخوام از این اسطوره از این جواهر و …. کامل تعریف کنم چون از الان تا ۵۰ سال دیگه اگر ۷ میلیارد ادم روی کره زمین هم این ماشین رو ستایش و پرستش کنند هنوز هم به اندازه کافی نیست .
.
.
.
فقط اقای عقیلی این ماشین رو شما توی ایران تست کردید و عکسای خارجی رو گذاشتید یا کلا این ماشین توی خارج از کشور بررسی شده؟
.
.
.
.
موتور ۴۵۴ همین الانش یکی از برترین موتور ها برای تقویت و درگ ماشین های قدیمی جی ام هست که صدای بسیار مهیب داره و موتور قدرتمندش میخواد ماشینای دور و برش رو بکشه تو دهنه کاربراتورش .
موتور ۴۵۴ شورلت همونطور که گفته شد به دلیل سختگیری های دولت و مالیات قدرتش از ۵۰۰ اسب بخار ،۴۲۵ اسب بخار اعلام شد . و گشتاورش هم فکر میکنم بالای ۷۰۰ نیوتون متر بود .
اما بعد از سال ۱۹۷۳ که این موتور روی ماشین هایی امثال بلیزر سیلواردو ۳۵۰۰ جمس سییرا کلاسیک و…. قرار گرفت قدرت این موتور خیلی کاهش پیدا کرد و همونجور که نویسنده ذکر کرده قدرتش به ۲۳۰ اسب بخار محدود شد که اونم به خاطر بحران نفتی بود . جی ام تغییراتی در بلوک سیلندر نداده بود ولی ضریب تراکم رو بسیار کاهش داده بود که این کار به وسیله یه سر سیلندر با سوپاپ کوچیکتر انجام میشد . اما با این حال این موتور اینقدر قدرتمند بود که بعد از سال ۱۹۷۳ هم گشتاورش میتونست لاستیک ها رو دود کنه و برای ماشین هایی که این نیروگاه رو داشتن میتونست در خیابان شگفتی بیافرینه . گشتاورش از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۹ ، ۵۲۱ نیوتون متر گشتاور تنها در دور ۱۶۰۰ بود !!! اره درست خوندید ۱۶۰۰ . حداکثر گشتاور ۵۲۱ نیوتون متر در دور ۱۶۰۰ .
این موتور یکی از با دوام ترین موتور های جی ام هست که متاسفانه دیگه از سری بیگ بلاک موتوری تولید نمیشه .
.
.
در رابطه با موتور ۴۰۰ شورلت .
د موتور ۴۰۰ شورلت به حجم ۶۶۰۰ سی سی .
یکی از قدرتمند ترین موتور های شورلت .
خب این موتور از سری اسمال بلاک هست دوستان! اره موتور ۴۰۰ شورلت از نوع اسمال بلاک هست که روی کاپریس های ۱۹۷۳ هم بود . موتور ۴۰۰ شورلت که روی بلیزر ها هم بود دقیقا دارای بلوک سیلندر ۳۵۰ هست که فقط جی ام استروکرش کرده و کورس سیلندر رو افزایش داده و کمی هم قطر سیلندر . و خب قطعا ادوات متحرک شامل پیستون و شاتون و میل لنگ و.. هم تغییر کردند . خب این موتور قطعا دوامش به اندازه موتور ۳۵۰ شورلت نیست چرا؟ چونکه موتور ۳۵۰ دیواره سیلندر خوبی داره و توی شرایط سخت هم موتور هیچیش نمیشه . اما وقتی شما اومدی استروکرش کردی و قطر سیلندر رو افزایش دادی قطعا اون لوله های اب رادیاتور قطرشون کم میشه و این خودش باعث میشه که دوام موتور کم بشه و نشه خیلی تقویتش کرد و هم ممکنه یه کوچولو جوش بیاره . اما خب جایی که امریکایی بازا بعضی وقتا دقت نمیکنند و اشتباه میشه . دوستان موتوز ۴۰۰ پونتیاک کامممملللاااااا با موتور ۴۰۰ شورلت فرق میکنه . موتور ۴۰۰ پونتیاک از نوع بیگ بلاک هست و خود پونتیاک بر اساس موتور ۳۹۶ شورلت که بیگ بلاک هست اونو ساخته و شورلت رسما هیچ نقشی تو ساخت موتور ۴۰۰ پونتیاک نداشته . موتور ۴۰۰ پونتیاک رو کنار موتور ۴۰۰ شورلت بذارید تا متوجه عرائض بنده بشوید . موتور ۴۰۰ پونتیاک طبق فرموده برخی کارشناسان برترین موتور پونتیاک هست چونکه این موتور هم از نوع بیگ بلاک هست و حجم موتور بالا داره هم نسبت به بقیه موتور های بیگ بلاک پونتیاک و اگر ۳۹۶ را در نظر نگیریم ؛ نسبت به بقیه موتور های بیگ بلاک جی ام قطر سیلندرش کمتره . یعنی یه جورایی بگم ۳۹۶ شورلتی و ۴۰۰ پونتیاکی بیس موتور بیگ بلاک جی ام هست . خب وقتی قطر سیلندر کمتر باشه بازم اون قضیه دوامه بیشتر میشه و موتور کمتر خراب میشه به همین لیل هست که بعضی از کارشناسان میگن موتور ۴۰۰ توی پونتیاک ها بهترین موتوره . البته اینم بگم تین که میگم دوام کم میشه نه این که هر روز تو تعمیر گاهی . نه . موتور های بیگ بلاک جی ام تا ۷۰۰ کیوبیک اینچ کیت استروکتر دارن و میکنن و میبرن مسابقه درگ .
Shelby csx3015
۲۸ خرداد ۱۴۰۱عالی
ممد ژانگولر
۲۴ خرداد ۱۴۰۱دیوونه کنندست این ماشین 👌
عاشق مدل کامارو SS هستم
Reza
۲۴ خرداد ۱۴۰۱از ماشین پیاده شی بخوای بری کاپوت رو باز کنی باید اسنپ بگیری🤣🤣
آمریکایی فن نیستم ولی خداییش این محشره💪💪
JDM lover
۲۴ خرداد ۱۴۰۱عجب چیز حقیه بمولا
خداوکیلی حال کردم ، محشره
Ilia2008
۲۴ خرداد ۱۴۰۱زیباست ، قدرتش برا یه ماشین سایز میان رده اون موقع خوب بوده
خیلی دوستش دارم 🙂
Ilia2008
۲۴ خرداد ۱۴۰۱زیباست ، قدرتش برا یه ماشین سایز میان رده اون موقع خوب بوده
خیلی دوستش دارم🙂
بهنام
۲۴ خرداد ۱۴۰۱روح و روانم شاد شد
راکی بالبوآ
۲۵ خرداد ۱۴۰۱به به
Shelby csx3015
۲۸ خرداد ۱۴۰۱ممنون از مقاله خوبتون
اگه امکانش هست یه مقدار اطلاعات درباره AC cobra 428 65_73 ارائه بدید
ممنون میشم
The 911
۲۹ خرداد ۱۴۰۱ارزشش از طلا هم بیشتره….. شورولت اون موقع با عشق ماشین میساخت ، ترکونده بود تو تکنولوژی…. حالا این هیولا رو با شورولت های الان که دارن میمیرن یا نسلشون منقرض میشه مقایسه کن….. زندگی تلخه