توربوشارژ در خودروها بسیار محبوب است اما در موتورسیکلتها کمتر دیده میشود. وزن اضافی، هزینه بالا و دشواری کنترل، از رواج این فناوری در موتورسیکلتها جلوگیری کرده است.
برای علاقهمندان به خودرو، صدای عملکرد توربوشارژر بسیار هیجانانگیز است. صدای تأثیرگذار توربوشارژر، تجربهای است که بسیاری از دوستداران خودرو در سراسر جهان آن را تحسین میکنند. توربوشارژرها در ابتدا در خودروهای اسپرت محبوبیت یافتند اما امروزه در انواع وسایل نقلیه، از خودروهای شهری سه سیلندر کوچک تا کامیونهای سنگین تجاری، به کار میروند. بااینحال، گروهی از علاقهمندان به وسایل نقلیه از این فناوری بیبهره ماندهاند: طرفداران موتورسیکلت. چرا موتورسیکلتهای توربوشارژ اینقدر کمیاب هستند؟
افزودن توربوشارژر نهتنها قدرت موتور را افزایش میدهد، بلکه میتواند مصرف سوخت را نیز بهبود بخشد. به همین دلیل، برخی خودروسازان یک یا چند سیلندر را حذف و توربوشارژر را جایگزین آن میکنند. این روش برای خودروها بسیار مؤثر است اما در موتورسیکلتها، استفاده از توربوشارژر با پیچیدگیهای بیشتری همراه است. در نگاه نخست، نصب توربوشارژر روی یک وسیله نقلیه دوچرخ با چند چالش مهندسی همراه است. برای مثال، نسبت قدرت به وزن تغییر میکند و این امر تجربه رانندگی را دشوارتر میسازد. همچنین، هزینههای بالای این فرآیند باعث میشود تولیدکنندگان تمایل کمتری به استفاده از آن داشته باشند.
مشکل وزن
موتورسیکلتها برای وزن کم و مانورپذیری بالا طراحی شدهاند. افزودن توربوشارژر وزن موتورسیکلت را افزایش میدهد. البته دستگاهی که ممکن است ۱۴ تا ۱۸ کیلوگرم وزن داشته باشد، در ظاهر تأثیر چندانی ندارد اما واقعیت این است که نصب توربوشارژر فرآیندی ساده نیست. برای عملکرد صحیح توربوشارژر در موتورسیکلت، نیاز به اجزای اضافی مانند اینترکولر، لولهکشی اگزوز بیشتر، خطوط روغن و خلأ، سیمکشی برقی، حسگرها و سوپاپ تخلیه است. این اجزا بهسرعت وزن کلی موتورسیکلت را افزایش میدهند. موتورسیکلتها باید سبک و چابک باشند اما وزن اضافی، مانورپذیری آنها را، بهویژه در ترافیک سنگین، بهطور قابلتوجهی کاهش میدهد. برخلاف خودروها که بهطور ذاتی تعادل دارند، موتورسیکلتها به تعادل راننده وابستهاند. یک موتورسیکلت سنگین در فضاهای محدود یا هنگام نیاز به بلند کردن فیزیکی آن، برای راننده چالشبرانگیز خواهد بود.
مشکلات ایمنی
توربوشارژرها به تولید قدرت ناگهانی اما با تأخیر شناخته میشوند که کارشناسان آن را «تأخیر توربو» مینامند. این افزایش ناگهانی قدرت در خودروها هیجانانگیز است، اما در موتورسیکلت، بهویژه در پیچها یا سطوح لغزنده، کنترل را دشوار میکند. این موضوع حتی برای رانندگان باتجربه نیز میتواند خطر ایمنی ایجاد کند. با وجود جذابیت توربوشارژ برای علاقهمندان به سرعت، استفاده از آن در موتورسیکلت همیشه توجیهپذیر نیست. سیستم توربوشارژ پیچیده و پرهزینه است و به چیزی بیش از یک کیت توربو نیاز دارد. ممکن است گیربکس، لاستیکها و سیستم ترمز نیز برای تحمل افزایش قدرت نیاز به ارتقا داشته باشند. بااینحال، افزایش قدرت ممکن است کمتر از حد انتظار باشد. برای مثال، یک سیستم توربو در خودرو معمولاً ۲۵ درصد قدرت را افزایش میدهد؛ بنابراین، یک موتورسیکلت ۵۰۰ سیسی با ۶۰ اسب بخار، با توربوشارژر بهصورت تئوری تنها ۷۵ اسب بخار تولید میکند؛ یعنی افزایشی ۱۵ اسب بخاری که با توجه به هزینهها، چندان چشمگیر نیست. جایگزینی سادهتر و مناسبتر، افزایش حجم موتور است. این روش قدرت را بدون مشکلات ناشی از توربوشارژر افزایش میدهد. برخی معتقدند سیستمهای کنترل کشش میتوانند قدرت توربو را مدیریت کنند اما این کار تجربه رانندگی را پیچیدهتر میکند. درمجموع، به نظر میرسد معایب توربوشارژ در موتورسیکلتها از مزایای آن بیشتر است.
تاریخچهٔ موتورسیکلتهای توربو
افتخار تولید اولین موتورسیکلت با فناوری توربوشارژ به کاوازاکی Z1R-TC تعلق دارد اما هوندا CX500 Turbo را باید آغازگر سه سال شور و هیجان برای موتورسیکلتهای توربوشارژ دانست. در سالهای ۱۹۸۲ و ۱۹۸۳، کاوازاکی، یاماها و سوزوکی با معرفی مدلهای جدید به رقابت با هوندا CX500 Turbo پرداختند اما تولید این موتورسیکلتها در سال ۱۹۸۵ بهطور کامل متوقف شد.
ممد ژانگولر
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ای بابا این توربو شارژ بیخود و دردسر بخواد بیاد تو موتور دیگه هیچی نوکش میپره بالا از کنترل خارج میشه سکندری میزنتت زمین .
کلا خیلی بیخوده ماشین بایستی یا موتور تنفس طبیعی باشه یا برقی وسلام
hosen
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴وقتی با همون حجم کم هم اینقدر توان میگیرن دیگه لزومی به توربو نیست