چشم اندازهفته نامه

پیچیده‌ترین خودروهای تاریخ، از پژو 206 تا بوگاتی ویرون

خودروها وسایل پیچیده‌ای هستند اما برخی مدل‌ها با استفاده از تکنولوژی‌های جدید، پیچیدگی را بسیار افزایش می‌دهند. این کار گاهی باعث موفقیت می‌شود و گاهی شکست را به دنبال دارد. در اینجا با پیچیده‌ترین خودروهای تاریخ آشنا خواهیم شد.

همچنین بخوانید: ساده‌ترین خودروهای تاریخ، از ماتیز و پراید تا ژیان و لوگان

مرسدس بنز ۶۰۰ سال ۱۹۶۴

مرسدس ۶۰۰ با تعلیق بادی، سیستم گرمایش دوتایی و استفاده از خلأ برای پنجره‌های برقی و قفل مرکزی، خودروی بسیار پیچیده‌ای بود. همچنین این ماشین در زمانی که کاربراتورها متداول بودند، از سیستم انژکتوری ساخت بوش استفاده می‌کرد. این میزان پیچیدگی برای هر خودروسازی می‌توانست دردسرساز باشد اما ۶۰۰ کیفیت ساخت بی‌نظیری داشت و عجیب نیست که به انتخاب بسیاری از رهبران جهان تبدیل شد.

سیتروئن SM سال ۱۹۷۰

SM نتیجهٔ خرید مازراتی توسط سیتروئن در سال ۱۹۶۸ بود. استفاده از پیشرانهٔ ۲.۷ لیتری V6 مازراتی پرفورمنس مناسبی را برای SM فراهم کرد درحالی‌که این ماشین سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک و ترمزها را هم از DS قرض کرده بود و چراغ‌های جلوی آن با چرخش فرمان تغییر جهت می‌دادند. به همین دلیل، حفظ کارکرد درست پیشرانه و تعلیق این خودرو به سرویس و رسیدگی منظمی نیاز داشت. ازاین‌رو، SM به خودرویی شهرت یافت که حفظ شرایط کارکرد درست آن بسیار دشوار بود.

آستون‌مارتین لاگوندا سال ۱۹۷۶

آستون‌مارتین زمانی که لاگوندا را در سال ۱۹۷۶ با قیمت سرسام‌آور ۲۴,۵۷۰ پوند به بازار عرضه کرد درحالی‌که میانگین قیمت خودروها در بریتانیا ۱۳ هزار پوند بود، از لحاظ تکنولوژی برای آن سنگ تمام گذاشت و کابین خودرو را بجای دکمه‌ها و آمپرهای آنالوگ، با صفحه‌های لمسی و نمایشگرهای دیجیتالی پر کرده بود. این دقیقاً همان چیزی بود که ثروتمندان می‌خواستند اما آن‌ها علاقه‌ای به تجهیزاتی که زود خراب می‌شدند نداشتند. همچنین به دلیل پیچیدگی، تعمیر این تجهیزات هم بسیار گران تمام می‌شد. به همین دلیل، فروش لاگوندا رفته‌رفته کاهش پیدا کرد و تا سال ۱۹۹۰ مجموعاً تنها ۶۴۵ دستگاه از آن فروخته شد.

بیوک ریتا سال ۱۹۸۸

ریتا تلاش جسورانهٔ جنرال موتورز برای تزریق جذابیت به بیوک با یک کوپهٔ اسپرت دونفره بود. بدین منظور، برای داخل خودرو صفحه آمپر دیجیتالی و نمایشگر کامپیوتری لمسی در نظر گرفته شد. تولید این خودرو اما بیش‌ازحد پیچیده بود و بجای کارخانهٔ بیوک، در مرکز اختصاصی ریتا ساخته می‌شد. جنرال موتورز حتی کارکنان خود را به بریتانیا فرستاد تا ببینند خودروسازانی مثل رولزرویس خودروهای خود را چطور تولید می‌کنند اما هیچ‌کدام از این کارها نتوانست نظر خریداران را جلب کند. البته ریتا خودروی بدی نبود اما پیشرانهٔ ۳.۸ لیتری V6 آن که به چرخ‌های جلو نیرو می‌داد، قدرت و نرمی کمی داشت. به همین دلیل، در طول چهار سال تنها ۲۱,۷۵۰ دستگاه از این ماشین ساخته شد.

میتسوبیشی ۳۰۰۰GT سال ۱۹۹۰

وقتی ویژگی‌هایی مثل سامانهٔ چهارچرخ محرک، کنترل الکترونیکی سیستم تعلیق، آیرودینامیک فعال و سیستم فرمان گیری چرخ‌های عقب را در مشخصات میتسوبیشی ۳۰۰۰GT می‌بینیم، فکر می‌کنیم این خودرو امروز ساخته شده است اما این کوپه در سال ۱۹۹۰ به بازار آمد و میتسوبیشی برای رقابت با خودروهایی مثل پورشه ۹۴۴ و تویوتا سوپرا همه‌چیز را به کار گرفت. حتی پیشرانهٔ ۳ لیتری V6 توئین توربو با چهار میل بادامک و ۳۰۰ اسب بخار قدرت هم برای آن زمان بسیار پیشرفته بود. ۳۰۰۰GT پرفورمنس خوبی داشت اما تمام پیچیدگی‌های تعلیق و آیرودینامیک آن نتوانست بر پویایی کسل‌کننده‌اش غلبه کند.

سوبارو SVX سال ۱۹۹۱

سوبارو پس از شکست کوپهٔ XT خود، تسلیم نشد و SVX را به بازار فرستاد زیرا این شرکت مصمم بود تا وارد قلمروی خودروهایی مثل نیسان ۳۰۰ZX و تویوتا سوپرا شود. بدین منظور، سوبارو از یک پیشرانهٔ ۳.۳ لیتری شش سیلندر تخت با ۲۳۰ اسب بخار قدرت و سامانهٔ چهارچرخ محرک استفاده کرد. بااین‌حال، خریداران نسبت به این پکیج و جزئیات دیگری مثل پنجره‌های داخل شیشه‌های جانبی تردید داشتند. همهٔ این‌ها در کنار قیمت گران، SVX را به خودروی کم‌فروشی تبدیل کرد که با ظهور ایمپرزا توربو به‌سرعت فراموش شد.

جگوار XJ220 سال ۱۹۹۲

دلیل اصلی تفاوت‌ها بین کانسپت و نسخهٔ تولیدی XJ220 پیچیدگی بود. هرچند نسخهٔ کانسپت به پیشرانهٔ V12 کارتل خشک و سامانهٔ چهارچرخ محرک مجهز بود اما جگوار تجربهٔ ساخت یک سوپرکار موتور وسط چهارچرخ محرک را نداشت. علاوه بر این، موتور V12 برای قرار گرفتن در سینهٔ یک خودروی جاده‌ای بسیار بزرگ بود. به همین دلیل، در XJ220 تولیدی نهایتاً از نسخهٔ بسیار اصلاح‌شدهٔ پیشرانهٔ V6 ام‌جی مترو استفاده شد اما این سوپرکار با وجود ساده‌تر بودن نسبت به کانسپت هنوز هم خودروی پیچیده‌ای برای سرویس و نگهداری بود.

پژو ۲۰۶ CC سال ۲۰۰۰

هرچند مرسدس بنز SLK ایدهٔ سقف فلزی جمع شونده را مطرح کرد اما این پژو ۲۰۶ CC سال ۲۰۰۰ بود که آن را در اختیار عموم مردم قرار داد. با ۱۴,۵۳۰ پوند، می‌شد از راحتی و آرامش یک کوپه لذت برد و با لمس یک دکمه، رانندگی در هوای آزاد را تجربه کرد؛ بنابراین، عجیب نیست که این ماشین در طول دوران تولید خود ۳۶۰ هزار دستگاه فروخت. بااین‌حال، مکانیزم سقف ۲۰۶ CC بسیار پیچیده بود. این سقف که توسط Heuliez برای پژو ساخته شد، خیلی زود مشکل پیدا می‌کرد و به‌طور کامل زیر در صندوق جمع نمی‌شد. همچنین هنگام بسته بودن سقف هم آب باران وارد کابین می‌شد.

فولکس‌واگن فیتون سال ۲۰۰۲

فولکس‌واگن برای سدان لوکس فیتون اهداف بلندپروازانه‌ای داشت. این خودرو باید می‌توانست به سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد و به همین دلیل به پیشرانهٔ ۶ لیتری W12 مجهز شد که بعداً زیر کاپوت بنتلی کانتیننتال قرار گرفت. علاوه بر این، فیتون از سیستم تعلیق قابل تنظیم، پدال‌های تعویض دنده برای گیربکس اتوماتیک و نمایشگر اطلاعاتی-سرگرمی لمسی برخوردار بود سال‌ها قبل از اینکه دیدن چنین ویژگی‌هایی در خودروها معمول باشد. فیتون با این تکنولوژی‌های پیشرفته، چند سال نوری از رقبا جلوتر بود اما بازهم خریداران تحت تأثیر قرار نگرفتند و بجای خرید یک سدان لوکس با نشان فولکس‌واگن، سراغ برندهای لوکس معمول بازار رفتند.

سیتروئن C3 پلوریل ۲۰۰۳

سیتروئن با C3 پلوریل سعی در بازتعریف ایدهٔ کوپه کابریولت داشت. در این خودرو با طراحی ریل‌های قابل جدا کردن، می‌شد سقف را کامل برداشت تا خودرو به یک کانورتیبل و یا حتی پیکاپ تبدیل شود اما جدا یا نصب کردن ریل‌ها به کمی زور نیاز داشت و در داخل خودرو هم جایی برای قرار دادن آن‌ها نبود؛ بنابراین، اگر هنگام باز بودن سقف باران می‌گرفت، خیس می‌شدید. علاوه بر این، پلوریل از مشکلات کیفیت ساخت متعددی هم رنج می‌برد. این خودرو پاسخی پیچیده به سؤالی بود که پرسیده نشده بود.

بوگاتی ویرون سال ۲۰۰۵

عجیب نیست که بوگاتی ویرون خودروی پیچیده‌ای باشد زیرا هدف آن رسیدن به سرعت ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت بود. برای انجام این کار، ویرون به پیشرانهٔ ۸ لیتری W16 چهار توربو با ۱۰۰۰ اسب بخار قدرت به همراه گیربکس هفت سرعتهٔ دوکلاچه، سامانهٔ چهارچرخ محرک و اسپویلر عقبی مجهز شد که به‌عنوان ترمز هوایی هم عمل می‌کرد؛ اما گرمایی که این نیروگاه شانزده سیلندر تولید می‌کرد به کوهی از رادیاتورها نیاز داشت. به همین دلیل، سه رادیاتور فقط برای موتور به‌علاوهٔ رادیاتورهای دیگری برای گیربکس، روغن دیفرانسیل و روغن موتور تعبیه شد؛ بنابراین، عجیب نیست که یک سرویس معمولی ویرون ۱۴ هزار پوند هزینه دارد.

لکسوس LFA سال ۲۰۱۰

LFA یکی از هیجان‌انگیزترین خودروهای تاریخ است که لکسوس به دنیا هدیه کرد. در قلب ساختار فیبر کربنی این ماشین، یک موتور ۴.۸ لیتری V10 تنفس طبیعی با ۵۶۰ اسب بخار قدرت قرار داشت که با کمک یاماها توسعه پیدا کرد. این موتور آن‌قدر سریع دور می‌گرفت که دورسنج آنالوگ نمی‌توانست با آن همگام شود و به همین دلیل، لکسوس از دورسنج دیجیتالی استفاده کرد. علاوه بر این، رادیاتورهایی پشت چرخ‌های عقب نصب شده و رینگ‌ها به شکل توربین طراحی شده بودند تا حرارت ترمزها را کاهش دهند.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۳۴۶ رای
منبع
Autocar

امیر دهقان

نویسنده و مترجم پدال، عاشق ماشین، عشقی که حد و حصر نداره

مطالب مشابه

‫۵۱ دیدگاه‌ها

  1. A.N.8

    ۹ دی ۱۴۰۲
    سوابق: (1 ديدگاه)

    ببینید پژو چی بوده و چی شده!!!

    موافقم 17
    مخالفم 3
  2. عارف رضاییان

    ۹ دی ۱۴۰۲
    سوابق: (85 ديدگاه)

    همیشه ساده بهتر از پیچیدست چون هزینه تعمییرش بالا میره و کار مکانیکش سخت میشه

    موافقم 17
    مخالفم 3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفاً از نوشتن به‌صورت پینگلیش، اجتناب نمایید. نظرات حاوی توهین، عبارات غیراخلاقی، سیاسی، مطالب غیر مرتبط، اسپم، ترول و تبلیغاتی پذیرفته نمی‌شوند. برای تغییر آواتار خود می‌توانید از سایت گراواتار استفاده نمایید.

دکمه بازگشت به بالا